توفانی که از تونس برخاست خیلی سریع، آسمان کشورهای مصر، یمن، اردن و الجزایر را تیره و تار کرد و حکومت‌های مستبد منطقه‌ی خاورمیانه را به وحشت انداخت؛ طوفان مردمی که از اعتراض به خودسوزی جوانی تونسی آغاز شد، در اولین گام تومار حکومت زین‌العابدین بن علی را درهم پیچید.شاید یکی از عوامل کلیدی در گسترش و عمق‌یابی این اعتراض‌ها، رسانه‌ها و وسایل ارتباط جمعی و تکنولوژی امروزین بوده است.

رسانه‌هاى ارتباط جمعى، وجه مشخصه‌ی دوران جدید و مدرن کنونی هستند. در دموکراسی‌ غربی، روزنامه و رادیو و تلویزیون، ماهیتى مردم‌سالار دارند و براى بقاى خود مجبورند که چنین باشند.

برخلاف کشورهاى خاورمیانه که رسانه‌هاى مهم عموماً دولتى هستند، رسانه در کشورهای دموکراتیک، محصول بازار رقابت است و براى بقاى خود، ناگزیر به جلب مخاطب است.

اصل مردم‌سالارى که در قلب رسانه‌ها جاى گرفته است آنها را به ابزاری برای انعکاس مشکلات مردم منطقه از لحاظ (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) تبدیل کرده است. رسانه‌ها در این جوامع، در برابر مقام و قدرت حاکمیت- که در فرهنگ کشورهاى اسلامى، قداستى الهى یافته‌اند- زانو نمی‌زنند. توسعه و رواج رسانه‌هاى برون مرزی در کشورهاى خاورمیانه موجب شده است، سنت‌های ایستا بیش از قبل بحران‌زده شوند و به قداست و اقتدار سیاسى دیکتاتورها ضربه بخورد.

در کشورهاى خاورمیانه همزمان با گسترش تکنولوژی وسایل ارتباط جمعى، اقبال و اعتماد به رسانه‌هاى داخلى کاهش یافته و این رسانه‌هاى برون‌مرزی هستند که واسطه‌ی دولت و مردم شده‌اند. این وضعیت، با توجه به زمینه‌ی فرهنگى متفاوت رسانه‌هاى خارجى، مسئله‌ی مهمى براى خاورمیانه ایجاد کرده است. به عنوان مثال، رادیو بى‌بى‌سى و تلویزیونCNN ، دو رسانه‌ی قوى و پرنفوذى بودند که در جریان انقلاب سال ۱۳۵۷ایران و نیز جنگ و بحران خلیج فارس، نقشی بزرگ ایفا کردند.


شبکه‌های اجتماعی مجازی و سایت‌های اینترنتی

سلیم عَمامو، وبلاگ‌نویس، فعال سیاسی و استفاده‌کننده‌ی فید توییتری @slim40 که به مقام وزارت در دولت جدید تونس نیز دست یافته، در جریان اعتراض‌های تونس‌ در پیام توییتری خود به دوستانش خبر داد که پلیس به خانه‌اش ریخته است. چند ساعت بعد از دستگیری‌اش، این برنامه‌نویس کامپیوتر، موفق شد از طریق برنامه‌ی «گوگل لتیتیود» تلفن همراه خود، محل بازداشتگاه خودش را برای دوستانش مشخص کند. محلی که از طریق «گوگل لتیتیود» دیده می‌شد داخل ساختمان ترسناک وزارت کشور تونس بود. پیام توییتری سلیم به دوستانش این بود: «در جلسه‌ی وزارتخانه هستم.» این استفاده‌ی بهینه از شبکه‌های اجتماعی بود که رویدادهای این کشور را در صدر اخبار جهان قرار داد.

