پانته‌آ بهرامی ـ‌ وضعیت حقوق بشر در ایران بحرانی است و در سال ۲۰۱۱، اجرای اعدام‏ در ایران شتاب چشمگیری یافته است. تنها در ماه ژانو‏یه‌ی ۲۰۱۱، طبق گزارش منابع رسمی جمهوری اسلامی، ۸۵ نفر در ایران اعدام شده‏اند که سه نفر از آنها در پیوند با خیزش مردمی پس از انتخابات دستگیر شده‏ بودند. سازمان حقوق بشر ایران که سخنگوی آن در نروژ است، در گزارش سالانه‏ی خود، آمار اعدام‏های سال ۲۰۱۰ ایران را ۵۴۶ نفر اعلام کرده است.


بر اساس گزارش‏های موجود، این رقم در حالی اعلام شده است که بیش از ۲۰۰ مورد از اعدام‌های سال گذشته به دلیل تفاوت آمارهای گزارش‏های مختلف، در گزارش سازمان حقوق بشر نیامده است.

در این گزارش در مورد صحت آمار اعدام‏ها آمده است: «در گزارش حاضر سازمان حقوق بشر ایران، تنها گزارش‏هایی که توسط دو منبع مستقل تأیید شده‏اند، ذکر شده است.»

سازمان حقوق بشر ایران تاکید کرده است: «در مواردی که سایر سازمان‏های مدافع حقوق بشر گزارش‏هایی را منتشر کرده‏اند، ما تنها در صورتی که منابع موثق، وکیل خانواده‏ی قربانی یا شاهد عینی در داخل ایران توانسته‏اند این گزارش‏ها را تایید کنند، آن را به آمار خود اضافه کرده‏ایم.»

در گزارش این سازمان تایید شده که هشت زن و دو نوجوان در میان اعدام‏شدگان سال گذشته بوده‏اند. علاوه بر آن، ۱۹ مورد از اعدام‏های این سال در ملاء عام صورت گرفته است. آمار اعدام سال ۲۰۱۰ بالاترین میزان اعدام سالانه‏ در ده‌سال گذشته بوده است.

آمار ۵۴۶ نفر اعدامی در سال ۲۰۱۰، مربوط به سازمان حقوق بشر ایران است. عفو بین‏الملل هنوز گزارش سالانه‏ی خود در ۲۰۱۰ را منتشر نکرده است.

فراز صانعی، پژوهشگر دیده‏بان حقوق بشر: دیده‏بان حقوق بشر معمولاً به آمارهایی که عفو بین‏الملل منتشر کرده، اشاره می‏کند. تنها آماری که ما الان به طور رسمی داریم، برای سال ۲۰۰۹ است که می‏دانیم حداقل ۳۸۸ نفر در ایران اعدام شده‏اند. در رابطه با سال ۲۰۱۰ هنوز آمار رسمی نداریم، ولی حدس می‏زنیم تعداد کسانی که در سال ۲۰۱۰ در ایران اعدام شده‏اند، بیش از ۳۸۸ نفر بوده‏اند.
این حدسی است که ما می‏زنیم. چندوقت پیش نیز که من با برخی از پژوهشگران و گزارشگران عفو بین‏الملل صحبت کردم، آنها هم حدس می‏زنند که آمار سال ۲۰۱۰ حتماً بیش از ۳۸۸ نفر خواهد بود. به‏خصوص که در شش ماه آخر سال ۲۰۱۰ تعداد اعدام خیلی زیاد بود و نسبت به نیمه‏ی اول سال افزایش یافته بود.

