شهزاده سمرقندی – در برنامه رادیویی «با همسایگان» اینبار به موضوع «کتاب» و نیاز کتابخانهی ملی تاجیکستان به کتاب صحبت خواهم کرد. کتابخانهی ملی به نام «فردوسی» که حدود ۸۰ سال پیش کار خود را شروع کرد، به دلایل تغییرات سیاسی و جنگهای داخلی در تاجیکستان وضع پسندیدهای ندارد. به این مناسبت این روزها در تاجیکستان گپ و گفتهایی جریان یافته که در رسانهها نیز انعکاس پیدا کرده است. کتابخانهی ملی تاجیکستان قرار است پنج ماه دیگر افتتاح شود.
گفته شده است ساختمان تازهی کتابخانهی ملی در شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان گنجایش ده میلیون کتاب را در خود خواهد داشت. اما چیزی که بسیاری را شگفتزده کرده، این است که مقامات تاجیک از شهروندان درخواست کردهاند که هر یک پنج کتاب به کتابخانهی ملی هدیه دهند. رسانههای تاجیک چند روز است دربارهی این موضوع بحث و گفتوگو میکنند که آیا این رفتار مقامات این کشور برای پر کردن کتابخانهی ملی درست است یا خیر؟
تاکنون حدود سه میلیون کتاب در بایگانی این کتابخانه وجود دارد که اگر شهروندان تاجیکستان پنج کتاب از کتابخانهی شخصیشان به کتابخانهی ملی اهداء کنند، این کتابخانه ده میلیون کتاب را در خود جای خواهد داد. اما نکته اینجاست که آیا مردم تاجیکستان خود به اندازه کافی کتاب دارند که به کتابخانه ملیشان اهداء کنند؟
تاجیکستان بعد از جنگهای داخلی اقتصاد ضعیفی دارد و همهی اینها بر نشر کتاب در ۲۰ سال گذشته تأثیر چشمگیری گذاشته است. در سالهای پس از فروپاشی شوروی نیز مقداری از کتابهای حزبی و یا تبلیغات حزبی اتحادیهی کشورهای برادر را منهدم کردم و به این ترتیب باز دست دوستداران کتاب خالیتر ماند. این اتفاق اما تنها در تاجیکستان رخ نداد، بلکه در دیگر کشورهای سابق اتحاد شوروی هم به همین ترتیب کتابهای حزبی نابود شد و کتابهایی که در دوران شوروی منتشر شده بود از دسترس مردم بازچیده شد؛ حتی کتابهایی که به سیاست و حزب مربوط نبود و انتشاراتیهایی که در دوران شوروی فعال بودند منتشر کرده بودند نیز از کتابخانهها برداشته شد. این موضوع در ازبکستان به اعتراضهای پیدرپی انجامید که سرانجام با سرکوبهای دولت فروکش کرد تا اینکه بهتدریج موضوع فراموش شد.
درد بیکتابی مردم تاجیک درد کهنهایست و از زمانی شروع شده که از مراکز اصلی فرهنگی خود بهتدریج دور و پراکنده شدند. تغییر خط هم آخرین ضربهای بود که مردم تاجیک را از ریشههای اصلی خود جدا کرد و دورهی تازهای را در دوران شوروی رقم زد؛ دورهای که در آن تفاوت عمیقی بین تاجیکان و دیگر مردم فارسیزبان در منطقه بهوجود آمد.
شهزاده سمرقندی: مقامات تاجیک از شهروندان درخواست کردهاند که هر یک پنج کتاب به کتابخانهی ملی هدیه دهند. رسانههای تاجیک چند روز است دربارهی این موضوع بحث و گفتوگو میکنند که آیا این رفتار مقامات این کشور برای پر کردن کتابخانهی ملی درست است یا خیر؟
حالا با اینکه تاجیکستان بهعنوان تنها پشتیبان زبان و فرهنگ تاجیک در آسیای میانه با دستان خالی به کتابخانهای اساس میدهد و با وجود آنکه قرار است بنای آن از بزرگترین کتابخانهها در منطقه باشد، اما هنوز به اندازهی کافی کتاب در بایگانی ندارد و از مردم خود دست یاری خواسته است؛ غافل از آنکه این مردم در طی چندین سال شکمسیری کتاب ندیدهاند و کیفیت و تعداد نشر کتاب در تاجیکستان زیر معیار ابتدایی است.