در ایران و تونس، با توجه به شمار جمعیت جوان و تحصیلکرده‌ی دو کشور، رسانه‌ها از اقبال و توجه بخصوصی از سوی این طیف برخوردارند. بر اساس آمار از هر پنج نفر تونسی یک نفر به شبکه‌ی اجتماعی فیس‌بوک دسترسی دارد.

سایت‌های برتری که در جریان دوهفته تظاهرات در تونس، در میان توییت‌بازان تونسی رتبه‌های اول را داشتند به ترتیب عبارتند از: فیس‌بوک، بی‌بی‌سی انگلیسی، یوتیوب، کانال الجزیره‌ی انگلیسی، لایوورد، نی‌تایمز، سی‌ان‌ان، توئیت‌پیک و یاهونیوز.

در ایران، تعداد بسیاری از شهروندان هنوز به اینترنت پرسرعت مناسب دسترسی ندارند و با شبکه‌های اجتماعی همانند فیس‌بوک، توییتر، یوتیوب و وبلاگ‌ها، غریبه هستند. با این حال، سال گذشته جوانان در جنبش سبز به‌خوبی برای سازماندهی تظاهرات اعتراضی از رسانه‌ای مدرن استفاده‌ی بهینه بردند و به الگوی مبارزاتی برای دیگر کشورهای منطقه تبدیل شدند.

از میان سایت‌هایی که در جریان تظاهرات سال گذشته در ایران نقش مهمی ایفا کردند، می‌توان از: سایت بالاترین، فیس‌بوک (به‌ویژه صفحه‌ی انقلاب سبز و میرحسین موسوی)، توییتر، لینک سبز، کلمه، جرس، ندای سبز آزادی، موج کمپ (که در جریان اعتراض‌ها توسط ارتش سایبری سپاه هک شد)، وب‌سایت محسن سازگارا، سایت رادیو زمانه، گویا نیوز، بی‌بی‌سی فارسی و روزآنلاین نام برد.

این فرض در روزهای اخیر در گزارش‌های متعدد طرح شده که مردم تونس با تأسی و الگوبرداری از استفاده‌ی جنبش سبز ایران از شبکه‌های اجتماعی مجازی به سازماندهی تظاهرات اعتراضی خود مبادرت کرده‌اند. در صورتی که دنیای رسانه‌ها دستخوش تحول شده و مردم جذب تجربیات تازه‌ می‌شوند. این رسانه‌های جدید امکانات فراوانی برای مردم ایجاد کرده و این امکانات منجر به ایجاد الگوهای جدید مبارزاتی شده است.

رسانه‌های ماهواره‌ای

رسانه‌های برون‌مرزی، بخصوص تلویزیون‌ها از انسجام کافی در پوشش رویدادهای ایران برخوردار نبودند؛ چراکه حکومت ایران، نسبت به حکومت تونس با آگاهی از نقش موثر رسانه‌های ماهواره‌ای از هیچ فشار و سانسوری خودداری نکرد.

در اعتراض‌های سال گذشته‌ی ایران، رسانه‌های برون‌مرزی به دلیل نداشتن خبرنگار و گزارشگر در ایران، پوشش خبری خود را بر پایه‌ی گزارش‌های تایید نشده، تنها از سوی منابعی نامشخص و تنها بر اساس تصاویر ارسالی از سوی شهروندان (شهروند- خبرنگاران) بنا نهادند. در طی این اعتراض‌ها شاهد بودیم که شبکه‌های تلویزیونی معروف و پرمخاطبی همانند CNN و BBC World و بی‌بی‌سی فارسی تمامی گزارش‌های خود را بدین‌وسیله تنظیم و ارائه می‌کردند. این باعث شد که انعکاس اخبار داخلی به خوبی انجام نشود. شبکه‌ی تلویزیونی صدای آمریکا، با تغییر مدیریت خود در آن هنگام، توجه خود را روی مسائل حاشیه‌ای این رویداد‌ها متمرکز کرد و مدت برنامه‌های خبری خود را دستخوش تغییرات (بی‌جهت) بسیار کرد. تنها شاید شبکه‌ی بی‌بی‌سی فارسی بود که در امر خبررسانی حرفه‌ای‌تر و موثرتر عمل کرد.

