وزیر آموزش و پرورش ایران گفته است از میان ۸۰۰ هزار نفر معلم فرهیخته تعداد انگشتشماری دست به تنبیه بدنی دانشآموزان میزنند و این موضوع نباید ادامه پیدا کند.
فخرالدین دانش آشتیانی همچنین گفته است که زمان آغاز کارش به عنوان وزیر «تقریباً» با چهار معلم خاطی که دانشآموزان را تنبیه بدنی کردهاند برخورد شده است.
در یکی از تازهترین موارد تنبیه بدنی دانشآموزان در ایران اما یک دانشآموز روستای ریگ بحرین در رودبار جنوب کرمان به این دلیل که ریاضی بلد نبوده است، از سوی مدیر-معلم مدرسه با خطکش آهنی تنبیه شده است به شکلی که جای زخمی عمیق بر پشت او مانده است.
این دومین مورد از تنبیه بدنی در این منطقه ایران است که در چند ماه اخیر گزارش میشود.
به دنبال این ماجرا، امید سلاجقه، رییس اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش استان کرمان گفته است که در راستای احترام به افکار عمومی و پاسخگو بودن مسئولان در حوزه تحت مدیریت خودشان، اسماعیل پهلوانی، رییس آموزش و پرورش شهرستان رودبار جنوب استعفا کرده است (خبرگزاری مهر):
«با توجه به تکرار مورد دوم تنبیه بدنی از سوی یک معلم خاطی در شهرستان رودبار جنوب استان کرمان، در راستای احترام به افکار عمومی و پاسخگو بودن مسئولان در حوزه تحت مدیریت خودشان، اسماعیل پهلوانی از سمت خود استفا کرد.»
مدیر-آموزگار متخلف هم به هیأت رسیدگی به تخلفات اداری معرفی شده تا طبق ضوابط با او برخورد شود.
بر اساس ماده ۷۶ آییننامه اجرایی مدارس ایران، تنبیه بدنی از نظر مقررات و قوانین آموزش و پرورش ممنوع و انجام آن جرم است و با مرتکبان تنبیه بدنی بر اساس قوانین و آییننامههای مصوب برخورد میشود: آموزش و پرورش ایران تنبیه بدنی را ممنوع اعلام کرد
اما با وجود این ماده و با وجود حساس شدن بیشتر جامعه نسبت به مسأله تنبیه بدنی، هنوز هم این شکل از مجازات دانشآموزان دستکم در مناطق دور از پایتخت یا شهرهای بزرگ رواج دارد. این در حالیست که به احتمال فراوان موارد متعددی از تنبیه بدنی به این دلیل که آسیب جسمی سخت، واضح و آشکاری به دنبال ندارند گزارش نمیشوند. علاوه بر این ممکن است که در صورت آسیبدیدگی دانشآموز هم برخی خانوادهها از طرح عمومی این موضوع استقبال نکنند یا اساساً از روند طرح موضوع بیاطلاع باشند و دستشان به جایی بند نشود و به رسانهها هم نرسد.
این وضعیت در شرایطی حاکم است که جمهوری اسلامی مدعیست از زمان روی کار آمدنش تنبیه بدنی خط قرمز آموزش و پرورش بوده است و این «رژیم شاهنشاهی» بوده که در آن، تنبیهبدنی و به اصطلاح فلک کردن دانشآموزان، امری عادی و بدیهی به شمار میرفته و دولت هم بر آن اصرار داشته است.
از سوی دیگر آموزش پرورش برنامه جدیای برای کمکرسانی به دانشآموزان آسیب دیده از تنبیه بدنی ندارد.
فخرالدین دانش آشتیانی اما روز یکشنبه ۲۷ فروردین ۹۶، در پاسخ به این سوال خبرگزاری کار ایران (ایلنا) که آیا در کنار حفظ جایگاه معلمان و فرهنگیان برای حفظ شأن دانشآموزان و جلوگیری از تنبیه بدنی آنها برنامهای وجود دارد یا نه، گفته است که آموزش و پرورش به شدت دنبال حقوق دانشآموزان است و نحوه تعامل معلمان با دانشآموزان تنها یکی از حقوق دانشآموز است.
