شامگاه گذشته در میدان ونک در تهران، عده‌ای از جوانان شعار سر داده بودند: ما سبز سبزیم، باتوم ما را بنفش کرد. وزارت کشور با صدور اطلاعیه‌ای به دلیل «سوءاستفاده احتمالی» از جشن‌های خیابانی و «حفظ آرامش» و «سهولت تردد در خیابان‌ها» پایان جشن‌های خیابانی را اعلام کرده است. هم‌زمان با این تحولات، «دلواپسان دیروز، راست افراطی امروز» بعد از شکست به دور از انتظار از اعتدالیون بنفش، دست و پایشان را جمع کرده‌اند و با ارائه تحلیل‌هایی تلاش می‌کنند محدوده شکست را بسته‌تر نگه دارند. آن‌ها در این تحلیل‌ها به آرای ابراهیم رئیسی تکیه داده‌اند.

راست افراطی در بهت شکست

ابراهیم رئیسی در بیانیه‌ای که بعد از اعلام نتایج دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری منتشر کرده نوشته است:

«رأی قریب به ۱۶ میلیون ایرانیِ خواهان تغییر، سرمایه‌ای مهم و پشتوانه عظیم است که به هیچ‌وجه نمی‌توان آن را در عرصه سیاسی و تصمیم‌گیری کلان کشور نادیده گرفت.»

علیرضا پناهیان، از شاگردان علی خامنه‌ای و از نزدیکان به بیت او هم با انتقاد از کارزار انتخاباتی روحانی به تعداد آرای ابراهیم رئیسی تکیه داده است:

«قریب به ۱۶ میلیون نفر تحت تأثیر تهمت‌ها، تخریب‌ها و رقیب‌هراسی‌ها قرار نگرفتند. هرچند باید این ضعف را بپذیریم و به شدت در اندیشه جبرانش باشیم که چگونه نتوانستیم بخشی از ۲۳ میلیون نفر که به دلیل “هراس موهوم از سلب آزادی‌های فردی” به آقای رئیسی رأی ندادند را از سوءتفاهم خارج کنیم.»

وحید جلیلی، برادر سعید جلیلی و از مسئولان فرهتگی مشهد در مقاله جداگانه‌ای به این پرسش پاسخ می‌دهد: با تغییر رویکردهای فرهنگی:

«هر روز در جمهوری اسلامی، انتخابات‌های فرهنگی‌‌یی در حوزه‌های نشر، سینما، تئاتر، رسانه و… برگزار می‌شود و آن‌هایی که سبک زندگی و پارادایم فکریشان در یک فضای دیگر است با صف‌های دراز چند صد هزار نفری رأی می‌دهند، بعد این‌طرف، بهترین فیلم‌هایش، نه در فضای عمومی بلکه در فضای حزب‌اللهی شکست می‌خورد.»

نشانه‌هایی از تغییر رویکردهای فرهنگی را می‌شد در کارزارهای انتخاباتی ابراهیم رئیسی هم مشاهده کرد. در شبکه‌های اجتماعی فیلمی از گردهمایی خیابانی او در یوسف‌آباد تهران منتشر شده با ساز و آواز و «دی جی» زن.

«رأی حلال»: گردهمایی خیابانی طرفداران رئیسی با «دی جی» زن

گفت‌وگوی رئیسی با امیر تتلو هم به اندازه کافی نمایانگر میل «دلواپسان دیروز، راست افراطی امروز»  برای دگردیسی فرهنگی‌ست: ساختن چهره‌ای متفاوت و شهری‌پسندتر از خود. می‌توان تصور کرد که در دولت دوازدهم لغو کنسرت‌های موسیقی توسط دادستان‌ها و با همکاری و هم‌نوایی ائمه جمعه و نیروی انتظامی از دستور کار خارج شود. دور از انتظار نیست اگر آیت‌الله احمد علم‌الهدی در صدد برگزاری کنسرت موسیقی در مشهد، این‌بار برای مثال در رثای امام رضا برآید.

در روز رأی‌گیری، رضا صالحی امیری، وزیر ارشاد اسلامی در جمع خبرنگاران در پاسخ به این پرسش که نظرش درباره گفت‌وگوی رئیسی با تتلو چیست، به کنایه گفته بود: این حرف‌ها شوخی و طنز است. اگر هنرمند می‌خواستند می‌گفتند که می‌فرستادیم. این اظهارات با انتقاد گسترده جامعه هنری مواجه شد.

وحید جلیلی تحلیل دیگری از همین سخن به دست می‌دهد:

«وقتی طرف مقابل در فرهنگ رأی می‌آورد، در هنر رأی می‌آورد، در رسانه برنده می‌شود، در ساحت سرگرمی پیروز می‌شود چرا در انتخابات سیاسی برنده نشود؟ شکست سیاسی یک‌باره که اتفاق نمی‌افتد.»

