لباس شخصیها سوار بر اسب و شتر! صحنهای باورنکردنی؛ حمله به مردم در میدان تحریر قاهره!یک روز پس از تظاهرات میلیونی آرام و عاری از خشونت روز سهشنبه، لباس شخصیهای طرفدار حسنی مبارک مصری به کمک چارپایان بیگناه به میدان آمدهاند. یورش آنها به مردم خواهان عدالت و دموکراسی تا صبح پنجشنبه، صدها زخمی و چندکشته برجای گذاشته است.
آیا واقعا خندهدار و هم گریهآور نیست که حاکم مصر با ادعای مبارزه با هرج و مرج، بنیادگرایی و تحجر، اوباشان سوار بر اسب و شتر را به مبارزه با مردم مسلح به ماهواره، فیسبوک و توییتر میفرستد؟ آیا این مردم را میتوان با یک ضد حمله به سبک جنگهای قبیلهای هزارسال پیش از صحنه بیرون کرد؟
عجبا که تاریخ خود را هرروز تکرار میکند. حسنی مبارک ۸۲ساله با موهایی به رنگ شبق (رنگ کرده)، صدایی پرقدرت، چهرهای تلخ و ترسناک در شامگاه سهشنبه وعدهی اصلاحات و کنارهگیری میدهد و روز چهارشنبه اوباش قاهره را با وعدهی ۲۰۰ پوند در روز به جان آزادیخواهان میاندازد تا به خیال خود مردم را به خانههایشان برگرداند.
حسنی مبارک نصایح فرستادهی اوباما و متحدان غربی را هم به گوش نمیگیرد. او خواهان ادامهی سلطه و سرکوب به شیوهی آبا و اجدادی است.آیا او یکی از این روزها در تلویزیون ظاهر نخواهد شد تا بگوید: «صدای انقلاب شما را شنیدم!» جملهای تامل برانگیز که برای جوانان ایرانی در سال ۱۳۵۷ سخت بیمفهوم بود.
باز هم تکرار تاریخ! حال در آغاز دههی دوم قرن بیست و یکم شاهد معجزههای ارتباطات و انقلاب دیچیتالی بودن، راستش کم چیزی نیست؛ معجزهای که دیو را از چراغ جادو آزادکرد. شباهت قیام مردم در تونس و مصر به حوادث پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران انکارکردنی نیست. باز هم شاهد معجزهی رسانههای مردمی فیس بوک و توییتر هستیم که سیاست را یکشبه به خیابان آوردند.
در روزهای گذشته صدها هزار نفر در قاهره و اسکندریه با دست خالی و دلی پر امید برای احیای دموکراسی در کشورشان به میدان آمدند. جنبشی خودجوش از جوانان، زنان و مردان برای احیای دموکراسی و عدالت اجتماعی به راه افتاده است؛ جنبشی رنگی، متکثر، بدون رهبری کاریزماتیک، ایدئولوژی خاص و احزاب سازمان دهنده.
در این میان موضعگیری رسانهها و دولتمردان غربی هم خندهدار و هم دردآور است. دولت امریکا و اتحادیهی اروپا اول با قیام مردم در تونس و جابهجایی یکشبهی قدرت حسابی گیج و دستپاچه شده است و حالا با گسترش بحران به مصر و سراسر جهان عرب مواجهند.
اکنون شک و تردید دموکراسی غربی در حمایت قاطع از مبارزات مردم به بهانهی احتمال تکرار انقلاب ایران و به قدرت رسیدن دولتهای بنیادگرای اسلامی دستاویز خوبی برای آنهاست تا به حمایت از رژیمهای دیکتاتوری در خاورمیانه ادامه دهند.
در هفتههای گذشته نه جنبش اخوانالمسلمین در مصر و نه حزب اسلامی در تونس نقشی در رهبری جنبش عدالتخواهی مردم نداشتهاند، اما با این همه بیشتر بحثهای رسانههای غربی حول و حوش خطر ایجاد دولتهای اسلامگرا در جهان عرب دور میزند. بسیاری از تحلیلگران با اغراق در این مورد انگار چشمان خود را بسته و قادر به دیدن واقعیات روزمره نیستند.
به نظر بعضی از صاحبنظران راشد غنوشی، رهبر حزب اسلامی تونس، گرگ در لباس میش است.
حزب اسلامی این کشور در مبارزات پیروزمندانهی اخیر مردم نقشی نداشت. اما با بازگشت رهبرش از تبعید به تدریج با سازماندهی نیروهایش به صحنهی سیاسی این کشور بازخواهد گشت.
میگویند راشد غنوشی روابط نزدیکی با حماس دارد و در سال ۱۹۹۱ در جنگ خلیج مردم را به مبارزه با امریکا فرا خوانده است.
این حزب در انتخابات ۱۹۸۹ در عمل ۳۵درصد آرا را از آن خود کرد و به عنوان تهدیدی جدی برای حکومت ممنوع شد.راشد غنوشی به سهبار حبس ابد محکوم شد ولی توانست به موقع فرار کند. رهبر ۶۹ سالهی حزب اسلامی پس از ۲۰ سال زندگی در لندن هفتهی گذشته به کشورش بازگشت.
او در مصاحبهای ایجاد یک حکومت اسلامی به سبک ایران در تونس را رد میکند. راشد غنوشی خود را یک مسلمان میانهرو و معتقد به دموکراسی و حقوق زنان میداند. او را اغلب با اردوغان، رهبر ترکیه هم مقایسه میکنند.
به اعتراف اکثر رسانههای بینالمللی، رهبران اخوانالمسلمین در تظاهرات روزهای گذشته در قاهره هیچ نقش تعیینکننده و بارزی در هدایت مردم نداشتهاند. با اینهمه رسانهها و سیاستمداران غربی مرتب دربارهی خطر سلطهی اسلامگرایان بر مصر هشدار میدهند.
اسلاوی ژیژگ، روشنفکر و فیلسوف معروف در مقالهی اخیرش در روزنامهی «گاردین» دربارهی حمایت بیدریغ امریکا از رژیم مبارک در ۳۰ سال گذشته و سیاست دوپهلو و مزورانهی دموکراسی غربی در عدم حمایت قاطعانه از جنبش فعلی آزادیخواهی مردم در مصر نوشته است.
او نوشته است: غربیها عموماً از دموکراسی دفاع میکنند، پس چرا حالا ناراحتند؟ حالا که مردم نه از زاویهی دفاع از سنت و مذهب بلکه به خاطر بیعدالتی، سبعیت و برای تحقق آزادی و عدالت اجتماعی بهپا خواستهاند. چرا غربی ها باز مردد و ناراضیاند و برای تحقق آزادی شانسی به آنها نمیدهند؟
ژیژک در انتهای مقالهاش مینویسد: «این گفتهی مائوتسه تونگ در شرایط فعلی مصر صدق میکند. زمانی مائو گفته بود: هرج و مرج عظیمی زیر این آسمان برپا شده و وضعیت عالی است. حسنی مبارک باید برود، به کجا؟ خوب، جواب این سئوال روشن است، البته به دادگاه لاهه. اگر کسی باشد که الان باید بهسزایش برسد، بدون شک این شخص حسنی مبارک است.»