خانم روت کروننبرگ که حدود یکسالونیم مدیریت رادیو زمانه را بهعهده داشت، اکنون جای خود را به آرین دِوولف، داده است. به این مناسبت تحریریه رادیو زمانه با مدیر جدیدش گفتوگویی انجام داده است. در این گفتوگو مدیر رادیو زمانه پس از قدردانی از زحمات همهی روزنامهنگارانی که در این مجموعه تاکنون فعالیت کردهاند به ما گفت مهمترین چالش فراروی زمانه در ماههای آینده این است که از نظر اقتصادی به خودکفایی برسد و علاوه بر این با استفاده از امکانات شهروندی و جلب مشارکت شهروندان خبرنگار در تولید رسانهای خود را گسترش دهد. گفتوگو با آرین دِوولف، مدیر تازهی رادیو زمانه را میخوانیم:
آقای دِوولف، شما بهعنوان یک روزنامهنگار هلندی با چه انگیزهای مدیریت یک رسانهی فارسیزبان را به عهده گرفتهاید؟
من در سالهای گذشته در قفقاز و خاورمیانه زندگی میکردم و پیرامون موضوعاتی مانند دموکراسی، حقوق بشر و آزادی مطبوعات کار میکردم. همکاری با رادیو زمانه برای من به این معناست که میتوانم تجربیاتی را که دربارهی این موضوعات بهدست آوردهام، با علاقهام برای ایران و کشورهای همسایهاش، و نیز با لذت بازگشت به زادگاهم، آمستردام بیامیزم.
تا چه حد با فرهنگ ایرانی آشنایی دارید؟
ایران دارای یک میراث تاریخی و فرهنگی باور نکردنیست. کشوری سربلند است که همیشه نقشی مهم در جهان ایفا کرده و اندیشمندان، هنرمندان، نویسندگان، دانشمندان، و شاعران برجستهای به جهان ارائه داده است. افتخار میکنم که بتوانم از طریق کارم در رادیو زمانه با گذشتهی پرشکوه ایران و توانائیهای چشمگیری که برای رسیدن به آیندهای بهتر دارد، همسو باشم.
رادیو زمانه از حمایتهای مالی دولت هلند برخوردار است. آیا برخورداری از چنین حمایتهایی به این معناست که رادیو زمانه باید از سیاستهای خارجی دولت هلند پیروی کند؟ بهنظر شما تا چه حد رادیو زمانه رسانهای است مستقل؟
خوشبختانه رادیو زمانه نیازهای مالی خود را از منابع مختلف تأمین میکند، نه فقط از یک منبع. علاوه بر این فراموش نکنیم که بین یک رسانهی دولتی و یک رسانهی همگانی تفاوت مهمی وجود دارد: رسانهی دولتی بودجهی مورد نیازش را از یک دولت مشخص دریافت میکند و محتوا و مدیریت آن زیر نظر مستقیم دولت و تابع سیاستهای آن است. یک رسانه همگانی که طبعاً خواست و پسند مخاطبانش را میبایست برآورده کند، ممکن است از دولت کمک مالی بگیرد، اما تابع سیاستهای آن دولت نیست. ساختارها، توافقنامهها و نهادهایی وجود دارند که از طریق آنها همه میتوانند آگاه شوند که دولت به هیچوجه نمیتواند مدیریت، چگونگی خبررسانی و محتوای یک رسانهی عمومی را تحت تأثیر سیاستها و خواستههایش قرار دهد. در نظامهای دموکراتیک، چنین ساختارها و نظامهای بازدارندهای باعث میشوند که رسانههای عمومی همواره به خواست مردم توجه داشته باشند، نه به سیاست دولتها و خواست سیاستمداران. رادیو زمانه یک رسانهی همگانی است و نه یک رسانه دولتی، لذا همهی تصمیمات اعم از چگونگی انتخاب سردبیر و تولید محتوا و چگونگی خبررسانی، همه در کمال آزادی و بدون هیچ دخالت سیاسی یا دولتی اخذ میشود. اغراق نکردهایم اگر بگوییم دقیقاً به همین دلیل رادیو زمانه از اندک رسانههای ایرانی است که حقیقتاً از هر نظر مستقل است.
