پانتهآ بهرامی ـ در کشورهای اقتدارگرا، تبعیض بهخاطر دگراندیشی و محرومیت به دلیل نگرش انتقادی به حکومت، امری نهادینه است، اما در کمتر کشور اقتدارگرایی، افراد بهخاطر دگراندیشی دینی از تحصیل محروم میشوند.
در ایران امروز، مسئله تبعیض تا آنجا دامن گسترده که افراد بهخاطر اعتقاد دینی متفاوتشان از تحصیلات دانشگاهی محروم میشوند.
پس از انقلاب فرهنگی، بسیاری از گروههای اجتماعی و سیاسی از حق تحصیل محروم شدند. جوانان بهایی نیز در زمره این گروهها هستند. بهطوری که بسیاری از جوانان بهایی در کنکور قبول میشوند، اما سد دیگری مانع ورود آنان به دانشگاههای کشور میشود؛ مانعی که از دید جمهوری اسلامی، اعتقاد به دینی است که حاکمیت ایران آن را به رسمیت نمیشناسد.
جامعه بهایی ایران طی سه دهه اخیر تلاش کرده است تا به شیوههای مختلف با این محرومیتهای اجتماعی مبارزه کند. یکی از این راهها تاسیس «دانشگاه آزاد علمی بهاییان» بوده است تا جوانان بهایی فرصت و شانسی برای ادامه تحصیل داشته باشند.
هفته گذشته، روز اول خردادماه سال جاری، شماری از استادان و فعالان این نهاد آموزشی آنلاین دستگیر شدند.
پویان مکاری، دانشآموخته شیمی کاربردی از دانشگاه آزاد بهاییان که طی دوسال گذشته به عنوان استادیار در این دانشگاه مشغول به کار بوده است در مورد بازداشت جمعی از استادان و کارکنان این دانشگاه در ایران میگوید: «بازداشت و دستگیری در جامعه بهاییان ایران، در سیسال اخیر به امری عادی تبدیل شده است، ولی بازداشتهای این دوره اخیر به دانشگاه آزاد علمی بهاییان مربوط میشود. یعنی ۱۶ نفر از افرادی که در این دانشگاه استاد بودهاند یا کارهای اداری این دانشگاه را انجام میدادند، در روز اول خردادماه بازداشت شدهاند. روز دوم خرداد البته آقای وحید مختاری، یکی از بازداشتشدگان به همراه یک تن دیگر که نامش در حال حاضر در خاطرم نیست آزاد شدند. تعداد افراد بازداشتی هم اکنون به ۱۴ نفر رسیده است.
تعدادی از دستگیرشدگان نیز دانشجوی این دانشگاه هستند که نه در این دانشگاه کار اداری انجام میدادند و نه حتی فعالیت خاصی داشتند.
حکومت ایران از وجود چنین دانشگاهی باخبر بود و قبلاً هم فشارهای دیگری غیر از اتفاقی که در اول خرداد ماه امسال افتاد، بر این دانشگاه وارد شده است. هفتم مهرماه ۷۷ که موسوم شده به هفت هفت هفتاد و هفت، بسیاری از امکانات این دانشگاه، از جمله کتابها و کامپیوترها جمعآوری شدند و یکسری از منازل تفتیش و چندنفری هم بازداشت شدند.
مکان دانشگاه آزاد علمی بهاییان، چندسال پیش، توسط وزارت علوم، پلمپ شد و دیگر اجازه داده نشد که این دانشگاه فعالیت خود را بهصورت بیرونی ادامه بدهد. درنتیجه مسئولان دانشگاه مجبور شدند فعالیت را به صورت آنلاین ادامه بدهند.
در اصل، همیشه فشار روی این دانشگاه وجود داشته است، اما برخورد اخیر، شدیدترین برخوردی بوده که طی این ۲۶ سال به این دانشگاه وارد شده است. دلیل اصلی آن هم صددرصد بهتعطیلی کشاندن این دانشگاه است.
چون با بازداشت این افراد که تعدادی از آنان از مهرههای کلیدی در اداره این دانشگاه بودند، فعلاً این دانشگاه به حالت نیمهفلج درآمده و بسیاری از کلاسها تعطیل شده است. ادامه حیات آن هم برمیگردد به اینکه جامعه بهاییان ایران در آینده چه تصمیمی نسبت به ادامه فعالیت این دانشگاه بگیرد.
