نزدیک یک هفته است که میرحسین موسوی و مهدی کروبی در بازداشت خانگی به‌سر می‌برند. این دو چهره‌ی مخالفان دولت از هرگونه وسایل ارتباطی با خارج از منزل خودشان محروم شده‌اند و حتی فرزندان آنها نیز حق دیدار والدین خودشان را ندارند.

در گفت‌وگو با حسن یوسفی اشکوری، دین پژوه و تحلیل‌گر سیاسی مقیم آلمان از او پرسیده‌ام: فکر می‌کنید خلا ارتباط با رهبران جنبش اعتراضی چه اثراتی را در آینده‌ی پیش روی جنبش اعتراضی مردم ایران خواهد داشت؟

اگر قبول کنیم که این جنبش تاکنون هم در عمل تحت تأثیر حرکت‌ها و خیزش‌های مردم از پایین بوده و نه لزوماً از بالا، می‌توانیم چنین نتیجه بگیریم که پس از این هم اگر این انقطاع و گسست جدی شود و ادامه پیدا کند، چندان لطمه‌ای به جنبش وارد نخواهد آمد. چون تاکنون و در طی این دو سال نشان داده شده این ظرفیتی که در بدنه‌ی اجتماعی جامعه هست، یعنی جوانان و دانشجویان به‌خصوص در شهری مثل تهران یا شهرهای بزرگ دیگر، بسیار کارآمد است.

حتی اگر برگردیم به بعد از ۲۲ خرداد ۸۸ این جوانان و این مردم بودند که از صبح ۲۳ خرداد به کوچه‌ها و خیابان‌ها آمدند و با شور و حرارت ادامه دادند و بعد، سه روز بعد در ۲۵ خرداد سه میلیون نفر به خیابان آمدند و همین طور ادامه پیدا کرد. این حرکت و جوشش مردم از پایین بود که کسانی مثل آقایان موسوی و کروبی را وادار کرد که به مردم بپیوندند و البته جانانه و دلیرانه تاکنون از خواست‌های خود و مردم حمایت کردند و عقب ننشستند. اگر قضیه را اینگونه تحلیل کنیم و ببینیم و این را صادق و درست بدانیم، به نظر می‌آید که این انقطاع اگرهم جدی شود، چندان تأثیری نخواهد داشت زیرا جامعه و مردم و جوانان و همین نیروهایی که تا به‌حال بوده‌اند و حماسه‌ی ۲۵ بهمن را آفریده‌اند، بازهم راه خود را ادامه خواهند داد.

نکته‌ی دیگر این است که من فکر نمی‌کنم اساساً این حصر خانگی چندان جدی باشد. حکومت به‌ویژه بعد از تحولات یک هفته‌ی اخیر فکر می‌کنم به این نتیجه رسیده است که کار به این سادگی‌ها نیست. چندماه پیش آقای خامنه‌ای در قم اعلام کردند که «فتنه‌ی ۸۸» نظام را بیمه کرد، اما اکنون سکوت کرده‌اند و فکر می‌کنم که خودشان هم به این نتیجه رسیده‌اند که موتور حرکت در بدنه‌‌ی جامعه است. نارضایتی در بدنه‌‌ی جامعه ریشه دارد و این جنبش اعتراضی ریشه‌دارتر از آن است که با بودن یا نبودن آقایان موسوی و کروبی این حرکت از بین برود.

به همین دلیل فکر می‌کنم که این حصر خانگی هم چندان جدی نیست و بیشتر برای پاسخگویی به این معترضان افراطی و کمی هم کنترل اوضاع است. با همه‌ی این حرف‌ها تصور من این است که اگرهم بر فرض این انقطاع ارتباط به‌وجود آید، لطمه‌ای به بیرون نخواهد زد و بالاخره گروه‌ها، بخشی از همین رهبران جنبش سبز در داخل و خارج، سازمان‌ها و نهادهایی تشکیل خواهند داد و این راه را ادامه خواهند داد. ضمن این که به‌هرحال آنها در هر شرایطی باشند، خواه‌ناخواه دیدگاه‌ها و نظرهای‌شان به بیرون هم منتقل می‌شود و اصلاً وجود و حیات اینها چه در حصر، چه در بیرون و چه در داخل خانه و یا حتی در زندان، خود مایه‌ی انسجام جامعه است، مایه‌ی امید جامعه است و نفس وجود و حضور اینها خود به خود به نوعی به این جنبش، حرکت و تحول تازه خواهد داد.