بنابراین ارزیابی شما این است که در سال ۲۰۱۱ روند اعدام‏ها پرشتاب‏تر شده است؟

آمار رسمی‏ای که ما داریم این است که حداقل ۸۶ نفر در ژانویه‏ی ۲۰۱۱ توسط جمهوری اسلامی اعدام شده‏اند و اگر این روند ادامه پیدا کند، تعداد اعدام شدگان در این سال، بیشتر از سال‏های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ و سال‏های پیش از آن خواهد بود. یعنی می‏تواند به بیش از ۵۰۰ نفر برسد. ما همیشه در ارائه آمار مربوط به اعدام از کلمه‌ی حداقل استقاده می‌کنیم، به‏خاطر این‏که برخی اوقات جمهوری اسلامی کسانی را اعدام می‏کند، ولی به طور رسمی نام آنها را اعلام نمی‏کند و ثابت کردن این‏که این افراد اعدام شده‏اند، مقداری سخت است. دیگر این که آمار ما فقط مربوط به ماه ژانویه است و این احتمال هست که اعدام‏ها در ماه‏های آینده کمتر بشود. متأسفانه روند جاری خیلی نگران کننده است.

برگردیم به مسئله‏ی قطعنامه‏‏هایی که در سازمان ملل متحد و شورای حقوق بشر صادر می‏شود. گویا دو قطعنامه هستند. اگر ممکن است توضیح دهید که این دو قطعنامه چیست و تفاوت‏شان چیست؟

یک قطعنامه‏ هست که پنج، شش سالی هست که پشت سر هم، هر سال، در مجمع عمومی سازمان ملل در رابطه با وضعیت حقوق بشر در ایران صادر شده است. آخرین قطعنامه در ماه دسامبر سال ۲۰۱۰ تصویب شد و اکثر اعضای سازمان ملل متحد ایران را به خاطر نقض شدید حقوق بشر محکوم کردند. این چیزی است که سالیانه در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب می‏شود.

شورای حقوق بشر تشکل کاملاً متفاوتی است. یعنی رابطه‏ی آن‏چنانی با مجمع عمومی سازمان ملل ندارد. تشکلی است که فقط روی موارد نقض حقوق بشر تمرکز می‏کند. سال گذشته هیچ قطعنامه‏ای در رابطه با ایران در شورای حقوق بشر تصویب نشد.

سازمان‏های حقوق بشر مانند عفو بین‏الملل و دیده‏بان حقوق بشر خیلی تلاش کردند که در شورای حقوق بشر قطعنامه‏ای تصویب شود که یک گزارشگر ویژه‏ای انتخاب کنند که فقط روی موارد نقض حقوق بشر در ایران تمرکز کند، اما متأسفانه به خاطر ترکیب شورای حقوق بشر، این امکان‏پذیر نبود. یعنی سال گذشته ما موفق نشدیم این کار را انجام بدهیم.

علت آن چه بود؟ آیا تعداد کشورهایی که رأی می‏دادند، کم بود؟

مجمع عمومی سازمان ملل از بیش از ۱۸۰ کشور تشکیل شده است، اما تعداد کشورهای عضو شورای حقوق بشر بسیار کمتر است. کشورهایی در این شورا هستند که هیچ‏وقت حاضر نیستند به قطعنامه‏ای که ایران را محکوم کند و به‏خصوص قطعنامه‏ای که یک گزارشگر ویژه را برای ایران انتخاب کند، رأی بدهند. به خاطر مسائل سیاسی معمولاً حاضر نیستند این کار را انجام بدهند.

مثلاً برخی از کشورهای عضو شورای حقوق بشر رابطه‏ی خیلی نزدیکی با ایران دارند. به همین دلیل معمولاً خیلی سخت‏ است که بتوانیم قطعنامه‏ای را در شورای حقوق بشر تصویب کنیم، ولی به‏خاطر این‏که وضعیت حقوق بشر در ایران خیلی خیلی بدتر شده، در مقایسه با سال‏های گذشته، جو سیاسی مقداری عوض شده است. شورای امنیت سازمان ملل متحد هم سال گذشته تحریم‏هایی علیه ایران تصویب کرد و جو و محیط سیاسی در سازمان ملل خیلی عوض شد. به همین دلیل امسال ما امید خیلی زیادی داریم که بتوانیم این قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران را سرانجام تصویب کنیم. از سازمان‏های حقوق بشر، کشورهای غربی و کشورهای دیگر نشانه‏های خیلی مثبتی در چندماه گذشته دریافت کرده‏ایم. امسال شاید بتوانیم این برنامه را انجام بدهیم.