دستگیریها در چهار شهر شیراز، ساری، اصفهان و تهران صورت گرفته اما اکثر آنها در شهر تهران اتفاق افتاده است. تا جایی که من خبر دارم، حداقل دو فعال زن هم در میان بازداشتیها هستند.»
پیشینه دانشگاه آزاد بهاییان
پویان مکاری در کشور ایران بهخاطر گرایش دینیاش مورد تبعیض قرار گرفته و از حق طبیعی تحصیل در دانشگاههای کشور محروم شده است.
او توضیح میدهد: «طی مدت زندگی خودم، در میان محرومیتهایی که جامعه بهایی در ایران داشت، دردناکترین تجربهای که داشتهام و مهمترین مشکلی که برای من بهوجود آمد، همین مشکل تحصیل دانشگاهی در ایران و بعد از آن هم به علت علمی که بهدست آورده بودم، تدریس در ایران بود که نتوانستم بههیچ عنوان از آن استفادهای بکنم.
علت اصلی آن هم عدم ورود به دانشگاهها در ایران بود. من در سال ۱۳۸۲ به خاطر محرومیت از حق تحصیل که همه جوانان بهایی را در بر میگیرد و ما نتوانستیم وارد دانشگاههای ایران بشویم، وارد دانشگاه آزاد علمی بهاییان شدم. در این دانشگاه چهارسال در رشته شیمی کاربردی درس خواندم و دو سال هم استادیار آنجا بودم. اگرچه این دانشگاه به علت امکانات خیلی کمی که داشت، به هیچ عنوان نمیتوانست جای دانشگاههای دیگر را بگیرد. درس خواندن در این دانشگاه به علت امکانات بسیار کم، کمبود استادان مجرب و بقیه مسائل، بسیار بسیار سخت است.
بعد از انقلاب فرهنگی سال ۱359، بهاییان مانند بسیاری از دگراندیشان جامعه ایران، از ورود به دانشگاه محروم شدند. شماری از استادان بهایی در دانشگاههای ایران و شمار زیادی از دانشجویان نیز از دانشگاههای ایران اخراج شدند.
در سال ۱۳۶۴، چون خیلی از جوانان بهایی مشکل تحصیلی داشتند و نمیتوانستند وارد دانشگاه بشوند، این دانشگاه با تلاش عدهای از استادان و دانشجویان اخراجی دانشگاهها تأسیس شد تا جوانان بهایی که میخواهند در ایران زندگی کنند، بتوانند راهی برای ادامه تحصیل داشته باشند.
وزارت علوم در ایران، دانشگاه علمی آزاد بهاییان را بههیچ عنوان به رسمیت نمیشناسد، در حالی که بسیاری از دانشگاهها در خارج از ایران، در اروپا و آمریکا، این دانشگاه را به رسمیت میشناسند.
در ابتدای تأسیس این دانشگاه تعداد رشتهها بسیار کم بود، ولی در طول ۲۶ سال فعالیت گسترش یافت و رشتههایی مانند شیمی کاربردی، داروسازی، زیستشناسی، مهندسی عمران، مهندسی کامپیوتر، مهندسی معماری و یکسری از رشتههای علوم انسانی، مترجمی زبان و… به آن اضافه شدند. البته تعداد رشتهها کم و به ۱۵ یا ۱۶ رشته محدود میشوند.
بر مبنای آماری که در دست ما هست، در حال حاضر، حدود چهارهزار نفر در این دانشگاه در حال تحصیل هستند.
ولی اینکه فلسفه وجودی این دانشگاه و اینکه چرا این دانشگاه بهوجود آمد، برمیگردد به اعتقادات بهاییان. بهاییان در بیش از ۱60سال گذشته، همواره مورد تبعیض و محرومیتهای متفاوتی از طرف حاکمیت و گاه از سوی جامعه ایران قرار گرفتهاند و همیشه سعی کردهاند مشکلاتشان را به نحو دیگری برطرف کنند.
در طول این مدت، جامعه بهایی ایران، به شکلی به این امر عادت کرده است. حال این هم یک جنبه منفی دارد و هم یک جنبه مثبت. اگر از جنبه مثبت بخواهیم به این مسئله نگاه کنیم، بهوجود آوردن چنین دانشگاهی، با وجود کمبود امکانات، فشار حاکمیت و مسائل دیگر، فقط و فقط به این برمیگردد که اصولاً جامعه بهایی ایران، با مدیریتی که دارد، سعی میکند مشکلاتش را به هر طریقی که ممکن است برطرف کنند و به آن چیزی که میخواهد برسد.»
