شیرین عبادی- مدتی است که در مطبوعات غرب صحبت از بهار اعراب می‌شود، اما هنوز برای به‌کار بردن این عبارت زود است، چرا که ساقط شدن یک رژیم دیکتاتوری کافی نیست و مهم‌تر آن است که حکومت دموکرات سرکار بیاید و مردم بر سرنوشت خود حاکم باشند. چنان که در سال ۱۳۵۷ دیکتاتوری سیاسی حاکم بر ایران ساقط شد، اما نوع دیگری از دیکتاتوری سرکار آمد. از سوی دیگر وقتی صحبت از مردم می‌کنیم نباید زنان، یعنی نیمی از جمعیت جامعه را فراموش کنیم. هیچ حکومتی نمی‌تواند مدعی دموکراسی باشد و حقوق زنان را فراموش کند.

 
در حال حاضر در مصر، گروه‌های مختلف اسلامی فعال هستند و سعی می‌کنند در ائتلاف باهم حکومت را در دست بگیرند. آن‌ها به تدریج شروع به حرف زدن درباره احکام شریعت کرده‌اند و به طرفداران‌شان وعده اجرای این احکام را می‌دهند. آن‌ها می‌گویند حکومت حسنی مبارک مورد حمایت غرب بود و او فرهنگ غرب را به مصر آورده که در تضاد با فرهنگ اسلامی است. حال به مردم وعده حاکمیت قوانین اسلامی را می‌دهند. روی دیگر این سکه می‌تواند این باشد: قوانینی که در آینده تصویب می‌شود، قوانینی تبعبض‌آمیز علیه زنان خواهد بود. چنان که در انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران شاهد بودیم که پس از گذشت فقط پنج ماه از پیروزی انقلاب، در شرایطی که هنوز قانون اساسی جدید تصویب نشده بود، قوانین تبعیض‌آمیزی علیه زنان به تصویب رسید که زنان را تبدیل به شهروندان درجه دوم کرد و از‌‌ همان موقع تاکنون، زنان ایران در حال مبارزه برای تغییر آن قوانین هستند.
 
از سوی دیگر ارتش مصر که مسئول برقراری نظم در نظام جدید نیز هست، اعتقادی به برابری حقوق زنان ندارد و هنگامی که زنان مصری برای اعتراض به میدان تحریر مصر آمدند، دستور داد از آن‌ها آزمایش پرده بکارت گرفته شود تا ثابت کنند که مخالفان‌شان یک عده زن روسپی هستند.
 
جامعه مدنی مصر به دلیل سال‌ها اخنتاق و سرکوب ضعیف شده است و جامعه بین‌المللی باید به کمک زنان مصری و جامعه مدنی مصر بروند، چرا که در غیر این صورت سرنوشتی که زنان ایرانی به آن دچار شدند، در انتظار زنان مصری نیز خواهد بود. در تونس اما وضعیت کمی متفاوت است و جامعه مدنی این کشور به دلیل داشتن یک سابقه سکولار در سال‌های اخیر قوی‌تر است و انتظار می‌رود حکومتی که در آینده در تونس سرکار می‌آید دموکراسی پیشرفته‌تری داشته باشد.
 
در لیبی، سوریه، بحرین و یمن نیز مبارزه هنوز ادامه دارد و فعالان زن در این کشور‌ها می‌گویند که در دوران مبارزه هیچ صحبتی از حقوق زنان در جامعه نیست و همه‌چیز موقوف به سقوط حکومت شده است. در حالی‌که این استراتژی درستی نیست و تاریخ نشان داده است که هرگاه یک مبارزه، پیروز می‌شود، مردان، زنان را در پشت در جا می‌گذارند. از دیدگاه من بهار عربی وقتی آغاز می‌شود که زنان از وضعیت تبعیض‌آمیز خارج شوند. اما چطور می‌شود این وضعیت را تغییر داد؟
 
جامعه بین‌المللی باید به کمک زنان مصری و جامعه مدنی مصر بروند، چرا که در غیر این صورت سرنوشتی که زنان ایرانی به آن دچار شدند، در انتظار زنان مصری نیز خواهد بود
 
