در ادامه «مجله ایرانیان هلند» که پخش آن از چند هفته پیش از رادیو زمانه آغاز شده، اینبار به سراغ یکی از نخستین ایرانیانی میرویم که بیش از پنجاه سال پیش ساکن هلند شد: داریوش مجلسی.
او در دوران اقامت در این کشور، به عنوان پژوهشگر و مشاور امور مهاجرت فعالیت داشته و از سالها پیش تا کنون نیز مترجم عالیرتبه اداره دادگستری در هلند و بلژیک است.
(تصویر: پادشاه و ملکه ایران در کنار پادشاه و ملکه هلند –
نشست سران کشورها در آمستردام، ۱۹۶۲ – عکس: ANP)
داریوش مجلسی از نخستین روزهای ورود خود به هلند در سال ۱۹۵۹ میگوید: «تعداد ایرانیان در آن زمان بسیار کم بود؛ حدود ۵-۶ نفر بودند که از طرف شرکت کشتیرانی که تازه در جنوب ایران تأسیس شده بود، به هلند فرستاده شده بودند. این چند نفر آمده بودند که دریانوردی و افسری دریایی را بیاموزند.»
در برخورد با هلندیها، وقتی متوجه میشدند که شما از ایران آمدهاید، چه تصویری از ایران در ذهن داشتند؟
تصویری کاملاً متفاوت با الان! تصویری که داشتند کمی با واقعیت همخوانی نداشت و تا حدی «هزار و یکشبی» بود. بهویژه که آن زمان، شاه سابق ایران از ثریا اسفندیاری طلاق گرفته و با فرح دیبا ازدواج کرده بود و هلندیها هم از ایران، تصویر رؤیایی حرمسرا و اینگونه مسائل داشتند.
حتا بهیاد دارم که مدل موی ملکهی پیشین ایران خیلی در هلند مُد شده بود که به آن «مُدِ فرح دیبا» میگفتند. تنها چیزهایی هم که از ایران میشناختند، نفت، فرش و خاویار بود.
اطلاعات زیادی از ایران نداشتند.
تا اینکه به انقلاب میرسیم…
تا پیش از انقلاب، ما اصلاً پناهنده در هلند نداشتیم. البته تعدادی از فعالان سیاسی بودند که در چارچوب کنفدراسیون دانشجویان فعالیت میکردند و تعداد آنها هم زیاد نبود.
پس از انقلاب میتوان گفت که سیل پناهنده به سوی هلند سرازیر شد. چون هلند درب را بر روی پناهندگان باز گذاشته بود.
کمپهایی که الان میبینید و مصاحبههایی که امروز انجام میگیرد، آن زمان وجود نداشت.پناهنده را مستقیم از فرودگاه میبردند به منزل.
(تصویر: حسین تاجگردون، سفیر جمهوری اسلامی در لاهه، ۱۹۸۴)
این موج روز بهروز شدت گرفت. در حالیکه همه فکر میکردند که تا یک یا دو سال پس از انقلاب، تعداد پناهندگان فروکش میکند. ولی تعداد، بسیار زیادتر شد و ما با پدیدهای به نام «پناهنده اجتماعی» هم برخورد کردیم که در آن سالهای نخست وجود نداشت. دولت ایران تا حدود ۷-۸ سال پیش، بزرگترین صادرکننده پناهنده به هلند بود، در کنار سومالی و یوگسلاوی.
ولی به آمار که نگاه میکنیم، مهاجرت گستردهی ایرانیان به هلند، به زمانی بازمیگردد که جنگ تمام شده بود اما به لحاظ اجتماعی و اقتصادی، ایران در شرایط نابسامانی بهسر میبرد. از آن زمان، یعنی اواخر دههی ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰، بیشترین تعداد ایرانی به هلند وارد شدهاند…
واقعیتی وجود دارد که شاید گفتناش خوشآیند نباشد. اما من این اجازه را به خودم میدهم که آن را بیان کنم و امیدوارم دوستانی که میشنوند و به آنها برمیخورد، مرا ببخشند. تا سه چهار سال اول انقلاب، پناهندگانی که از ایران به هلند میآمدند، بهغیر از یک استثنای ۷-۸ درصدی، جزو پناهندگان واقعی سیاسی بهشمار میرفتند.