به چه دلیل مدیر رادیو زمانه تغییر کرد؟
رادیو زمانه در حال گذار از مرحلهی نخست شکلگیری است که مدیران پیش از من آن را به نحو شایستهای انجام دادند؛ در وهلهی نخست این رادیو را بنیاد نهادند و سپس آن را به اینجا رساندند. اکنون در کار ما و در تاریخ رادیو زمانه مرحلهی نوینی آغاز شده است. در این مرحله میبایست به خودکفایی برسیم و رسانه را گسترش دهیم.
آیا تغییر مدیریت رادیو زمانه به معنای تغییر جهت آن است؟
ابداً چنین نیست. بهدلیل زحمات تمامی کسانی که در رادیو زمانه کار کردهاند و آنهایی که هنوز در آن کار میکنند این رادیو بهخاطر کیفیت، برخورد عمیق و مستقل بودنش یک رسانهی شناخته شده است. ما باید از نام رادیو زمانه در زنده نگاه داشتن صداهای شنیده نشده، و صدای ایرانیانی که به آنها ظلم شده است، استفاده کنیم همچنین صدای فرهنگ، اندیشه و هنر ایرانیان آزاداندیش را بازتاب دهیم. البته ما میبایست همواره نسبت به کار خودمان داوری روشنی داشته باشیم، به نظرات مخاطبان رادیو زمانه گوش بدهیم و پیوسته خودمان را بازسازی کنیم و همواره کار اطلاعرسانی را بهتر از پیش به انجام برسانیم.
آیا پیامی برای مخاطبان رادیو زمانه دارید؟
موفقیت هر رسانهای امروزه به همکاری مخاطبانش در کار اطلاع رسانی و میزان مشارکت شهروندان خبرنگار بستگی دارد. هدف ما گسترش رادیو زمانه بهعنوان یک بستر چند رسانهای حقیقتاً آزاد و دربرگیرندهی عموم مردم است. خواهش میکنم به کارتان ادامه دهید، و همچنین تا آنجا که میتوانید با ما رابطهی فعال ایجاد کنید.
بدوا ، به اقای وولف خوش امد گفته و ارزوی توفیق در اداره و هدایت رادیو زمانه رادارم . برای ایران و ایرانیان هرچه امکانات ارتباطی و دسترسی به منابع ازاد اطلاعات ، میسر شود کمک به بر چیده شدن سیستم قرون وسطائی ، است . سرچشمه قدرت این گروه ، عدم اگاهی ، عامه مردم از حقایق است ، شفاف سازی ذهن مردم توسط هر گروه و هر وسیله که انجام شود ، خواسته یا ناخواسته ، اعتلای رشد فکری و احیاء ازادی حقیقی از ، بند نا اگاهی است . لذا قدردانی و کمک به رادیو زمانه ، کمک به ایران است . حتی اگر بودجه ان را دولتی بر عهده داشته باشد . زیرا هر انسان نا اگاه میتواند مانند یک بمب ، ناهنجار رفتار کند و پیشگیری از رشد ناهنجارها ، هزینه کمتری خواهد داشت و اگر دولتی با روش مسالمت امیز ( نشر اگاهی ) برای مقابله با خشونت برود ، عملش ، قابل تحسین است و نه انتقاد .
