رفیق شامی، در سال ۱۹۴۶ در یک خانواده مسیحی- ارمنی در دمشق به دنیا آمد و در سال۱۹۷۱ به آلمان رفت. آنجا دکترای شیمی گرفت و کتابهای داستانی بسیاری به زبان آلمانی نوشت و انتشار داد. شامی از مشهورترین و محبوبترین نویسندگان آلمان به شمار میرود و کتابهای او به بیست و پنج زبان ترجمه شده است.
روزنامه ولتآنلاین به مناسب تظاهرات اعتراضی در سوریه گفتوگویی با او انجام داده است که ترجمه آن را میخوانید.
ولتآنلاین: شما آلمان زندگی میکنید ولی بسیاری از دوستانتان در سوریه هستند. روایت آنها چیست؟ آیا داریم پایان دیکتاتوری حزب بعث را از سر میگذرانیم؟
رفیق شامی: حزب بعث فقط یک طبل توخالی است. حکومت دمشق دست سازمانهای امنیتی و ارتش و رژیم سوریه یکی از باهوشترین رژیمهای منطقه است. این رژیم دست به کلکهای زیادی خواهد زد تا اصلاحات اساسی را اجرا نکند. اولین گامشان میتواند منحل کردن سازمانهای امنیتی باشد. وظیفه این سازمانها هرگز نه جاسوسی علیه اسرائیل بلکه سرکوبی سوریها بوده است.
وضعیت کشور را چگونه توصیف میکنید؟
امیدی آلوده به ترس؛ ترس با توجه به تحولات لیبی و امید به خاطر مصر. سوریهای چه در خارج و چه در داخل به خاطر وجود رسانههای جدید مثل فیسبوک و اینترنت و موبایل، خیلی خوب در جریان اخبار هستند. لازم نیست جان کسی را به خاطر سئوالهایم به مخاطره بیاندازم. همکاران، روزنامهنگارها و نویسندهها در محل حضور دارند. تصاویر را به طور مستقیم از محل تظاهرات میگیرند. چند ساعت بعد فیلم تظاهرات روی یوتیوب است.
حافظ اسد که تا سال ۲۰۰۰ رییس جمهور بود، در سال ۱۹۸۲ مقاومت اخوانالمسلمین در حما را به خاک و خون کشید و گویا دهها هزار نفر کشته شدند. آیا پسرش رئیس جمهور فعلی هم مثل پدرش بیرحمانه عمل میکند؟
تعداد کشته شدهها در آن زمان بیست هزار نفر بود و دنیا هم تماشا کرد. تازه فقط این نبود. قاتلی که ماموریت را به انجام رساند، یعنی رفعت الاسد برادر رییس جمهور، هزار و ۲۰۰زندانی سیاسی را هم در پالمیرا به گلوله بست. حالا ایشان آزادانه در اروپا رفت و آمد دارند و در اسپانیا نزد کسی زندگی میکنند که خود را سوسالیست مینامد: نخستوزیر زاپاترو. امروز هم چنین قتل عامی امکانپذیر اما بسیار مشکلتر است. رسانههای جدید کار دیکتاتور را مشکل میکنند. آنقدر مشکل که عبدالله پادشاه عربستان سعودی میخواست فیس بوک را به ۱۵۰میلیون دلار بخرد تا صدایشان را خفه کند. این آلترناتیو به ذهنش نرسید که این پول را در پروژههایی به نفع مردم سرمایهگذاری کند.
اسدها علوی هستند؛ یعنی به یک اقلیت مذهبی تعلق دارند که در اینجا [آلمان] برخلاف سنیها و شیعهها به مسالمتجویی شهرهاند. اسدها با دیکتاتوریشان آبروی علویها را نمیبرند؟
احتمالش هست؛ بخصوص که رژیم با این ورق ابتدایی اما کارآمد بازی میکند. من امیدوارم- و به این خاطر هر روز به عربی مینویسم- سوریها بسیار متمدنتر از رژیمشان باشند. من فراخوان میدهم به همبستگی با تمام اقلیتها و اکثریت سنیها. برای این که لیاقت دمکراسی را داشته باشیم، این شانس ماست.
آیا مقاومت در برابر اسدها خواهی، نخواهی به یک جنگ مذهبی نمیانجامد، شبیه به عراق که تا سقوط صدام یک اقلیت سنی به یک اکثریت شیعه حکومت میکرد؟
جامعه سوریه و بیش از همه دمشقیها به خاطر آمادگیشان برای مصالحه معروفند؛ امری که دیگران گاهی آن را یک ایراد میبینند چون چنین موضعی را فرصتطلبی میخوانند، اما هیچ شهر دیگر عرب مثل دمشق فتوحات را بدون آسیب پشت سرنگذاشت. این یک ویژگی بارز شبیه سوییس است. در مدیترانه سوریه در مرکز قرار گرفته است. برخلاف عراق که به خاطر ابرقدرت بودن ایران کارش همیشه مشکل بود.