به‌نظر می‌رسد آقایان موسوی و کروبی در زمینه‌ی فراخوان‌ها برای حضور خیابانی و یا جهت‌گیری جنبش و پیام‌ها و اطلاعیه‌هایی که می‌دادند، بی‌شک تأثیر زیادی در حیات و راهبری جنبش تا اینجای کار داشتند. با توجه به این که احزاب پیشروی اصلاح‌طلب هم در عمل در تنگناهای شدید در داخل کشور قرار دارند. آیا ممکن است با تمام این تنگناها و بازداشت خانگی به‌نوعی راهبری جنبش و هدایت به بیرون از کشور منتقل شود؟

بله، احتمالش خیلی زیاد است. به‌خصوص همانگونه که ‌‌می‌بینیم به‌تازگی حتی سازمان مجاهدین انقلاب به‌طور رسمی از خارج از کشور یک نوع اعلان حضور کرده است. البته نمی‌دانم چقدر این جدی هست یا نیست، ولی به‌هرحال وقتی شرایط داخل کشور کاملاً مسدود شود و هیچ کاری نشود در داخل کشور کرد، این رهبری جمعی به ‌وسیله‌ی نهادها و سازمان‌ها می‌تواند به خارج از کشور منتقل شود. اتفاق‌های یک‌ماه اخیر و آمدن آقای دکتر اردشیر امیرارجمند به خارج از کشور به‌عنوان مشاور عالی آقای میرحسین موسوی و تأسیس شورای هماهنگی راه سبز امید که به‌تازگی اعلان شده است، نشان‌ می‌دهد که بالاخره این نوع رهبری از طریق ارسال پیام‌، اعلام حضور و انتشار فراخوان‌ می‌تواند به خارج از کشور منتقل شود و شاید اجتناب‌ناپذیر باشد.

من اما فکر نمی‌کنم که اساساً به این زودی چنین نیازی پیدا شود که به‌طور کلی این نوع رهبری در خارج از کشور متمرکز باشد. هنوز فکر می‌کنم که در داخل کشور امید هست و بعد، بالاخره غیر از آقایان موسوی و کروبی کسان دیگری هم هستند؛ بخش‌های دیگری هم هستند در داخل کشور که می‌توانند این کار را انجام دهند. ضمن این که باز تأکید می‌کنم، خود این حصر خانگی را من چندان جدی نمی‌بینم. بیشتر مقطعی می‌بینم. به‌هرحال از ناحیه‌ی آنها هم در هر شرایطی باشند، این‌ پیام‌ها می‌تواند به خارج منتقل شود و این حرکت را به نوعی رهبری کند.

دستگاه‌های حکومتی خیلی اصرار داشتند که حرکت ۲۵ بهمن را بی‌تأثیر و کوچک نشان دهند، ولی در عمل موج عصبانیت و خشمی که در مجلس و سایر گروه‌های همسو با حاکمیت وجود دارد، حکایت از واقعیت دیگری می‌کند. نسبت بازداشت خانگی آقایان موسوی و کروبی را در خصوص تجمع و راهپیمایی ۲۵ بهمن چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بله همین طور است که می‌فرمایید. روزنامه‌ی کیهان اعلام می‌کند که ۳۰۰، ۴۰۰ نفر بیشتر نیستند، اما ما می‌بینیم که این‌همه نیرو ریخته‌اند توی خیابان. خب این همه نیرو برای چیست؟ برای همین ۳۰۰، ۴۰۰ نفر بوده یا برای هزار نفر بوده؟ نه. این موجی که حرکت کرد و راه افتاد، آنها را غافلگیر و نگران کرد. این حرکت‌های خشم‌آلود و مهارگسیخته‌‌شان به‌خوبی نشان می‌دهد که در درون خودشان جدی گرفته‌اند و امروز متوجه شده‌اند که رهبران جنبش سبز بسیار محبوب‌تر و عمیق‌تر و اثرگذارتر از دو سال پیش هستند. حتی کلماتی که مسئولان به کار می‌برند نشان‌دهنده‌ی این است که ماجرا را جدی گرفته‌اند. رئیس قوه قضاییه اعلام می‌کند که اگر ما اینها را دستگیر کنیم، امامزاده یا قهرمان می‌شوند. خب مفهوم سخن این است که بالاخره مخالفان شما امامزاده هستند نه شما. شما امامزاده‌کش هستید و آنها طبعاً قهرمان و محبوب ملت هستند.

برای همه‌ی ما غیر قابل تصور بود که بعد از یک‌سال سرکوب، زندان و اینهمه فشار، بازجویی، محدودیت برای جامعه و جوانان و فعالان سیاسی، باز مردم بی‌پناه به خیابان بیایند. این نشان می‌دهد که آقایان موسوی و کروبی ابتکار خوبی به‌خرج دادند و حاکمیت را در شرایطی قرار دادند که هر تصمیمی بگیرد به ضررش تمام می‌شود. خوشبختانه این بار دیگر انصراف ندادند و مردم هم پیام را گرفتند و به کوچه و خیابان ریختند. تازه فردا هم باز ما این فراخوان را داریم. باید ببینیم چه اتفاقی می‌افتد. با این زمینه‌ای که وجود دارد، به نظر من فردا هم مورد استقبال واقع خواهد شد و مردم خودی نشان خواهند داد.

در نهایت می‌خواهم بگویم که آقایان موسوی و کروبی ابتکار خوبی به‌خرج دادند. کارشان خوب و موفق و مؤثر بوده و حاکمیت را در موضع دفاعی قرار داده است؛ به گونه‌ای که با این گفتارهای بی‌سروته و متناقض آنها را در انزوا و در شرایط انفعالی قرار داده است. در مجموع فکر می‌کنم که بعد از یک‌سال رکود خیابانی، این جنبش یک حرکت تازه‌ی خیابانی را سامان داد و این هم با ابتکار آقایان موسوی و کروبی بود و حاکمیت به شدت نگران ادامه‌ی این وضع است.