رفتن یک گزارشگر ویژه از طرف شورای حقوق بشر سازمان ملل به ایران، چه اهمیتی دارد؟ این گزارشگر ویژه‏ چه کاری می‏تواند انجام بدهد؟

آخرین گزارشگر ویژه در رابطه با مسائل ایران، یعنی موارد نقض حقوق بشر در ایران، در سال ۲۰۰۲ حذف شد. به‏خاطر این‏که شورای حقوق بشر در سال ۲۰۰۲ رأی داد که این مقام را کاملاً حذف کند. در آن موقع، تا جایی که من اطلاع دارم، دولت ایران اجازه نمی‏داد گزارشگر ویژه‏ تحقیقاتش را در ایران انجام دهد.

خیلی‏ها می‏گویند اگر گزارشگر ویژ‏ه‏ای در کار باشد که واقعاً نتواند به ایران برود، به چه دردی می‏خورد؟

جواب ما، یعنی جواب سازمان‏های حقوق بشر به این سئوال، همیشه این بوده که اولاً معلومات و اطلاعات بسیار زیادی در رابطه با موارد نقض حقوق بشر در ایران موجود است که البته خیلی بهتر است که یک گزارشگر بتواند به ایران سفر کند و تحقیقاتش را در خاک ایران انجام بدهد، ولی اگر به‏خاطر مسائل سیاسی یا به‏خاطر این‏که مقامات ایرانی این اجازه را به چنین فردی نمی‏دهد، او نتواند این کار را عملی کند، هنوز امکان‏پذیر هست که تحقیقات خیلی مؤثری در این زمینه انجام بدهد. این اولین پاسخ سازمان‏های حقوق بشر به این سئوال است.

پاسخ دوم این است که این پیغام خیلی مهم نه تنها به دولت ایران، بلکه به جامعه‏ی بین‏الملل خواهد بود که وضعیت ایران به‏حدی رسیده که ما الان نیاز به آن داریم که شخصی روی مسائل ایران کار کند. ما فقط سه، چهار کشور داریم که در حال حاضر گزارشگر ویژه دارند. وضعیت حقوق بشر در این کشورها بسیار بسیار بد است؛ یعنی به یک مرحله‏ی بحرانی رسیده است. سازمان‏های حقوق بشر، به‏خصوص دیده‏بان حقوق بشر، عفو بین‏الملل و کمپین بین‏الملل، همه‏ی ما بر این باوریم که وضعیت حقوق بشر در ایران، الان به یک حد بحرانی رسیده است؛ به‏خاطر تعداد کسانی که هرسال اعدام می‏شوند؛ به‏خاطر بازداشت‏های خودسرانه‏ و… یعنی در کل در هر زمینه‏ای که مسئله‏ی حقوق بشر در ایران را بررسی کنید، به این نتیجه می‏رسید که به یک مرحله‏ی بحرانی رسیده است. به این دلیل ما داریم روی جامعه‏ی بین‏الملل و به‏خصوص روی شورای حقوق بشر خیلی فشار می‏آوریم که یک گزارشگر ویژه را در سال ۲۰۱۱ انتخاب کنند و به ایران بفرستند.

یعنی اگر یک گزارشگر ویژه انتخاب بشود، ممکن است به‏خاطر محدودیت‏هایی که دولت ایران قرار داده است، نتواند به ایران سفر کند.

ما فکر می‏کنیم که اگر هم یک گزارشگر ویژه انتخاب بشود و یک قطعنامه در شورای حقوق بشر تصویب بشود، به احتمال زیاد دولت ایران اجازه نخواهد داد که این گزارشگر ویژه به ایران سفر کند، اما به‏نظر ما، هنوز کار و اقدام این گزارشگر ویژه می‏تواند مؤثر باشد.

