آن‌چه می‌خوانید ترجمه‌ای از گفت‌وگوی شبکه‌ی تلویزیونی الجزیره با طارق رمضان، اسلام‌شناس دانشگاه آکسفورد و نوه‌ی بنیانگذار اخوان‌المسلمین مصر است.او متولد سوییس و دانش‌آموخته‌ی دانشگاه‌های ژنو سوییس و الازهر مصر در رشته‌های ادبیات فرانسه، عربی و علوم اسلامی است.

از جنجالی‌ترین موارد زندگی این پژوهشگر که در دانشگاه‌های مختلف جهان غرب به تدریس پرداخته است، مسئله‌ی عدم صدور ویزای آمریکا برای او بود که با وساطت وزیر امور خارجه‌ی آمریکا پایان یافت.آقای رمضان یکی از مهم‌ترین تئوریسین‌ها در بین روشنفکران عرب است. او با دفاعی جانانه از فرهنگ غرب در برابر مسلمانان از یک‌سو و نقد هراس رادیکال از اسلام در برابر غربیان از سویی دیگر امروزه جایگاهی ویژه یافته است.

در این گفت‌وگو او بر جایگزینی دموکراسی به جای دیکتاتوری مبارک تاکید می‌کند و ترس غرب از اسلام‌گرایی را بیشتر مبتنی بر ایدئولوژی می‌بیند تا واقعیت جاری در مصر. این استاد دانشگاه از تغییرات اخوان‌المسلمین در 80 سال گذشته می‌گوید و شباهت میان حزب و اسلام‌گرایی‌ای که بعد از انقلاب اسلامی در ایران دیده شد را رد می‌کند.به عقیده‌ی او، نگاه اخوان‌المسلمین بیشتر به ترکیه است تا به ایران.در سوی دیگر این گفت‌وگو، اسلاوی ژیژک، منتقد اجتماعی و فیلسوف جنجالی و رادیکال از اسلوونی نشسته است.

این فلیسوف حتی لیبرال دموکراسی غربی را راه خروج از بحران نمی‌داند و به دنبال راه جدیدی است.
او در دانشگاه‌هایی چون پرینستون، نیویورک، میشیگان، کلمبیا، شیکاگو و کالیفرنیا درس داده، اما در عین حال لحظه‌ای در انتقاد از آمریکا و سیاست‌های آن تردید نکرده است. آقای ژیژک خود را یک کمونیست می‌داند، اما با تعریفی که خود از کمونیسم دارد.

او در بخش پایانی صحبت‌هایش به ناآرامی‌های بعد از انتخابات ایران و جنبش سبز اشاره می‌کند، از موسوی نام می‌برد و مقایسه‌ی انقلاب اسلامی و انقلاب مردم مصر را از پایه بی‌اساس می‌داند.
این گفت‌وگو چندروز پیش از کناره‌گیری مبارک انجام شده، اما امروز که مبارک در قدرت نیست خواندنی‌تر است. چون حال که نتیجه را می‌دانیم موضع غرب و نگاه روشنفکران، در آن زمان را به خوبی آشکار می‌سازد. همچنین نگرانی‌های غرب و راهکار مردم مصر برای بعد از کناره‌گیری مبارک ملموس‌تر از پیش است.

الجزیره: در شرایطی که بحران در مصر همچنان ادامه دارد پرسش این است: آیا این روح انقلابی به حاصلی قابل لمس بدل خواهد شد یا مردم مجبور خواهند شد به شرایط قبل از ناآرامی‌ها- رژیم مبارک- بازگردند؟ در حالی که معترضین به کمتر از برکناری مبارک رضایت نمی‌دهند دولت‌های غربی به‌طرز آشکاری در موضعگیری‌هاشان تردید کرده‌اند. آیا عبور از یک رژیم خودکامه‌ی سکولار، به سرکار آمدن یک حکومت مذهبی تندروی درتعارض با غرب و دشمن با اسراییل می‌انجامد؟ مصر به دنبال تعیین سرنوشت و ساختن آینده‌ای جدید است. آیا جایگزین دیگری هم فراتر از این غالب‌های قدیمی وجود دارد؟ آیا ناآرامی در مصر می‌تواند به جایگزین‌های سیاسی جدیدی منجر شود یا خیر؟ آیا یک انقلاب در مصر در حال رخ دادن است؟

