روز هجدهم دسامبر سال گذشته (بیست و هفتم آذرماه ۱۳۸۹)، وقتی محمد بوعزیزی، جوان تحصیلکرده و ۲۶ ساله تونسی که برای امرار معاش با یک چرخدستی سبزیفروشی میکرد، مورد اعتراض یک پلیس تونسی قرار گرفت و بعد خود را به آتش کشید، هیچکس هنوز نمیدانست این خودسوزی مقدمه روندی است که انقلاب تونس نام خواهد گرفت.
کمتر از یک ماه بعد اما، در چهاردهم ژانویه ۲۰۱۱، زین العابدین بن علی، رئیسجمهور تونس، پس از ۲۳ سال زمامداری بر این کشور، به عربستان سعودی گریخت؛ در حالیکه تظاهرات و اعتراضهای مردمی مشابه در مصر آغاز شده بود.
امواج این خیزش تقریباً همه کشورهای جهان عرب را دربر گرفت و علاوه بر بنعلی، به حکومت بیش از ۳۰ ساله حسنی مبارک در مصر پایان داد. در عین حال کشورها و حکومتهای لیبی، سوریه، بحرین و یمن را در وضعیت خطیری قرار داده و سیاستهای بین المللی را معطوف خود کرده است.
مسائل مربوط به این تحولات، در جوامع جهانی، سازمان ملل متحد و نهادهای حقوقی بین المللی معمولاً مطرح است و حضور نظامی ناتو در لیبی چالش جدیدی برای صحنه سیاست بین المللی پدید آورده است. همه اینها در حالی است که مواجهه جامعه بین المللی، به ویژه دنیای غرب، با رویدادهای کشورهای مختلف این منطقه، از سویی حمایتهای جدی و از سوی دیگر، مخالفتهای فراوانی را برانگیخته است.
مهمترین مسئله ای که در این زمینه مورد بحث قرار گرفته و پاسخهای مثبت و منفی ای را به وجود آورده است، سیاست تبعیض آمیز یا به قول دکتر عبدالکریم لاهیجی، «سیاست یک بام و دوهوای جامعه ی بین المللی یا جامعه ی غربی است.»
عبدالکریم لاهیجی، نایبرئیس «فدراسیون جامعههای جهانی حقوق بشر» و از فعالان مبارزه برای حقوق بشر در ایران است.
او نیز مانند بسیاری از مخالفان سیاسی دولت ایران، معتقد است این تبعیض و نگاه نابرابر، نه تنها از جانب جامعه غربی که از جانب دولت ایران نیز اعمال میشود.
عبدالکریم لاهیجی میگوید: «این حالت یک بام و دوهوا چرا در زمینه سیاست بین المللی صورت گرفته که متأسفانه جمهوری اسلامی هم دارد سوءاستفاده میکند.»
او زمینه این سیاستهای نابرابر را بهویژه در سوریه، بحرین و لیبی نشان میدهد.
عبدالکریم لاهیجی: سر اتفاقی که بعد در لیبی افتاد … میدانید که با توجه به اینکه واکنش قذافی نسبت به تظاهرات مسالمتآمیز مردم لیبی، به همان شیوهای نبود که در مصر و تونس عمل شد…
منظورتان این است که خشنتر از آن بود؟
خشنتر بود و حتی دست به بمباران هوایی در منطقه بن قاضی زده شد. در اینجا، دو سه اتفاق افتاد. نخست اینکه از طرف شورای امنیت، پرونده قذافی هم مانند پرونده سودان در مورد دافور، به دادگاه جزایی بین المللی رفت و بعد از آن، از طرف شورای امنیت قطعنامه ای صادر شد.
از پنج، شش سال پیش، در ارتباط با حوادث خونینی که در جریان انتخابات در کنیا صورت گرفت، اصل دیگری وارد حقوق بین الملل شده که قطعنامه مربوط به لیبی هم بر اساس آن اصل صادر شده است.
