شراره ابراهیمیفر- انسانها از فرهنگهای گوناگون برخوردارند و بسته به فرهنگی که دارند، به یک مذهب، اعم از ادیان طبیعی یا ابراهیمی اعتقاد دارند. هیچکس نمیتواند انتظار داشته باشد که انسانها با فرهنگهای گوناگونشان فقط به یک مذهب مشخص اعتقاد داشته باشند. این خواسته آنقدر بزرگ است که اگر کسی بخواهد آن را تحقق بدهد، ناگزیر است جنگ مذهبی تن راه بیندازد. اما همهی انسانها با وجود تفاوتهای فرهنگیشان از سکسوالیته برخوردار هستند. مذهب از این توانایی برخوردار است که تفاوتها و تضادهای فرهنگی را عمیقتر کند و به اختلافهای فرهنگی بین ملتها دامن بزند. اکنون این پرسش مطرح میشود که در این میان نقش سکسوالیته چیست؟ آیا میتوانیم بگوییم که سکسوالیته «جهانی»تر و فراگیرتر و عامتر از همهی مذاهب جهان است؟ مذهب در برابر بیایمانی و آنچه که از آن بهعنوان «الحاد» و «کفر» یاد میکنند، آسیبپذیر است. در حالی که ظاهراً آسیبپذیری سکسوالیته در برابر عرف کمتر از آسیبپذیری مذهب در برابر الحاد است. آیا میتوانیم بگوییم که سکسوالیته بر خلاف مذهب بیزمان است، یعنی در همهی دورانها اعتبار داشته و خواهد داشت و بیمکان است، یعنی در همه جای کرهی خاکی حضور و اعتبار دارد؟ به یک معنا میپرسیم آیا سکس جهانشمولتر و جاودانهتر است یا اعتقاد مذهبی؟
سکسوالیته قدیمیتر از مذهب است
برای اینکه در رویارویی با چنین پرسشهای سرگیجهآوری به اندیشهمان نظم بدهیم، باید به یاد بیاوریم که سکسوالیته در دورانی که هیچگونه مذهبی رسمیت نداشته و انسانها از تمدن کاملاً دور بودند و خرافه بر جوامع بشری حکفرمایی میکرده، وجود داشته و همواره شکوفا بوده است. به سخن دیگر شکوفایی سکسوالیته به تاریخ تمدن و شکلگیری مذاهب ربط ندارد و سکسوالیته از هر نظر قدیمیتر از مذهب است. این حقیقتی انکارناپذیر است که سکسوالیته را نه امپراطوران ایران، نه قیصر رم، نه پاپهای مسیحی و نه حتی حضرت مسیح و حضرت محمد اختراع و ابداع کردهاند. از زمانیکه نطفهی انسان بسته شده، صدها هزار سال است که سکسوالیته بین زن و مرد و بهرغم تفاوتهای فرهنگی، نژادی و جغرافیایی وجود داشته است.
چرا بکارت اهمیت پیدا کرد
با اینحال این هم حقیقت دارد که زمانی انسانها دست بهکار شدند و تلاش کردند سکسوالیته را مهار کنند. در آغاز تمدن، احتمالاً به دلیل خودخواهی و برتریطلبی کسانی که آرزو داشتند سکسوالیته را در انحصار خودشان درآورند، در جوامع بشری نخستین تلاشها برای مهار کردن و قانونمند کردن سکسوالیته انجام شد. اشخاص قدرتمند و خودخواه و برتریطلب به خشونت متوسل شدند و با مغلوب کردن حریف، برتری خودشان در برخورداری از لذت سکس را نشان دادند. جنگ و جدال بر سر سکس فقط یک نتیجه داشت: کسی که غالب بود از سکس هم برخوردار میشد و آنها که مغلوب میشدند، ناگزیر بودند بدون سکس و در محرومیت جنسی زندگی کنند؛ و از همینجا بود که بهتدریج بکارت در جوامع انسانی اهمیت پیدا کرد. بکارت به مرد برتر این احساس را میداد و این اطمینان خاطر را در او ایجاد میکرد که دختر باکره فقط به او تعلق دارد و هیچ مرد دیگری غیر از او از لذت همخوابی با آن زن برخوردار نشده است. این مسأله آنقدر اهمیت پیدا کرد که در مسیحیت حتی جنبهی قدسی پیدا کرد و به یک امر مقدس تبدیل شد. در مسیحیت بکارت تنها دلیل بیولوژیکی و قابل اثبات است مبنی بر اینکه یک زن هرگز گناه نکرده است.
