شکوفه تقی – اسمی از خضر در قرآن نیست. در سوره کهف به ملاقات موسی با مردی اشاره شده، که در تفاسیر قرآن به خضر تعبیر میشود. اگر فرد برای درک کامل داستان تنها به آیات قرآن مراجعه کند از قصه ملاقات خضر و موسی کمتر میتواند همان نتیجهی روشنی را بگیرد که مفسرین از آن گرفتهاند.
اما از قصهی قرآنی چنین بر میآید که نزد مردم شناخته شده بوده است که در قرآن به ذکر جزییات پرداخته نشده است. ولی مفسرین که خود کل قصه را احتمالاً در اختیار داشتهاند در جهت روشن شدن مطلب از آن استفاده کردهاند. با کمک تفاسیر و آیات قرآن میتوان دریافت که موسی در جستجوی خضر بوده و از پیش میدانسته که او را باید در «مجمعالبحرین» بیابد. مجمعالبحرین که مکان جغرافیایش معلوم نیست، میبایست محل ملاقات موسی و خضر باشد. نشانی موسی ملاقات در کنار «آبی است که به مرده زندگی میدهد». در داستان همچنین به سفرهای اشاره میشود که همراه موسی و شاگردش بوده است. موسی که بنظر میرسد در راه چنان گم شده که دیدن نشانه را از یاد برده، هنگام گرسنگی بیاد ماهی پختهای که در سفره داشته میافتد. همراهش که از تفاسیر قرآن در مییابیم یوشع نام دارد، میگوید که نمیتواند مایی که در سفره بوده را به موسی بدهد چون در محلی کنار آب ماهی زنده شده و به دریا رفته است. در آنجا موسی به خود میآید و میفهمد که باید خضر را همانجا جستجو کند. راه رفته را باز میگردد، در آنجا با خضر ملاقات میکند.
در این داستان سه نکته قابل توجه وجود دارد یکی اینکه داستان خضر پیش از اسلام و قرآن وجود داشته است. دوم خضر نماد علم لدنی و آموزش و تربیت مرید بدون واسطهی مذهب رسمی بوده و حتی موسی که در تفاسیر عرفانی نماد عقل و استدلال است و خودش میتوانسته با خدا مکالمه کند، طالب شاگردی او شده و سوم سفرهای که اشاره به مراسم آئینی خضر دارد، با ماهی پخته همراه موسی بوده است. 1
طبرى در تاریخ خود به صراحت مىگوید که بنده خدا که صاحب علم لدنى بود و با موسى ملاقات کرد کسى غیر از خضر نبود مصاحب موسى هم همان یوشع بن نون بود. او با ذکر خبر از ابوجعفر مى-آورد که به اعتقاد عموم اهل کتاب، خضر در دوران فریدون پیشدادى زندگى مىکرده و به قولى از همراهان ذوالقرنین بوده است. سپس به نقل خبر مفصل داستان ملاقات خضر میپردازد و نقل میکند که خضر به موسى میگوید اگر مىخواهد همراه او بشود نباید از او چیزى بپرسد و صبر کند تا او خود در آن باره با موسى سخن بگوید.
درباره مشخصات خضر طبرى از راویان چنین نقل مىکند:
«از ابن عباس روایت کردهاند که موسى از خدا عزوجل پرسید… پروردگارا آیا در زمین کسى داناتر از من هست؟ فرمود آرى. گفت او کیست؟ فرمود خضر است. گفت کجا او را بجویم؟ فرمود به نزد صخرهاى که ماهى آنجا بگریزد.» 2
بلعمی در خلاصه تاریخ طبری تأکید دارد که خضر با ذوالقرنین گرد جهان گشت. تا در مغرب جهان به آب حیوان رسید. در همانجا بلعمی اذعان میدارد عموم علما و صحابه و فقها مانند عمر و علیبنابیطالب و ابنعباس و ابیبنکعب برآنند که موسایی که خضر را ملاقات کرد، همان موسیعمران بود. در ذکر نام خضر می-گوید گروهی او را الیا و گروهی ارمیا مینامند. پارهای او را با الیسع و الیاس یکی میگیرند. در همانجا میآید که خضر فرشته و یا موکل دریاها و الیاس موکل بیابانهاست. هرکس در این دو گم شود این دو راهنماییش میکنند. آنچه بلعمی درباره خضر میگوید 3 شبیه به تصویری است که از ایزد آبها در هند وجود دارد.