این اصل، اصل «حفاظت از مردم بیدفاع» است. یعنی مردمی که در جریان مطالبات حقوقی خودشان بهصورت مسالمت آمیز- تاکید میکنم به صورت مسالمت آمیز- مورد سرکوب خشن قرار میگیرند. مثل همان اتفاقی که در لیبی افتاده بود و بعد متأسفانه در بحرین روی داد و در یکی دو ماه اخیر، شاهد هستیم که هرروزه در سوریه رخ میدهد.
در ارتباط با لیبی چنین قطعنامه ای صادر شد و بر اساس آن قطعنامه، به نیروهای نظامی غربی اجازه داده شد که آسمان لیبی را طوری پوشش هوایی بدهند که لیبی نتوانند مانند گذشته، مردم خود را سرکوب و بمباران کند.
آیا هنوز هم بر همان پایه ای که پیش از این بوده، عمل میشود؟ یعنی دفاع از مردم معترض لیبی در برابر حملات نظامی دولت قذافی؟
نه! برخلاف مقاله های متعددی که در محافل ایرانی و روی سایتهای فارسی در زمینه «دخالت بشردوستانه» نوشته بودند، دیگر چنین مقوله ای در حقوق بین الملل عمومی امروز وجود ندارد. متأسفانه غربیها و از جمله ناتو، الان دارند یک جنگ داخلی را پوشش میدهند که به صورت مسلحانه هم ادامه دارد.
در قطعنامه شورای امنیت، چنین چیزی پیشبینی نشده است. یعنی اتفاقی که طی یک ماه گذشته در لیبی افتاده و بمبارانهایی که میشود (که چندروز پیش در بمبارانهای پایتخت لیبی حتی یکی از پسرها و نوههای قذافی هم کشته شدند) ورای قطعنامه ای است که شورای امنیت سازمان ملل صادر کرده است.
ممکن است تناقض این سیاست را در مورد بحرین و سوریه توضیح بدهید؟
یعنی اینکه ما می بینیم در مورد بحرین، هرگز چنین قطعنامه ای صادر نشد و حتی هم پیمان های بحرین، از جمله عربستان سعودی در آنجا نیرو پیاده کردند که مردم را سرکوب کنند. در مورد سوریه هم هرگز نه پرونده آقای بشار اسد به دادگاه جزایی بین المللی رفته است و نه چنین قطعنامهای صادر میشود.
چرا که موازنه قوا در شورای امنیت به نفع چنین اقدامهایی نیست. در مورد بحرین، اگر قرار باشد چنین قطعنامه ای صادر بشود، به یقین، در وهله اول آمریکا و حتی احتمال دارد انگلیس و فرانسه از حق وتو استفاده کنند.
در مورد سوریه هم موازنه قوا به نفع سوریه است. یعنی با حضور چین و روسیه و به خصوص با سوءاستفاده یی که از قطعنامه اخیر راجع به لیبی شده، هرگز نمی گذارند چنین قطعنامه ای در ارتباط با سوریه صادر بشود.
به خصوص که وضعیت سوریه مقداری هم از نظر منطقه ای، با وضعیت لیبی فرق دارد. یعنی سوریه کشور همسایه اسراییل است و هرگونه اقدام نظامی ای در آن منطقه، به صورتی که الان در لیبی اتفاق میافتد، به طور مسلم امنیت اسراییل را هم به خطر خواهد انداخت.
این صحنه سیاستهای بین المللی با مصالح و منافع ویژه است. فعالیتهای حقوق بشری، از جمله در سازمانی که شما نیابت آن را بر عهده دارید، چگونه بوده؟ آیا اقداماتی هم انجام شده است؟
«فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر»، طی هفته اخیر آگاه شد که تعدادی از مدافعان حقوق بشر را دارند در بحرین محاکمه میکنند؛ آن هم با ادعای همیشگی «مبارزه با تروریسم». متأسفانه حبسهای سنگینی هم برای آنها خواسته اند. بهخاطر اینکه وقتی اتهام «اقدامات تروریستی» باشد، مسلم است که جزای آن هم جزای سنگینی است.