سکسوالیته با خدا چه ربطی دارد؟
از اینجا معلوم میشود که در جوامع بشری، هرکس که میخواست حکومت کند و مقتدر باشد، برای رسیدن به اقتدار سعی میکرد سکسوالیته را در انحصار و تحت سلطهی خودش درآورد. مذاهب هم در وهلهی نخست برای فراگیر شدن و قدرت پیدا کردن در جامعه تلاش کردند در قدم اول سکسوالیته را مهار کنند و سپس در مرحلههای بعدی آن را تحت سلطهی خودشان درآورند. سکسوالیته از نظر بیولوژیکی یکی از امیال و نیازهای روزانهی انسان است. مذاهب و بهویژه مذاهب ابراهیمی یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام موفق شدند با قانونمند کردن سکسوالیته، هر روز برای انسانهایی که به این مذاهب اعتقاد داشتند، ایجاد احساس گناه و مسئولیت در برابر خداوند کنند. برای همین و در اثر این احساس گناه روزانه بود که خدا هم به پدیدهای تبدیل شد که همیشه و در همه حال و در همهی ساعتهای روز در زندگی انسانها حضور دارد.
رسالهی مراجع تقلید چه اهمیتی در زندگی روزانهی ما دارد؟
تردیدی نیست که در میان مذاهب ابراهیمی، اسلام موفق شد سکسوالیته را بهشدت قانونمند کند. یکی از پیامدهای این قانونگزاری برای سکسوالیته این بود که روحانیت توانست به جای خداوند و به نیابت از او در زندگی روزانهی مسلمانان حضور داشته باشد و کاری کند که مردان به زور «اخلاق جنسی» همواره در زندگی خانوادگی و اجتماعی بر زنان برتری داشته و بر آنان مسلط باشند. با اخلاق جنسی، یعنی با مجموعه قوانین شرعی دربارهی سکسوالیته است که مرد مسلمان بر همسرش، و پدر بر دخترش تسلط دارد. در فرهنگ ما که فرهنگ تشیع است به کسی که این قوانین را تنظیم میکند، مرجع تقلید میگویند. کسی مرجع تقلید است که صاحب رساله باشد و رساله در واقع کتاب قانون زندگی روزانهی شیعیان است و به دلیل آنکه سکسوالیته اهمیت کلیدی دارد، بیشتر حجم هر رسالهای به قوانین سکسی اختصاص دارد. با این قوانین است که مرجع تقلید به نمایندگی از خدا بر مردان و زنان مسلمان مقلدش تسلط و نفوذ دارد. در تشیع، مراجع تقلید با تنظیم و قانونمند کردن سکسوالیته از دیرباز حاکمان واقعی جامعه بودهاند. لذا هرگونه اصلاح اجتماعی در وهلهی نخست به معنای بیرون آوردن سکسوالیته از انحصار علما و فقها و بیاعتبار کردن کتاب قانون روابط جنسیست.
