بیژن روحانی- تحقیقات جدید نشان میدهد انتشار گازهای گلخانهای در سال گذشته به بیشترین مقدار خود در طول تاریخ رسیده است. به این ترتیب خوشبینیها برای محدود نگهداشتن میزان گرم شدن آب و هوای کره زمین بسیار کم رنگ شده است.
«آژانس بینالمللی انرژی» تایید کرده است با روند فعلی امکان این که بتوان میزان گرمایش جهانی را تا سقف میانگین دو درجه سانتیگراد ثابت نگاه داشت بسیار دشوار است.
گرم شدن عمومی زمین تا حد دو درجه سانتیگراد میزانی است که به اعتقاد بسیاری از دانشمندان در آستانه وقوع یک فاجعه زیست محیطی قرار دارد و گذشتن از آن مرز میتواند بسیار خطرناک باشد.
کشورهای شرکتکننده در نشست سال گذشته در خصوص تغییرات آب و هوایی که در مکزیک و توسط سازمان ملل متحد برگزار شد، توافق کرده بودند تلاش خود را به کار گیرند تا دمای عمومی کره زمین بیش از دو درجه سانتیگراد گرمتر نشود.
بنابر اظهارات فاتح بیرول، مشاور ارشد اقتصادی آژانس بینالمللی انرژی، بحران اخیر اقتصادی در جهان که طی هشتاد سال گذشته بیسابقه بوده تاثیری بر کاهش انتشار گازهای گلخانهای در سال گذشته نداشته است.
مطابق پیشبینیهای قبلی بسیاری انتظار داشتند بر اثر وقوع بحران اقتصادی در جهان و به خصوص در کشورهای صنعتی، از میزان تولید و انتشار گاز دیاکسیدکربن کاسته شود، اما بر اساس آماری که این آژانس منتشر کرده است سال گذشته حدود سی میلیارد و ششصد میلیون تن دیاکسید کربن وارد هوای کره زمین شده که بخش عمده آن حاصل از سوختهای فسیلی بوده است.
این میزان نسبت به سال ۲۰۰۹ حدود۶/۱ (یک ممیز شش) گیگاتن افزایش نشان میدهد. کاهش انتشار دیاکسید کربن در سال ۲۰۰۹ به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران به دلیل بحران اقتصادی بوده است. بیش از سه چهارم افزایش میزان گازهای گلخانهای مربوط به کشورهای در حال توسعه مانند چین و هند است که با سرعت بالایی در حال رشد اقتصادی هستند.
مطابق پیشبینیها برای سال ۲۰۱۰ نیز انتظار میرفت که میزان انتشار گازها افزایش چندانی پیدا نکند، اما آمارهای جدید باعث حیرت تمام کارشناسان شده و زنگ خطر را برای غیر قابل مهار شدن تغییرات آب و هوایی به صدا درآورده است.
مطابق گزارشی که حدود پنجسال قبل برای دولت بریتانیا تهیه و به «گزارش استرن» مشهور شد، چنان چه کشورها اقدامات بسیار جدی برای مقابله با تغییرات آب و هوایی انجام ندهند جهان با یک بحران زیستمحیطی و اقتصادی فلجکننده رو به رو شده و تا سال ۲۰۵۰ بخشهای زیادی از کره زمین غیر قابل سکونت میشود.
لرد استرن که در آن زمان مسئول تهیه این گزارش مشهور بود اکنون و پس از اعلام شدن آمار جدید گاز دیاکسید کربن توسط آژانس بینالمللی انرژی گفته است این ارقام نشان میدهد که احتمال افزایش متوسط دمای زمین به میزان چهار درجه سانتیگراد تا سال ۲۱۰۰ به حدود پنجاه درصد رسیده است.
به گفته لرد استرن چنین افزایش دمایی میتواند بر زندگی میلیونها نفر در سرتاسر کره زمین تاثیر بگذارد و به مهاجرتهای بزرگ یا جنگها و درگیریهای مختلف بیانجامد و این خطری است که هر انسانی باید برای کاهش آن تلاش کند.
فاتح بیرول، مشاور ارشد آژانس بینالمللی انرژی، معتقد است هنوز میتوان از بروز فاجعه جلوگیری کرد، اگر دولتها هشدارهای موجود را واقعاً جدی بگیرند.
مطابق محاسبات آژانس بینالمللی انرژی، اگر جهان میخواهد از این فاجعه بگریزد باید انتشار گازهای گلخانه ای را تا سال ۲۰۲۰ به میزان ۳۲ گیگاتن در سال برساند. اگر در سال جاری هم مانند سال ۲۰۱۰ میزان انتشار این گازها بیشتر از رقم فوق باشد آنگاه دست یافتن به چنین حدی در مدت زمان باقی مانده در عمل بسیار دستنایافتنی میشود.
کشورهای جهان برای آن که بتوانند انتشار گازهای گلخانهای را مهار کنند راه بسیار دشواری پیش رو دارند. از یک سو اکثر نیروگاههایی که باید انرژی جهان را تا سال ۲۰۲۰ تامین کنند، یا ساخته شدهاند و یا در حال ساخت هستند.
بخش اعظم این نیروگاهها با سوخت فسیلی کار میکنند. بنابراین به طور دقیق میتوان گفت آنها چه میزان دیاکسید کربن تا آن سال تولید میکنند؛ میزانی که امیدی به کاستن از آن در چشمانداز فعلی وجود ندارد.
