کامران نجفزاده، خبرنگار پر حاشیه صدا و سیمای دولتی ایران پس از یک مأموریت سه ساله به ایران بازگشت و مدعی شد که از پاریس به دلیل انتقاداتی که از دولت فرانسه کرده، اخراج شده است.
از محمدرضا شاهید، روزنامهنگار با سابقه ایرانی در پاریس که این موضوع را دنبال کرده است پرسیدهام: آیا این ادعا با اطلاعاتی که شما دارید تطبیق دارد که یک خبرنگار تنها به دلیل انتقاداتی که از دولت فرانسه کرده است اخراج شود؟
محمدرضا شاهید: در پاسخ به پرسش شما که در واقع چند بخش است، اجازه دهید بگویم که این مسئله اطلاعات شخصی من نیست، بلکه اطلاعات عمومی است و برمیگردد به بیانیهی وزارت خارجه فرانسه. کما این که در همان فردای کنفرانس مطبوعاتی من این پرسش را با مقام سخنگوی وزارت خارجه فرانسه، آقای برنارد والرو درمیان گذاشتم و ایشان گفتند که ما بههیچوجه هیچ روزنامهنگاری را اخراج نمیکنیم، اما در پس این حادثه مسائل و بحثهایی نیز وجود دارد.
اصولاً فرانسه از سال ۱۹۴۵، بعد از پایان جنگ جهانی دوم، نه روزنامهنگاری را زندانی کرد و نه اخراج و حتی قبل از آن هم حضور ارتش فاشیستی و نازیهای آلمانی بود که روزنامهنگاران را به زندان میانداخت یا اخراج میکرد. نمیگویم که سانسور وجود نداشت. حتماً و بهخصوص در دوره ژنرال دوگل که رادیو و تلویزیون دولتی بود، فشارهایی بر روزنامهنگاران وجود داشت، اما نه در این حدی که امروز ادعا شود روزنامهنگاری را به خاطر انتقاد از دولت فرانسه اخراج کردند!
در مورد انتقاد و خبری که سایتهای فارسی زبان در ایران نوشتهاند، ازجمله مسئله اورودیف و سرمایهگذاری ایران در پایگاهها و مؤسسات انرژی اتمی، مسئله به سال ۱۹۸۵ برمیگردد که فکر میکنم آقای نجفزاده یا متولد نشده بودند یا دوران کودکیشان را میگذراندند. شما خودتان در پاریس ساکن هستید و میدانید شب گذشته مطالبی که در مورد تفکرات و رفتار آقای سرکوزی از تلویزیون دولتی فرانسه پخش شد، این سئوال را حتی برای خود روزنامهنگاران فرانسوی بهوجود آورد که مرز و حد انتقاد تا کجا میتواند باشد. در نتیجه، خیر! آقای نجفزاده اخراج نشدند.
او مدعی شده که نتوانسته است اجازه رفت و آمد به کاخ الیزه و مجلس ملی فرانسه را بهدست بیاورد. اساساً در فرانسه خبرنگاران رسانههای خارجی چگونه این اجازه را بهدست میآورند و چگونه این اجازه از آنها گرفته میشود؟
اجازه دهید قبلاً این را هم بگویم که آقای نجفزاده دارای یک کارت اقامت سه ساله بوده که مدت آن تمام میشود. روزنامهنگاران فعال در فرانسه لازم است گواهی ادامه کار را در رسانهای که حالا هرجا هست، ارائه دهند و اگر ورقه اقامت را داشته باشند، کارت خبرنگاریشان تمدید میشود. این اتفاق برای آقای نجفزاده نیفتاد. پنهان نباید کرد که این حادثه میتواند گوشه چشمی هم به اخراج روزنامهنگار خبرگزاری فرانسه در تهران داشته باشد، اما معنایش اخراج نیست. در مورد قسمت دوم، یعنی ورود به ادارهها و مکانهای دولتی از کاخ الیزه گرفته تا حتی یک مؤسسه خصوصی که دولتی هم نیست باید بگویم بعد از این که شما اطلاعات محل کارتان، میزان درآمدتان و کشوری که ملیتش را دارید، در اختیار مقامات دولتی فرانسه میگذارید و تحقیقات انجام میشود، به شما کارت خبرنگاری فعال میدهند، ولی این به معنای ورود به هر کشوری یا برای پوشش هر حادثهای نیست.
مثال سادهتری را فرض کنیم. روزنامهنگار یکی از رسانههای فرانسوی در ایران مشغول بهکار است. اگر رئیس جمهور چین به ایران برود، دلیلی وجود ندارد که خبرنگار یکی از کشورهای آفریقایی یا آمریکای جنوبی به دلیل تعدد خبرنگاران اجازه ورود داشته باشد. اهمیت و اولویت به تبع برای موضوعاتیست که به چین و ایران مربوط میشود. یا برعکس؛ اگر یک شخصیت عرب، آفریقایی یا اروپایی به ایران بیاید، احتمالاً دیگر دلیلی برای یک ملیت دیگر نیست. محدودیت پیرامون تعداد حضور و تعداد موضوع همیشه و در همه کشورها رعایت شده است.