پناهندگان بیشتر از فعالان احزاب سیاسی در آن زمان بودند، بهویژه فعالان چپ، مجاهدین، همچنین تعداد زیادی از هواداران پادشاهی که واقعاً فعالیت میکردند از جمله افسران ارتشی و از نیروی هوایی و دریایی. پس از جنگ، کشتاری که در تابستان ۱۳۶۷ شروع شد، باز باعث فرار عدهی زیادی از فعالان چپ شد.
اما پس از آن، باید با کمال تأسف بگویم که کیفیت سیاسی پناهندگان اُفت پیدا کرد. یعنی خیلیها ادعای پناهندگی سیاسی داشتند، ولی پناهندهی سیاسی نبودند. نمیشد هم به آنها ایراد گرفت چون کسی که در آن جو زندگی میکند، دلاش میخواهد به هرصورتی شده بیاید بیرون. سختگیریهایی هم که دولت هلند نسبت به پناهندگان ایرانی میکرد، تقریباً پس از همان تاریخ شروع شد.
همانطور که گفتم، ابتدا پناهندگان را یکراست از فرودگاه به خانه میبردند، هرچه میخواستند در اختیارشان میگذاشتند. میگفتند چون اینها صدایشان را در برابر یک رژیم ظالم بلند کردهاند، باید از آنها پشتیبانی کرد ولی وقتی دیدند که پناهندگان پاسخ مثبت گرفته و هنوز مرکب آن خشک نشده، سر از ایران درآورده و رفت و آمد میکند، برخوردشان عوض شد. سفارت ایران هم متأسفانه در این مورد نقشی بازی کرد. به این ترتیب که لیستی برای وزارت خارجه هلند فرستاد اینکه شما میگویید ما به این افراد ظلم میکنیم، آنها که «جانشان در خطر بوده» و به اینجا آمدهاند، از ما گذرنامه گرفتهاند و به ایران رفتهاند… از همان زمان، بهتدریج روش دولت هلند در رابطه با پناهندگان تغییر پیدا کرد و به جریانی رسید که امروز شاهد آن هستیم.
با توجه به اینکه شما به لحاظ کاری تماس دائم با این مسئله دارید، چه تصویری میتوانید از شرایط کنونی پناهندگان ایرانی در هلند بدهید؟
در دولت قبلی، خانم ریتا فردونک، وزیر مهاجرت بود. او در مورد پناهندگان سختگیری زیادی میکرد. تعداد پناهندگان رسیده بود به حدود دوهزار نفر در ماه که از بابت تعداد، تقریباً بیسابقه بود. با رفتن او و آمدن دولت جدید، الان تعداد پناهندگان دارد به حدود ۴۰ هزار نفر در سال میرسد و بسیار زیاد شده است. علت این است که دولت هلند، مدتی مانند دولت قبلی سختگیری نمیکرد.
در حال حاضر، هجوم بسیار زیاد شده؛ آن هم در شرایطی که مسئله امکانات مالی برای دولت هلند مشکلساز شده است. در حال حاضر هلندیها حتا در مورد مریضها و بازنشستگان خودشان هم بسیار صرفهجویی میکنند.
تجربهی من این است که به خاطر فشاری که از لحاظ اجتماعی و اقتصادی روی دوش هلندیها بهوجود آمده، دوباره دارند سخت میگیرند. البته مسایلی که در ایران اتفاق افتاد، باعث شد که مقداری کمتر سخت بگیرند، بهویژه برای کسانی که ادعا دارند گرایشهای همجنس دوستی دارند یا تغییر مذهب دادهاند و یا کسانی که بهخاطر فعالیت سیاسیشان مشکل پیدا کردهاند. بهرحال اینگونه نیست که به همهء اینها پاسخ بدهند. بهخاطر تعداد زیاد و فشار سنگین، دوباره دارند یواش یواش سختگیری میکنند.
حضور سی و دو هزار نفرهء ایرانیان در هلند و تأثیر آن را در شناخت مردم این کشور از ایران چگونه میبینید؟
تجربهی من این است که برداشت هلندیها از ایرانیان مثبت است. چون چند سال پیش که یک آمارگیری در میان پناهندگان صورت گرفت، نشان داد که ایرانیها خودشان را با شرایط و وضع موجود هلند وفق میدهند.
مثلاَ در یک سال، ۸۰ درصد دانشجویانی که از بورس سازمان UAF استفاده کرده بودند، پناهندگان ایرانی بودند، یا مثلاً در دانشکدهی دندانپزشکی آمستردام، دختران ایرانی یکی از بیشترین تعداد دانشجویان خارجی را تشکیل میدهند. این است که توان گفت رویهمرفته، دیدگاه هلندیها نسبت به پناهندگان ایرانی تقریباً مثبت است.
