نشست مطبوعاتی امیرحسین جهانشاهی، ثروتمند ایرانی مقیم انگلستان که خود را پایهگذار جنبش موسوم به «موج سبز» معرفی میکند و محمدرضا مدحی که خود را از فرماندهان عالیرتبهی سابق سپاه پاسداران معرفی میکند، روز پنجشنبه ۱۳ بهمن ماه (۳ فوریه ۲۰۱۱) در سالن اجتماعات هتل رافائل در منطقهی شیک و گرانقیمت پاریس ۱۶ برپا شد.
امیرحسین جهانشاهی به زبان فرانسه گفت: «ما با فشار بر شریان حیاتی رژیم جمهوری اسلامی که مسئلهی انرژی است، طی ۱۲ ماه آینده حکومت را به زانو درخواهیم آورد.»
در ادامه، محمدرضا مدحی، عضو سابق سپاه پاسداران ایران گفت: «تشکیلات جنبش جمع یاران متشکل از ۲۰ هزار نفر از اعضای سپاه و وزارت اطلاعات را هدایت میکند که در سرنگونی جمهوری اسلامی نقش کلیدی بازی خواهند کرد.»
او دربارهی نقش و جایگاه خود در سطوح بالای نظام جمهوری اسلامی و مشکلاتی که در این زمینه داشت توضیح داد: «من مهمترین فساد را در قوه قضاییه یافتم. چون اگر قوه قضاییه درست عمل میکرد، سیستمهای دیگر هم از آن متاثر میشدند. در تمام دنیا اگر دستگاه قضاییه درست عمل کند، هیچ سیستمی نمیتواند فاسد باشد. خب، طبیعیست که در این راستا ۳۸ پروندهی ملی، ۲۰ هزار پرونده و برخورد با دستگاه قضایی و عزل شاهرودی از قائم مقام احتیاطی رهبری مشکلاتی را برای من ایجاد کرد.
مخالفتهایی که من با سیستم داشتم و ارتباط و دوستی که همزمان با آقای آیتالله خامنهای و آیتالله منتظری داشتم، مشکل بزرگی برای من بود. در این شرایط مشکلاتی برای من پیش آمد، به خاطر ارتباط خاصی که من با رهبری ایران داشتم. بنابراین شد که ما افراد ناصالح و فاسد را از سیستم به دور کنیم تا با کمک من و سایر دوستان بتوانیم سیستم سالمی را روی کار آوریم. چون در آن شرایط از نظر امنیت ملی، کشور به گونهای بود که نمیتوانستند شاهرودی را بردارند و من بمانم. یا باید من میماندم یا شاهرودی. پس مجبور به ترک ایران شدم. خب من از خامنهای قهر نکرده بودم، با خامنهای ارتباط داشتم.
در کشوری که زندگی میکنم، سیستم امنیتی آنجا تماس تلفنی من را رکورد کرده. وقتی کودتای احمدینژاد در ژوئن ۲۰۰۹ اتفاق افتاد و یک هفته بعد آیتالله خامنهای در نماز جمعه آن صحبت را کرد، دیگر برای ما مسجل شد که نه با آقای خامنهای، نه با هیچ کس دیگری با این تفکر نمی شود کار کرد. برای ما الان مهم نیست که روحانی سر کار باشد یا شخصی. این تفکر حاکم بر ایران باید از بین برود.»
آقای مدحی در ادامه پیرامون معرفی سوابق نظامی و امنیتی خود گفت: «من در زمان جنگ دارای مسئولیتهایی مثل فرماندهی تیپ، قائم مقام لشگر، فرماندهی کردستان و فرماندهیهای ارشد بودهام و طبیعیست که نیروهای بسیاری را پرورش داده و دارم. من چنین رشدی را داشتم و در مقامات بالای سیستم سپاه قرار گرفتم و مدت کوتاهی در وزارت اطلاعات، سپس در بیت رهبری، بعد از آن در کمیتهی تقویت و جلوگیری از تضعیف نظام خبرگان رهبری، بهعنوان رئیس کمیتهی تقویت و جلوگیری از تضعیف نظام، یعنی حساسترین و با قدرتترین قسمت جمهوری اسلامی ایران کار کردم.»