به دلیل تأثیرگذاری دور از انتظار هنرمندان در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، صالحی امیری، یکشنبه، ۳۱ اردیبهشت در صدد دلجویی از آن‌ها برآمد. او اقرار کرد که هنرمندان در پیروزی روحانی نقش مهمی داشتند و دولت هم «بدون حمایت و پشتیبانی جامعه بزرگ هنرمندان ایرانی» نمی‌توانست به «مقصد» برسد.

علاوه بر اثرگذاری هنرمندان، دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به شدت دوقطبی بود. در این امر بی‌تردید رشد شهرنشینی در ایران در ۳۰ سال گذشته بی‌تأثیر نبوده است. بعد از اعلام نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی هم این بحث در حلقه‌های وابسته به جبهه پایداری پیش آمده بود که تا چه حد رشد شهرنشینی در ایران در اقبال اصلاح‌طلبان در شهرهای بزرگ در انتخابات مجلس شورای اسلامی مؤثر بوده است.

اما چنین نکته‌های قابل تأملی به این معنی نیست که راست‌های افراطی با هم همدل و در تحلیل شکست بر یک نظر باشند. حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه در مؤسسه کیهان همچنان مقابل «تهاجم فرهنگی» ایستاده است. او در سرمقاله‌ای که در کیهان در تحلیل شکست راست‌های افراطی منتشر کرده، این ادعا را در میان می‌آورد که آرای رئیسی ممکن بود به دو برابر مقدار کنونی برسد، چنانچه دولت مستقر، هوشمندانه وزارتخانه‌ها را در کارزارهای انتخاباتی‌اش به کار نمی‌گرفت (رأی حرام) و رئیسی هم فرصت بیشتری برای معرفی برنامه‌هایش در اختیار می‌‌داشت.

شریعمتداری می‌نویسد:

«دولت در اقدامی غیراخلاقی و تعجب‌آور که از پشتیبانی گسترده رسانه‌های بیگانه نیز برخوردار بود، اصرار داشت به مردم بقبولاند، اگر به آقای روحانی رأی ندهند و آقای رئیسی به ریاست‌جمهوری برسد، باید در انتظار جنگ و حمله نظامی آمریکا باشند.»

شریعتمداری سرانجام در جمع‌بندش از تحلیل شکست راست‌ افراطی به مهم‌ترین نکته اشاره می‌کند:

«در این‌ اردوگاه جهش بلندی اتفاق افتاده است و این احتمال جدی وجود دارد که از سوی یک جریان خاص، تلاش پی‌گیر و بی‌وقفه‌ای برای مقابله با این جهش به کار گرفته شود. جریان یاد شده در اولین گام سعی در القای این توهم دارد که اردوگاه انقلابیون باید در آموزه‌های خود تجدید‌نظر کند. این در حالی است که آرای شانزده میلیونی آقای رئیسی حاکی از پیروزی مثال‌زدنی این گفتمان است و نشان می‌دهد گفتمان مزبور وارد ریل اصلی خود شده و ادامه‌ای درخشان در پی دارد.»

بنابراین می‌توان گفت وضع راست افراطی به کسی شباهت دارد که یک کت‌نخ‌نما به تن دارد و حالا نمی‌داند که آیا وقتش رسیده که یک لباس تر و تمیزتر برای خودش دست و پا کند یا اینکه به همان کت نخ‌نما قناعت کند. شریعتمداری راه دوم را پیشنهاد می‌‌دهد. او ترجیح می‌دهد اینطور وانمود کند که بخشی از آرای روحانی از راه حلال به دست نیامده و در چهار سال آینده، با سر فارغ می‌توان دولت را با همان شعارهای رئیسی (توجه به محرومان و مبارزه با فساد) به راحتی به دست گرفت. این راه دوم متضمن قدرت گرفتن هرچه بیشتر قوه قضائیه است، بدون آنکه به نظریه تهاجم فرهنکی رهبر هم خللی وارد شود.

در این میان ابراهیم رئیسی ظاهراً، تا اطلاع ثانوی به همان تولیت آستان قدس رضوی قانع است. رئیسی در یکی از مصاحبه‌هایش بعد از شکست در انتخابات، روحانی را به امام رضا حواله می‌دهد. دست درازی دولت به منابع مالی آستان قدس اما ممکن است آرامش او را در چهار سال آینده سلب کند.

ابراهیم رئیسی، حسن روحانی را به «امام رضا» حواله می‌دهد

در همین زمینه

درباره ابراهیم رئیسی

بیشتر بخوانید، در: