«این خوک کوچولو» ( This Little Piggy”) شعر کودکانهی انگلیسی است که با بازی انگشت همراه است و اولین بار در سدهی هجدهم میلادی در کتاب «شعرهای کودکانه» ثبت شده است. ترجمهی شعر به این ترتیب است:
این خوک کوچولو رفت بازار
این خوک کوچولو موند خونه
این خوک کوچولو کباب میخواست
این خوک کوچولو کباب نداشت
و این خوک کوچولو تا خونه گفت خی خی خی خی
کودک با خواندن هر خط شعر به ترتیب انگشتهای پا را در دست گرفته و تکان میدهد. شکی نیست که این شعر بازی خوانندهی ایرانی را به یاد شعر «لی لی حوضک» میاندازد، که دستکم دو نمونهی کاملاْ متفاوت آن بسیار رایج است، و حتماْ نمونههای مشابه یا متفاوت دیگری نیز میتوان از همین شعر و بازی در سرتاسر ایران یافت.
مایکل ویتزل، زبانشناس آلمانی-آمریکایی و استاد زبان و ادبیات سانسکریت دانشگاه هاروارد، در مقدمهی کتاب «سرآغاز اسطورههای جهان» شعر بازی کودکانهی دیگری را با ذکر نمونههای گونهگونش در زبانها و فرهنگهای متفاوت تا دستنویس مانترایی هزار و پانصد ساله در معبدی بودایی در آسیای مرکزی دنبال میکند. شعری که در سدهی نوزدهم میلادی در انگلیس به شکل «اینی مینی ماینی مو» ثبت شده و واریاسونهای مختلفی دارد، به گفتهی ویتزل، در آلمان به شکل «اینه مینه تیمپه تو» خوانده میشود، و در دستنوشتهی بودایی «اینه مینه داشپه دانداداشپه». باز شکی نیست که آوا و وزن این شعر کودکانه خوانندهی ایرانی را به یاد آواز و بازی «آن مان نبارا» خواهد انداخت.
تقریباْ برای تمامی اسطورهها، افسانهها، و داستانهایی که در کتاب هفتصد صفحهای مایکل ویتزل بررسی شده میتوان نمونه و همانندی ایرانی یافت: از داستان آفرینش دوگانه از دل تاریکی و به سبب اندیشه و سپس شکی که در دل زمان بیکران ایجاد میشود گرفته، تا برآمدن عناصر طبیعی و اولین انسانها از پیکر نیمه خدا- نیمه انسانی غول پیکر، و افسانهی آفرینش آتش مقدس، تا سفر آسمانی ویراف مقدس به دنیای پس از مرگ که عموماْ آن را با کمدی الهی دانته مقایسه میکنند. سؤال اساسی اسطورهشناسی تطبیقی همواره همین بوده است: سرچشمهی اسطورههای جهان کجا است؟ اگر شما هم کنجکاوید بدانید شباهت و برابری، حتی گوناگونی در اسطورهها و افسانههای جهان از کجا آمده، خبر خوب این است که، تنها نیستید.
اسطوره چیست و چطور باید آن را مطالعه کرد؟
همانطور که در متن کتاب آمده، تعریف سادهی اسطوره (در انگلیسی Myth، از ریشهی یونانی Mythos) داستان است. داستانی قدیمی و باستانی که اتفاقاتش در ظاهر تاریخی، با این حال فرازمینی و خارقالعادهاند و هدفشان توضیح پدیدههای طبیعی و سنتهای اجتماعی است. امروزه اسطوره را عموماً داستانی غیرواقعی و ساختگی (و دروغین) میدانند. کیهانشناسی و داستان آفرینش هستی اغلب از موضوعات اصلی اسطورهها هستند، و شخصیت این داستانها خدایان و الههها، قهرمانان و ابرقهرمانان، یا حیوانات و گیاهاناند. اسطوره، که روایتی مقدس و دارای اهمیت دینی و روحانی است، در زبان عامه افسانه، داستان، داستان پریان، فلکلور، حکایت، و قصه خوانده میشود.
اما آیا هر فرهنگی نمیتوانسته مستقل از دیگر فرهنگها اسطورههای خود را بسط و گسترش بدهد، و به خطهای داستانی بسیار بسیار مشابه برسد؟ تکلیف اتفاقات، شخصیتها یا ساختار روایی مشابه در اسطورههای کلاسیک یونانی، یا هند و ژاپن، بینالنهرین یا مصر باستان چیست که هم در بعد زمان و هم در بعد مکان بسیار از هم دورند؟ شباهتهای موجود در داستانهای بومیان آمریکا و استرالیا و آفریقا که حتی از این مراکز تمدن دورتر هم هستند چطور در بافتار مسئله جای میگیرد؟
در پاسخ به پرسش اصلی اسطورهشناسی تطبیقی دو گرایش بارز وجود دارد: نظریهای که شباهتهای اسطورههای جهان را ناشی از شباهتهای خودآگاه و ناخودآگاه مغز انسان میداند. (و احتمالاً لازم به گفتن هم نیست که این نظریه از سوی کارل گوستاو یونگ مطرح شده.) به عبارت دیگر، مغز انسان به دلیل شباهتهای عصبی با دیگر انسانها ناگزیر از تولید خطهای داستانی مشابه است، هر چند هم که به صورت مستقل از دیگر انسانها عمل کرده باشد؛ و نظریهی دومی که شباهت اسطورههای جهان را ناشی از کنش و فراکنش فرهنگی و اجتماعی انسانها میداند. در حالی که نظریهی اول هنوز نتوانسته ساختاری فراگیر در توضیح مدل پیشنهادی خود ارائه دهد، طرفداران نظریهی دوم همواره اسطورهها را با دو روش «تاریخی» و «مقایسهای» بررسی کردهاند. اعتقاد عمومی محققان این است که هر چند شاید در نگاه اول اینطور به نظر برسد که تصادفی در کار بوده، وقتی دقیقتر به برابریها نگاه میکنیم، بهتر مشخص میشود که شباهتها هرگز تصادفی نیستند: شاید داستانها همراه با موج مهاجرت انسان عصر حجر از یک گوشهی دنیا به گوشهی دیگر دنیا سفر کرده باشند، سپس خطهای داستانی خاص در فرهنگی خاص به تناسب شرایط زمانی و مکانی مسیر رشد و گسترش متفاوتی را طی کرده و شاخهای کم و بیش جداگانه تشکیل داده باشد. در این بین ارائهی مدلی محدود به یک فرهنگ (یا دو فرهنگ خواهر) در زمان و مکانی خاص میسر شده است. برای مثال میتوان به مطالعات مفصل در زمینهی اسطورهشناسی تطبیقی هندوایرانی، هندواروپایی، و پیش هندواروپایی اشاره کرد. اما آیا مدلی وجود دارد که تمامی اسطورههای جهان را در خود جای بدهد؟
همهی اسطورههای جهان یک سرچشمه دارند
نظریهی تکمیلی مایکل ویتزل این است که سرچشمهی همهی اسطورههای جهان قطعاً یکی است، و میتوان تمامی شخصیتها، روایتها و خطهای داستانیشان را در دو مدل جداگانه با ساختاری فراگیر جای داد: اسطورههای لوراسیا و اسطورههای گوندوانا. (به ترتیب: آسیا-اروپا-آمریکا و آفریقا-اقیانوسیه)
ویتزل میگوید:
«اسطورههای لوراسیایی خط داستانی مشترکی دارند که از زمانی اسطورهای، آفرینش جهان، چندین نسل خدایان، چهار یا پنج دورهی هستی، آفرینش و هبوط انسان، نهایتاً پایان دنیا، و بعضاً از بازسازی دنیا سخن میگوید. موضوع اصلی اسطورههای لوراسیایی -از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود- است، و پاسخ آن به شکل هبوط خدایانی مطرح میشود که نسلشان به خدایان قدیمیتر و خود گیتی برمیگردد، گیتی که سرآغازش همواره محل بحث است.
اسطورههای گوندوانا قدیمیتر هستند، و موضوع اصلیشان سرآغاز بشریت است که به آفرینش از خاک یا چوب بر میگردد. همچنین سخن از حیواناتی پیش میآید که تبدیل به انسان میشوند. نکتهی مهم اسطورههای گواندوانا این است که حرفی از آغاز و پایان جهان نمیزنند و گیتی موجودیتی همیشه حاضر در این اسطورهها دارد.»
سوای گام مهمی که ویتزل برای ارائهی مدلی یکدست از اسطورههای جهان برداشته، باید به این امر هم اشاره کرد که شکست جغرافیایی اسطورههای لوراسیا و گوندوانا در مدل ویتزل با مدل خروج انسان اولیه از آفریقا و سیر مهاجرتش به سایر نقاط زمین در حدود ۶۰ هزار سال پیش تطبیق و تناسب دارد. آنطور که مطالعات ژنتیک و انسانشناسی نشان میدهد، اولین مهاجران آفریقا از طریق شاخ آفریقا به شبه جزیرهی عربستان وارد شده، سپس به مرور به هندوستان، آسیای جنوب شرقی و اندونزی رفتند، و از آن جا با قایق راهشان را به استرالیا باز کردند. همین مدل پیشنهاد میدهد که در حدود ۴۰ هزار سال پیش شاخهای از انسانهای اولیه با ورود به خاورمیانه به مرور در اروپا و چین ساکن شدند، و سپس در حدود ۲۰ هزار سال پیش از طریق پل خاکی تنگهی برینگ (شرق روسیه و آلاسکا) به آمریکای شمالی رفتند. در واقع اسطورههای مطرح شده در مدل ویتزل با دقت بسیار تا زمانی در حدود «حوای آفریقایی» پیگیری شدهاند و نسخهی ابتدایی و مشترک تمامی اسطورههای جهان به ۱۳۰ هزار سال پیش برمیگردد.
برای جمعآوری اسطورهها، مقایسه، و طرح دو مدل ذکر شده در کتاب «سرآغاز اسطورههای جهان» ۲۵ سال زمان و مطالعه صرف شده است. مایکل ویتزل میگوید امیدوار است نتیجهی مطالعاتش به درک عمیقتر اصالت یکسان انسانها کمک کند، چرا که همهی ما از یک گوهریم.
شناسنامه کتاب:
Witzel, Michael, the Origins of the World’s Mythologies, Oxford University Press, 2013
آیا این کتاب به فارسی ترجمه شده؟
ثریا موسوی / 21 November 2016
لطفابخش نقدوبررسی کتاب رابیشترش کنیداین کتاب اسطوره ها ی ویتزل خیلی خوب بودسپاس اززحمت ومحببتان
Kasra / 29 November 2016