طارق رمضان: بله به عقیده‌ی من همین‌طور است. آن‌چه در تونس اتفاق افتاد و اکنون در مصر در حال وقوع است باورنکردنی و البته همچنان غیر قابل پیش‌بینی است. هرچه هست یک انقلاب است و ما باید به مردمی که می‌گویند: «دیکتاتوری کافی است، کار مبارک و رژیمش تمام است» گوش کنیم. آن‌چه ما به دنبال آن هستیم، دموکراسی و شان و منزلتی است که لیاقت آن را داریم. این آن موضوعی است که باید فهمیده شود. هر تصوری که بر این باور استوار باشد که یا رژیم فرد مطلقه و یا اسلام‌گراهای رادیکال بیشتر بر مبنای پیشفرض‌های ایدئولوژیک است تا واقعیتی که در مصر در حال وقوع است. انقلاب مصر در شرایطی اتفاق می‌افتد که مردم فریاد می‌زنند ما به دنبال تغییر و آزادی هستیم.

آقای ژیژک شما درباره‌ی نخست‌وزیر بریتانیا، تونی‌بلر، نوشته‌اید. او ترس‌ها و تردیدهایی را درباره‌ی این فرآیند جابه‌جایی قدرت در مصر مطرح کرده و گفته بود که غرب باید وضعیت مصر و گذار حکومت را مدیریت کند. در مجموع به نظر می‌رسد غرب وحشت زیادی دارد از آن‌چه در جهان عرب می گذرد. تعبیر شما چیست؟ آیا به نظر شما تونی بلر معتقد است که مصریان و جهان عرب هنوز آمادگی دموکراسی را ندارند؟


اسلاوی ژیژک: البته آقای بلر چنین حرفی را به وضوح نمی‌زند، اما به نظر من اگر به بطن پیام او توجه کنیم ابهامی در آن دیده نمی شود. یک مثل فرانسوی می‌گوید: «هرچه بیشتر تغییر کند، بیشتر مثل قبل است.» به‌نظر من کل جهان غرب- که این‌جا می‌توانیم بلر را نماینده‌ی آن بدانیم- می‌خواهد وضعیت جهان به همان شکلی که هست باقی بماند. می‌خواهم تاکید کنم که با آن‌چه طارق گفت موافقم. شما می‌دانید در این برهه از زمان، که جهان چندفرهنگی‌شده‌ی ما که نسبت به عمومیت‌بخشی اصولی مانند دموکراسی غربی، تردید دارد ما به دنبال فهم متقابل از فرهنگ‌های مختلف هستیم. زمانی که به تصویر کلی قاهره نگاه می‌کنم و به مصاحبه‌های شرکت‌کنندگان در تظاهرات و معترضان گوش می‌کنم، می‌بینم ما تا چه اندازه به هم نزدیک هستیم و این تاثیر شگرفی در من داشته است. ما همه به دنبال عمومیت‌بخشی به اصول‌مان هستیم.

با یکدیگر احساس همبستگی می‌کنیم و این‌همانی که همبستگی جهانی خوانده می شود. این از طریق کارهای یونسکو و احترام به فرهنگ‌ها پیش نمی‌رود. این تلاش برای آزادی است که همبستگی جهانی را شکل می‌دهد. این‌جا ما یک اصل روشن داریم: آزادی. آزادی یک اصل جهانی و عمومی است. آن‌چه در تونس اتفاق افتاد و آن‌چه در مصر در حال شکل‌گیری است حرکت به سوی یک بنیادگرایی مذهبی نیست، بلکه دقیقا انقلاب به سوی یک اصل اخلاقی جهانی، به سوی آزادی، عدالت اقتصادی، جهانی‌سازی و عمومیت سازی است که امروز حرف می‌زند. این آن چیزی است که ما در مصر می‌بینیم. یک تظاهرکننده‌ی مصری گفت که افتخار می‌کند که مصری است . من هم افتخار می‌کنم. به آنها افتخار می‌کنم. آنها به ما درسی بزرگی دادند. یک اصل به غلط مورد احترام اما در واقع مبتنی بر تعصب و نژادپرستی که عرب‌ها فرهنگ مخصوص به خود را دارند و نمی‌توانند به سمت دموکراسی بروند اما آنها نشان دادند که به این رسیدند. آنها دموکراسی را می‌فهمند و می‌دانند که چه می‌کنند. خیلی بهتر از آن‌چه ما در غرب سرگرم آن هستیم. پس من به آنها افتخار می‌کنم. این بهترین مناظره علیه برخورد با تمدن‌ها و نظایر آن است که می‌توانید در تلویزیون ببینید. ما در همبستگی کامل هستیم و هیچ برخورد تمدنی هم وجود ندارد. هیچ سوءتفاهمی در میان نیست.