در حال حاضر دفتری نداریم که فقط روی مسائل حقوق بشر و موارد نقض حقوق بشر در ایران کار کند. رئیس حقوق بشر سازمان ملل متحد، یعنی خانم ناوی پیلای نمی‏توانند فقط روی مسائل ایران کار کنند. ایشان یک دید خیلی کلی در رابطه با موارد نقض حقوق بشر دارند. البته در رابطه با ایران اطلاعیه‏ای منتشر کرده است، ولی متأسفانه نمی‏توانند به طور متمرکز فقط روی مسائل ایران کار کنند.

ناوی پیلای، رئیس بخش حقوق بشر سازمان ملل متحد است. دولت ایران گفته بود خانم پیلای هروقت علاقه‏مند بودند، می‏توانند به ایران سفر کنند. اجازه می‏دهیم که ایشان به ایران بیایند و با مقامات ایران در رابطه با وضعیت حقوق بشر صحبت کنند.

خانم پیلای خودشان علاقه‏مند هستند که این کار را انجام بدهند، ولی سازمان‏های مدافع حقوق بشر با ایشان مشورت کردند و به ایشان گفتند که متأسفانه اگر شما به ایران بروید، به شما اجازه نخواهند داد که مثلاً بروید با فعالان حقوق بشر یا با کسانی که در زندان‏ها هستند صحبت کنید. جمهور ی اسلامی به‏هیچ‏وجه اجازه نخواهند داد که شما این کار انجام بدهید.

درست است که شاید گزارشگر ویژه‌ای که فقط در رابطه با مسائل ایران کار می‏کند هم این اجازه را پیدا نکند، ولی این مقام خیلی مهمی است. برای این‏که گزارشگر ویژه‏ی ایران ۳۶۵ روز فقط روی مسائل ایران کار می‏کند، نه در ارتباط با تمام دنیا و خود این می‏تواند خیلی تأثیرگذار باشد.

چند کمپین‏ خودجوش در سراسر دنیا به‏خاطر نقض حقوق بشر، مسئله‏ی اعدام‏ها و آزادی زندانیان سیاسی در ایران آن‌هم توسط ایرانیان برون‌مرز به‏وجود آمده است. فکر می‏کنید نقش این کمپین‏ها چه می‏تواند باشد و این کنشگران چه کاری می‏توانند انجام دهند که نقض حقوق بشر در ایران را در مقابل چشم جهانیان آشکارتر کنند؟

شما به تشکل‏های مردمی (grassroot) اشاره می‏کنید. به نظر من، این تشکل‏ها جایگاه و نقش خیلی مهمی دارند. به‏خاطر این‏که خیلی از فعالان حقوق بشر وابسته به سازمان‏های خیلی بزرگی مانند دیده‏بان حقوق بشر نیستند.

در دیده‏بان حقوق بشر ما فقط یک پژوهشگر داریم که روی مسائل ایران کار می‏کند و آن من هستم. البته سازمان بسیار بزرگی است و چندصد نفر برای این سازمان کار می‏کنند، ولی ما با محدودیت‏های خیلی زیادی مواجه هستیم زمانی که می‏خواهیم روی مسائل ایران کار کنیم.

تشکل‏های مردمی شاید متشکل از ۱۰ نفر باشند. حتی اگر دو، سه نفر هم باشند که در رابطه با ایران کار می‏کنند، بعضی اوقات افرادی در میان آنان هستند که فقط سه، چهار سال است از ایران بیرون آمده‏اند و در اروپا، امریکا، کانادا و جاهای دیگر ساکن‏ هستند. این افراد روابط خیلی نزدیکی با فعالان حقوق بشر در ایران دارند و می‏توانند پل ارتباطی بین کنشگران حقوق بشر در ایران و سازمان‏هایی مانند دیده‏بان حقوق بشر باشند که به‏نظر من، اگر این پل ارتباطی به‏وجود نیاید، کار ما بسیار سخت خواهد بود. من فکر می‏کنم در این زمینه، کارشان بسیار تأثیرگذار است.