اولین گام برای الغای قوانین تبعیض‌آمیز، جدایی مذهب از حکومت است. فرهنگ پدرسالار همواره به گونه‌ای مذهب را قرائت می‌کند که بتواند بر زنان ستم کند و برای مقابله با چنین روشی باید قرائت‌های جدیدی از اسلام را که معتقد به حقوق برابر هستند، رواج داد. مسلمانان روشنفکر که تعدادشان در کشورهای اسلامی در حال افزایش است، قوانین اسلامی را به دو دسته تقسیم می‌کنند:
 
یک دسته قوانینی که رابطه فرد و خدا را تنظیم می‌کنند؛ مثل نماز و روزه که این قوانین غیر قابل تغییر و ابدی هستند و هرکس که خود را مسلمان می‌داند باید آن‌ها را رعایت کند، اما در عین حال هیچکس و از جمله حکومت اسلامی حق ندارد کسی را در مورد اجرای این قوانین مورد بازخواست قرار دهد.
 
دسته دوم قوانینی همچون قوانین خانواده و کیفری هستند که روابط افراد را در اجتماع تنظیم می‌کنند. این دسته از قوانین بر حسب مقتضیات زمان و مکان قابل تغییر هستند، اما باید روح کلی قانون حفظ شود. به‌عنوان مثال زنای زن شوهردار در اسلام ناپسند است و در قوانین فعلی مجازات آن سنگسار است، اما این مجازات می‌تواند بر اساس شرایط جامعه تغییر کند.
 
۱۴ قرن قبل که مجازات سنگسار برای این مسئله تعیین شده بود، عرف هم آن را تایید می‌کرد، اما با توجه به این‌که عدالت یک مفهوم پویاست و مصداق آن در هر زمان تغییر می‌کند، شاید عدالت و دینامیک بودن آن ایجاب کند که در قرن ۲۱ مجازات زنای زن شوهردار این باشد که شوهرش حق داشته باشد او را طلاق دهد و مهریه‌اش را ندهد. با این تفسیر روح قانون که ناپسند بودن زنای زن شوهردار است، حفظ شده، اما مجازات آن متناسب با شرایط زمان و مکان تغییر کرده است.
 
از دیدگاه من بهترین حالت ممکن برای یک جامعه جدایی دین از حکومت است، تا حکومت‌ها از احساسات مذهبی مردم سوء استفاده نکنند، اما اگر در یک انتخابات آزاد مردم به حکومت اسلامی رای دادند، چه باید کرد؟ آیا حق داریم به آن‌ها بگوییم که شما نباید این خواسته را داشته باشید؟ فراموش نکنیم که در رفراندم سال ۱۳۵۸ بیش از ۹۰ درصد مردم ایران به حکومت اسلامی رای دادند و حال سئوال این است که در چنین شرایطی چگونه باید اسلام را اجرا کرد؟
 
ما نمی‌توانیم روی اسلام خط بطلان بکشیم اما در عین حال باید این مذهب را طوری تفسیر کنیم که خود مسلمانان بهتر زندگی کنند. با شیوه‌ای که روشنفکران اسلامی نشان می‌دهند، مسلمانان این اطمینان خاطر را خواهند داشت که می‌توانند مسلمان باشند و در عین حال بهتر نیز زندگی کنند.
 
مسلمانان مدرن معتقدند که با این استدلال، می‌توان بین احکام شریعت و ضوابط حقوق بشر همخوانی ایجاد کرد. آن‌ها انتظار دارند که رسانه‌ها و جوامع مدنی کشورهای غربی نیز آن‌ها را در اشاعه این طرز تفکر کمک کنند، به افکار مدرن اسلامی بها دهند و کتاب‌ها و مقالات روشنفکران اسلامی را منتشر کنند تا با تقویت جامعه مدنی و روشنفکران اسلامی در در دوران انتقال قدرت سیاسی، یک جامعه دموکرات در این کشور‌ها ایجاد شود.
 
پانویس:
این مقاله متن سخنرانی شیرین عبادی در کنفرانس “قانون، دولت و مذهب” است که در روزهای ۱۶ و ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱ در دانشگاه UCDشهر دابلین، ایرلند برگزار و طی آن دکترای افتخاری این دانشگاه به شیرین عبادی اهدا شد.