Anonymous / 20 February 2011
اقای وولف اگر شما میل دارید با اینده بهتر ایران همراه شوید(طبق گفته خودتان در مصاحبه)ضرورت دارد ،ابتدا مرزهای ایران را شناخته و به رسمیت بشناسید و سپس برای اثبات صداقت و ایراندوستیتان،مدام نظرات تجزیه طلبان در خدمت استعمار را به خاطر تفرقه افکی به خورد ایرانیان ندهید.دوم اینکه ایران هرازسی را کنار بگذارید و اعتراف کنید که مشکل اصلی در خاور میانه سیاستهای استعماری غرب و جنایتکاران صهیونیست است و نه دولت اسلامی ایران و سپس به بدیها و کج اندیشیهای اخوندها بپرداذید و انان را زیر زره بین ببرید.
یک رسانه مستقل مطمعنا تلاش در بیان واقعیات دارد و واقعیات سیاسی در مرزهای ایران توقف نمی کند.سیاستهای استعماری و تحریمهای مربوط به ان که توسط غرب اعمال میشوند هم جزئی از سیاستی است که در ارتباط با ان دیار و سرنوشت ایرانیان است.اگر باید یک دولت دیکتاتور تحریم شود،اشکالی ندارد.اما اینجا دیگر نمی توان با رفتار دوگانه، بین دیکتاتوران دوست و دشمن فرق قائل شد.اگر قرار است برخی سلاح کشتار جمعی داشته باشند و دیگران حتی از تحقیقات علمی در رابطه با همان سلاح محروم گردند نیز بی طرفی و استقلال نیست.
مشکل دیگر استقلال مطبوعاتی شماست.اینکه شما به صراحت نمی گوئید منابع مالی شما چیست،خود نشان از وامداری شما به صهیونیزم است.چرا که به خوبی میدانید که اگر واقعیت را بگوئید اقای حسین شریعتمداری دایره و تنبک به دست میگرد و دور جهنم می چرخد.اگر چنین نیست و من اشتباه میکنم،میزان کمک و اهدا کنندگان کمک مالی به این رسانه را بیان کنید.با تقدیم احترام منصور پیرخانقاه المان مورخه ١٨ /٠٢/ ٢٠١١
Anonymous / 18 February 2011
متاسفانه در ۲-۳ ماهه اخیر، روند کاری رادیو “زمانه” به شکلی بوده که گویا بلندگو جنبش سبز است، جنبشی که از درون استبداد دینی، جوانه زده و مجهولات آن بیشتر از معلومات آن است. بدلیل ضعف زبان فارسی نسل دوّم ایرانیان خارج از کشور، تلاش برای جذب همکاران ایرانی تحصیلکرده از داخل ایران صورت گرفته بعبارتی مهاجرین نسل اول بعد از سرکوب قیام بعد از انتخابات. کمبود تجربه، ضعف زبان خارجی و ترجمههای شتاب زده، ایجاد فضای فکری بظاهر دمکراتیک ولی تقلیدی و بی ریشه در مطالب که ناشی از زندگی و آموزش در جوامع استبداد زده است،طرفداری مستقیم و غیر مستقیم از جنبش سبز و…حاصل این اجبار بوده و نشانههایی از کجرویهای “زمانه” در زمانه اکنون ما است ! در ضمن آقای وولف در مورد آن منابع مختلف دیگری که نیازهای مالی رادیو را تامین میکند چیزی نگفتند ؟! موفق باشید. ایراندوست
Anonymous / 19 February 2011
رادیو زمانه دیدگاه مستقلی دارد که بی طرف نیست. از نظر رادیو زمانه و البته دولت هلند، مردم ایران انسانهای نادان و جاهلی هستند که باید توسط مرد سفید پوست اروپایی تربیت شوند تا به مرحله انسانیت نزدیک شوند.
وابستگی مالی و ارگانیک این رادیو به دولت سلطنتی هلند با سابقه قدیمی و البته شکست خورده استعماری اش چیزی نیست که از چشم ما ایرانی ها پوشیده مانده باشد.