مذهب و گزینش دانشجو
افراد چگونه مورد پرسش در پیوند با یک موضوع خصوصی، مانند مذهب قرار میگیرند؟
پویان مکاری از دو روند متفاوت در سه دهه اخیر، در پیوند با پرسشهای وزارت علوم پیرامون مذهب دانشجویان یاد میکند: «پرسش در مورد مذهب در دانشگاههای ایران را میتوان به دو دوره تقسیم کرد: از ابتدای انقلاب فرهنگی تا سال ۱۳۸۳ و از سال ۸۳ تا امروز.
از انقلاب فرهنگی تا سال ۸۳، در فرم پرسشنامهای که برای ثبتنام کنکور وجود داشت، همه افراد مجبور بودند یک ستون مربوط به مذهب را پر کنند که در آن فقط چهار دین رسمی و شناخته شده در قانون اساسی ایران، مورد پرسش قرار میگرفت و نشانی از ادیان دیگر نبود.
بهاییها اما چون اعتقادی به کتمان عقیده ندارند، این چهار گزینه را پر نمیکردند و اعلام میکردند که بهایی هستند و به همین دلیل، به آنها اساساً اجازه ورود به جلسه کنکور داده نمیشد.
از سال ۱۳۸۳ به بعد تغییری در این فرم بهوجود آمد و سازمان سنجش اعلام کرد که ستون مذهب در این فرم عوض شده و پاسخگویی به معارف اسلامی یا دیگر معارف شناخته شده دینی در ایران ملاک گزینش قرار میگیرد. به این ترتیب، بهاییها دینی را که میخواستند در کنکور، به سئوالات مربوط به آن پاسخ بدهند انتخاب میکردند و این مشکل برطرف شده بود.
پس از آن، مشکلات دیگری بهوجود آمد. چون وزارت اطلاعات در ایران شناخت گستردهای روی بهاییان دارد و تمام تلاش خود را میکند که بهاییها را زیر نظر داشته باشد و تقریباً اکثر بهاییها شناخته شده هستند.
در نتیجه، بعد از آن، مشکلاتی بهوجود آمدند که قبلاً در کنکور وجود نداشتند. یکی از آنها مشکلی به نام “نقص پرونده” بود که در اعلام نتایج اولیه دانشگاه مطرح شد که اصلاً تا قبل از این، چنین اتفاقی برای هیچ فردی در ایران پیش نیامده بود.
یا بعد از آن، مشکلاتی در تعیین رشته و انتخاب دانشگاه بهوجود میآمد. به این ترتیب افرادی از دانشجویان بهایی و از متقاضیان کنکور که رتبههای بالایی داشتند، در هیچ دانشگاهی قبول نمیشدند و یا بعد از قبول شدن در دانشگاه، به علت بهایی بودن، از دانشگاه اخراج میشدند.»
جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی
هرجا که تبعیض هست، نهادهای مبارزه با آن نیز توسط انسان امروز شکل میگیرد. یکی از این نهادها، «جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی» است.
پویان مکاری درباره پیشینه و فعالیت این نهاد میگوید: «جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی چهارسال پیش، ابتدا به اسم کمیته پیگیری حق تحصیلی بهاییان تشکیل شد و بعد از آن تغییر نام داد به کمیته پیگیری حق تحصیل. این کمیته ابتدا سعی داشت مسئله محرومیت جوانان بهایی از تحصیل را تحت پوشش قرار بدهد، اما بعد از آن تلاش کرد به مسئله محرومیت از حق تحصیل در تمام اقشار جامعه، توجه کند و آن را تحت پوشش قرار بدهد.
بعد از آن هم جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی تأسیس شد که بهصورت مستقل کار میکرد و حالا هم تارنمای مستقل و اعضای مستقل خود را دارد و متشکل از فعالان دانشجویی، وبلاگنویسها و فعالان حق تحصیل در زمینههای مختلف است.
جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی در مدت زمان فعالیت خودش سعی کرده، اخبار محرومیت از حق تحصیل را در پیوند با بهاییان، دانشجویان ستارهدار، دگراندیشان، فعالان دانشجویی، استادان دانشگاه و بقیه افرادی که به هرصورتی دچار محرومیت از تحصیل شدهاند پوشش بدهد.
ازسوی دیگر، با فعالیتهای عملیای که از سوی جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی انجام شده، از جمله با برگزاری بزرگداشتها و سالگردها در شهرهای مختلف ایران، سعی شده که با محرومیت از تحصیل در ایران مبارزه بشود.