– ایمیل گزارشگر: [email protected]
– پیوندهای مرتبط:
– تعداد ایرانیان هلند از سی هزار گذشت…
– جزییات تازه درباره خودسوزی پناهجوی ایرانی در هلند
– گرویدن به آیین زرتشت در هلند
با درود به همه دوستان کامنت گذار و تهیه کنند این مقاله،
دول سرمایه داری همیشه در طول تاریخ کنواسیون ژنو از آن در روند سیاستهای استثماری و استعماری خویش حداکثر بهره کشی را کردهاند، روزی که منابع نامشروعشان ایجاب میکرده درها را با میکردند و در ظاهر با آغوش باز پذیرای همه بوده و طبلهای(توخالی) حقوق بشررا بر ضد حریف به صدا در میآوردند تا به اهداف سیاسی و ایده ئولوژیک خویش مثل دوران جنگ سرد برسند، اما، در این عصر سرمایه جهانی شده که بربریسم سرمایه شمشیر غارتگری، جنگ و خونریزی، اشغال کشورها و تخریب خانه انسانهای دیگر را از رو بر کمر بسته است، دیگر نه تنها کنواسیون ژنو برای آنان کاربردی ندارد بلکه در پروسه جنگ تبلیغاتی در سطح جامعه حتی نام “پناهندگی سیاسی” را حذف کرده و از نام “مهاجر غیر قانونی” استفاده میکند، پس توجیه کردن تحمیل اینهمه درد ، شکنجه، بیعدالتی و جنایات بر انسانها در بستر سیاستهای ضدپناهندگی و وصل کردن آن به اوضاع بحران اقتصادی یعنی تکرار مغز شوییهای مدیای وابسته بورژوازی و ادعاهای دروغین سیاستمردان و دولتمردان عوام فریب غرب ، به ویژه دست راستیهای واپسگرای حاکم بر هلند، میباشد .
تاریخ سرمایه دهها بار(حداقل ۲۳ بار) نشان داده است که هر بار سرمایه با بحران ادواری مواجه میشود. که از ساختار آن سر چشمه میگیرد، آن را بر روی طبقه کارگر و سایر اقشار محروم سر شکن میکند؛ به آزادیها حمله میکند؛ نان را از سفره انسانهای محروم و فقیر میقاپد؛ به جنگ، نژاد پرستی، فاشیسم ایجاد اختلاف و نزاع بین اقشار مختلف جامعه میپردازد و پناهجو، پناهنده و خارجیان صف اول قربانیان این هجوم هستند زیرا واپسگرایان دست راستی حاکم بر هلند باید نارضایتی مردم در نتیجه سیاستهای ریاضتی اقتصادی را به سوی خارجیان…. منحرف کنند تا به خیال خودشان از بحران فرار کنند، سال گذشته دولت هلند ۶۰ بیلیون یورو به بانکها(مسبب اصلی این بحران) تخفیف مالیاتی داد، اما برای یک صرفه جویی ۴ بیلیون یورویی اینچنین به افراد فقیر، بیکار، مریض و بازنشسته فشار آورده و زندگانی زیر خط فقر را بر آنان تحمیل میکنند، صدها آمار دیگر برای اثبات مطالب فوق نیز وجود دارند.
با احترام
شهرام بجفی
شهرام بجفی / 26 June 2011
با درود و عرض ادب مجدد،
در کامنت قبلی بصورت خیلی فشرده به این واقعیت پرداخته شد که تمام تبلیغات کاذب مدیای الیگارشی غرب و پادوان رنگارنگش، بویژه سرمایه داری هلند، در رابطه با داستان سازی “بحران” و “یورش” پناهندگان به هلند و اینکه پناهندگان موجب مشکلات اقتصادی و اجتماعی میشوند اساساً غیر واقعی و فریبی بیش نیست بلکه از سیاستهای امپریالیستی و -استثماری داخلی آنان سر چشمه میگیرد، نگاهی اجمالی به آمار و ارقام عمق واقعیتها را نشان میدهد.