همینطور بارها گزارشهایی از داخل این کشور به نشر رسید که مردم تاجیکستان در محلهای کوهستانی و دوردست در زمستانهای سرد و پربارش که بدون گاز و گرما مانده بودند، آخرین کتابهای خود را به کام آتش دادند تا دستان فرزندان خود را گرم بکنند. این همه دردناک است اما آنطور که چندی از روزنامهنگاران تاجیک نوشتهاند دردناکتر از همه نیازمند بودن کتابخانه ملی است که پس از ۲۰ سال فروپاشی شوروی میخواهد درهای خود را به روی مردم باز کند، ولی به اندازهی کافی کتاب ندارد.
ساختمان بنای پرآوازهی کتابخانه ملی در سال ۲۰۰۷ آغاز شد و یک شرکت چینی برای به پایان رساندن این پروژه چهل میلیون دلار آمریکایی بودجه در دست داشت. بنای قدیمی کتابخانه فردوسی که سال ۱۹۳۳ به مناسبت هزارمین سالگرد «شاهنامه» شروع به کار کرده بود در حال حاضر کاملاً از رونق افتاده است و میگویند که مراجعهکنندگان زیادی ندارد.
جامعهشناسان تاجیک از بیمیلی مردم به کتابخوانی میگویند که سالهاست بهخاطر گرفتاریهای روزمره و مشکلات اقتصادی از مطالعه دور شدهاند.
خبر یک کتابخانه ملی با اینکه باعث خوشحالی کتابدوستان است، نگرانیهایی را هم بین تاجیکان برونمرزی ایجاد کرده که چشم به دولت تاجیکستان دارند؛ و حالا انتشار این گزارشها مبنی بر اینکه دولت تاجیکستان از مردم کتاب خواسته، آنها را نیز بار دیگر ناامید کرده است.
باید گفت که در دوران شوروی تاجیکستان مسئول تأمین کتاب برای تمام تاجیکان در مرز اتحاد شوروی بود و بعد از فروپاشی این مسئولیت به مشکلات سیاسی بین کشورهای آسیای میانه شد و در نتیجه تاجیکان برونمرزی که دهی چشمگیری هم در کشورهای ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان هستند، بدون مرکز فرهنگی ماندند. تاجیکان برونمرزی از نظر تعداد بیشتر از تاجیکانی هستند که در حال حاضر در داخل تاجیکستان بهسر میبرند و این کوتاهدستی دولت تاجیکستان و فقر اقتصادی آن روی هم رفته بزرگترین ضربه به فرهنگ فارسی در آسیای میانه دانسته میشود. ضربههایی که تاجیکان برنمرزی در طول دهها سال در تنهایی با مقاومتهای خود توانستهاند پشت سر بگذارند، ولی این به معنای آن نیست که با این شیوه بتوانند برای حفظ هویت و فرهنگ خود موفق باقی بمانند.
در حالی که تاجیکیستان با این محدودیتها مواجه است و اقتصاد ضعیفی دارد که برای تأمین بهداشت ۱۱ میلیون جماعت تنگدستی میکشد، همزمان از باد و بارانها و دیگر بلایای اسلامگرایان منطقه نیز همه روزه در ترس و لرز بهسر میبرد.
شما چه فکر میکنید؟ تاجیکستان باید چه راهی را انتخاب بکند که بیش از این وابسته و شکننده نباشد؟ و آیا درخواست کتاب از مردم کشور خود برای بنیاد یک کتابخانه ملی کار درستی هست؟ یا راه بهتری را سراغ دارید؟ لطفاً ما را هم در جریان بگذارید.
سلام
به نظرم اشکالی ندارد که در مراحل اولیه از چنین ابتکاری برای جمع آوری کتاب استفاده شود
اگر یکی از دوستان بویژه شهزاده سمرقندی حرکتی برای اهداء و فرستادن کتاب از طرف فرهنگدوستان ایرانی را آغاز می کرد خیلی مناسب بود کافیست یک صفحه فیس بوکی ایجاد کند و آدرس مقصد را در تاجیکستان بدهند
با توجه به اعتبار شهزاده در رادیو زمانه ، فکر می کنم استقبال خوبی بشود
کاربر مهمان / 01 July 2011
پیشنهاد می شود که کتابها از مردم خریداری شود. البته خرید کتاب ها باید پس از بررسی از نظر مو ضوع و نویسنده باشد و ضمنا به مساله تنوع کتابها نیز توجه شود. قیمت کتابها هم میتواند نقدی یا بصورت کتابهای مازاد و یا عضویت در کتابخانه پرداخت شود. اگر دولتی مورد تائید مردم باشد میتواند تنگنا های اقتصادی را نیز پشت سر بگذارد. دولت سربار مردم هم حتی با ثروت فراوان دوام و موفقیت نخواهد داشت.
کاربر مهمان / 26 June 2011