به همین دلیل، ما در دو اطلاعیه پیدرپی این اقدامات را محکوم کرده ایم و از دولت بحرین خواسته ایم که هرچه زودتر به این ماجرا پایان داده شود و همکاران ما در بحرین آزاد شوند…
و در مورد سوریه؟
«فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر» پنج یا شش اطلاعیه صادر کرده و خواسته است که به این سیاست یک بام و دوهوا پایان داده شود. میبینید که جامعه بین المللی بهغیر از اقداماتی خیلی کمرنگ- مثل مورد ایران- دست به اقدام دیگری نزده است. فقط چندروز پیش اتحادیه اروپا اسامی تعدادی از سران و هیئت حاکمه سوریه را در لیست سیاه گذاشته اند و متأسفانه اقدام دیگری صورت نگرفته است.
در واقع، شما برخلاف یکی از ادعاهای جاری که جامعه بین المللی فقط در مورد بحرین هست که از مردم حمایت نمیکند و حکومت را تقویت میکند، معتقدید این ملاحظات غرب، هم در مورد بحرین و هم در مورد سوریه، در رابطه با منافع اسراییل، یکسان عمل می کند.
تردیدی ندارم! حتی یکی از عللی که از طریق ارتش به حسنی مبارک فشار زیاد آوردند که هرچه زودتر از سمت اش استعفا بدهد، این بود که میخواستند جلوی ادامه موج و تحولات انقلابی در مصر را بگیرند.
به خاطر اینکه مصر هم کشور همسایه اسراییل است. یعنی نمی خواستند این جو انقلابی ادامه پیدا کند و به همین دلیل آمدند، نوعی «انقلاب در کاخ» یا «انقلاب قصری» صورت دادند. یعنی در کاخ ریاست جمهوری یک انقلاب صوری صورت گرفت برای اینکه انقلاب مردم متوقف شود و آتش این جو انقلابی به آن سو تا فلسطین اشغالی، سوریه و… نرسد.
مسلم است که شرایط به گونه ای است که آمریکا در وهله نخست و حتی کشورهای اروپایی، هرگز نمی خواهند آن منطقه دوباره به آتش کشیده شود و اینجاست که قیام مردم سوریه و مبارزاتی که دارند میکنند، باز موازنه قوا را بر هم زده است.
شما بر اساس تجربیاتتان، انتظار دارید که در آینده نزدیک غرب چه سیاسی را در قبال این کشورها پیش بگیرد؟
غرب الان در وضعیتی است که نمی داند در سوریه چه بکند؛ به لحاظ دلایلی که پیش از این برشمردم. از یک طرف، به شورای امنیت اگر برود، در آنجا با وتوی چین و روسیه مواجه خواهد شد. از طرف دیگر، نمی خواهد آخرین پیوندها را هم با رژیم بشار اسد قطع کند، برای اینکه نمی داند بعد چه خواهد شد. اینجاست که سیاست یکبام و دوهوا ادامه دارد.
سیاست ایران هم به همین صورت است. یعنی نه تنها از جانب ایران، در مورد سوریه هیچگونه محکومیتی نمیشنویم که تأیید میشنویم. به لحاظ اینکه شیوه های اتخاذ شده به همان گونه ای است که طی دو سال گذشته در ایران اعمال شده است.
از دیروز، در سوریه تمام امکانات استفاده از اینترنت را همچنان که در ایران هم رژیم جمهوری اسلامی خیلی کوشش کرده، برای مردم مسدود کرده اند. یعنی بر مبنای اطلاعاتی که از جانب جامعه حقوق بشر سوریه به ما رسیده است، مردم دیگر نمی وانند از فیسبوک، توییتر و کلاً اینترنت استفاده کنند. دیروز حتی چندتا از شهرهای سوریه را بمباران کردند.
یعنی با وجود ابعاد غیر قابل تحمل خشونت، متأسفانه این سیاست کجدار و مریز در مورد سوریه اعمال میشود.
ایران هم سیاست سوریه را تأیید میکند و در ارتباط با بحرین، مرتب میخواهد دخالت کند. به حدی که دیدیم در جریان یک مسابقه فوتبال هم مردم نسبت به این موضوع اعتراض کردند، موقعی که پاسدارها و بسیجی ها خواستند شعار حمایت از مردم بحرین را به مردم و تماشاچی ها تحمیل کنند.