آمار ۲۰۱۰ سازمان ملل نشان میدهد که ۴۳.۷ میلیون آواره که مجبور شدهاند سرزمینشان را ترک کنند، در جهان به سر میبرند که ۸۵% آنان در کشورهای فقیر و یا در حال رشد جنوب حضور دارند، به عنوان فاکت در کشور پاکستان ۱.۹ میلیون، در ایران ۱ میلیون، در سوریه ۱.۱ میلیون ….از این آورگان اسکان یافتهاند، از این میان میلیونها(حدود ۴ میلیون) فلسطینی که بسیاری از آنان به مدت ۳۰ سال در زیر چادرها گریبانگیر زندگانی اسفناک و جانکاهی هستند…، اما سوال از مرتجعین دست راستی در کشورهای صنعتی، بویژه در هلند، و حقوق بگیران و مبلغانشان این است که اینهمه قیل و قال از برای چیست؟
باز هم همان آمار سازمان ملل نشان میدهد که در خواست پناهندگی در کشورهای صنعتی به دلیل مقررات سخت گیرانه و غیر انسانی کمتر شده است، در سال گذشته حدود ۸۰۰ هزار نفر در کشورهای صنعتی تقاضای پناهندگی کردهاند یعنی ۵%کمتر نسبت به سال ۲۰۰۹ و حدود ۴۲% کمتر نسبت به سال ۲۰۰۱. این در حالی است که تعداد پاسخهای مثبت در کشوری مثل هلند کمتر از ۱% است.
اما این آمار که سالیانه ۴۰ هزار نفر متقاضی پناهندگی وارد هلند میشوند از اساس غیر واقعی است، اولا: آمار ۲۰۱۱ هنوز انتشار نیافته است، ثانیا: آمار ۲۰۱۰ خود IND نشان میدهد که تعداد متقاظیان پناهندگی در هلند ۱۲۷۱۰ نفر بوده است که تعداد ایرانیان از آن ۷۹۰ نفر میبوده است؛ آمار متقاضیان پناهندگی در سال ۲۰۱۰ در مجموع تازه واردین و آنانیکه برای چندمین بار تقاضای پناهندگی کرده و پرونده باز کرده اند به ۱۷۷۲۰ نفر میرسد، و آمار ۲۰۰۹ رقم ۱۱۵۳۷ را نشان میدهد.
پروسه پناهندگی در هلند مجموعهای از جنگ تبلیغاتی، فریب افکار عمومی و دروغگویی سیستم هلند ، و تحمیل درد، رنج، پایمالی حقوق، زندان، شکنجه و جنایات بر علیه انسانهای آوارهای که خانه و کاشانهشان را در نتیجه اجرای سیاستهای امپریالیستی و یک نظام توتالیتری که سرمایه جهانی شده بر ملل تحت ستم تحمیل کرده و بانی آن خود کشورهای غربی هستند، از دست دادهاند، میباشد، اما، سوال از این مدعیان حقوق بشر و لیبرال دموکراسی و پادوانشان این است که قسم حضرت عباس تان را یا دم خروستان را باید باور کنیم؟
با احترام
شهرام بجفی
شهرام بجفی / 28 June 2011
دوستان عزیز جهت مطالعه بیشتر در مورد آمار و روند پناهندگی در سراسر جهان ، مخصوصا کشورهای صنعتی، به لینک زیر مراجعه کنید که این آخرین آمار سازمان ملل است که از همه معتبرتر است.
http://www.unhcr.org/4d8c5b109.html
شهرام بجفی / 29 June 2011
man aramesham ro madyone rahnamai aghaye majlesi midonam .ishon be onvane motarjem khadamate besyar be hamvatanan kardeand.
mehdi / 24 June 2011
اقای مجلسی باسلام واحترام.باور بفرمائید بهیچ وجه نمیخواهم اسباب رنجش خاطر شما باشم. شما که نیم قرن ساکن هلند بوده اید مشکل میشود که شما را مورد مشورت مشکلات ایرانیان پناهجو قرار داد ! ما به شما با صمیم قلب احترام میگذاریم (…) ! صحبت من با مصاحبه گر شماست ! که با سوالهای خود، شما را ناخواسته به جهتی میکشاند تا بفرمائید: امکانات مالی برای دولت هلند مشکل ساز شده و…… به نان شب محتاج است !