عكس هاي قشنگي گذاشته ايد باز از اين عكس ها بگذاريد. مرثي
از تهران / 10 March 2011
شراره جان سکس و مذهب دو مقوله جدائی نشدنی ازهمدیگرند! چون هردو در خلوت انجام میشوند ! هردوهم نوید بهترشدن وکامیابی میدهندواگر سرفرونیاری؟! اتش دوزخ ناکامی در انتظار توست ! البته هردو هم عرصه و تظاهر بیرونی هم دارند! مثل بدن نمائی ویا نمایش جای مهر در پیشانی ! هیچوقت مذهب بدون وعده سکس محلی برای ااظهار وجود نداشته! واین منحصر به اسلام یا مسیحیت یا یهودیت و…..نیست ! گذری بتاریخ بشر بکنید شمارا ارجاع میدهم به سنگ نوشته های افسانه (گیل گمش) برگردان زیبای احمدشاملو. که در چندهزار پیش چگونه زیباترین دختران شهر اوروک برای تقرب به ملکوت ایشتار (الاهه سکس و ….) خود را وقف میکردند وبه هر رهگذری هم اغوشی میکردند به قصد تقرب!!!و هم اینک چه بسیار دختران زیبا که تحت سخترین اداب مذهبی قرار میگیرند تا وقف سادات ! وطلاب شوند!! که البته قدرت طلبان برای پیش برد منافع خود نیاز به وسیله دارند! از پسران بعنوان ابزاری برای کشتن وکشته شدن واز دختران برای لذت بردن وفریب دادن بهره میگیرند! اگر بتوانیم طلسم فریب دین فروشان را بشکنیم . شاید ماهم مثل دو کبوتر ازاد اشیانه امنی بسازیم !!!
کاربر نادر / 10 March 2011
با بند آخر این مقاله کاملا موافقم.
بابک / 10 March 2011
VOOOOOOOOOOOOOOOOOOW
کاربر مهمان / 11 March 2011
مباحث زندگي شخصي افراد هيچ ربطي به دين نبايد داشته باشد . اسلام (به خصوص شيعه ) تنها ديني است كه بيشترين مداخله را در همي جوانب زندگي ( حتي سكس ) دارد ، كه كار بسيار غلطي است . مردم اگر به اين حرفها ( مراجع ) بها بدهند رويشان زياد شده امكان دارد در همه ي كارهاي ديگر نيز دست درازي كنند .قرن بيست و يكم است خانم ( شراره ) بايد براي اين حرف ها تره هم خورد نكنيم .
محمد / 11 March 2011
مباحث زندگي شخصي افراد هيچ ربطي به دين نبايد داشته باشد . اسلام (به خصوص شيعه ) تنها ديني است كه بيشترين مداخله را در همي جوانب زندگي ( حتي سكس ) دارد ، كه كار بسيار غلطي است . مردم اگر به اين حرفها ( مراجع ) بها بدهند رويشان زياد شده امكان دارد در همه ي كارهاي ديگر نيز دست درازي كنند .قرن بيست و يكم است خانم ( شراره ) بايد براي اين حرف ها تره هم خورد نكنيم .
محمد / 11 March 2011
این شرو ور ها رو از کجا در آوردی نوشتی؟
چرا بکارت اهمیت پیدا کرد؟ ربط سکسوالیته با خدا و نقش مراجع تقلید در زندگی!… پر از استدلالات و منطق و استقرا بود.مستفیض شدم!!
واقعا به قول یکی از پروفسورهامون؛ بعضی حرفا ارزش جواب دادنو رد کردن هم نداره!
haleh / 12 March 2011
ای کاش این نوشته را با چند منبع و مأخذ همراه می کردید و به آن اعتبار می بخشیدید. حیف است، به موضوع مهم و درخور توجهی اشاره کرده اید، اما صرفاً با نظرات شخصیِ خودتان. ضمناً برخی پیش فرض های این مبحث شما نیز محل تردید است. به عنوان نمونه، اینکه: «[انسان ها…] بسته به فرهنگی که دارند، به یک مذهب، اعم از ادیان طبیعی یا ابراهیمی اعتقاد دارند.» انسان هایی هم هستند که به هیچ مذهبی پایبند نباشند و به گمانم عده ایشان چندان هم اندک نیست که به کل نادیده پنداشته شوند. بحث مذهب و سکسوالیته نیازمند مطالعات و برررسی های دقیق تر و علمی تری است که البته نوشتارهایی از قبیل نوشتارِ حاضر می تواند پیش زمینه ای برای باز کردن هرچه بیشتر فضای بحث فراهم کند.