این که ایشان با وجود کارت خبرنگاری، از ورودش به الیزه برای همهی موضوعها ممانعت شده، کمی باورش دشوار است، اما این که برای بعضی موضوعات اتفاق افتاده باشد، باید بگویم برای همه ما مثل خود شما که اینجا فعال هستید، اولویتهایی وجود دارد. در مورد تعداد سئوال کنندهها، تعداد روزنامهنگاران حاضر و حتی دوربینها اولویتهایی وجود دارد. در کاخ وزارت خارجه و کنفرانسهایی که برگزار میشود، حضور همه دوربینهای تلویزیون به دلیل عدم امکانات فضا و مکان عملی نیست. بعید میدانم که از ورود آقای نجفزاده به دلیلی قانونی ممانعت شده باشد.
شما از روزنامهنگاران ایرانی قدیمی در فرانسه هستید. در طول این ۳۲ سال پس از جمهوری اسلامی، آیا روزنامهنگاران و خبرنگاران رسانههای دولتی جمهوری اسلامی مشکلی، ممانعتی و دشواریای برای فعالیت خبری در فرانسه داشتهاند یا خیر؟ همین الان سایر خبرنگاران جمهوری اسلامی مثل خبرنگاران ایرنا، آیا مشکلی فعالیت داشتهاند؟
فکر نمیکنم. پاسخ شما را باید خود آنها بدهند، اما تا آنجا که میدانم، وقتی از مقام سخنگو اتفاقاً در مورد آقای نجفزاده پرسیدم، ایشان به من گفت که ما هیچ وقت هیچ مشکلی با هیچ روزنامهنگاری نداشتیم. کمااینکه کارت خبرنگاری دو روزنامهنگار و خبرنگار خبرگزاری ایرنا را تمدید کردیم. به تبع در حوادث سیاسی و نزدیکی و دوری روابط ممکن است که کار روزنامهنگار، نمیتوان گفت دشوارتر، اما دارای مراحلی میشود که باید این مراحل را مدیریت کرد. خود ما هم که بهعنوان روزنامهنگار ایرانی اما برای رسانههای برونمرزی کار میکنیم، شاهد این مسئله هستیم.
سالها پیش وقتی آقای خاتمی بهعنوان گفتوگوکننده تمدنها به پاریس تشریف آوردند، از ورود من و همکارم در رادیو فردا ممانعت شد، اما همکار عزیزمان آقای صادق صبا که آن موقع برای بیبیسی بهعنوان خبرنگار کار میکردند، اجازهی ورود پیدا کردند. هردوی ما ایرانی، هر دو از رسانههای برونمرزی بودیم، اما تشخیص بر این بود که آقای صادق صبا اجازه ورود پیدا کنند و من از بخش فارسی صدای آمریکا نتوانیم اجازه ورود پیدا کنم. در نتیجه این اتفاقها میتواند بیفتد، اما این که دولتها خارج از سلیقه فردی چقدر مسئولند، پاسخگویی آن دیگر برعهده خود دولتها است.
برای این که کوتاه گفته باشم و زیاد هم کلیگویی نکنم، هر پرونده جواب خودش را دارد. این که یک روزنامهنگاری توهین کند مسئله دیگری است. ما در بغداد روزنامهنگاری را دیدیم که به طرف رئیس جمهور آمریکا کفش پرت میکند، اینها مسئله فردی است. این روزنامهنگار دیدگاه فکریاش برای تمام آن مسئولان مشخص بود، اما اجازه ورود پیدا کرد. در نتیجه بعید میدانم که دولت فرانسه که مهد آزادیخواهی و دموکراسیخواهی است، نگران رفتار و گفتار آقای کامران نجفزاده باشد.
چیزی که اینجا یادتون رفته اضافه کنید اینکه ایشان یک دوست مونث حزب الله لبنانی بنام مروشه مقیم فرانسه دارد که بر اساس تقاضای این خانم به مدت یک سال و سه ماه از کمکهای دولتی(بصورت کوپن) به اقای نجف زاده داده میشده و اکنون یورو هایی را که در این مدت پس انداز کرده با خودش به ایران برد تا حالش را ببرد و برای اینکه قیافه حق به جانب بگیرد این اراجیف را از خودش در اورده و گوشت فرانسه بو میدهد.دوست ایشان در سفارت ایران اقای حمید ملک زاده از وضعیت ایشان کاملا با خبر است.
ayatoilet / 27 March 2011
خوبه که سه سال اونجا بودی و تونستی انتقاد هم بکنی.