در پایان نشست مطبوعاتی یادشده، در گفتگویی با امیرحسین جهانشاهی از او پرسیدهام: در سخنان خودتان از یک دورهی ۱۲ماهه برای به زانو درآوردن رژیم جمهوری اسلامی یاد کردید. لطفاً توضیح بدهید که این دوره به چه شکلی طی خواهد شد؟
امیرحسین جهانشاهی: من نمیتوانم بگویم که این دوره به چه شکل اجرا میشود. چیزی که میتوانم بگویم این است: برای این که ما بتوانیم شرایط به زانو کشیدن حکومت را ایجاد کنیم، زمان لازم داریم. ما میخواهیم در آنجایی که به حکومت ضربه خواهد خورد، شرایط این ضربهپذیری را به وجود آوریم. آنجا صنعت نفت و انرژی مملکت است.
به چه شکل این ضربه به صنعت نفت و انرژی ایران وارد میشود؟
کسانی که مسئول این کار در داخل مملکت هستند، جان خود و خانوادهشان در خطر است؛ بهخصوص اگر به شما توضیح دهیم که به چه صورتی این روند طی خواهد شد. فکر میکنم وقتی اولین ضربه وارد شود، اگر کمی تحمل داشته باشید، ضربات بعد برایتان روشنتر خواهد شد. تنها چیزی که به طور روشن میتوانم به شما بگویم این است که هیچ کاری که کوچکترین ضرری به منافع ملی ایران برای آزاد کردن ملت ایران داشته باشد، نخواهیم کرد. دو، هر کاری که لازم باشد انجام خواهیم داد برای این که ثروت ملی ایران به دست ملت ایران برگردد. از این بیشتر نمیتوانم چیزی بگویم.
این ضربهای که به انرژی، در واقع به شریان حیاتی حاکمیت میخواهید وارد کنید، چگونه صورت خواهد گرفت تا به مردم آسیبی نرسد؟ به دلیل این که مردم هم از این شریان استفاده میکنند. پس چه طراحیای شده است که فشاری به مردم وارد نشود؟
انقلاب و آزادی خرج خواهد داشت. بخشی از ملت ایران و جوانان ایران در یکسال و نیم اخیر، با خون خودشان خرج هنگفتی در راه این انقلاب کردند. انداختن این حکومت بدون سختی، بدون گرفتاری و بدون بهایی که ما باید بدهیم ممکن نخواهد بود. در مقابل پیروزی خواهد بود. دوباره تکرار میکنم، ما هیچ کاری که به منافع ملی و ملت ایران ضرر بزند، نخواهیم کرد و هر کاری که لازم باشد برای این که حکومت را به زانو بکشیم، انجام خواهیم داد.
شما در سخنرانیتان گفتید که سیاستمدار نیستید. میشود کمی از خودتان برای شنوندگان و مخاطبین ما بگویید تا بیشتر با شما، با اندیشه و پیشینهتان آشنا شوند؟
وقتی احمدینژاد کودتای ژوئن دوسال پیش را انجام داد، برای من یک مسئله روشن شد. یک این که: حکومت در داخل خود تقسیم شده است. چیزی که من حدس میزدم، ولی بعد مطمئن شدم. دو این که: ملت ایران آمادگی تغییر را دارد. وقتی سه میلیون آدم میآیند به خیابان، یعنی آمادگی تغییر دارند؛ مخصوصاً با دادن خونشان. من به خودم گفتم که باید شش تا هفت ماه وقت بدهیم تا ببینیم اپوزیسیون داخل مملکت، مقامات اپوزیسیون داخل مملکت آیا میتوانند خواستهی ملت را به دروازهی موفقیت برسانند یا نه. یعنی میشد آخر سال ۲۰۰۹. دومین سئوال برای من این بود که آیا اپوزیسیونی که چندین سال است در خارج از کشور فعالیت میکنند، میتوانند دور هم جمع شوند و در پی خواستههای مردم فعالیتهای لازم را اجرا کنند برای این که ایران را به دروازهی آزادی بکشاند یا نه؟ سه: آیا همسایههای ما متوجه هستند چه خطری برای آیندهشان وجود دارد؟ کشورهایی که همسایهی ما هستند متوجه این مسئله هستند؟ در جواب این سه سئوال در نهایت به این نتیجه رسیدم که یک: اپوزیسیونی که در داخل مملکت وجود دارد نمیتواند رهبری ملت را در دست بگیرد. چون رهبران اپوزیسیون قبل از این که به فکر انداختن حکومت باشند، قبل از این که در خواب انداختن حکومت باشند، سرشان در جای دیگری است. نمیتوانند و امکان جز این را هم ندارند. بنابراین اپوزیسیون در داخل مملکت نمیتواند رهبری این کار را در دست بگیرد.
منظورتان از اپوزیسیون داخل کشور، میرحسین موسوی و مهدی کروبی است؟
منظورم اپوزیسیون داخل است. هرکسی که شما اسمش را ببرید. رهبران اپوزیسیون در داخل؛ آنهایی که در یکسال و نیم گذشته نقشی در اپوزیسیون داخل بازی کردند، نمیتوانند از داخل سقوط حکومت را اداره کنند. دو: اپوزیسیون خارج شرایطش آماده بود که بتواند زمینهی جمعآوری ملت ایران را در داخل بهوجود بیاورد. دیدم آنها هم نتوانستند. وقتی ماه ژانویه مقامات مختلف کشورهای همسایه را دیدم و به این نتیجه رسیدم که آنها هم مثل من فکر میکنند که این حکومت برای تمام منطقه خطرناک است، به این نتیجه رسیدم که اگر اپوزیسیون در داخل نمیتواند آن کار را کند، چون امکانش را ندارد و سیستم اجازه نخواهد داد و اپوزیسیون خارج نیز به دلایلی که به خودشان ربط دارد، نمیتوانند ملت ایران را جمع کنند، وظیفهی من است تا آن کاری که از دستم برمیآید بکنم. آن کار چیست؟ میتوانم با افرادی که در داخل حکومت هستند و میخواهند از این حکومت خلاص شوند و آن را بیاندازند و همچنین حاضرند در این راه با کسانی همکاری کنند که در خارج هستند و میتوانند به آنها کمک کنند، همکاری کنیم. یعنی اگر به طرف ما بیایند، باهم کار کنیم. در ماه مارس سال پیش اعلام کردم که برنامهی موج سبز انداختن و سرنگونی حکومت ایران است. این کار را ما با مردم و افرادی که در داخل حکومت کار میکنند و میخواهند با ما همکاری کنند عملی میکنیم. یعنی چه؟ یعنی این اولین انقلابی خواهد بود که با افراد داخل حکومت انجام خواهد شد. آنهم برای این که یک خطر جنگ داخلی بهوجود نیاید، خطر جداشدن مملکت بهوجود نیاید و از همه مهمتر خلاء حکومتی بهوجود نیاید. در شرایطی که حکومت، گردن کلفت است، اگر ما نتوانیم وارد دستگاه شویم و عناصر داخل حکومت را به طرف خودمان بکشیم تا به ما در آزادی مملکت کمک کنند، بدون شک بهایی که خواهیم داد بسیار گران خواهد بود.
اگر ممکن است یک توضیح کوتاه از پیشینهی سیاسی خودتان بدهید که مردم و مخاطب رسانهی زمانه بیشتر با شما آشنا شوند؟
پیشینهی سیاسی من پیشینهی یک ایرانی است که وقتی از ایران خارج شده، یعنی ۳۰ سال پیش، پاسپورت هیچ کشوری را قبول نکرده است. بعد از ۳۰ سال من هنوز یک پناهندهی سیاسی هستم. چون با این که فعالیت سیاسی نمیکردم اما میخواستم آزادی خودم را داشته باشم تا اگر روزی از دست من کاری پیش آمد، بهعنوان یک ایرانی انجام دهم و نه به عنوان یک انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و آمریکایی. دیگر اینکه من همان طور که به شما گفتم، آدم سیاسی نبودم. من هیچ گذشتهی سیاسیای ندارم و نمیخواستم داشته باشم. چون تا قبل از کودتای احمدینژاد شرایطی وجود نداشت که اولاً کاری علیه این حکومت شود و دوماً کسی در خارج از کشور فعالیتی علیه این حکومت کند. این شرایط در ژوئن ۲۰۰۹ بهوجود آمد و من تصمیم گرفتم وقتی رهبران و سران و مسئولان اپوزیسیون داخل نمیتوانند این کار را کنند، من افرادی را دعوت کنم و از تمام کسانی که در دستگاههای حکومتی هستند و میخواهند با ما همکاری کنند، دعوت کنم تا با ما همکاری کنند. هیچکدام از آنهایی که چنین فعالیتهایی را داشتهاند، آدم سیاسی نبودهاند. آقای گاندی آدم سیاسی نبود. آقای دوگل آدم سیاسی نبود. آقای ماندلا آدم سیاسی نبود. باید ما شرایط و امکانات لازم را داشته باشیم. من هر دو آنها را دارم و دستگاه مبارزاتی ما قویترین دستگاه مبارزاتیست که در ۳۰ سال گذشته در خارج از ایران درست شده و شبکههای ما در داخل را هیچ دستگاه سیاسی، هیچ دستگاه مبارزاتی در این ۳۲ سال نداشته و نخواهد داشت.
محمدرضا مدحی:
من یک کهنهکار امنیتی هستم!
گفتید به آیتالله علی خامنهای نزدیک بودید و این در اسناد ویکی لیکس هم آمده بود. لطفاً در مورد وضعیت سلامتی آیتالله خامنهای توضیح بدهید. بیماری او چیست؟ خواهرزادهی او، دکتر محمود تهرانی، پسر آقای علی تهرانی اذعان کردند که حالش خیلی هم خوب است و پدربزرگ او سیدجواد خامنهای بیش از ۹۰ سال عمر کردهبوده است؟
این نظر ایشان است. البته میدانید که رشد سرطان در سن بالا پایین است. من یقین دارم که ایشان مریض هستند و بیماری سرطان دارند.
این ۲۰ هزار نفری که شما گفتید در میان نیروهای…
این کادر رسمی ما است. اینها کسانی هستند که کارتکس دارند. یعنی اعضایی هستند که انگار در استخدام شرکتند. خارج از هوادارها و کسانی که…
یعنی ۲۰ هزار نفر در سپاه پاسداران ایران عضو «جنبش جمع یاران» هستند؟
دقیقاً.
در خارج از کشور چهرههای دیگری غیر از خودتان دارید؟
من اصلاً در خارج از کشور خودم هستم، خودم هستم، خودم هستم.
چه طرح عملیای برای جمع کردن این ۲۰هزار نفر در داخل سپاه ایران دارید؟
از تاکتیکها و تکنیکهای من نپرسید. من یک کهنهکار امنیتی هستم.
البته برای رسانهها شما باید بهطور شفاف توضیح دهید!
کار امنیتی را شفاف نمیشود توضیح داد.
پس شما یک نیروی امنیتی هستید، یک نیروی سیاسی نیستید؟
یک نیروی سیاسی ـ امنیتی. کسی که رئیس کمیتهی حفظ نظام بوده، اگر سیاسی نباشد که نمیتواند رئیس کمیتهی حفظ نظام باشد. اول باید سیاسی باشد، بعد امنیتی. این دو باید باهم میکس باشند. درغیر این صورت نمیتوانند.
آیا فکر میکنید مخالفین جمهوری اسلامی میتوانند به کسی اعتماد کنند که تا همین سالهای اخیر یک نیروی سیاسیـ امنیتی جمهوری اسلامی بوده است؟
اگر در کنار آقای امیرحسین جهانشاهی باشند و ایشان تأیید کرده باشند، میشود. شما [خطاب به امیرحسین جهانشاهی] جواب دهید! شما تحقیقاتی در مورد گذشته و اهداف مبارزاتی من کردهاید. لطفا به این پرسش جواب دهید.
امیرحسین جهانشاهی: تمام کسانی که با ما متحد یا وصل میشوند، تمام گذشتهشان، تمام کارهایی که کردهاند، تمام حرکتشان را کاملاً چک میکنیم و تمام شبکههایی را که دارند، بررسی و کنترل میکنیم. وقتی به من میرسند تا با آنها صحبت کنم، همه چیز مطمئن شده است. بنابراین سردار که اینجا بودند، همهی گذشتهیشان، همهی کارهایی که کردهاند، همهی امکاناتشان بررسی شده و صددرصد مطمئن هستند. ما وارد حکومت شدهایم. آنها هنوز وارد ما نشدهاند و نخواهند شد.
خدا شفا بده!
کاربر مهمان / 06 February 2011
هر دم از اين باغ بری می رسد ….. تازه تر از تازه تری ميرسد
اين دو نفر يکی سی سال مشغول سرکوبی و ديگری سی سال مشغول زر اندوزی حال با تماشای وقايع تونس و مصر يک شبه هوس ميراث خواری جنبش سبز را در خيال خام خود ميپرورانند. از حول حليم به داخل ديگ افتاده اند و با پر روئی هر چه تمامتر از مردم درخواست هزينه بيشتر برای سرقت جنبششان می کنند. زهی خيال باطل و خام. حتی جنبش سبز را هم نشناختند.
خوش خواب باشيد.
جنبش سبز هوشيار تر از آنی است که يک مشت پاسدار و ميليونر های همدستشون آن را همچون انقلاب 1357 جهت غارت هاي شخصي و فرقه اي به سرقت ببرند.
شتر در خواب بیند پنبه دانه
گهی لپُ لپُ خورد، گه دانه دانه!
موج / 06 February 2011
مردم در ايران احمق نيستند كه به حرف اين آقايان گوش بدهند و آرزوي شفاي عاجل بري اين حضرات را هم داريم
کاربر مهمان / 06 February 2011
از زمانه بعید بود که یک گزارشی با محتوای تا این اندازه سخیف و مبتذل را پوشش دهد
کاربر مهمان / 06 February 2011
واقعا که این مصاحبه شاهکاره. تنها این شامورتی بازان شباهتشان به کاریکاتور خمینی ،هخا روح خالقی موسوی خمینی یزدی می ماند. همان مردکی که بعدها معلوم شد برای نیروهای امنیتی ایران کار می کرده. مقصودم هخا اهورا روح الله خالقی خمينی ست که ماهها مردم ایران او را بصورت تمسخر آمیز نگاه می کردند. او قول داده بود با سفیا لرن و بارمجیب بردول دوهنر پیشه زن سکسی فیلمهای انگلیسی و آلمانی با یک هواپیما برود تهران و بابیست هزار نفر سپاهی و بسیجی و پنجاه هزار دختر زیبا و سکسی ایران را نجات دهد. ولی گندش بسیار در آمد تا جایی که گفته می شود هر شب خامنه ای تا صحر به این هخا روح الله کرواتی نگاه می کرده و کگاهی از خنده ولو می شده. آنروزها اتفاقا یک بسیجی برای هجا روح الله خالقی خمینی یزدی انتقادی نوشته بود، و آنرا با بوق کرد توی اینترنت. حالا شما اگر خواستید آنرا بخوانید در این جا. من با هزار گشت آنرا پیدا کردم. متاسفانه اینها خودشان از ادبیاتشان معلوم است که بسی دزدیده اند. ولی از همه بدتر ناکاردانی این مسخرگان است در اجرای نقششان. دست کم یک ذره قابلیت داشته باشید . شما که پته ی آقا نایب امام زمان را ریختید روی گندآب. از همه با حال تر در این مکاشفه، ببخشید محاسبه، وای ببخشید مصاحبه آنموقع هایی ست که مثلا سردار سپاه به ما درس پزشکی می دهد و در مورد سرطان در می فشاند، یا وقتی آن شاه مخ می فرماید که سیستم امنیتی او دست سیستمهای همه ی جهان را از پیش و پشت بسته است و هیچ کس نمی تواند در آن نفوذ کند. البته مصاحبه کنند ه نیز زیرک است و حتا با لحنش کار آقایان را می سازد. در هر حال لطفا به این هخا سری بزنید و بعد آن هخا را با این هخاها و مبالخه کنید. مباله از فعل بیلاخ می آید.
http://mail.gooya.eu/politics/archives/016743.php
پاک سرشت. / 06 February 2011
خدا وکیلی من از این دو تا نخاله بهتر حرف می زنم. اگر زمانه با کمبود مطلب مواجه شده، با کمال میل حاضرم ایده ها و تاکتیک های سیاسی خودم را در کمال شفافیت برایشان تشریح کنم. در ضمن من یک نیروی دوازده هزار نفری در میان «لباس شخصی ها» دارم که برای همه آنها کارت شناسایی صادر کرده ام و از من حقوق هم می گیرند. برای اینکه حرفهایم را ثابت کنم یکی از از دوستان و همکلاسی های قدیمی را همراه خودم می آورم که باور کنید.
این جناب مدحی همان آقایی نبود که جناب نوریزاده می گفت منبع اصلی اطلاعات ایشان است؟ اینها که موجی تشریف دارند ! حالا دیگر به نوریزاده هم مشکوکم!
کاربر مهمان / 06 February 2011
بسیار ساده لوح هستند
کاربر مهمان / 06 February 2011
برادر مدحی و برادر جهانشاهی .فرمایشات شما اشک شوق وامید از چشمان ما جاری ساخت ! بخصوص وقتی فرمودیدکه بیستهزار نیروی جان نثار و گوش بفرمان درسپاه پاسداران ومیلیاردها ثروت برادر جهانشاهی پشتوانه خود و نهضت موج سبز دارید !! ولی برای بنده سئوالی مطرح شده لطفا در صورت امکان پاسخ بفرمائید . در اروپا و امریکای جهانخوار حتی حیوانات خانگی همراه صاحبانشان هم بدون کارت شناسائی اجازه تردد در خیابان ندارند ! جنابعالی که پاسپورت امریکاوکاناداواروپاو..را نپذیرفته اید ! با کدام پاسپورت ومدرکی سیر و سفر مینمائید ؟؟! اگر کارت پناهندگی دارید با انهم تا محدوده کمی قادر به رفت و امد هستید !! پاسخ سریع وصریح شما موجب امتنان است …….. زیاده ملالی نیست بجز دور…… شما !!
کاربر نادر / 06 February 2011
آقای میردامادئ
موضوع جالبتر از این کلاشها به تورتان نخورده؟
اینها را کدام مسخرگی جلو انداخته؟ چرا به آدمهای بی هویت تریبون میدهید؟
کاربر مهمان / 06 February 2011
به این آقایان که منتظر چراغ سبز برای کودتا یا فعالیت جاسوسی بر له یا علیه رژیم ج- ا هستند باید گفت که،
پرتو نیکان نگیرد……آنکه بنیادش بد است !
ایراندوست / 07 February 2011
انقدر رو دست خورديم كه از ريسمون سياه و سفيد هم مي ترسيم. حال چرا اينقدر مايوسيد انقدر بد بين نباشيد. راستي دقت كرديد كه هر كس اولين كامنت را بگذارد بعدي ها همه مثل همون نظر ميدن؟ اين هم يك خصلت ما ايراني هاست كه هر كس هر كاري بكنه ما هم همون كار رو مي كنيم.
من / 07 February 2011
اگر کل داستان همین است که بیان شده این آقای پاسدار هنوز دارد وظیفه تقویت و جلوگیری از سقوط نظام را بخوبی انجام میدهد . فکر میکند تا یک سال نظام را تضمین می کند تا آینده چه شود .
محمد / 07 February 2011
به نظر میرسه که سایت رادیوزمانه کاملا دچار مشکل محتوا و بی تجربگی خبرنگاراش شده.
saeed / 07 February 2011
جناب آقای دکتر میردامادی با درود
پیش از هر چیز انجام چنین مصاحبه عمیق و دقیق را به آنجناب شاد باش و تبریک میگویم که در روندی کاملا حرفهای ، بی طرفانه ، اطلاع رسانی صرف، غیر جهتمند، و منصفانه صورت پذیرفت. دوم آنکه ، دقت و هوشمندی تان به واژه واژه پاسخهای مصاحبه شوندگان و سپس استخراج پرسشهای جدید و نو از متن پاسخها ، سردرگمی، بی برنامه گی ، ناکارآمدی و بعضا موج سواری و جاه طلبی آقایان را بیش از پیش متبلور ساخت . و اما در نقد برخی از عزیزان که اشاره کرده بودند ” آقای میردامادی آیا سوژه بهتری نبود ..” ، توضیح آنکه : اتفاقاً با رسد کردنهای هوشمندانه و انتخاب درست موضوع ، به گردش شفاف و روشن آگاهی رسانی کمک کردید تا در چنین برهههای حساسی ،سیمای سره از ناسره ، و فرصت طلبان و بعضا کم مایگان بی پیشینه و بی پشتوانه بهتر از قبل رو میشود. به امید گسترش مصاحبههای مشابه و تسهیل و تسریع در امر آگاهی .