Anonymous / 24 February 2011
آقای پير خانقاه،
منظور اصلی شما اينست که راديو زمانه تنها درصورت مشروعيت دارد که بنا بذوق شما باش و تنها “حقيقت” شما را بيان کند، شما “حقيقت”ی جز مال خودتان را در اينجا بطور خودکار به استعمار مربوط کرديد.
يعنی هر کس باشما موافق نباشد، حق داشتن تريبونی برای بيان عقيده اش ندارد، مرز های ايران را هم مثل مرز های تمام کشور های خاور ميآنه بايد انتقادی ديد، چرا که فراورده ء همان استعمارند که شما گويا از آن بيزاريد.
با آرزوی موفقيت بيشتر برای راديو زمانه، شخصن از وجود چنين امکانی دموکراتيک برای عنوان هر گونه عقيده ء آزادی بسيار خوشحال و خوشنودم.
موفق باشيد.
زاگروس، آلمان
Anonymous / 25 February 2011
هموطن کرد عزیزم زاگرس
چون شما هم در المان بسر می برید ،طبعا باید از شما توقع بیشتری در درک مسائل سیاسی داشت.
دوست گرامی حزب کمونیست المان و سبزهای المان اینقدر بوجه ندارند که برای خود به این وسعت تبلیغات نمایند که رادیوهای بیگانه برای ما ایرانیان تبلیغ سیاسی میکنند.دوم اینکه چرا اقای دوولف نمی تواند به صراحت بگوید که منابع مالی این رادیو از کجا و به چه میزان تهیه می گردد.اقای دوولف هم تیپ چپی های اروپا و هلند است.لذا لزومی ندارد که ایشان پنهان کاری کنند و یا ترسی داشته باشند.
ضمنا اکثر مقالات،تفسیرها،مصاحبه ها و خبرها هم ماهیت چپی دارند و مرا به یاد رادیو ریاض در برلین(برلن المان)قبل از فروپاشی جمهوری دمکراتیک المان(المان شرقی)می اندازد که توسط سازمان سیا و موساد و سازمان امنیت المان غربی اداره و تامین مالی می شد ولی اکثر خبرنگاران ان،فعالان ان چپی و دمکرات و مدافعیین حقوق بشر بودند.اگر توجه بفرمائید تمام رادیو های بیگانه کم و بیش از تز ایران هراسی،اسلام هراسی و هراس از بی امنیت شدن منطقه خاور میانه سخن به میان می اورند و این سه تز، ستون اصلی مخالفت امریکا،اروپا و انگل چسبده به انان صهیونیزم، در محکوم کردن حرکت های ضد امپریالیسی و ضد استعماری مسلمانان است.اگر اقای دوولف فردی یهودی با تفکر چپی می باشند،دنباله روی ایشان از ای تز قابل فهم است و اگر به خاطر جنایاتی که نست به یهودیان در اروپا شده است،به عنوان یک مدافع حقوق بشر،احساس همدردی با یهودیان دارند،باید توجه کنند که یهودیت با صهیونیزم فرق می کند.هر چند که بسیاری از یهودیان هم پیرو مسلک صهیونیزم هستند.ضمنا نمی توان حقوق مسلمانان در خاور میانه را به خاطر جنایات اروپائیان زیر پا گذاشت و با خطائی بدتر جنایات پیشینان را بدین طریق جبران کرد.در پایان توجه شما را هم به این نکته جلب میکنم که اقای دوولف خود بهتر از شما قادر به پاسخ هستند و شما باید بیاموزید که وکیل دیگران نیستید.موفق باشید
Anonymous / 26 February 2011
حضور محترم گردانندگان رادیو زمانه
خاصه جناب سردبیر!
سلام! میخواستم خدمتتان ضمن عرض سلام و خسته نباشید، بگویم که رسماً … زده اید!
زمانه برای من و بسیاری از مخاطبان رسانه ای بود که برای ارضای نیازهای طیف فرهیخته و گرایندگان جریانات مختلف روشنفکری، فضایی ایده ال داشت. خاصه حضور افرادی که با داشتن درک و دریافت درست از جامعه ایران در ارتقاع سطح درک مخاطب بسیار تاثیر داشتند!