با این حال از مطلب شما متشکرم
احسان / 11 March 2011
سکس و مذهب شبیه همند چون هر دو بی پایانند! هر چه دنبال رسیدن به این دو میرویم میبینیم که هنوز راه زیادی برای رفتن باقی مانده است و هیچوقت به بالاترین نقطه نمیرسیم.
دانیال / 11 March 2011
تردیدی نیست که در میان مذاهب ابراهیمی، اسلام موفق شد سکسوالیته را بهشدت قانونمند کند. یکی از پیامدهای این قانونگزاری برای سکسوالیته این بود که روحانیت توانست به جای خداوند و به نیابت از او در زندگی روزانهی مسلمانان حضور داشته باشد و کاری کند که مردان به زور «اخلاق جنسی» همواره در زندگی خانوادگی و اجتماعی بر زنان برتری داشته و بر آنان مسلط باشند.
……………………………
من واقعا از این استدلال حیرانم …
کوهزاد / 12 March 2011
مومنین به مذاهب و مومنین به مذهب سکولاریسم هر دو در یک چیز مشترک هستند، هر دو گروه وسواس و گیر عجیبی روی سکس دارند. اصلاً دراین یک مقوله عیناً منطبق بر هم هستند.
کاربر مهمان / 12 March 2011
فكر نميكنيد وقت اون رسيده كه به به تصميم خدا احترام بگذاريم . چرا با غريزه اي كه خدا در نهاد ما گذاشته مقابله كنيم . چرا بابد زن و مرد فقط به خاطر اينكه با هم ازدواج كردن بايد تمام عمر با هم باشن . چرا اگه يكي زمين گير شد اونيكي بايد جورشو بكشه . درسته اگه خود شخص بخواد و علاقه داشته باشه هيچكس نميتونه اونا رو جدا كنه ولي چرا بايد كسي به خودش اجازه بده چون بيماري سرطان داره بايد تمام جواني و انرژي كس ديگه اي رو براي خودش تباه كنه . چرا اگه يكي به هر دليل مفقود الاثر شد – چه ميدونم بدهكاري – جنايت – جنگ – سياست و يا هر چيز ديگه اي … طرف مقابل بايد به پاش بسوزه و بسازه – غزيز رابطه جنسي و يا زندگي تا يه زمان با كسي لذت بخش و انرژي زا بود بعد از اون نه خوب اگه به زور بخوايم طرف رو مجبور كنيم زندگي هيچوقت زندگي نميشه . يا هميشه دعواست يا هميشه عقده دروني . ممكنه يكي سكوت كنه و تو خودش بريزه ولي فكر نميكنيد اين عقده ممكنه يه جاي ديگه جامعه سر باز كنه . اگه مردانگي و غيرت تو شرفتون هست بياين خودخواهي و خودبيني رو كنار بذارين و براي منافع شخصي آويزون دين و سياست و خانواده و … نشويم . اگه واقعا جامعه به حدي برسه كه بعد از جدايي زوج از هم هر دو تامين مالي باشند هيچگونه فساد و تباهي بوجود نمياد . اين كمك ميكنه تا افراد راحت بتونن با هم كنار بيان . نميخوام بگم زندگي حيووني خوبه ولي بايد تو بعضي چيزا از محيط اطراف به نفع بشر الگو بگيريم و ياد بگيريم كه مشكلات راههاي منطقي دارن نه راههايي كه ما فكر ميكنيم درسته و يا خرافات قبلا يه چيزايي رو رسم كردن . از دوستان كه در نهايت ترس به جاي نخواندن موضوعي كه از آن خوششان نميآيد و يا با نظرشون مخالفه مي آيندو ناسزا ميگويند اين بس كه فقط افراد ضعيفي كه زورشان نميرسد توهين ميكنند . بياييد ضعفهايمان را به قدرت و نه اندام بلكه فكر تبديل كنيم . گفتم بايد از زندگي حيوانات درسهاي خوبي بگيريم . نه انها كه به نفع ما نيست و برعكس
فرشيد / 12 March 2011
دوست عزیز با سلام. در کتاب سرای دیگر شاید حالا شده( معاد ) شهید ایت الله دست غیب نظری غیراز محاسبات شما دارند! شما هر همبستری با یکی از حوریان را یک ساعت پیش بینی کرده اید! درصورتیکه ایشان فرموده اند: هربار جماع مرد موئمن چهل شبانه روزاست !!!!!!..لطفا محاسبات خود را اصلاح کنید.!! در جائی دیگر میفرمایند : موئمن وقتی میمیرد(شهید که جای خوددارد!) چشم باز میکند وخود را دربهشت میبیند! چندین حوری ( وصف حوریها خود پورنودیگریست!) گریه میکنندوضجه میزنند!! مومئن میپرسد؟! شمارا چه میشود؟! وحوریان ناله کنان میگویند از فراق تو !! چرا دیر امدی؟؟؟!! . من نمیدام ما بدرگاه خداوند تبارک وتعالی کافریم؟! یا این بیماران جنسی؟! در تفکر هیچ حشره ای میاید که رب العالمین چنینن به جاکشی افتاده باشد؟!