عباس زاده ، / 07 February 2011
جناب آقای میر دامادی، مطلقا از شما انتظار همچین گفتگو-خبری را نداشتم. متاسفم. واقعا بعید بود. این گزارش هیچ باری جز نزول جایگاه رسانه ای شما و رادیو زمانه را نداشت. هرچند زمانه چند وقتیست مثل قدیم حرفه ای و جاندار و تازه نیست…
محمدعلی / 07 February 2011
حیف از زمانه، حیف از انرژی و تلاش آقای میردامادی، حیف از وقت خوانندگان آن و حیف از فضای اینترنت.
کاربر مهمان / 07 February 2011
آقای میر دامادی
مصاحبه خوب بود و بهتر که مردم با این چهره ها و کابوس هایشان برای ایران آشناشوند. هر دو با چرندیات خودشون افشا شدند. البته هیچ تعجبی نداره که ایندو دست پخت احمقانه همان کودتاچیان ناشی برای نفوذ در سبز های خارج ازکشور یا از حول حلیم گاز/نفت به دیگ افتادن باشد.
ایران کشور بی صاحبی نیست که هر کسی با انقلاب تونس و مصر هوس میراث خواری ایران را بکند. شاید هم سپاه بعد ازکودتای اول و افتضاح احمدی نژاد خیال کودتا در کودتا را در سر میپرورانند.
موج / 07 February 2011
اینها فکر می کنند با پول و دستگاههای امنیتی می توانند حزب تشکیل بدهند و آدمها را بخرند. نیروی سیاسی باید گذشته و تجربه و تاریخچه داشته باشد و در جهت آزادی و عدالت گام بردارد. اینها بیشتر شبیه مافیا و لابی های حکومت خامنه ای تشر یف دارند.
شهره / 07 February 2011
اینها مشکوک به نظر می رسند. خیلی باید مواظبشون باشیم. مطمنا یه عده ساده لوح و فرصت طلب می روند دنبالشون.
کاربر مهمان / 07 February 2011
آقای میردامادی
خیلی جالب است که درج چنین خبری از سوی شما، اینهمه واکنش منفی داشته است.
لابد عناصر سیستم حکومتی حتی از شنیدن اینگونه اخبار آنقدر ناراحت می شوند که به این صورت عیر طبیعی عکس العمل نشان میدهند.
امیدوارم که معادله جدیدی که نویدش را مدحی و جهانشاهی به مردم ایران داده اند کار ساز باشد. مطمئن هستم که هیچ ایرانی وطن پرست خواستار این است که این نظام به هر تر تیب و به دست هرکسی ساقط شود.
هوشنگ
هوشنگ عقیلی / 07 February 2011
هوشنگ خان اتفاقا این حکومت باید به هر قیمت سقوطه کنه. چون هیچ دشمنی در طول عرض تاریخ و جغرافیا به ایران و ایرانی این همه جنایت و بیشرفی روا نداشته. مگر مسلمانا صدر اسلام که البته با تجاوزهاشان موجبات تولید این همه سید را در مملکت ما بوجود اورده اند.
کاربر مهمان / 07 February 2011
معقولانه نیست…. مدحی رو میشناختیم این یکی جهانشاهی از کجا پیداش شد!
کاربر مهمان / 07 February 2011
این همه بد بینی و سو ظن باور کردنی نیست. ما با تختئه و ناامید کردن همدیگر بیشترین خدمت را به بقایای این حکومت میکنیم و کرده ام. فکر نکنید مانع اصلی بر سر راه آزادی مردم ایران ، سرکوب ، کشتار و زندان بوده . مهمتر از آنها تمایل اعجاب برنگیز ما برای محکوم کردن همدیگر است.
من اگر چه با برخی از نظرات این دو موافق نیستم ، وی در صحبت های این آقایان هیچ مطلب مسخره یا بی ربطی ندیدم. واز آنها تشکر میکنم که وقت ، انرژی ، امنیت و سرمایه خود به به خطر انداخته اند ، تا بلکه بتوانند کاری بکنند.
ولی متاسفانه ما عموماٌ بدبین هستیم ، همین حرفها یا بدتر از آن را در مورد سروش، گنجی و موسوی ، منتظری و هزاران فعال سیاسی و مدنی زده ایم و میزنیم. اگر طرف شناخته شده باشد ، همه اشتباهات زندگی اش را یاد آوری میکنیم و چند صد هزار برابر را هم خودمان می سازیم و روش میگذاریم ، اگر طرف شناخته شده نباشد ، میگویم این دیگه از کجا پیداش شد؟…
به امید روزی که همه ما و همه نیروهای اپوزیسیون به درجه ای از بینش سیاسی و اخلاقی برسند که به جای این بر سر و کله هم بکوبند و به تداوم دیکتاتوری خدمت کنند، توانشان را یکی کنند و سیبل حکومت را نشانه گیرند نه سیبل یکدیگر را.
یادمان باشد که یک میلیون نفر سازماندهی شده براحتی میتوانند بر 75 میلیو نفر که هر کدام سازی می زنند، حکومت کنند. پس بیایید با هم پیمان ببندیم که همه توان و انرژی مان را در راستای برقراری آزادی و دموکراسی برای کشورمان هزینه کنیم ، نه سرکوب یکدیگر.
اتحاد / 08 February 2011
تهمت، کارشکنی و بی حرمتی انگار بخشی از فرهنگ ما ایرانیان بخصوص خارج نشینان شده است. مردم ایران خواستار سرنگونی این حکومت دیکتاتوری هستند به دست هر کسی که باشد.
بابک / 08 February 2011
واقعاً که مضحک بعضیها خیاله اینرو در سر دارن که ایران به دست حکومت پادشاهی یا مجاهدین بیفته ، تا وقتی این افکار رو درین بهتره که سر جاتون تو همونجأی که هستین بشینید ، این کشور نیاز به اصلاحات داره وگرنه روبه نبودی میره .کسانی مثل سردار مدحی الان دارن کمک میکنن به معنی واقعی ولی بعضی از آدما اینطوری نظر میدان راجبشون
کاربر مهمان / 08 February 2011
زرشك!چه رويي دارن!ميخوان توطئه كنن وبه قدرت برسن ميگن مردم هزينه بدن!آقاي ميلياردر شمابدهيتو به ملت پس بده ساقط كردن رژيم پيشكش! ثروت تو از پولايي كه ازمملكت ورداشتي و فلنگ و بستي جمع شده!
من به عنوان يكي ازاعضاي جنبش سبزدرداخل ايران ودربطن جهنم به همه ي شماكفتارها اعلام ميكنم كه جنبش سبزدرسته مخالف نظام هستش ولي تاآخرين قطره ي خون درمقابل هرنيرويي كه بخواد از خارج به داخل وارد بشه مي ايسته. آقايون مفت خور اوضاع داخلي به شماها ربطي نداره لطفا دستمال به گردن نبنديد و كارد و چنگال به دست نگيريد! آقاي كهنه كارمثه اينكه داروهايي كه مصرف ميكني درصدمرفين بالايي دارند!سپاه 20هزارنفرضدنظام داره؟؟؟!خنديديم!ممنون ازلطيفه ي شما!
کاربر مهمان / 08 February 2011
دوستان عزیز رادیو زمانه
درج این نمایش در زمانه ناراحت کننده بود
بهمن خدادادی / 08 February 2011
آقای سراج مرسی برای مصاحبه.
بهاره کاربر مهمان / 08 February 2011
هدف براندازی یا تحول در جمهوری اسلامی ایست. تصویر و برنامه و سخنان عرضه شده از طرف آقایان جهانشاهی و مدحی واضح سوأل آفرین است.ولی مشکوک بودن به یک جبهه مخالف با این حکومت در شرایط فعلی خامی سیاسی ایست. راه اندازی یک تلوزیون که برنامه مخالفت با جمهوری اسلامی را دارد بسیار مهم است و باید تشویق کرد. برنامه و فکر ما(سبز ها) باید اشتراک، نفوذ و ترغيب کردن باشد.
آرش ایرانی / 26 October 2012