دو هفته از سیل در استان سیستان و بلوچستان میگذرد و اکنون بارشهای شدید موجب جاری شدن سیلی دیگر شده است. بارندگی از ۱۵ بهمن شروع شده و در برخی مناطق ادامه دارد. غلامرضا اربابی، مدیرکل ستاد بحران سیستان و بلوچستان هفته اول بهمنماه گفت که سیلزدگان میتوانند با مراجعه به بنیاد مسکن از کمکهای نقدی برخوردار شوند اما هنوز کسی پولی ندیده است.
در نبود کمکهای مالی برای بازسازی خانهها، زندگی در چادرها در زیر بارش باران بیشتر ادامه دارد.
نابود شدن مزارع کشاورزی
دو سیل پیاپی خانههای شهروندان بیشتری را ویران کرده است.
رودخانهها طغیان کردهاند و این موجب شده بسیار از جادهها دچار آبگرفتگی و لغزندگی شوند. چند پل هم خراب شدهاند.
بارشهای جدید برای زندگی آنها که پس از تخریب خانههایشان در چادرهای هلال احمر زندگی میکردند هم خرابی به بار آورده است.
همچنین برای آنها که خودشان چادر و کپر ساختن.
بیشترین میزان بارش مربوط به مناطق فنوج، دستگرد و توتان است.
مدارس چندین شهرستان در شمال و مرکز استان تعطیل شدهاند.
بیابانزایی، نابودی پوشش گیاهی و جنگلی و تخریب سفرههای آبهای زیر زمینی ایران از اصلیترین عوامل افزایش وقوع سیل در سالهای اخیر بوده است.
مردم وسائل ارزشمند خانه مانند یخچال و گاز را پس از سیل اول نجات دادند و به نزدیکی چادرها آوردند. اما بارش مجدد، این بار بازهم خسارت وارد کرده است.
بیش از نیمی از جمعیت سیستان و بلوچستان ساکن روستاها هستند و نزدیک به ۹۵ درصد روستاهای این استان فاقد امکانات اولیه مانند لوله کشی آب و آب آشامیدنی سالم هستند.
سیل همین امکانات اندک شهرها و روستاهای سیستان و بلوچستان مانند لولهکشی آب، جادهها، دسترسی به شهرها و... از بین برده است.
دو سیل پیاپی بیشتر به شهرستانهای دلگان، نیکشهر، خاش، ایرانشهر، چابهار و زرآباد خسارت وارد کرده است.
آینده و زندگی بسیاری از شهروندان مناطق سیلزده به سرعت امدادرسانی و بازسازی بستگی دارد.
اگه اینا پول ندیدن ولی خیلیا توی سوریه و لبنان و فلسطین ویمن پول مارو دیدن.
از اینا گذشته اینم از حکمت خداوندی. یه سال بارون نیومده حالا هم که اومده سیل اومده. یه جایی دارن از تشنگی میمیرن یه جایی سیل خیلیارو میکشه و آواره میکنه. حکمت خداوندی؟؟؟!!!!!
مهرزاد / 06 February 2017
جناب مهرزاد، خداوند یا به قولی خالق طبیعت، بزرگ ترین نعمت به بشر تا بهترین حکمت ها بیافریند. ان عقل است.
عقل انسان طی هزاران سال بر سایر موجودات اعم زنده و نازنده برتری یافته است.
عقل انسانی می گوید از مزایای طبیعی چگونه استفاده شود.
اکنون سی سال است اقلیم ایران دچار دگرش شده است.
منتها سومدیریت و فرصت سوزی های سیاسی از جمله بحران های اخیر سیاسی این چند دهه، موجب شده سرمایه های عظیم ملی ایران هدر برود.
در کنار مورد سومدیریت و فرصت سوزی هاف تعصبات قومی هم مزید بر علت است. اصرار به سکونت در مناطق خشک و کم حاصل مثل خراسان رضوی-جنوبی و یزد، کرمان، سیستان و بلوچستان چرا؟! در مقابل این تعصب قومی واجازه نمی دهد میلیون هخا ایارنی در کشورشان در مناطق شمال و غرب که از اب و هوای مناسب تری برخودراند ساکن شوند چون ادعا می شود ترکیب قومی به هم می ریزد!
الان چندین خانوار بلوچ در کپرهای استان قزوین سرگردان هستند!!
چند سال پیش اهالی سبزوار اعتراض کردند به کپرنشین های زابلی! در حالی سبزواری و زابلی هر دو فارسی زبان هستند، یعنی تعصب قومی در کنار تعصب محلی، انگار ایران زمین ملک موروثی محلی است و دیگر مردم ایران حق سکونت ندارند! همین مورد رد شمال کشور هم مشاهده می شود. در حالی بایست جمعیت شمال کشور چند بارب رفعلی باشد. سه استان شمالی می تواند تا سی میلیون نفر جای دهد. البته بایست مراکز صنعتی و تولیدی در انجا احداث شود. این می گیوم چون مشابه اش در شرق اسیا چنین تمرکز جمعتی دارند. جزیره جاوه حدود دویست میلیون نفر جمعیت دارد که هم وسعت شمال ایران است!
بایست مهاجرت سازمان یافته به مناطق مناسب بخصوص شمال و غرب و نواحی ساحلی جنوب که بشود اب دریا شیرین کرد، جهت دهی شود. چرا داریم با طبیعت جنگ بیهوده می کینم، نیمه شرقی ایران دیگر مناسب حمعیت ملیونی نیست.
سپاس / 07 February 2017