محسن کاکارش- در ادامه افزایش فشار بر فعالان مدنی آذربایجان، به تازگی دو فعال مدنی، سعید نعیمی و سعید محمدی (موغانلی) توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.
خانواده این فعالان مدنی در گفتوگو با زمانه ضمن ابراز بی اطلاعی از وضعیت آنان می گویند: تنها خبری که از آنان داریم انتقالشان به تبریز است.
سعید محمدی روز ۱۸ خردادماه در شهرستان گرمی از توابع استان اردبیل و سعید نعیمی روز ۱۹ اردیبهشت در کرج بازداشت شدند.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، سه تن دیگر از فعالان مدنی به نامهای نیما پوریعقوب، ساسان واهبیوش و میرکمال صدری توسط نیروهای امنیتی در تبریز بازداشت شدند.
از سوی دیگر سعید متینپور، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر علیرغم اینکه از بیماری قلبی رنج میبرد، کماکان با مرخصی وی مخالف میشود و پس از پنجماه تلاش خانوادهاش تنها به وی اجازه داده شده است تا از ملاقات حضوری استفاده کند.
عطیه طاهری، همسر سعید متینپور که نگران بیماری قلبی همسرش است در گفتوگویی تلفنی به زمانه گفت: «او حاضر نیست با پابند نزد متخصص قلب در بیرون از زندان برود.»
یاشار حکاکپور، فعال حقوق بشر و مسئول روابط عمومی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی به زمانه میگوید، رفتار خشن حاکمیت نتوانسته از ادامه فعالیتهای فعالان آذربایجان جلوگیری کند.
معاینه سعید متینپور با پابند
با گذشت نزدیک به دوسال از بازداشت سعید متینپور، همچنان با مرخصی وی مخالفت میشود.
این درحالی است که این روزنامهنگار آذربایجانی از بیماری قلب رنج میبرد و به گفته خانوادهاش تاکنون چندینبار در بند ۳۵۰ زندان اوین دچار ناراحتی شدید قلبی شده است.
عطیه طاهری درباره آخرین وضعیت همسرش به زمانه گفت: «پیگریهایمان ماجرایی تکراری شده است و به ما جواب مکتوبی نمیدهند. اینکه چه کسی یا چه ارگانی با مرخصی وی مخالفت میکند، هنوز برای ما مشخص نیست.»
خانم طاهری درباره با بیماریهای قلبی همسرش توضیح داد: «اخیراً بیماری قلبی به وی فشار زیادی وارد کرده است. دادستان با من تماس گرفت و گفت در بیرون از زندان برایش دکتر پیدا کنید و وقت بگیرید. ولی چون او را با پابند میبرند سعید مقاومت کرد و گفت با پابند نمیآیم.»
او ادامه داد: «پس از پنج ماه درخواست، بالاخره توانستیم به صورت حضوری با سعید ملاقات کنیم.»
سعید متینپور چهارم خرداد ۱۳۸۶ در شهر زنجان بازداشت و پس از تحمل ۲۷۸ روز بازداشت موقت٬ روز هشتم اسفند ۸۷ به قید وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.
این روزنامهنگار طی جلسهای غیر علنی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران محاکمه و به اتهام «ارتباط با بیگانگان و تبلیغ علیه نظام» به هشت سال حبس تعزیری محکوم شد. دادگاه تجدید نظر استان تهران نیز در آذرماه ۸۷ حکم هشت سال زندان این فعال حقوق بشر آذربایجانی را تایید کرد.
این فعال مدتی در تیرماه سال ۱۳۸۸ برای اجرای حکم هشتسال زندان، بازداشت و به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد.
انتقال به تبریز
نیروهای امنیتی روز ۱۸ خرداد ماه سعید محمدی (موغانلی)، شاعر و روزنامهنگار آذربایجانی را در اطراف شهر گرمی استان اردبیل بازداشت کردند.