اما….
من نمیدانم اخیرا سردبیرتان عوض شده یا سیاستتان تغییر کرده! چند وقتی ست که دیگر زمانه آن زمانه ی همیشگی نیست!
اولاً طراحی جدید سایت کاملاً مزخرف بوده و آدم را یاد سایت های درجه چندم و زرد! می اندازد که گویا همینطوری و از سر تفنن و با ناشی گری طراحی شده! گاهی طراحی سایت واقعاً چشم آزار است و برخلاف طراحی قالب و ظاهر قبلی که بسیار مناست و چشم نواز و شایسته رسانه های فاخر بود!
حواستان باشد که این یک امر سلیقه ای نیست من هم از مخاطب عام پرسیده ام و هم از مخاطب خاص و فرهیخته و هم از کسانی که کار طراحی وب کرده و یا در رسانه های الکترونیکی کار میکنند! اکثریت غریب به اتفاق آنها همین نظر را دارند!
گذشته از آن به روز نبودن و عدم ارائه به موقع اخبار است! من نمی دانم دبیر سرویس خبری زمانه کیست اما همیشه اخباری را روی خروجی میگذارد که (کپی پیست شده) و دیرهنگام و به اصطلاح رسانه ای ها سوخته است و کمتر پیش میآید در این زمینه به روز باشد!
در ثانی در سایر سرویس برخی که کلا انگار کار رسانه ای نکرده اند و برخی دیگر هم کیفیت محتوایشان را به شده پائین آمد! عده ای هم اینجا را با وبلاگ شخصی خودشان اشتباه گرفتند!
بحث راجع به نحوی بیرون آمدن خامنه ای ای از توی کس ننه اش برای رسانه ای چون شما مناسب نیست!
دیگر من خبری از نویسندگان و خبرنگاران حرفه ای نمی بینم!
در کل ببخشید که اینقدر صریح حرف میزنم! و ممکن است ادبیاتم (شلخته برخورنده (مثل ناقدان آمریکایی) باشد! چرا که من احساس میکنم که ریدید! و رسانه ای فاخر را در حد یک وبلاگ گروهی تنزل داده اید!
چرا که احساس میکننم رسانه تان ( یا بهتر است بگویم وبلاگ گروهی تان) دیگر جایی نیست که درآن بخاطر وجود امثال آزاده اسدی و اردوان روزبه و عباس معروفی و… مطالب باب طبعم را ببینم و به آن احترام بگذارم! که من حتی نمیدانم این عزیزان هستند هنوز یا رفتند!؟
گذشته از آن ارشیو مطالب با ارزش قبلی تان هم نیست! و سوژه ها دیگر جذابیت ندارد! چون خیلی مزخرف پرداخت شده!
در آخر بگویم زمانه که زمانی اولین سایت محبوبم به محض آنلاین شدن باز میشد! امروز فقط به خاطر سرویس ادبی و هفت کوچه و قلم ونداد زمانی و برخی مطالب (بی ربط) ِ سرویس اندیشه ارزش خواندن دارد! که آنهم هر چند وقت یکبار می بینم و به سایتتان سر میزنم!
نمی دانم چقدر این نظر من و امثال من برایتان مهم باشد! و اصلا مخاطب برایتان مهم هست یا نه و یا سردبیر اصلا وجودش را دارد که مطالب منعکس کند یا نه! ولی من احساس میکنم، یک تیم حرفه ای از زمانه رخت بربسته و یک تیم مبتدی با یک سردبیر ناشی و کارنابلد جای آن را گرفته!