وزیر آموزش و پرورش:
«همانطور که من تاکنون هم موضع گرفته بودم ما به شدت با بحث تنیبه بدنی دانشآموزان مخالفیم و تا جایی که ممکن بوده طبق ضوابط قانونی جلوی این کار را گرفتهایم اما باید توجه داشته باشیم که تعداد موارد تنبیه بدنی دانش آموزان چندان قابل توجه نیست. اگرچه این کار اساساً نادرست است اما بین ۸۰۰ هزار نفر معلم فرهیخته تعداد انگشتشماری هستند که این اعمال را انجام میدهند.»
دانش آشتیانی تأکید کرده است در هر موردی که تنبیه بدنی اتفاق افتاده، افراد خواسته شدهاند و برای آنها پرونده تشکیل شده است و به کمیته انضباطی معرفی شدهاند و در برخی موارد هم برخی معلمان تعلیق شدهاند.
در همین زمینه:
پرسش اما این است که با وجود تأکید مسئولان آموزش و پرورش بر ممنوعیت تنبیه بدنی و با وجود آشناتر شدن عموم مردم با حق و حقوق کودکان که بیشتر محصول پیشرفت وسایل ارتباط جمعی و حضور افراد در شبکههای اجتماعیست تا عزم حاکمیت برای آگاهسازی؛ چرا همچنان تنبیه بدنی دانشآموزان اتفاق میافتد؟ آیا خشونت فراگیر و فضای آشفته حاکم بر روابط فردی و اجتماعی افراد میتواند یکی از دلایل این مساله باشد؟
بر اساس یکی از تازهترین آمارها در حوزه آسیبهای اجتماعی، در هر نه ثانیه یک خشونت و نزاع در ایران اتفاق میافتد. به این ترتیب آیا میتوان معلمان و دانشآموزان را از این چرخه خشونتطلبی جدا کرد و از معلمها خواست تا با اعصاب و روانی آرام و آسوده به کار تعلیم و تربیت دانشآموزانشان مشغول شوند؟
نکته دیگری که گاه در توجیه رفتارهای خشونتآمیز معلمان مطرح میشود، فقر و دستمزدهای پایین است. اینکه معلمان در ایران در وضعیت رفاهی مناسبی نیستند و بسیاری از آنها برای گذران زندگی باید علاوه بر معلمی به حرفه یا حتی حرفههای دیگری هم مشغول شوند. در چنین شرایطی فرصت کافی برای خودسازی و کسب آرامش برای آنها وجود ندارد و همین مسأله باعث میشود که گاهی دست به رفتارهای غیرقابل توجیه بزنند.
سویه دیگر ماجرا اما بحران اخلاق است که سبب شده دانشآموزان هم در برخورد با معلمانشان گاهی رفتارهایی نامتعارف داشته باشند و از آنجا که در فضای خشن جامعه، آستانه تحمل افراد پایین میآید و همچنین از آنجا که حتی معلمان هم آموزشهای کافی برای برخورد اصولی با دانشآموزان را نمیبینند، تنبیه بدنی را به عنوان راهحل انتخاب میکنند. این در حالیست که مجازاتهای پیشبینی شده برای تنبیه دانشآموزان خاطی در مدارس شامل تذکر، احضار والدین، اخطار شفاهی در حضور دانشآموزان، تغییر کلاس، اخطار کتبی، اخراج موقت و انتقال به مدرسه دیگر است.
خود این مجازاتها گرچه پیشرفتهتر از تنبیه بدنی به نظر میرسند، اما دستکم در برخی از آنها به آسیب روحی احتمالی که متوجه دانشآموز است توجه چندانی نشده است.
لینکهای مرتبط:
- بازتاب خشونت انباشته در جامعه در مدارس
- تکذیب شلاق خوردن دانشآموزان؛ آیا تهدیدی در کار است؟
- آموزش و پرورش کرمان فیلم دانشآموزان شلاقخورده را ساختگی خواند
- مختارآباد کرمان: دانشآموزان به خاطر ناتوانی در پرداخت شهریه شلاق خوردند
- وقتی یک معلم به سینه دانشآموز مشت میزند
- پدر یک دانشآموز لارستانی: مدیر مدرسه فرزندم را کتک زده است
- در پی تنبیه بدنی دانش آموز: رئیس آموزش و پرورش بمپور استعفا داد