سالهاست سوریه زیر چشم سازمان ملل حزبالله را در جنوب لبنان مسلح میکند و به رهبران حماس در دمشق پناه میدهد. آیا اسد به خاطر نجات قدرتش به حزبالله و حماس دستور حمله به اسرائیل نمیدهد تا اسرائیل را به واکنش وادارد؟
علت بسیاری از مصیبتها در خاورمیانه مسئله فلسطین- اسرائیل است. تا زمانی که این مسئله قرن ادامه داشته باشد، گناهکار و بیگناه نخواهیم داشت. وضع بسیار پیچیده است. اسرائیل لبنان را به ویرانی کشاند با این قصد که با حزبالله بجنگند. نتیجه چی شد؟ لبنان ویرانهای شد از پا درآمده و حزبالله هیچوقت به اندازه امروز قوی نبود. در این مورد هم نشانههای یک تحول تازه پیداست. زمان جنگهای سریع اسرائیل برای همیشه گذشته است.
غرب چه کمکی میتواند به مخالفان رژیم سوریه کند؟
غیر از آلمان غرب الان کمکهای بسیار خوبی میکند. وضع در لیبی برای تمام جنبشهای عربی که خواهان یک انقلاب به نفع آزادی و دمکراسی هستند، خطرناک شد. کمک غرب دیر رسید اما خیلی هم دیر نبود. عربها این کار غربیها را از یاد نخواهند برد. آلمان با امتناع از رای دادن و موضعگیری روشن، دچار یک شکست تاریخی شد. عربها گاهی از من میپرسند، علت این که آلمانیها اغلب دچار خطا میشوند، چیست. واقعاً شگفتآور است که سیاستمداران آلمانی اغلب بین آلترناتیوها بدترینشان را انتخاب میکنند.
چرا اینطور است؟
دلایل تاریخی- فرهنگی دارد. قرنهای طولانی در آلمان حکومتهای کوچک ملوکالطوایفی وجود داشت. این امر نه تنها مانع رشد یک ادبیات طنزآلود و انتقادی بلکه مانع بلندنظری هم شد. آلمانیها مثل ایتالیاییها، اسپانیاییها، پرتغالیها، چینیها، عربها و ترکها هرگز این احساس را نداشتند که قدرتی جهانی هستند. آلمانیها اهل تعمقاند و مردم اهل تعمق مخترعانی درجه یک هستند؛ مخترعانی کوتهنظر.
آیا خواستار دخالت بیشتر روشنفکران آلمانی هستید؟
بله، روشنفکران آلمانی برای نیکاراگوئه، آفریقای جنوبی یا هونولولو بیشتر از خود مایه میگذارند تا برای کشورهایی که غریبههای کشور خودشان متعلق به آنجا هستند.
آیا منتظر علامتی از طرف اسرائیل هستید؟ اسرائیل چه کاری را نباید به هیچ وجه انجتم دهد؟
معلوم است که منتظر علامتی از طرف اسرائیل هستم. صلح هیچگاه محافظت نمیشود مگر وقتی دو دولت دمکرات آن را امضا کنند. قاتلهای رشوهخواری مثل بنعلی، مبارک، اسد، صالح یا صدام حسین صلح نمیکنند بلکه آتشی را روشن میکنند که در آن لحظه نیاز دارند. اعتقاد دارم اسرائیلیهای منطقی دولتشان را مجبور خواهند کرد تا گامهایی در جهت صلح بردارند. یعنی پس دادن مناطق اشغالی، برداشتن دیوار از کرانه غربی رود اردن، مذاکرات جدی با فلسطینیها و از کار انداختن راکتهای اتمی. اسرائیل زمانی میتواند همه اینها را آسانتر به دست بیاورد که دولتهای دمکرات عرب، اسرائیل را بدون اما و اگر به رسمیت بشناسند.
آینده سوریه را چگونه میبینید؟ آیا دمکراسی در سوریه قابل تصور هست؟
اگر چنانچه ما سوریها موفق نشویم به کمک غرب دستمان را به طرف هم دراز کنیم، ببخشیم و در تلاش یک سوریه خوشبخت باشیم، من خطر جنگ داخلی را در پیش رو میبینم. سوریه یکی از زیباترین کشورهای کره زمین و دمشق مروارید جهان ماست. تنها برای همینها میارزد مبارزه کنیم، یک مبارزه مسالمتآمیز.
اگر تصاویر مصر و لیبی را جلوی چشم بیاوریم و سعی کنیم ادامه روند را حدس بزنیم، یک سوریه دمکرات از نظر تناسب قوا در خاورمیانه چقدر اهمیت دارد؟
سوریه همراه با لبنان و اسرائیل و فلسطین و ترکیه منطقه مدیتراته را به یک بهشت تبدیل میکند. این واقعاً یک خواست آرمانی نیست. در کشورهای عربی نه با کمبود پول مواجه هستیم و نه با کمبود دانش. برای شکوفا شدن این نیروها کمبود دمکراسی داریم و آزادی.
حالا که در این لحظات تاریخی در محل حضور ندارید، حستان چیست؟
گاهی مدتها بیدار دراز میکشم و فکر میکنم: همیشه رویای چنین چیزی را داشتی اما هرگز جرئت نکردی امیدوار باشی. پس از چهل سال تبعید و برخی یاسها این انقلاب پاداش پایداری آلوده به صبر مرا داد، اما بعد سر و کله یک حسرت پیدا میشود. خیلی دوست داشتم میان تظاهرکنندگان بودم. و پس از آن نوبت یک دلسردی فلجکننده است: میخواهی کمک کنی، اما نمیتوانی.
قیمت فیس بوک باید بیشتر از ۱۵۰ میلیون دلار باشد. حتما ۱۵۰ میلیارد دلار است.
کاربر مهمان / 30 April 2011