کاربر نادر / 13 March 2011
کرسی شعری بيش نبود
sohrab / 12 March 2011
لذت بردم.
ممنون.
az / 13 March 2011
در کتاب معاد نوشته آیت الله دستغیب شیرازی، از محمد پیامبر اسلام نقل قول می شود که رسول خدا گفت:
هر مومن که شهید می شود در بهشت قصری انتظارش را می کشد که در آن قصر هفتاد حجره است و هر حجره دارای هفتاد تخت است و بر هر تختی فرش گسترانده اند و بر هر فرشی هفتاد حوری (فاحشه های اسلامی ) نشسته و انتظار آن شهید کشته شده در راه اسلام را می کشند. (سرویسی که در هیچ فاحشه خانه ی زمینی هنوز به مشتریان داده نشده)
با بررسی این سخن و با یک ضرب ساده ریاضی می توان به این نتیجه رسید که بر طبق سخن محمد، هفتاد به توان چهار حوری، یعنی رقمی معادل ۲۴۰۱۰۰۰۰ (حدود ۲۴ میلیون ) حوری بهشتی (فاحشه های اسلامی) فقط در انتظار یک شهید اسلامی می باشند .
با فرض اينكه هر كدام از این فرشها خیلی کوچک و فقط شش متر مربع باشد، مساحت كل فرش ها مي شود ۲۰۵۸۰۰۰ مترمربع و با در نظر گرفتن ۲۰٪ راهروها و راه پله و فضاهای بدون فرش (که البته درخور بهشت نیست)، مساحت این مکان عیش و نوش، ۲۴۶۹۶۰۰ متر مربع به دست میآيد. كه میشود عمارتی با زيربنای ۲۰۰ متر در ۲۰۰ متر و ۶۲ طبقه به ارتفاع ۱۸۶ متر پر از حوری (فاحشه مذهبی) فقط برای يك شهيد اسلامی (بنگرید به هدف آفرینش.)
با فرض اينكه شهيد مورد نظر به هر حوری يك ساعت سرويس دهی نمايد بعد از ۲۷۴۰ سال كار بدون وقفه نوبت به آخرين حوری ميرسد (که احتمالا در این سالها این شهید بارها و بارها در این سرویس دهی دوباره از فرط کار شدید شهید شده.)