پدر من ! ایا میدانی هزینه یک روز پسر هلندی من در عراق و افغانستان چقدر است؟! که نمیداند چرا باید بکشد و چرا باید کشته شود؟! میدانی که هزینه یک روز نگهداری اصطبل ملکه هلند چقدر است ؟! عزیز گرامی، تن به مصاحبه جهت دار این بی مرامها نده که ما دل سوخته تن شعله افروز کامبیز در میدان دام هستیم ! چقدر ساده بگوئیم ! در کمپ های پناهجویان هلند چه میگذرد ؟! پدر جان خودت را الت دست این نامردمان قرار نده !…
کاربر نادر / 27 May 2011
"البته تعدادی از فعالان سیاسی بودند که در چارچوب کنفدراسیون دانشجویان فعالیت میکردند و تعداد آنها هم زیاد نبود!"
بد نبود که ایشان به نحوه فعالیت سیاسی دانشجویان که در چهار چوب کنفدراسیون صورت میگرفت هم اشاره ی میکردند که چطور در اون سالها ( ۱۳۵۳) به سفارت حمله میکردند و سفیر یا کارمندان سفارت ایران را مورد اذیت و آزار قرار میدادند و از این قبیل کارها …
سعید / 28 May 2011
شما آقا سعید سخنگوی کدام سفارتخانه هستید و اساسا حرف و ادعای شما بر چه پایه استوار است, میشه منظورتونو روشنتر بیان بکنید
Reaz / 28 May 2011
جناب اکبرزاده با تشکر از زحمات شما.
تمام گفته های آقای مجلسی واقعیاتی میباشد که بسیار تلخ است. دوستی بنام آقای نادر نظر خودشان را بیان فرمودند، باید در جواب این دوست عزیز بگویم که ایشان معتقد نیستند که تحولات اقتصادی میتواند در تصمیم گیریهای دولت هلند موثر باشد، آیا ایشان بر باور دیگری میباشند که علت پیروزی آقای ویلدرز در انتخابات اخیر مواضع ضد خارجی بود که ایشان اتخاذ نمودند و بسیاری از کسانی که به گروه ایشان پیوستند از طبقه ای بودند که در زیر فشار اقتصادی بودند و وجود افراد غیر خارجی را باعث این مشکلات میدانند.
از طرف دیگر آیا عملکرد خود ایرانیان در هلند بعد از گرفتن جواب مثبت از دولت هلند و رفتن بسوی سفارت جمهوری اسلامی برای گرفتن پاسپورت و سفر یه ایران باعث این دید بی اعتمادی نگردیده است.
امیدوارم که همیشه در قصاوتمان عادل باشیم.
با سپاس
رامین / 28 May 2011
اقای رامین با سلام وتشکر از زحمات متقابل شما با اقای اکبر زاده ! ظاهرا ( گر گوش گوش تو و ناله ناله منست ؟!.. انچه به جائی نرسد فریاد است !!) دوست گرامی من با مردم هلند هیچ مشکلی که ندارم که هیچ !! خیلی هم دوستشان دارم و برحسب فرهنگ ایرانیم چون نان نمک انها را خورده ام مدیون و سپاسگزارم . طرف صحبت من با مقامات دولتی هلند ونوع برخوردشان با مسئله پناهجویان است . اقای رامین هنوز کفن کامبیز شعله ور در میدان دام خشک نشده ! عده ای مشغول (ماستمالیوزن!) کردن ان هستند ! هنوز هم هیچکس که مسئولیت قبول نکرده که هچ ! یک تسلیت نگفته! که هچ! بد بختی انکه سایر ایرانیان را متهم وبدهکار میکنند ! اقا جان ! اینجا هلند است ! دیوان عالی بین المللی لاهه دراینجا قرار است به داد مظلومین جهان رسیدگی کند !! دوست عزیز خدا نکرده ! من یک مجرم مادر زاد هستم ! چرا برادرم را به این جرم نا کرده مجازات میکنید؟! ( چون ایرانیان اله کردند وبله کردندو … !) چرا کامبیز چوب مرا میخورد ؟! اقا جان به دوستان و یاران و…. از قول بنده بگوئید: در کمپهای هلند اتفاق غیر انسانی در حال اتفاق است ! صد رحمت به بیش از از یک ملیون مهاجر افغانی وعراقی و… که در جمهوری اسلامی ایران مشغول گذران عمر ومعیشت خود هستند و حتی یک موررد خود سوزی در میدان ازادی ندارند ! به دوست عزیزمان که دوران کهنسالی رامیگذرانند ضمن عرض ارادت بفرمائید صندوق صدقاتی فراهم کنند تا ماهم با چند سکه ای خیرات کنیم وملت هلند مشکل معیشتشان حل شود !
کاربر نادر / 30 May 2011