برای آقای فرهاد
که هنوز در فضای دوره جنگ سرد تنفس می کند. ایشان احتمالا نمی دانند که قذافی 100 میلیارد دلازش را نه در روسیه بلکه در کشورهای غربی نکذاشته بود. از این مبلغ 48 میلیارد دلارش در آمریکا نگهداری می شد. حالا به انقلاب در لیبی چیز بیشتری گیر آمریکا می آید؟ این دیدگاه به مردم و خواست آزاد زندگی کرده آنها و کرامت انسانی لطمه دیده در کشورهای دیکتاتوری نمی تواند توجه کند. همه چیز را از دید منافع جهانی و برخی را مانند حمله به افغانستان و عراق را توطئه می پندارند. تچاوز آمریکا به افغانستان فقر که نفتی دارد و نه کشور استراتژیک مانند ایران است به خاطر مقابله با تروریسم است که پیش از ضربات سنگینی به آمریکا وارد کرده بود. تجاور به عراق از نوع دیگری بود و ان تصور نئوکان های آمریکای و اسرائیلی برای تثبیت جهان یک ابر قدرتی پس از فروپاشی شوروی بود. اشتباه محاسبه جنایتکارانه ای که به همه خاورمیانه و جهان آزادی خواه لطمه زد. شاید اوباما بتواند بخشی از زیان های این سیاست تجاورکارانه قرن نوزدهمی را جبران کند.
آرین
کاربر مهمان / 15 May 2011
سیاست یک خط راست نیست تبعیض بخش ذاتی نظم فعلی ست و هر کشوری بنابر منافع ملی اش تا حدی جلو می آید که منافع ملی اش در خطر است چرا آمریکا باید چندین تریلیون مالیات شهروندانش را برای آزادی مردم عراق و افغانستان هزینه کند ؟ برای او چه نفعی متصور است ؟ نفع آمریکا در عراق و افغانستان که با عنوان تروریزم حمله کرد تنها خطری بود که جامعه ی جهانی از رژیمهای حاکم بر این کشورها احساس می کرد اما کشور لیبی که دارای منافع مشترک زیادی با روسیه است و در واقع هنوز روسیه تیول دار آنست غرب با حمله بقه لیبی در صدد خارج ساختن آن از حوزه ی رقابتی روسیه است و ما دیدیم که حتی اروپا و آمریکا روی تقسیم آن جدل داشتند اما سوریه کشوری ست که نیاز به قبول مسئولیت دارد زیر ساختهای سوریه به شدت ضعیف است و برای ایجاد رونق اقتصادی و سیاسی شهروندان غربی باید مالیات بپردازند دولتهای غربی با توجه به شرایط بحران اقتصادی در دست گرفتن کشوری مانند سوریه شهروندان غربی را بر علیه دولتمردان خود می شوراند . بحرین کشوری ست که در حوره ی آمریکاست نیروهای نظامی آمریکا در آنجا مستقر هستند و همینطور همسایگی کشوری مانند ایران را دارد که پتانسیل دشمنی اش با آمریکا را تقویت می نماید از همینرو آمریکا حاضر به معامله بر روی آن نخواهد بود . بطور خلاصه همه ی مهملات حقوق بشر آزادی و دموکراسی و … چیزی جز حرص و آز سرمایه برای کسب سود نیست و غرب حاضر است این مهملات را پای آن قربانی کند . بقول مرد بزرگی که می گفت از 40 دستور قوانین الهی 39 آنرا تکفیر کنید اما آن یکی که به موقوفات روحانیون یهودی مربوط است و منافع آنها بدان بستگی دارد کاری نداشته باشید کسی شما را کافر نمی داند . اما ….
کاربر مهمان فرهاد - فریاد / 14 May 2011
و البته حالا که می بینیم جموری اسلامی هم دارد با بحرین به توافق می رسد. بزودی انشاالله مردم بحرین از هر طرف قربانی می شوند. ای کاش برنامه ای هم در این باره داشتید در باره پیغام های پادشاه بحرین به ایرانی ها و پاسخ های عشوه گرانع وزیر خارجه ایران.
کاربر مانی / 15 May 2011