خانواده این فعال مدنی به زمانه گفتند: «سعید یکشنبه گذشته زنگ زد و گفت در تبریز هستم. این تنها خبری است که از وی داریم. حتی نمیدانیم در کجای تبریز هستند. روز چهارشنبه وقتی که سعید بیرون بود، نیروهای امنیتی با دو ماشین وی را بازداشت کردند و به خانه آوردند. در آن ساعت هیچکس هم در خانه نبود. تمام منزل را تفتیش کردند و یک سری کتاب را با خودشان بردند.»
به گفته خانواده محمدی، وی در ماهنامه «یاشماق» فعالیت داشته که زیر نظر وزارت ارشاد چاپ میشد و همه کتابهایی که با دوستانش چاپ کردهاند با مجوز بوده است.
آقای محمدی (موغانلی) سردبیر نشریات «یاشماق»،«یارپاق» و«دیلماج» بوده و در نشریات آذربایجانی از جمله «آذری» و «آفتاب آذربایجان» کار کرده است.
از سوی دیگر با گذشت بیش از دو هفته از بازداشت سعید نعیمی، فعال دانشجویی و حقوق بشری هیچ اطلاعی از وضعیت وی در دست نیست.
سعیده اسلامی همسر این فعال حقوق بشر به زمانه گفت: «در هنگام بازداشت علیرغم بیحرمتی و بدرفتاری حتی اجازه نداند داروهایی را که باید مصرف کند با خود ببرد. اگر مصرف مراحل دارویی را قطع کند باید از اول شروع کند که این به زیان سلامتی وی است.»
سعید نعمیمی پس از گذشت چند روز از بازداشتش از طریق تماسی تلفنی به خانوادهاش خبر داده که به تبریز منتقل شده است.
خانم اسلامی می گوید فعالیتهای همسرش در چهارچوب قانونی اساسی بوده است.
سعید نعیمی عضو شورای سیاستگذاری سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) در روز دوشنبه، ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۰ در کرج بازداشت شد.
خانواده نعیمی و محمدی (موغانلی) می گویند، نیروهای امنیتی تاکنون هیچ توضیحی به آنها درباره علت بازداشت و انتقال این فعالان مدنی به تبریز ندادهاند.
ادامه بازداشتها و اجرای حکم شلاق
در ادامه بازداشت فعالان آذربایجانی ساسان واهبیوش، نیما پوریعقوب و میر کمال صدری خسروشاهی به تازگی توسط نیروهای امنیتی در تبریز بازداشت شدهاند.
بنا به گزارشهای منتشر شده، ساسان واهبیوش، فعال دانشجویی در روز جمعه ۲۰ خرداد ماه بازداشت شده است.
این فعال دانشجویی دانشگاه آزاد تبریز طی تماسی تلفنی با خانوادهاش از بازداشت خود توسط نیروهای اداره اطلاعات خبر داده است.
همچنین، نیما پوریعقوب یکی دیگر ازفعالان دانشجویی دانشگاه آزاد تبریز، روز پنجشنبه ۱۹ خرداد توسط نیروهای اداره اطلاعات این شهر بازداشت شد.
میرکمال صدری خسروشاهی، دانشجوی آذربایجانی نیز روز ۲۷ اردیبهشتماه توسط نیروهای امنیتی در تبریز بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
تاکنون هیچ اطلاعی از محل نگهداری این دانشجوی آذربایجانی در دست نیست.
این درحالی است که اخیراً چهارتن از زندانیان با قرار وثیقه، جریمه نقدی و اجرای ضربه شلاق از زندان آزاد شدند.
به گزارش منابع خبری آذربایجان، هادی حمیدی شفیق، فعال مدنی که در روز ۱۱ اردیبهشت و پس از دیدار تیمهای تراکتورسازی و صبای قم در تبریز بازداشت شده بود، پس از ۱۷ روز با وثیقه ۲۰ میلیونی بهطور موقت از زندان آزاد شد.
گفته میشود در پی دیدار این دو تیم درگیریای میان تماشاگران و نیروهای امنیتی روی داده است.
از سوی دیگر سه تن از فعالان محیط زیست به نامهای جلیل میلانی علمدار، سعید صیامی و علی سلیمی پس از تحمل ۷۲ روز بازداشت از زندان مرکزی تبریز آزاد شدند.
