دیوان محاسبات کشور در گزارشی از واریز نشدن نزدیک به ۱۲ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی به صندوق ذخیرهی ارزی خبر داده است. دو عضو کمیسیون برنامه و بودجهی مجلس از گزارش تازهی دیوان محاسبات کشور خبر دادند که بر اساس آن معلوم میشود دولت محمود احمدینژاد نزدیک به ۱۲ میلیارد دلار، دقیقاً ۱۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار، از مازاد فروش نفت را به حساب ذخیرهی ارزی وارد نکرده است.
در همین حال شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد از افزایش موجودی صندوق توسعهی ملی به رقم ۱۰ میلیارد دلار خبر داده است.
آقای حسینی گفته است تاکنون هیچ مبلغی از این صندوق برداشت نشده است و علی بنایی، نمایندهی قم و عضو کمیسیون برنامه و بودجهی مجلس شورای اسلامی هم میگوید نزدیک به ۱۲ میلیارد دلار واریز نشده است.
در گفتوگویی با دکتر فریدون خاوند، استاد اقتصاد در دانشگاه رنه دکارت پاریس میپرسم: پیشتر دولت از صندوق ذخیرهی ارزی برداشت میکرد، اما این بار نزدیک به ۱۲ میلیارد دلار گم شده است. علت را شما در چه میدانید؟
بر اساس برنامهی پنجسالهی سوم که در مهرماه ۱۳۷۹ تصویب شد، قرار شد که با الهام گرفتن از تجربیات داخلی ایران و همینطور تجربیات بینالمللی، یک حساب ذخیرهی ارزی در ایران تشکیل شود. این حساب ذخیرهی ارزی به این علت قرار بود بهوجود بیاید که چون درآمد ارزی کشور بالا و پایین میرود، برای این که اقتصاد مملکت در صورت از رونق افتادن بازار نفت دچار مشکل نشود، مازاد درآمد نفتی برای روز مبادا در این حساب پسانداز شود و در همان حال از محل موجودی این حساب تسهیلاتی هم در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد. تا بهحال مبالغی که قرار بود به این حساب ریخته شود ریخته میشد و بعد دولت بدون کسب مجوز از این حساب برداشت میکرد. از قرار معلوم با گفتههایی که از سوی این نمایندهی مجلس نقل شده است، گویا این ۱۲ میلیارد دلار حتی قبل از این که به حساب ذخیرهی ارزی ریخته شود برداشت شده است.
این یک وضعیت جدید است. احتمالاً قبلاً هم چنین وضعیتی پیش آمده بود، ولی شاید کسی به آن اشاره نکرده بود. بههرحال طی مدت این دهسالی که از تشکیل حساب ذخیرهی ارزی میگذرد، بارها مسائل به این صورت مطرح شده است و میشود در مجموع باید گفت حساب ذخیرهی ارزی مأموریتی را که برایش تعیین شده بود، به انجام نرسانده است.
روزنامههای تهران هم از سرنوشت نامعلوم نزدیک به ۱۲ میلیارد دلار پول فروش نفت خبر دادهاند، اما به بررسی بیشتر آن نپرداختهاند. پیشتر میگفتند: «حساب ذخیرهی ارزی.» الان در برنامهی پنجم گفته میشود: «صندوق توسعهی ملی.» به نظر شما اصولاً این صندوق توسعهی ملی چه هست؟
صندوق توسعهی ملی براساس قانون برنامهی پنجسالهی پنجم که به تازگی به تصویب رسید جانشین حساب ذخیرهی ارزی شده است. البته معلوم نیست این قانون، که به تازگی تصویب شده، از اول سال ۱۹۹۰ به اجرا گذاشته خواهد شد یا از همین الان به اجرا گذاشته شده است. در ایران گفته میشود صندوق توسعهی ملی و گویا تفاوتش با حساب ذخیرهی ارزی این است که قرار شده یک هیئت امنا و یک شورای نظارت برای آن تعیین شود که برداشت از صندوق توسعهی ملی بسیار دشوارتر باشد تا برداشت از حساب ذخیرهی ارزی. ولی بههرحال تجربهی دهسالهی حساب ذخیرهی ارزی که همانطور که گفتم در سال ۱۳۷۹ بهوجود آمد، تجربهی بسیار بدی است و معلوم نیست که صندوق توسعهی ملی بتواند آیندهای بهتر از حساب ذخیرهی ارزی داشته باشد.
شمسالدین حسینی پیش از این گفته بود که موجودی صندوق توسعهی ملی ۱۰ میلیارد دلار است. شما در این مورد چه نظری دارید؟
حساب ذخیرهی ارزی یا صندوق توسعهی ملی که تازگی بهوجود آمده است، همانطور که گفتم حدود دهسال و چندماه است که وجود دارد. طی این مدت درآمد ارزی ایران فقط از محل صدور نفت خام، یعنی بدون محاسبهی صادرات فرایندههای نفتی، رقمیست حدود ۴۰۸ میلیارد دلار که البته ۷۵ درصد آن، یعنی نزدیک به ۳۶۸ میلیارد دلار آن، در دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد به خزانهی کشور ریخته شده است. کشورهای دیگری همین صندوق یا حساب را تأسیس کردهاند با هدفهایی مشابه ایران، ولی با استفاده از عناوین متفاوت. ازجمله صندوقهای حاکمیتی یا صندوقهای سرمایهگذاریهای دولتی. اگر ما نگاهی بیاندازیم به موجودی این صندوقها در کشورهای دیگر میبینیم که موجودیشان خیلی بیشتر از ایران است. مثلاً ابوظبی در صندوق خود ۶۲۳ میلیارد دلار ذخیره دارد. نروژ ۴۷۰ میلیارد، عربستان سعودی ۴۱۵میلیارد، کویت ۲۰۰ و حتی الجزایر بیش از ۶۰ میلیارد دلار ذخیرهی ارزی دارد.
