نوشین شاهرخی – ۶۰ سال از خاموشی یکی از برجسته‌ترین شعرای دوران مشروطه، ملک‌الشعرای بهار می‌گذرد. در رابطه با زندگی و آثار بهار گفت‌وگویی داشته‌ایم با دکتر شهین سراج، پژوهشگر ساکن پاریس.

ملک‌الشعرای بهار در یک خانواده‌ی فرهنگی به دنیا می‌آید. پدرش نیز ملقب به ملک‌الشعراست. برای بچه‌ها نه‌ تنها حکایات فارسی و عربی را بازمی‌گوید، بلکه به همراه همسرش ادبیات معاصر غرب را نیز می‌خواند، اما مایل است که پسرش کسب دیگری اختیار کند تا شاعری. پس چه شد که بهار نیز راه پدر را در پیش گرفت؟

بهار راه پدرش را در پیش نگرفت. او به اندازه‌ی ۱۸۰ درجه تغییر مسیر داد. زیرا صبوری پدر بهار یک شاعر مدیحه‌سرای آستان قدس بود و اشعارش هم اغلب در برگیرنده‌ی‌‌ همان مضامین خیلی کلیشه‌ای شعر فارسی مثل وصف بهار و یا پند و اندرز و غیره بود. اما بهار از‌‌ همان اوان شاعری سودای دیگری در سر داشت. می‌خواست به صورت یک شاعر ملی قدم و قلم بزند و باید گفت که درگیری انقلاب مشروطیت نیز این درخواست را هدایت کرد و شدت بیشتری بخشید. این نکته بر جای خود اما اگر بخواهیم با دیدی روانکاوانه به مسئله نگاه کنیم، جز عشق به شعر هیچ پاسخ دیگری برای این پرسش نمی‌یابیم. عشقی که در نزد او جوهری بود و نه عرضی؛ و تا پایان عمر نیز اگر از دیگر رشته‌ها همچون روزنامه‌نگاری یا سیاست سرخورد اما به شعر همواره وفادار ماند و آن را پناهگاهی برای آلام خویش می‌دانست.

ملک‌الشعرای بهار را ما بیش از هر چیز به‌عنوان یک شاعر می‌شناسیم، اما او نه‌ تنها شاعر، بلکه پژوهشگر، استاد دانشگاه، روزنامه‌نگار و حتی سیاستمدار بود. حال اگر ابتدا به جنبه‌ی شعر او بپردازیم، چه مضامینی اشعار او را دربرمی‌گیرند؟

در مورد مضامین شعر بهار جمله‌ای را که دکتر شفیعی کدکنی درباره‌ی او گفته است در اینجا می‌آورم: «اگر دو نهنگ بزرگ بتوان از دریای شعر بهار صید کرد یکی وطن است و دیگر آزادی.» بر این دو باید یک مفهوم بزرگ دیگری افزود و آن مشروطه‌خواهی‌ست که شعر بهار را چه به لحاظ تخیل، وزن، زبان، آهنگ و دیگر عوامل سازنده‌ی شعر تحت تأثیر قرار داده است. غیر از وطن و آزادی و مشروطه دیگر مضامین شعر بهار را می‌توان توجه به نقد اخلاقیات ناپسند جامعه، نکوهش فاناتیزم، تأکید بر رفع حجاب و آزادی زنان، اهمیت تجدد، و نقد شعر و بسیاری مضامین دیگر دانست که فرصت کوتاه ما امکان برشمردن همه را به‌دست نمی‌دهد. بهار غزل‌های عاشقانه‌ای نیز گفته است که ممکن است آن سوز و گداز مثلا شعر شهریار را نداشته باشد، اما در نوع خود بسیار زیباست.

بهار در بیست سالگی به مشروطه‌خواهان می‌پیوندد و در دهه‌ی چهل زندگی طعم تلخ زندان و تبعید را نیز می‌چشد. فراز و نشیب‌های زندگی بهار چگونه بود؟