این سه فعال مدنی در شعبه سوم دادگاه عمومی تبریز به جرم اخلال در نظم عمومی به ۲۰ ضربه شلاق و ۳۰۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم و پس از اجرای حکم آزاد شدند.
این فعالان مدنی روز سیزدهم فروردین ماه در تجمعی اعتراضی نسبت به وضعیت دریاچه ارومیه شرکت کرده بودند و در آن روز دهها تن از شرکتکنندگان بازداشت شدند.
برخورد خشن با فعالان مدنی
کارشناسان مسائل آذربایجان بر این باورند افزایش فشار بر فعالان مدنی تنها به ماههای اخیر برنمیگردد و حاکمیت با خشونت جواب خواستههای مدنی فعالان سیاسی- اجتماعی را داده است.
یاشار حکاکپور، مسئول روابط عمومی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی به زمانه گفت: «فشارها بر فعالان مدنی آذربایجان مختص به چند روز گذشته نیست، بلکه در سالهای گذشته صدها فعال مدنی و هزاران نفر در آذربایجان به خاطر خواستهای مسالمتآمیز بازداشت شدهاند. این خواستها از طرف حکومت ایران با برخورد خشن روبهرو میشود و هیچگونه تسامحی از طرف حاکیمت دیده نمیشود.»
مسئول روابط عمومی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان همچنین گفت: «تاکنون صدها فعال مدنی به خاطر اینکه خواستههای خود را در شهرهای مختلف به صورت مدنی و از طریق نوشتن مقاله در روزنامهها و سایتهای آذربایجانی یا از طریق تجمع مسالمتآمیز اعلام کردهاند با برخورد شدید مواجه شدهاند و اتهامهای مختلفی به آنها زده شده است. اگر دید عادلانهای داشته باشیم این اتهامها به آنان نمیچسبد. این افراد صرفا از حقوق انسانی خودشان دفاع کردهاند و بازداشت شدهاند.»
آقای حکاکپور، حق تحصیل به زبان مادری، رفع تبعیض در آذربایجان، پایان دادن به مسائل نژادپرستی در ایران و حفاظت از محیط زیست و مکانهای تاریخی را به عنوان برخی از خواستهای فعالان آذربایجان نام میبرد.
این فعال حقوق بشر در ادامه میگوید: «حاکمیت میخواهد فعالان را کنترل کند و مانع از آن شود که خواستهایشان را به زبان بیاورند. ما هزاران نفر را در آذربایجان داریم که آنها را بازداشت و با وثیقه سنگین آزاد میکنند و یا اینکه دادگاهیشان دو سال طول میکشد و در عرض این دوسال بلاتکلیف هستند. این شهروندان در حالت معلق قرار میگیرند و نمیتوانند به زندگی عادی خودشان برسند چون هر آن امکان دارد حکم آنان صادر شود.»
به مینو:
ایران یک کشور چند ملتی ملت ترک زمینشونو نمی ذارن برن ترکستان
…..
پدران ما 1000 سال به این مرز حکومت کردن …
کاربر مهمان / 08 July 2011
فعالان مدنی آذربایجان یا جدای طلبان ترک !!؟ آیا این به استلاح فعالان نمیدانند که زبان مادری مردم آذربیجان چند صد سال پیش به زور تیغ عثمانی به ترکی تغیر یافته و ترکی زبان مادری آنها نیست. جدا از آن امروز کجای ایران در رفاه و خوشبختی بسر میبرد که این جدای طلبان پان ترکیست فقط خواستار رفع تبعیض در آذربایجان هستند نه هم صدا با بقیه مردم ایران . و دیگر اینکه چه امروز و چه در طول این سی و چند سال حکومت اسلامی تعداد بسیار زیادی از سران جمهوری اسلامی از ترکها بوده اند ، حال باید دید چطور کسانی که خودشان دم از پایان دادن به مسائل نژادپرستی میزنند در رفتار و کردارشان از هر نژاد پرستی بدتر هستند
کاربر مهمان Ali / 19 June 2011
جدایی طلب واقعی و اصلی شما هستید کاربر ALI!
