سارا روشن – زندانهای ایران پر از زندانیان سیاسی است. اسم بعضی از این زندانیان در تارنماهای اینترنتی، شبکههای اجتماعی، رادیوها، تلویزیونها و رسانههای اینترنتی مختلف تکرار میشوند و اسم بعضیها هم از یاد میروند. ما اما چقدر این زندانیان سیاسی را میشناسیم؟ چقدر با آرمانها و آرزوهای آنها آشنا هستیم؟
نسرین ستوده، حقوقدان و وکیل دادگستری که از شهریور سال ۱۳۸۹، در زندان اوین بهسر میبرد یکی از این زندانیان سیاسی است. او، فعال اجتماعی، عضو کانون مدافعان حقوق بشر و انجمن حمایت از کودکان است و تا به امروز وکالت پروندههای شماری از فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، کودکان قربانیِ کودکآزاری و نوجوانان در معرض اعدام را برعهده داشتهاست.
این وکیل و فعال حقوق بشر، در رشته حقوق بینالملل در دانشگاه شهید تحصیل کرده و از سال ۱۳۷۰ نیز با فعالیت در نشریه «دریچه گفتوگو» گهگاه مشغول فعالیت مطبوعاتی بوده است. در همین نشریه نیز با همسرش، رضا خندان، فعال اجتماعی- سیاسی آشنا میشود.
این حقوقدان زندانی در سال ۸ ۱۳۸ برنده جایزه حقوق بشر «سازمان حقوق بشر بینالملل» شد و فروردین سال ۱۳۹۰ از سوی انجمن آمریکایی قلم (پن)، جایزه آزادی قلم باربارا گلداسمیت را دریافت کرد.
نسرین ستوده، در طول فعالیت حرفهای خود، وکالت چند چهره شناختهشده را برعهده داشته است؛ مانند شیرین عبادی، حشمتالله طبرزدی، عیسی سحرخیز، محمد صدیق کبودوند، امید معماریان و نیز چندتن از فعالان جنبش زنان مانند رویا طلوعی، منصوره شجاعی، پروین اردلان، نوشین احمدی خراسانی، علیاکبر خسرو شاهی، مریم حسینخواه و امیر یعقوبعلی.
خانم ستوده از شهریور ۱۳۸۹ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به ۱۱ سال حبس و ۲۰ سال ممنوعیت در دو زمینه «خروج از کشور» و «وکالت» محکوم شده است. او و همسرش رضا خندان، دو فرزند دارند: یک دختر ۱۲ ساله به نام «مهرآوه» و یک پسر چهارساله به نام «نیما».
در گفتوگویی کوتاه با رضا خندان، از او میپرسم: در این ۱۱ ماهی که نسرین ستوده از خانه دور بوده، نبود او چه تاثیری در زندگی شما داشته است؟
رضا خندان: هربار که با بچهها صحبت و در زمینههای مختلف با آنها کار میکنم، متوجه میشوم نبودن مادر بالای سر بچهها، چه خلاء سنگینی است. در درجه دوم، نبودنش در کنار من و همراه من، برایم آسان نیست. بهخصوص در شرایط و روزهایی که بچهها نیاز بیشتری به مادر و خانواده دارند. نه از جهت کارهای خانه یا مسئولیت بچهها، بلکه به لحاظ عاطفی.
یکی از سنگینترین روزهایی که ما در این مدت سپری کردهایم، روزهای عید بود؛ عیدی که ما حتی از ملاقات کابینی با او نیز به مدت بیست روز محروم بودیم.
برای شما کدام خصوصیات اخلاقی نسرین ستوده برجستهتر است؟
او همسر خیلی مهربانی است. وقتی شما از نزدیک با این فرد برخورد میکنید، خصوصیات شخصیاش خود را نشان میدهند. صمیمیت، مهربانی، نوعدوستی و انساندوستی او برجستهتر از دیگر صفاتش است.
نسرین در خانه و خانواده، یک مادر به معنای واقعی کلمه است. منظورم از زاویه عاطفی و نه وظایف خانهداری است.
چه تفاوتی را میتوان بین شخصیت نسرین ستوده در محیط کاری و حرفهای با دنیای خصوصی زندگیاش، دید و حس کرد؟
کسانی که تجربه یکی، دو مورد برخورد با نسرین را داشته باشند، خیلی سریع جذب او میشوند. خصوصیات شخصی و عاطفیاش آنقدر قوی، جذاب و گیر هستند که هر فردی، حتی در قالب یک خبرنگار، اگر حتی برای لحظاتی کوتاه با او گفتوگو کند، متوجه این خصوصیات میشود.
میتوانید برای این خصوصیات مثالی بزنید؟
نسرین انسانی بسیار عاطفی است؛ بهخصوص در برابر کودکان. عشق و علاقه خاصی به آنها دارد که ربطی به شغل و زمینه فعالیتش هم ندارد. مطمئنم در هر زمینه دیگری کار میکرد، قطعاً به کودکان عشق میورزید.
خصوصیت دیگر نسرین این است که برای افراد شخصیت و احترام فراوان قائل است. وقتی با نسرین برخورد و زندگی کنید، کمکم متوجه میشوید که او برای شما بیش از تصور خودتان ارزش قائل است و این خصوصیت او بینظیر است. او نسبت به همکارانش و همینطور نسبت به اعضای خانوادهاش نیز همین دیدگاه را دارد. این باعث اعتماد بهنفس اطرافیانش میشود.