تکلیف اونهائی که سه روز هم نمیتونن در ایران بمونن و حق بیرون آمدن و گزارش کردن چیزهائی که میبینند رو ندارن چیه آقای نجفزاده؟
کاربر مهمان / 27 March 2011
این آقای کامران نجف زاده چقدر مهم شده . همه ی رسانه های فارسی زبان او را بزرگ کردند . الکی الکی قاطی آدم ها شد . بی بی سی ، رادیو زمانه ، رادیو فردا و… همه در ویب سایتای خود به ایشون توجه خاص نشون دادند !
فکر کنم تیم خبر سازی و کانالیزه کردن دولت حاکم بر ایران با هدایت حمید مولانا ، رسانه های کار کشته را نه تنها در مورد احمدی نژاد و مشائی بلکه در مورد هر موضوعی می توانند تحت تاثیر قرار بدهند! نمی توانند؟
تا امروز که خیلی موفق هستند در کار هایشان
فرشید فاریابی / 27 March 2011
سخنان آقای شاهید محتوی فکتهای غلط تاریخی است. از جمله اینکه گفته اند:”اصولاً فرانسه از سال ۱۹۴۵، بعد از پایان جنگ جهانی دوم، نه روزنامهنگاری را زندانی کرد و نه اخراج”
در 1945 و اتفاقاً بعد از جنگ جهانی دوم سردبیر روزنامه Je suis partout به جرم خیانت به کشور اعدام شد. یکی از اتهامات او در دادگاه «داشتن تمایلات همجنس خواهانه» بوده است. اسم او Robert Brasillach است و نویسنده و مصاحبه کننده می توانند در منابع روی اسم او جستجو کنند. در همین سال سردبیر دیگر همین روزنامه یعنی Pierre-Antonie Cousteau نیز محاکمه و به حبس با اعمال شاقه محکوم شد.
بنابراین در فرانسه نه تنها روزنامه نگاران را محاکمه، که حتی اعدام هم کرده اند.
میم / 27 March 2011
این قدر این کوتوله را بزرگ نکنید
کاربر مهمان مهناز / 27 March 2011
نه، می خواسته بگه اون جام که رفتم ترکوندم.
کاربر مهمان / 27 March 2011
داستان اینها همان است که چون خود آبرو ندارند می خواهند آبروی دیگران را هم ببرند. این جا ( ایران ) کدام خبرنگاری امنیت دارد و میتواند کار کند؟ حتا خودی هایشان هم ( مانند اینی که اکنون زندان هست، نوری زاده ) با نوشتن یک نامه به ولایت فقیه دچار دردسر و انواع شکنجه و زندان میشوند. آدمی که میگفت اگر سرنماز یاد خامنه ای نباشی نمازت درست نیست ببینید کارش به کجاها ( زندان اوین و شکنجه و فحش و … ) کشید. اکنون نجف زاده آدم شده که دولت فرانسه او را اخراج کند؟ آن هم برای انتقاد ازدولت فرانسه!؟ هرکدامشان دهان باز میکنند، حال آدم از آن همه وقاحت و بی شرمی بهم میخورد. داستان همان داستان همیشگی است، چون خود آبرو ندارند میخواهند آبروی دیگران را هم ببرند. جوری شده که به هرکس انتقاد کردند و ناسزا گفتند آبرو بخشیدند و از هرکس تعریف کردند ابرویش را بردند. تهران – بابک
کاربر مهمان / 28 March 2011
با سلام
موضوع نجف زاده خیلی قابل اهمیت نیست و من هم باور دارم که جریان رسانه ای ایران که عمدتا توسط تیمهای امنیتی هدایت میشود، در سرکار گذاشتن رسانه های فارسی زبان بی تاثیر نبوده است.
بهاری / 28 March 2011
این آقای شاهید هم در زیاده گویی و بی مصرف گویی پدیده کم نظیری است و جا دارد از همکاران رادیو زمانه و صدای
آمریکا در نان به همکار قرض دادن ایشان سپاسگزاری کند با آن گزارش های بی بو و بی خاصیت و ایضا عکس های یادگاری
که بعنوان گزارش از صدای امریکا پخش میشد که برای کسی فایده نداشته باشد برای ایشان مواجب داشته دیدگاه ایشان بدون کمترین مطالعه و غلط های فاحششان موجبات پرسش از رادیو زمانه است که بر چه اساسی ایشان برای مصاحبه و نظر کارشناسی انتخاب شده اند ؟
افشین / 28 March 2011
ازعوامل رژيم بوده…
کامران / 29 March 2011
این آقای شاهید هم جواب درستی نداد که دلیل اخراج یا عدم تمدید چه بوده است مثل اینکه ایشان هم خبر درستی ندارد
جاوید / 29 March 2011