از سوی دیگر به دلیل وقوع سونامی در ژاپن و بحران نشت مواد رادیواکتیو از نیروگاه فوکوشیما، کشورهای ژاپن و آلمان برنامه ساخت نیروگاههای هستهای خود را متوقف کردهاند و در سایر کشورهای جهان نیز صنعت انرژی هستهای با بحران و چالش جدیدی روبهرو شده که ممکن است باعث روی آوردن مجدد بسیاری از کشورها به سوخت فسیلی شود.
پیمان جهانی کیوتو در خصوص کاهش گازهای گلخانهای نیز گرچه به زودی به پایان میرسد اما هنوز سازمان ملل نتوانسته است پیمان جدیدی را جایگزین آن کند.
با وجود این چالشها و همچنین رکورد تاریخی انتشار گازهای گلخانهای، آینده نگران کنندهای در انتظار محیط زیست کره زمین است.
آقای پیر خانقاه
بله. بیش از آن که مردم در این زمینه مسئول باشند مقصر نظام توسعه است (حالا چه سرمایه داری چه تمامیت خواه) که با سرعت و بدون درنظر گرفتن مصالح بلند مدت انسان ها از ذخایر طبیعی برای تولید و انباشت سرمایه استفاده می کنند. به همین خاطر هم نشست های جهانی با حضور دولت ها انجام می شود. اما تاکنون متاسفانه اصلا موفقیت آمیز نبوده است. چین الان با سرعت راهی را می رود که چندین دهه پیش آمریکا و اروپا رفتند به همین خاطر الان تخریب محیط زیست در چین نرخ بسیار بالایی دارد. مطمئن باشید بخش زیادی از جنگ های آینده و ای بسا جنگ های کنونی برای تصرف منابع حیاتی است. دیگر درگیری بر نفت به زودی تمام می شود. جنگ برای تصاحب منابع آبی و کشاورزی به زودی فراگیر تر می شود. اینها خیال پردازی نیست، متاسفانه واقعیت است.
کاربر مهمان / 05 June 2011
من فقط سیاست جلوگیری ا افزایش جمعیت چین را تائید میکنم و انرا بسیار عاقلانه می دانم.
اینکه چینیان تولید بی رویه و بدون کیفیت دارند،همان اشتاهی است که بقیه کشورهای صنعتی به قول شما و مارکس و انگلس و غیره….، کرده و میکنند و بنده هم به این اشتباه جوامع سرمایه داری که چین هم جزو انهاست،اشاره نموده ام.
تصور کنید که ده سال تسط انسان تولید مثل نشود.چه میزان سوخت،مواد شیمیائی،مواد غذائی چوب،زمین،مواد معدنی،اب و غیره مورد استفاده قرار نمی گیرد؟
ضمنا چینی ها هم حق دارند که مانند امریکائی ها،روسها،ژاپی ها و اروپائیان از یک زندگی مدرن و غذای مناسب بهرهند شوند.
مطلب دیگر اینکه ارسال زباله های صنعتی اروپا و امریکا به چین،هند،ویتنام و افریقا و امریکای جنوبی،جنایت علیه بشریت است،که ارسال کنندگان جنایتکار و مسئولین نادان دوّل گیرنده مرتکب ان شده اند و الودگی محیط زیست و بیماری های گوناگون را برای ادم و حیوان موجب گردیده اند.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 06 June 2011
با سلام متاسفانه تاثیر این بحران در ایران به خوبی قابل مشاهده است ,از بین رفتن دریاچه هامون در سالهای اخیر و تاثیر ان بر اقتصاد و سلامتی مردم منطقه سیستان یکی از فجایع زیست محیطی می باشد که تا کنون گزارش مستندی از ان منتشر نشده اما امیدوارم کارشناسان تحقیق درباره چگونگی کاهش مشکلات برای انها را شروع نمایند.با تشکر مهدی ازبک زایی سوئد
mehdi ozbak zaei / 04 June 2011
یکی از راههای مؤثر و اصلی،جلوگیری از افزایش جمعیت است.روشی که دولت چین اتخاذ کرد،مانع از افزایش نابسامانی های جامعه و نیز مانع از افزایش مصرف مواد غذائی و لوازم زندگی و سوخت می شود.ضمنا جلوگیری از تجملات بیش از حد و انواع مدهای لباس و کفش هم راهی دیگر است.سوم باید کشورهای سرمایه داری را زیر سؤال برد که با دادن یارانه به باغداران،کشاورزان و دامداران جهت تولید حد اکثری،نه تنها موجب الودگی محیط زیست میشوند،بلکه با استفاه از سموم شیمیائی،موجب بیماریهای گوناگون هم میشوند.چارم اینکه با از بین رفتن کشاورزی و دامداری در کشورهای دیگر،جنگ،اتش زدن جنگلها و مهاجرت و غیره هم موجب میگردد.ضمنا اگر راههای استفاده از انرژی خورشیدی به کشورهای افریقائی و اسیائی و امریکای جنوبی انتقال داده شود،استفاده از نفت و ذغال و ذغال سنگ هم به مراتب کمتر خواهد شد.
نتیجه اینکه ابتدا باید جهان سرمایه داری و کلیه شورای صنعتی تلاش خود را جهت جلو گیری از افزایش جمعیت و استفاده همگانی از انرژی های خورشیدی،بادی،ابی و گازهای زباله ای و فاضلابی بنایند و بعد از مردم توقع همکاری داشت.اینکه انسان بر اثر گرسنگی،جنگ،بیماری،شکنجه و یا خودکشی بمیرد،فرقی نمی کند،مردن مردن است.لذا اگر کسی برای خود و دیگران به عنوان انسان،ارزش قائل شود،مطمعنا در رفع نابسامانی ها ،خود را شریک میکند.به امید انروز
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 04 June 2011