در تونس اما، این پوشش خبری به صورت گسترده‌ای با توجه به رسانه‌های دیداری و شنیداری حرفه‌ای مانند العربیه، الجزیره (عربی و انگلیسی)، France24، CNN، بی‌بی‌سی عربی و روزنامه‌های بین‌المللی به خوبی انجام شده است. شهروندان تونسی و دیگر کشورهای عربی در جریان لحظه به لحظه‌ی اخبار و اتفاق‌های روز کشور قرار می‌گرفتند. از دیگر موارد می توان به تسلط بیشتر مردم تونس به یک یا دو زبان غیر عربی اشاره کرد که باعث شد مردم تونس از رسانه‌های بین‌المللی استفاده‌ی بهینه‌ای در مسیر اطلاع‌رسانی کنند.

موانع رسانه‌های برون مرزی

جمهوری اسلامی با اعمال شیوه‌های مرسوم که به دفعات قبل نیز آنها را به اجرا گذاشته بود، از جمله پخش پارازیت، اعمال فیلترینگ روی سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی مجازی، قطع و پایین آوردن سرعت اینترنت و از خارج کردن تلفن‌های همراه و پیام کوتاه از شبکه‌ی سرویس‌دهی، به نحو بازدارنده‌ای رسانه‌ها را کنترل کرد. در مصر نیز حکومت حسنی مبارک از این شیوه‌ها برای قطع صدای مردم معترض استفاده کرد.

شاهد بودیم که حاکمیت، با پخش مداوم پارازیت روی رسانه‌های فارسی زبان معتبر (صدای آمریکا، بی‌بی‌سی فارسی، رادیو فردا، رادیو زمانه و …) این شبکه‌ها را در امر اطلاع‌رسانی دچار مشکل کردند. از طرفی دیگر رژیم با بازداشت، ارعاب و اخراج گزارشگران و روزنامه‌نگاران رسانه‌های خارجی، پوشش خبری را از رویدادهای داخلی برداشت و به‌طور نسبی موفق شد مردم ایران و جامعه جهانی را نسبت به رویدادهای ایران و نقض فاحش حقوق بشر در بی‌خبری قرار دهد.

در ایران مشکلات زیرساختی بسیار برای بهره‌برداری مناسب از شبکه‌ی جهانی اینترنت وجود دارد. حکومت یا به عمد یا از سر اجبار بنا به دلایل سیاسی این امکانات مناسب را برای شهروندان فراهم نکرده است.

حکومت ایران با آگاهی کامل از نقش رسانه‌های برون مرزی، تدارک وسیعی برای خنثی کردن این تهدید بالقوه از قبل در نظر گرفته بود؛ با خرید انواع وسایل پیشرفته ازجمله دستگاه‌های پخش پارازیت (از شرکت‌هایی چون اریکسون سوئد) و نرم‌افزار‌های قدرتمند فیلترینگ سایت‌های اینترنتی (از کشور چین) در تجهیز هرچه بهتر خود برای شرایط حساس اقدام کرده است. حکومت این تدارکات وسیع را از 18 تیرماه سال 1378 و در پی اعتراض‌های دانشجویی برای خود فراهم کرده است.

در صورتی که در تونس، رسانه‌ها در پوشش خبری تظاهرات صورت‌گرفته در آن کشور بدون مانع خاصی عمل کردند. مردم این کشور به خوبی از وسایل ارتباط جمعی و رسانه‌های جدید، بهره بردند. جوانان تونسی به مدد فیس‌بوک، توییتر و وبلاگ‌ها به سازمان‌دهی تظاهرات غیر دولتی پرداختند و در این بین نقش تلویزیون‌های عربی بخصوص الجزیره در پوشش خبری بسیار پراهمیت بود و نوعی انگیزه و امید را در جوانان تونسی زنده نگاه داشت.