شما ملاحظه میفرمایید که ۱۰ میلیارد دلار موجودی صندوق توسعهی ملی که از طرف وزیر امور اقتصادی و دارایی، آقای شمسالدین حسینی اعلام شده است، واقعاً چنگی به دل نمیزند که تازه در این رقم هم حرف است. چون برخی معتقدند که ایران بدهکاریهایش بهقدری زیاد است که موجودی حساب ذخیرهی ارزی یا صندوق توسعهی ملی حتی منفی است. ولی اگر ما ۱۰ میلیارد دلار را حساب کنیم در مقابل ارقامی که حضورتان عرض کردم، رقمیست بسیار ناچیز. چرا این وضع اتفاق افتاده است؟ برای این که طی این دهسال ایران بیش از پیش در گرداب یک اقتصاد نفتی فرو رفته و برای جبران کسری بودجههای سالانهاش از موجودی حساب ذخیره ارزی برداشت کرده است. در واقع کل دریافتیهای ارزی برخلاف آنچه پیشبینی شده بود، تزریق شده است در شریانهای اقتصادی کشور با همهی پیامدهای منفی ناشی از این تزریق انبوه. همانطور که گفتم، فکر نمیکنم صندوق توسعهی ملی سرنوشتی بهتر از حساب ذخیرهی ارزی داشته باشد.
اصولاً فکر میکنید در ایران، در جمهوری اسلامی مرکزی باشد برای رسیدگی به اینکه ببیند این ۱۲ میلیارد دلار به چه مصرفی رسیده است؟
مرکزی هست به نام دیوان محاسبات کشور و رئیس این دیوان چند روز پیش اعلام کرد که اصولاً ما نمیدانیم که چه مقدار در ایران درآمد هست و چه مقدار هزینه. ایشان علت این مسئله را هم چنین عنوان کردند که مراکز و کانونهای مختلفی در ایران هستند که در مورد درآمدها و هزینهها تصمیم میگیرند. بنابراین وقتی رئیس دیوان محاسبات کشور در مورد مسائل مربوط به دخل و خرج کشور چنین اظهار نظری میکند، معلوم است که وضعیت واقعی در ایران در چه حالتی است.
در دولت بعدی معاون اول رئیس جمهور معلوم شد. دفعه پیش اقای رحیمی رئیس دیوان محاسبات بود و با ماست مالی کردن چپاولها به این مقام رسید این بار یکی دیگر
کاربر مهمان / 03 February 2011
در جمهوری اسلامی این داستان همیشگی و هادی است. تازه بنیادهای شهید، مستضعفان، علوی، 12 خرداد، ستاد اجرایی فرمان امام و …. هیچ حسابرسی مستقلی نمی شوند. معلوم نیست درامدهای نجومی این نهادها و بنیاد ها چه میشوند. همه اش در دست اقای خامنه ای است. حتا مجلس اسلامی هم برخلاف نص قانون اساسی «قانون» گذرانده که حق قانونگذاری و دخالت دراین نهادها و دیگر سازمانها و نهادهای زیرنظر ولایت فقیه را ندارد ! پول نفت هم داستان اندوه بار دیگری است. همین آقای رحیمی معاون اول در آخرهای خرداد ماه سال 87 بعنوان رئیس دیوان محاسبات به مجلس گزارش داد که نیمی از درامدهای نفتی سال 86 به خزانه واریز نشده. پس از مدتی گفتند یک میلیارد و هفتاد میلیون دلار. آن هم در تحلیلهای سیاسی حتا مخالفان به یک میلیارد کاهش یافت و بعد هم فراموش شد. همین گزارش برای سال 87 هم با رقمی در حدود 66 میلیارددلار تکرارشد. سال 88 همچنین. اختلاف میان گمرک ووزارت بازرگانی بجای خود.5/18 میلیارد دلار هم که برای اقای خامنه ای ازمرز ترکیه ردمیشد، توسط پلیس ترکیه توقیف شد. در جمهوری اسلامی اول انکار وتکذیب کردند و بعد هم مانند دیگر زمینه های مشابه، نخست نیم میلیارد در تحلیلها گفته نشد و بعد هم بکلی فراموش شد! حتا دراوایل انقلاب یادم هست که 50 میلیون دلار پول را یکی از پاسدارها گرفت و برای خرید سلاح برد و برنگشت. ازاقای بهشتی پرسیدند، پاسخ داد 50 میلیون دلار که پولی نیست! این داستانی همیشگی و روزمره است. ایران را غارت میکنندو با مردم رفتاری که کمتر دشمنی بادشمن میکند. دیگر چه میتوان گفت؟! تهران – بابک
کاربر مهمان / 03 February 2011