Anonymous / 20 April 2011
با احترام و مهر خدمت سردبیران و دبیران رادیو زمانه
من به عنوان یک خواننده ی حرفه ای و نویسنده تغییرات زمانه را مثبت ارزیابی می کنم. رادیو زمانه همانطور که آقای دِوولف به درستی اشاره می کند به رسانه ی همگانی نزدیک تر شده است. زمانه ی قدیم بیشتر یک رسانه ی ادبی بود که تنها صدای عده ی محدودی ادیب و متفکر را باز می تاباند. مسلم است که بعضی افراد مانند کامنت گذار اول که دنبال مطالب ادبی و به قول ایشان صدای فرهیختگان هستند زمانه ی اول را ترجیح می دادند. اما من به شخصه زمانه ی حالا را ترجیج می دهم. سایت های ادبی مانند جن و پری و دوات و … بسیار است. همچنین همه ی کسانی که کامنت گذار اول نام برد شامل آقای معروفی سایت خود را دارند. خواننده ی علاقه مند می تواند به این سایت ها مراجعه کند.
نه زمانه نه هیچ رسانه ی دیگری در دنیا در همه ی تاریخ بی طرف نیست ولی بی طرف نبودن درجه دارد. درجه ی زمانه قابل قبول است. زمانه صداهای گوناگونی را انعکاس می دهد. من به عنوان نویسنده با زمانه همکاری داشته ام و از همکاری و معیارهای حرفه ای این رسانه بسیار خشنودم. یکی از زیبایی های زمانه این است که برای هر بخش دبیر متفاوت دارد. دبیران زمانه در زمان معقول به نویسندگان پاسخ می دهند و مطالب آنها را منعکس می کنند. دبیران تا آنجا که تجربه ی من است سلیقه ی شخصی خود را برای انتخاب مطالب به کار نمی برند.
زمانه ی حالا شامل بخش ها و مطالب متنوع از فناوری و دانش تا سیاست تا ادب و هنر است و بسیار جالب است
طراحی زمانه خوب و تمیز و حرفه ای است. کاربر را گیج نمی کند
زمانه رسانه ای اینتر اکتیو است و نظرات خوانندگان را بر می تاباند. درست است که بسیاری از رسانه ها اینگونه اند اما خوانندگان آنها کامنت نمی گذارند. کامنت های زمانه نشانه ی آن است که خوانندگانش فرهنگ اینتر اکتیوی دارند
زمانه بخش دگر باش دارد که مورد تحسین است
زمانه روایت های شخصی آدمها را انعکاس می دهد نه تنها روایت های بزرگ یا روایت های بزرگان را
به نظر من اینکه زمانه از هلند بودچه دریافت می کند هیچ اشکالی ندارد و دلیل مستقل نبودن آن نیست. هر رسانه ای به حمایت مالی نیاز دارد
اما اشکالات زمانه اینها هستند:
1) گاهی کامنت ها را دیر انعکاس می دهد
2) به خانم پارسی پور فرصت زیاد می دهد تا درد دل ها و نظرات شخصی و غیر حرفه ای خود را در مورد موضوعات مختلف بنویسد. انگار زمانه وبلاگ شخصی خانم خانم پارسی پور است. منظور من جذف خانم پارسی پور نیست ولی معتقدم زمانه باید یک برخورد حرفه ای کند و تنها خاطرات شهرنوش و مطالب ایشان در مورد داستان و رمان را انعکاس دهد.
سه پیشنهاد:
1) خوب است زمانه از نویسندگانش بخواهد بیشتر در کارهایشان رفرانس بدهند
2) خوب است زمانه مطالبی را به بحث عمومی بگذارد ، به این تربیب که سوالاتی را مطرح کند و از خوانندگان بخواهد نظر بدهد. اینکار را زمانه در مورد کیس آمنه انجام داده است. خسته نباشید. عالی است
3) خوب است زمانه روایت های خوانندگان را در بخشی به نام روایت ما انعکاس دهد و فقط روایت پارسی پور نباشد
با آرزوهای خوب برای زمانه و "زمانه"
نیلوفر شیدمهر
Anonymous / 20 May 2011