میبدى هم در تفسیر کشفالاسرار آن «بنده خدا را که صاحب علم لدنى است» خضر مىداند. در همانجا در رابطه با نسب خضر از سعید نقل مىشود که خضر از مادرى رومى و پدرى فارسى بوده است. همان قول هم به وسیله عبداللهبنشوذب تأیید میشود. در همانجا مىآید که خضر لقب او بوده است از آنرو که روى پوستین سفیدى مىنشسته و زیرش از گل و گیاه سبز مىشده است. 4
ابوالفتوح رازى ایلیا و خضر را یکى مىگیرد و از ابوهریره نقل مىکند که از حضرت محمد روایت کرده است که دلیل خضر نامیدنش آن بوده که بر پوستینى مىنشسته و در زیر او سبز مىشده است. از مجاهد نقل مىشود که چون خضر نماز مىخوانده، بر پیرامونش سبزى میروییده است. از عبدالله مبارک روایت مىشود وقتى موسى خضر را پیدا کرد او روى پارچهاى سبز بر روى آب نشسته بود.5
نیشابورى نیز در قصصالأنبیاء خضر و کسى که موسى با او در قرآن ملاقات مىکند را یکى دانسته است. او مىگوید مدت همراهی موسى با خضر هیجده روز بود و در آن مدت موسی از خضر صدوهشتاد مسئله آموخت و این نزدیک به پایان عمر موسى بود. نیشابورى در فصلى درباره خضر و الیاس مىگوید که به او به این دلیل خضر مىگفتند که اگر به زمین خشک مىگذشت سبز مى شد. و به او یسع هم مىگفتند چون خداوند به او علم واسع و بسیار عطا کرده بوده. و از هر علمى که حتى در آینده پدید مىآمد به او بهرهاى داده بود. در ادامه میآید خضر و الیاس تا روز قیامت نخواهند مرد. چون هر دو از آب زندگانى نوشیدهاند. دیگر اینکه به اعتبار او خضر همه روزها دربیابانها و الیاس در دریاها میگردد تا گمشدگان را راهنمایی و کمک کنند.6
علامه طباطبائی از مفسران جدید قرآن است که نگاهش به داستان آب حیات و ظلمات نگاهی عقلانی است. او منکر داستانپردازی در اطراف خضر میشود و میگوید چشمه آب حیات فاقد مکان مادی یا جغرافیایی است. با توجه به نظر علامه طباطبایی این سوال مطرح میشود که قصه ملاقات خضر و موسی که در تفاسیر قرآن و قصص-الأنبیاء آمده از کجا گرفته شده است. 7
بین داستان خضر و موسی و بخشی از داستان گیلگمش مشابهت هایی وجود دارد. گیلگمش پس از مرگ بهترین دوستش انکیدو تصمیم میگیرد به منظور نجات از مرگ به جستجوی «گیاه زندگی» برود. او پس از طی مسافتی طولانی و سفردر راههای سهمگین نخستین میرایی است که از آبهای مرگ میگذرد و به حضور پیرمرد نامیرا- ایزد آبها Utnapishtim که از زندگی جاودان برخوردار شده است، میرسد. پیرمرد به او میگوید بیمرگی به هیچ انسانی سپرده نشده است و او یگانه و استثناء است. حتی به گیلگمش نشان میدهد که او در مقابل خواب نیز بیتحمل است چه رسد به مرگ. با این وجود به گیلگمش به دلیل قبول مشقات سفر هدیهای میدهد؛ دانشی که از وجود گیاه بیمرگی در دل تاریکی آبها خبر میدهد. گیلگمش در ادامه سفرش در آرزوی رسیدن به بیمرگی به ته دریا میرود و گیاه را میجوید. اما قبل از اینکه موفق به استفاده از آن شود ماری میرسد و گیاه را میخورد و در برابر دیدگان حسرتزده پهلوان سومری پوست میاندازد.8
اینکه قصه گیلگمش الهامبخش خلق قصه اسکندر و خضر بوده محل تردید است. به نظر میرسد عناصر واقعی مانند جوانی و شخصیت اسکندر، توان کشورگشاییش در رابطه با شرق و غرب عالم در زمانی کوتاه، علاقه مفرطش به کسب دانش و معاشرت با مردان بزرگ مانند ارسطو، بخشی از مقدمات قصه را ساخته باشد و با نفوذ یونانیان پس از اسکندر در ممالک مستعمره مناسب با تعلقات مذهبی، اقلیمی و فرهنگی هر منطقه رنگ و بوی محلی بر آن افزوده شده است. در عین حال با داستانهایی که تاریخ قدسی بسیاری از مراسم آیینی بوده، آمیخته شده است.
پانوشت:
1- كهف: ٦٠−٧٢
2- تاریخ طبری ۱: ۲۸۲ـ۲۸۳.
3- تاریخ بلعمی ۲:٤٦١ـ٤٧٦ .
4- کشف الاسرار٥:٧١٧ـ٧۲٥.
5- تفسیر روحالجنان٧: ۳٥۸.
6- قصصالانبیاء ۳۳۸.
7- المیزان ۱۳: ۳۳٨ـ۳۴٠.
8- Antient Near Eatern Texts 77-99
در همین زمینه در دفتر خاک، رادیو زمانه:
خضر، مقایسه با هوم در ادبیات زرتشتی، شکوفه تقی