عملکرد کانال تلویزیونی الجزیره به حرکت‌های شبکه‌ی خبری بی‌بی‌سی در اوایل انقلاب ایران شبیه است. در آن دوران، رادیو بی‌بی‌سی در انتشار اخبار نقش به‌سزایی ایفا کرد. در کشورهاى خاورمیانه، به دلایلى توجه و اعتماد به اخبار خارجى در سطح وسیعى شایع است. پدیده‌ی توجه به رسانه‌های خارجی را مى‌توان در همه‌ی کشورهاى منطقه، مشاهده کرد.

دستگاه سانسور هیچ حکومت سرکوبگری پای مقاومت در برابر این جهش سریع تکنولوژی امروزی را نخواهد داشت و با استفاده از انواع ابزار سانسور نمی‌توان مانع گردش آزاد اطلاعات شد و خبررسانی را دچار خفقان مطلق کرد.

در جهان امروز که اخبار و اطلاعات با سرعت شگرفی مرزهای جغرافیایی کشورها را در می‌نوردند، وجود رسانه‌های پرمخاطب و حرفه‌ای از نیازهای اساسی هر جنبش کثرت‌گرایی برای موفقیت است و جنبش سبز نیز از این قاعده مستثنی نیست. رهبران و کنشگران جنبش باید به بسط وگسترش هرچه بیشتر کیفی و کمی رسانه‌ها توجه مضاعفی داشته باشند.

با توجه به مشکلات اقتصادی و سیاسی در ایران، این احتمال وجود دارد که موجی از نارضایتی‌ها در قالب حرکت‌های اعتراضی در ایران از سر گرفته شود. در این شرایط رهبران جنبش باید برای راه‌های جایگزین دیگر در صورت قطع یا پایین آوردن سرعت اینترنت وپخش پارازیت روی ماهواره‌ها به تمهیداتی بیاندیشند تا اطلاع‌رسانی با خلل روبه‌رو نشود.

البته راه حل‌هایی در چنین شرایطی وجود دارد که می‌توان به چند نمونه اشاره کرد: راه‌اندازی رادیوی موج کوتاه، استفاده از تلفن‌های ثابت برای اطلاع‌رسانی، پخش گسترده‌ی اعلامیه‌ها، فراخوان‌ها و اخبار جنبش در شکل سی‌دی‌های صوتی و تصویری و پخش خبرنامه در ایستگاه‌های مترو، فروشگاه‌ها و اماکن عمومی توسط فعالان جنبش (شیوه‌ای که توسط جنبش آدپور درصربستان، و در جریان انقلاب ۵۷ایران از آن استفاده شد)، ساخت و معرفی فیلترشکن‌هایی که در سرعت پایین اینترنت نیز بتوان از آن استفاده کرد و ترغیب مردم به استفاده از دستگاه‌های جدید پارازیت‌گیر برای خنثی کردن این حربه‌ی رژیم.

اخیراً جنبش سبز اقدام به راه‌اندازی رادیوی اینترنتی و ماهواره‌ای «رسا» (رسانه‌ی سبز ایران) کرده است.این رادیو در روز دو ساعت اخبار جنبش را پخش می‌کند. چیزی که در این میان حس می‌شود، کمبود یک رسانه‌ی دیداری حرفه‌ای است. البته یکی از موانع مهم در سر راه پاگیری این رسانه را می‌توان نداشتن بودجه‌ی مالی کافی دانست. شاید به دلیل کمبود کمی و کیفی رسانه‌های مستقل در ارتباط با جنبش باشد که جنبش سبز، تاکتیک کنونی خود را بر اطلاع‌رسانی و انسجام رسانه‌های دیداری و شنیداری بیش از هر اقدام دیگری متمرکز کرده است.