باراک اوباما، جمعه ۲۰ ژانویه با کاخ سفید وداع میکند. او فقط به موسیقی علاقه ندارد. یکی از علائق او ادبیات داستانیست تا آن حد که در جوانی چند داستان کوتاه هم نوشته و منتشر کرده است. ادبیات برای او تکبهگاهی بوده و کتاب، جهانی که میشود با خود به هر جا برد.
نیویورک تایمز در گفتوگویی که در آخرین روزهای ریاست جمهوری باراک اوباما با او انجام داده، تصویری از علاقه او به ادبیات داستانی جهان و اهمیت ادبیات در زندگی چهل و چهارمین رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا به دست میدهد.
اوباما در فرازی از این گفتو گو درباره علاقهاش به کتاب میگوید:
«من از کودکی به کتاب علاقه داشتم. وقتی برای اولین بار به اندونزی مهاجرت کردم، یک بچه قدبلند سیاهپوست بودم که معلوم نبود به کجا تعلق دارد. به هاوایی که بازگشتیم، اخلاق و رفتارم به اندونزیاییها شباهت داشت. اینطور بود که کتاب مثل جهانی بود که به من تعلق داشت و میتوانستم با خودم به هر جا که دلم میخواست ببرماش.»
اوباما در بخش دیگری از این مصاحبه میگوید نویسندگی به او کمک کرد که مرزهای قومی و ملی و نژادی را پشت سر بگذارد و احساس کند که به جامعه تعلق دارد.
او میگوید در دوران بلوغ بین او و کتاب فاصله افتاد، اما در دوران دانشجوییاش مجدداً به کتابخوانی روی آورد و به ادبیات داستانی علاقمند شد:
«عجیب است که شخصیتها در داستانهایی که در آن زمان نوشتهام، همه سن و سالی ازشان گذشته است.»
به گفته اوباما، او این شخصیتها را تحت تأثیر اشخاصی که در آن زمان با آنان آمد و شد داشت، ابداع کرده: مردان و زنانی پنجاه – شصت ساله که تلاش میکردند جایگاهشان در طبقه متوسط را حفظ کنند و در همان حال به جهانی نگاه میکردند که در حال فروپاشی بود. صنایع فولاد در آمریکا به فترت دچار شده بود و بیکاری و سرخوردگی روزافزون بود.
یکی از داستانهای اوباما درباره یک کشیش سیاهپوست است که کلیسایش رو به زوال گذاشته است.
شناختهشدهترین کتاب باراک اوباما، زندگینامه اوست که با عنوان «رویاهای پدرم» در ایران به ترجمه ریتو بحری در هفت هزار نسخه منتشر شده. این کتاب جایزه بریتانیا در رشته بهترین زندگینامه را به دست آورده است.
اوباما در این گفتو گو سیاههای هم از برخی کتابهای مورد علاقهاش به دست میدهد.
چند کتاب مورد علاقه باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا
نام نویسنده | نام اثر | خلاصه داستان |
نورمن میلر | برهنهها و مردهها | تنها اثر این نویسنده آمریکایی که توسط سعید باستانی به فارسی ترجمه و منتشر شده. این رمان درباره «جنگ آمریکایی» و «انسان آمریکایی»ست |
گاربریل گارسیا مارکز | صد سال تنهایی | زندگی شش نسل از خانواده بوئندیا که نسل اول آنها در دهکدهای به نام «ماکوندو» ساکن میشود.
در این رمان درهمتنیدگی واقعیت و خیال، همذات شدن امر غریب شگفت با امر مألوف به طبیعیترین حالت رخ میدهد و جهان واقعی و جهانهای ممکن چنان با هم تلفیق میشوند که رمان نسخه واقعیتر واقعیت است. |
دوریس لسینگ | دفتر یادداشت طلایی | ماجرای نویسندهای به نام آنا والف که چهار دفترچه یادداشت با رنگهای سیاه، قرمز، زرد و آبی دارد که در آنها خاطرات و تجربیات زندگی خود را ثبت کرده. دفترچه سیاه به خاطراتش از زندگی در افریقا در زمان جنگ جهانی دوم اختصاص دارد؛ دفترچه قرمز به عضویت نافرجام او در گروههای کمونیستی، دفترچه زرد به شکست عشقی و فروپاشی زندگی خانوادگی با همسرش و دفترچه آبی به احساسات درونی، رویاها و آروزوهایش.
این رمان به ترجمه اصغر اندرودی به فارسی ترجمه شده |
ارنست همینگوی | جشن بیکران | خاطرات ارنست همینگوی، هنگامی که در کسوت یک خبرنگار و نویسنده جوان در فاصله میان دو جنگ دوم جهانی، سالهایی را در پاریس گذراند. همینگوی در پیشانی این کتاب مینویسد:
«اگر بخت یارت بوده باشد تا در جوانی در پاریس زندگی کنی، باقی عمرت را، هرجا که بگذرانی، با تو خواهد بود، چون پاریس جشنی است بیکران.» «جشن بیکران» را فرهاد غبرایی به فارسی ترجمه کرده |
لی سی شین | سه خورشید | یک رمان علمی تخیلی که به فارسی ترجمه نشده: روایتی از آینده هستی. اوباما میگوید وقتی این کتاب را میخوانده، مشکلات جهان در نظرش خرد و بیاهمیت جلوه میکرده. |
تونی موریسون | سرود سلیمان | زندگی میلکمَن دِد، تنها پسر سیاهپوستی ثروتمند که در خیالِ قدرت و ثروت فرورفته. او آنقدر آنقدر غرق است در رباخواری از مستأجرانش که نمی داند در خانه ی خودش چه میگذرد.
این رمان به ترجمه علیرضا جباری در ایران منتشر شده |
با تشکر فراوان از مقاله های سود مند علمی سیاسی و اجتماعی نظير همین مقاله.
سعید زوار / 19 January 2017