نسرین قطعاً همین دیدگاه را نسبت به خودش هم دارد. اهمیتی که به شخصیت خودش میدهد، باعث میشود جلب توجه بیشتری کند. در نتیجه، افکار و عقایدش را دیگران بهتر و راحتتر میپذیرند.
نسرین از تمام دوستانی که از نزدیک با او برخورد داشتهاند، همواره با نهایت احترام یاد میکند و میتوانم بگویم به شخصیت آدمها شکل میدهد. گرچه این شخصیت وجود دارد، اما نسرین آن را نشان میدهد. این بزرگترین خصوصیتی است که من همیشه در او دیدهام.
یک سری عکس در رسانههای اینترنتی منتشر شد که فکر میکنم مربوط به روز دادگاه خانم ستوده بود. در این عکسها او شما را با دستبندی در دست در آغوش گرفته است. در آن لحظه چه حسی داشتید؟
این اتفاقی بود که بارها در دادگاههای قبلی و ملاقات حضوری هم تکرار شده بود. چنین صحنه و فضایی همیشه در زندگی ما حاکم بوده است. آن صحنهها و آن لحظهها، برای ما لحظه نبوده است. ما با آنها زندگی میکنیم. الان هم حتی وقتی پشت تلفن با هم صحبت میکنیم و همچنین در ملاقاتها، همان لحظات جاری و حاکم بر زندگی ماست.
این حرکت او نشان داد که هیچ دستبندی و هیچ محدودیتی نمیتواند مانع عشق و علاقه افراد به همدیگر باشد و مانع از آن شود که دو نفر بتوانند همدیگر را در آغوش بگیرند؛ حتی در شرایط خیلی سخت!
بهخصوص که ما در چنین شرایطی نیاز بیشتری داریم که همدیگر را در آغوش بگیریم.
شما با خانم ستوده زندگی کردهاید و او را خیلی خوب میشناسید. وقتی از آرزوهایش برای شما تعریف میکرد، کدامیک از آنها برایش برجستهتر بودند و رسیدن به آنها، برایش مهمتر بود؟
طبعاً نسرین هم مانند خیلی از افرادی که فعالیت اجتماعی میکنند و یا حتی فعالیت نمیکنند، آرزوهایی در دل دارد. واژههایی هستند مانند آزادی و دمکراسی و واژههایی هستند مانند شادی، نشاط و خوشحالی. اینها برای همه جذاب هستند و یکی از آرزوها و رویاهای آدمی، رسیدن به آنهاست. چیز مشخصی که برای نسرین، همواره از ته دل آرزو بوده، فضای شاد و بانشاط و توأم با آرامش برای کودکان است. شاید اگر بتواند در زمینه حقوق کودکان و آزادیهای کودکان قدمی بردارد، به معنای بزرگترین موفقیت برای او خواهد بود.
من فکر میکنم نسرین خیلی به دنبال آرزوهای دور و دراز صدساله نباشد و حتی اگر در ته دلش هم چنین آرزوهایی باشند، اما به آرزوهایی که در کوتاهمدت برآورده شوند بیشتر فکر میکند.
الان که خانم ستوده در کنار شما نیستند، برنامههای خود و زندگی روزمره با بچهها را چگونه تنظیم میکنید؟
خوشبختانه سبک زندگی ما اینطور نبوده که نسرین به عنوان همسر من و مادر خانواده، بخواهد تمام کارها را به تنهایی انجام بدهد و من هیچ مشارکتی در این امور نداشته باشم و در نتیجه الان و در نبود او، ما با یک خلاء مطلق مواجه شویم؛ یا بچهها به لحاظ روحی، عاطفی و نیازهای کاری بهطور ۱۰۰درصد نیازمند مادرشان باشند… اگر چنین بود که شرایط خیلی سختتر میشد.
من همیشه تا حدودی در تربیت بچهها و کارهای خانه مشارکت داشتم. الان در نبود نسرین حجم آنها زیادتر شده است. مادر من الان ۱۱ ماه است که خانه خودشان را در شهرستان رها کردهاند و به همراه پدرم که مسن هستند، پیش ما آمدهاند. در حالیکه آنها در این سن نمیتوانند بچهداری کنند و بچهها هم اصلاً آمادگی ندارند که توسط آنها تربیت یا بزرگ بشوند. چون به لحاظ سنی تفاوت زیادی دارند و به لحاظ زبانی هم همینطور. چون مادر من به راحتی نمیتواند فارسی صحبت کند، اما بههرحال در بخشی از کارهای خانه، کمک بزرگی برای من هستند.
من سعی میکنم نبود نسرین را با کار بیشتر و پرداختن به مسائل بچهها و خانه جبران کنم. طبیعی است که این به کار اداری و شخصی من ضربه میزند، ولی برای من اولویت نخست بچهها هستند.
اگر میخواهید بیشتر درباره نسرین ستوده بدانید، مقاله «گوشههایی از زندگی نسرین ستوده» در وبلاگ ژیلا بنییعقوب بسیار خواندنی است.
در همین زمینه:
dastmarizad
کاربر مهمان / 17 August 2011