چرا که نوشته تان نشان می دهد نه تنها درباره ملل ساکن در ایران از جمله آذربایجان هیچ گونه مطالعه ای ندارید، تمایلی هم به قبول واقعیتها ندارد. ( و همین مساله باعث نگاه شما از جایگاهی بالا تر به ملل ساکن در ایران می شود و در پی اش شوونیسم و فاشیست را به همراه می آورد). زبان ترکی آذربایجانی و ترکی آناتولی شاخه های متفاوتی از زبان ترکی هستند که در صورت صحت ادعای شما مردم آذربایجان نیز باید به زبان ترکی آناتولی تکلم می کردند. ( در این زمینه به کتاب ” سیری در تاریخ زبان و لهجه های ترکی” تالیف دکتر جواد هیئت ، انتشارات پیکان مراجعه نمایید.)
در ضمن این قدر یک جانبه و تک بعدی به مسائل نگاه نکنید، در حال حاضر تغییرات و تحولات روی داده در جهان و منطقه نمونه بارزی از عاقبت تندروی و سلطه جویی بی چون و چرای تفکرات و ایدئولوژی ها را نشان می دهد.
ائلناز / 21 June 2011
جناب آقای Ali: جون من خودت فهمیدی چی گفتی؟ عزیزم اینهمه آدم رو گرفتن، شما داری از تاریخ صحبت میکنی! ماشالله “جدایی طلب شناس” هم که تشریف داری!
من نمیدونم بعضی از این به اصطلاح هموطنان و یا به عبارت بهتر پانفارسهای نسبتا محترم چرا در چنین مواقعی سعی در منحرف کردن مساله دارند؟
برای بار چند هزارم (البته که تاثیر زیادی نخواهد داشت):
– این که مردم آذربایجان X سال پیش چه بودند و به چه طریقی تورک شدهاند، هیچ تاثیری در تورک بودنشان ندارد. مردم تورک و یا غیر آن بودنشان را خود انتخاب میکنند و کردهاند و هیچ نیازی به دایههای مهربانتر از مادر ندارند!
– هر کس باید به فکر بقیه انسانهای دنیا باشد، البته بعد از حل مشکلات مردم و ملت خودش! و البته این مساله ربطی به نژادپرستی ندارد!
– تورکی که وارد نظام مثلا مقدس جمهوری اسلامی شده باشد، تورک نیست (البته بقیه هم همین طور). چنین نظامی قواعد خاص خودش را دارد و تورک یا کورد و یا عرب بودن تاثیری در این قواعد ندارد.
– چنین برخوردهایی از طرف هموطنان فعلی مطمئنا تاثیر مثبتی در آینده ایران نخواهد داشت. ملتهای ساکن ایران کشته-مرده ایران نیستند که تحت هر شرایطی به دنبال تمامیت ارضی آن باشند. برای این ملتها مسائلی مهمتر از تمامیت ارضی ایران هم وجود دارد.
کاربر مهمان / 21 June 2011
کوبیدن فعالان مدنی ترک آذربایجانی برای ما فایده ای ندارد و فقط مایه عقده گشائی است. اگر در کوبیدن اینها موفق شویم، مبارزان بسیار تندروتری جای آنها را خواهند گرفت. خدا چنان روزی را نیاورد والا مجبور خواهیم شد خودمان برویم آذربایجان و همین حرفها را خودمان بزنیم. اولئل اصلاحات یادم می اید که فعالان اقوام مختلف مملکتمان از اصلاح طلبان حمایت کردند ولی اصلاح طلبان بی توجهی کردند و طرفداران هویت فاسی هم که ماشاء الله همه را می کوبند. نتیجه این شد که آنها عقب نشستند. آیا می خواهیم بیشتر عقب نشینی کنند؟
کاربر مهمان / 23 June 2011
ملل ساکن ایران کدومه؟!
هر دولتی یک ملت داره، ده تا که نداره. اینجا هم دولت ایرانه و ملتش ملت ایران.
حالا هر کی تصمیم گرفته ترک باشه خوب بره ترکستان، تو ایران چکار میکنه.
حرف علی خیلی واضح و روشنه، اینجا ایرانه و اگر کسی میخواد ایرانی نباشه اون راه باز جاده صاف[…]
مینو / 24 June 2011