پرسشها:
آیا دین اسلام و محمد پیامبر تازی ها پرورش دهنده ی انسانهایی هوسباز و زنباره است؟
آیا بهشت فاحشه خانه است؟
آیا شما میخواهید پس از این زندگی هزاران هزار سال در یک فاحشه خانه بنام بهشت زندگی کنید؟
آیا هدف نهایی دین اسلام، این است؟
با زنان شهید چه میشود؟ آیا آنها طبق قانون اسلام نصف مردها سهم دارند و ۱۲۰۰۵۰۰۰ قلمان (فاحشه ها یا حوری های مرد) به سراغشان میروند و سرویس دهی میکنند؟
نخستین شهید زن در راه اسلام که بود؟ (خوب فکر کنید، اگر یادتان نیامد از من بپرسید، من میدانم، زیرا که چند نفر از فامیلهای نزدیک من که مذهبی دو آتیشه بودند، در بهشت هستند و بعنوان جاکش در آنجا کار میکنند و جالب اینکه فامیلهای جاکش من، فامیلهای شما هم هستن، ما همه فرزندان آدم و حوا هستیم که طبق سند تورات حدود شش هزار سال پیش ناگهانی از آسمان به زمین افتادند و همه ی تمدنهای پیش از آدم حوا که طبق سندها و یافته های تاریخی وجود دارند، همه و همه کشکند، کشک که شما با آش میخورید، همان آشی که دینهای سامی یا ابراهیمی برای ما پختند.)
آیا تاکنون فکر کرده اید که چرا تمامی دینهای سلسله ی ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت، اسلام)، همه از بخش عرب نشین خاورمیانه بیرون آمده اند و همه مردگرا و مرد سالار هستند و موجب از بین رفتن غنی ترین فرهنگهای بشری در قاره های آفریقا، آمریکا، آسیا.استرلیا و اروپا شده اند؟
و در پایان ای خردمندان: آیا فکر کرده اید چرا با وجود صد و بیست و چهار هزار پیامبر، حتا یک پیامبر زن نیز وجود ندارد و تمامی این حکومت های الاهی، پُرعقده، زورگو و مردسالار هستند؟
همایون / 13 March 2011
آخرش كه چي؟؟؟
بي سر و ته بود !!!
کاربر مهمان / 14 March 2011
عجب!
مدتها بود مطلبی به این از هم گسیختگی نخوانده بودم.
بافتن آسمان به ریسمان محض!
واقعا متعجبم که ذهنی سالم چطور ممکن است چنین صغری کبری بچیند و نتایج غیر منطقی از کنار هم قرار دادن مطالبی بی ربط بگیرد!
صد عجب!
کاربر مهمان / 14 March 2011
جالبه
نظریه های نسبیت و کوانتوم و … دارن رد میشن، اونوقت همایون و نادر هنوز توی محاسبات مادی و اتمیه خودشون گیر کردن!
ضمنا با مطلب کاربر بالایی کاملا موافقم: مطالب بافتن آسمان و ریسمان به هم بود و نتیجه گیری …
haleh / 14 March 2011
هیچ چیز در این دنیا به اندازه قدرت و عظمت سکس اصولی و قاعده مند، به زن و مرد آرامش نمیده(مخصوصا به مرد).اگه اینگونه نبود، خدای مهربون این نیرو و غریزه شگفت انگیز رو، در بدن زن و مرد قرار نمیداد.چه خوب که انسانها بدرستی و متمدنانه از این نیروی الهی استفاده کنند.به اعتقاد من به هنگام سکس عاشقانه بین زن و مرد، فرشتگان و حتی خود خداوند هم بسیار مسرور و خوشحال خواهند شد.
محمد / 16 December 2012
سوال ؟
تعریف سکسوالیته چیست ؟!
کاربر مهمان / 16 December 2012
اصولا سکس یه چیز مردانه ست یعنی طبیعتا زنها کمتر و کوتاهتر درگیرش میشن . اصلا اگه بخواهند هم نمی تونند مدت طولانی به سکس بپردازند چون بدن زن در سکس مساله مهمیه . برعکس مردها تا دم گور سکس مساله شونه چون تنها چیز مهمی که برای یک مرد لازمه آلت تناسلیه .زنها درست شدند برای تولید مثل و ایجاد نسل و تربیت کودکان . اصلا وقتی زنی بچه دار میشه همون حسهای جنسی کمش رو هم از دست میده . همونطور که در دوره عادت ماهانه حسهاش کم میشه و شروع یائسگی که باعث میشه زنها از چیزی به نام نزدیکی جنسی فراری باشند . ***
بهرام / 17 December 2012