در زندگی سیاسی بهار ما به چند مقطع عمده برمی‌خوریم که در فراز و نشیب زندگانی سیاسی او تأثیری وافر داشته است. اولین مقطع همانطورکه خودتان نیز اشاره کردید، پیوستن به مشروطه‌خواهان بود و به دنبال آن برگزیده شدن او به عنوان نماینده در مجلس سوم در سال ۱۲۹۲. مقطع دوم تکیه زدن رضاشاه بر سریر قدرت است. در دوران رضاشاه چندین بار میان این شاعر آزادیخواه و آن شاه خودکامه برخوردهایی پیچیده ایجاد شد. از جمله در مجلس پنجم بر سر ماجرای جمهوری‌‌خواهی سردار سپه و مسئله‌ی تغییر سلطنت و مخالفت بهار با تغییر قانون اساسی و پادشاهی رضا شاه، این برخورد‌ها حالتی حاد به‌خود گرفت، و از ین پس نام بهار در ردیف مخالفان رضاشاه رقم خورد. دو بار در دوران رضاشاه دچار زندان و تبعید شد و حتی مورد سوءقصد قرار گرفت. از مجلس هفتم تا رفتن رضاشاه از ایران، بهار از سیاست دست کشید و خانه‌نشین شد و در آن سال‌ها به پژوهش و تدریس پرداخت. مقطع سوم تأثیرگذار، هنگامی‌ست که بهار درسال ۱۳۲۴ در کابینه‌ی قوام‌السلطنه به سمت وزیر فرهنگ وارد شد، اما قوام از پی سیاست خاص خود دائر بر به‌رسمیت شناختن ظاهری فرقه‌ی دمکرات، او را برکنار و سه وزیر توده‌ای را وارد کابینه‌ی خویش کرد. بعد از این تاریخ جز یک دوره کوتاه نمایندگی در مجلس پانزدهم، دیگر او را در صحنه‌ی سیاست نمی‌بینیم.

پژوهش‌های بهار چه زمینه‌هایی را دربرمی‌گیرند؟

عمده‌ترین زمینه‌ی پژوهش‌های بهار را زبان و ادب فارسی برمی‌سازد. فکر می‌کنم همگان با کتاب سبک‌شناسی او که پژوهشی ژرف است در تاریخ تطور نثر فارسی آشنائی دارند. غیر از این باید به پژوهش‌های او در زمینه‌ی ادبیات پیش از اسلام و زبان پهلوی اشاره کرد؛ و دیگر باید از متن‌های قدیم فارسی نام برد. بر این سیاهه باید کتاب بسیار مفید او به نام «تاریخ احزاب سیاسی و انقراض قاجاریه» را افزود که حاصل اندیشه و تأمل بهار در شرایط سیاسی زمانه‌‌اش است.

تصنیف مرغ سحر را به عنوان معروف‌ترین تصنیف بهار می‌شناسیم. جز مرغ سحر، چه تصنیف‌های دیگری بهار داشته؟

بهار برابر شمارش شادروان یحیی معاصر در کتاب «ترانه‌های بهار»، ۴۲ تصنیف ساخته است. از آن جمله‌اند تصنیف‌ «ای کبوتر»، «باد خزان»، «ز من نگارم خبر ندارد»، «بهار دلکش»، «ز فروردین»، «باد صبا»، «ایران هنگام کار است» و «عروس گل» و بسیاری ترانه‌های دیگر. آهنگ این تصنیف‌ها را آهنگسازان بزرگ آن روزگار مانند درویش خان، حسام السلطنه مراد و مرتضی خان نی داوود ساخته‌اند و خوانندگانی همچون قمر، ملوک ضرابی، جمال صفوی، بانو ایران‌الدوله و پروانه آن‌ها را خوانده‌اند.

سایتی هم به نام بهار راه‌اندازی کرده‌اید. این سایت حاوی چه مطالبی هست؟

سایت دو زبانه‌ی «بهار» یا bahar. fr که می‌توان گفت نخستین سایت ویژه‌ی بهار بر روی شبکه‌ی اینترنت است در سال ۲۰۰۶ با یاری فنی، یک دوست ادب‌پرور افغان آقای دکتر اسد بدیع راه‌اندازی شد. هدف عمده از راه‌اندازی این سایت معرفی جنبه‌های گوناگون شخصیت و آثار بهار است. در حال حاضر سایت دربرگیرنده‌ی ۱۵ بخش عمده‌ی زندگی‌نامه و کتاب‌شناسی و نقد و بررسی آثار بهار و همچنین عکس‌ها و ترانه‌های این چهره‌ی درخشان ادب و فرهنگ است و امید می‌رود در سال‌های آینده بتوانیم آثار بهار را نیز در این مرکز بگنجانیم.

در پایان از انجمن بهار که شما در فرانسه تأسیس کرده‌اید، برایمان بگویید.

هدف عمده از پایه‌گزاری این انجمن در درجه اول ایجاد مرکزی بود برای اندیشه وگفت‌و‌گو درباره‌ی مسائل فرهنگی مورد علاقه‌ی جوانان. نکته‌ای که متأسفانه کمتر عمیقاً به آن توجه می‌شود.هدف دیگر را می‌توان پایه‌گزاری کانونی برای آشناسازی دانش‌پژوهان جوان ایرانی با تاریخ و هنر و میراث بزرگ فرهنگی ایران دانست و بر این هدف، کشف و حمایت و معرفی چهره‌های جوان در زمینه‌های گوناگون نویسندگی، هنر، دانش، موسیقی، را نیز باید افزود.

در همین زمینه:

::سایت ملک‌الشعرای بهار::
 

::تصنیف‌های ملک‌الشعرای بهار، (شنیداری)::

::آثار ملک‌اشعرای بهار::