مخالفان حسنی مبارک همچنان در خیابانها هستند؛ بهویژه در خیابانهای قاهره و اسکندریه. آنها روز سهشنبه، یکم فوریه را روز تظاهرات میلیونی اعلام کرده بودند و انتظار داشتند هزاران نفر از سراسر مصر به این تظاهرات در قاهره، اسکندریه و دیگر شهرهای بزرگ مصر بپیوندند.
ارتش مصر اعلام کرده است برای عقبنشینی مردم به زور متوسل نمیشود، اما به گزارش خبرگزاری فرانسه، تمام روز گذشته، هلیکوپترها بر فراز قاهره در پرواز بودند و ارتش راههای منتهی به مرکز شهر را بسته بود.
مصر برای مقابله با این تظاهرات گسترده، حرکت قطارها و پروازهای داخلی را در ساعتهای منع عبور و مرور متوقف کرده بود.
عمرسلیمان، معاون جدید حسنی مبارک نیز اعلام کرد که به او مأموریت داده شده تا گفتوگوی فوری با مخالفین را آغاز کند.
روز دوشنبه وزیر کشور مصر، به دلیل اقداماتی بر ضد تظاهرکنندگان چند روز اخیر، برکنار شد. در گفتوگو با امیر طاهری، روزنامهنگار، نویسنده و کارشناس مسائل سیاسی از او پرسیدهام: این انقلاب، قیام یا رستاخیز دربارهی چه چیزی است و چگونه شکل گرفته است؟
این قیام یا انقلاب (البته انقلاب موقعی انجام میشود که صورت گرفته باشد. یعنی لغت انقلاب را نمیتوان به هر حرکتی نسبت داد) و به هرحال حوادث اخیر مصر، مانند بقیهی حوادث تاریخی مشابه، گروههای مختلفی را به صحنه آورده است. بعضی گروهها خواستار تغییر آقای مبارک و انتخابات جدید ریاست جمهوری هستند و برخی دیگر خواستار تغییر رژیماند. گروه سومی هم خواستار اصلاح قانون اساسی موجود در مصر هستند.
بنابراین گروههای مختلفی در این جریان شرکت دارند که در حال حاضر، اختلافاتشان روشن نمیشود. برای اینکه همگی امیدوارند با متحد ماندن، دولت را مجبور کنند تا به آنها امتیازاتی بدهد.
از روز یکشنبه، آهسته آهسته این اختلافها دارد شکل میگیرد؛ تعداد تظاهرکنندگان کاهش پیدا کرده و حرکتهایی برای انداختن این جریان در مسیر سیاسی شروع شده است. یعنی برای بیرون آوردن آن از خیابانها و تبدیل آن به یک فعالیت سیاسی که میتواند در چهارچوب قانونی انجام بشود.
همانطوری که میدانید، دوشنبهی پیش «ائتلاف برای تغییر» تشکیل شد که در آن ۱۲ حزب مصر، از «اخوانالمسلمین» اسلامی گرفته تا «الفود» که حزب سنتی میانهرو و محافظهکار مصر است، با هم متحد شدهاند که با دولت برای اجرای خواستههایشان مذاکره کنند.
به نظر شما این تظاهرات و ناآرامیهای مصر به کجا میانجامد؟
در حال حاضر اینطور بهنظر میرسد که آن طرف معترض در خیابان، همانطور که گفتم دارد یک چهارچوب سیاسی پیدا میکند و در عین حال، طرف دولتی هم حاضر به مذاکره است. بنابراین احتمال میرود که مذاکرات انجام بشود.
این مذاکرات دو محور خواهد داشت: یکی اینکه آقای مبارک قول بدهد در انتخابات ماه سپتامبر، دیگر نامزد ریاست جمهوری نباشد – که درسخنرانی تلویزیونیاش روز اول فوریه این قول را داد – محور دیگر این که حتی قبل از پایان دورهی کنونی ریاست جمهوریاش کنار برود. به این ترتیب، تیمسار سلیمان جانشین موقت ایشان خواهد شد.
امتیاز دومی که دولت میتواند بدهد این است که چندتا از مواد قانون اساسی و بهخصوص مادهی پنجم را که در آن در عملا جلوی فعالیت اخوانالمسلمین گرفته میشود، عوض کند و آزادی احزاب را اعلام کند و انتخابات جدیدی را وعده بدهد که البته لازمهی این تغییر، انحلال مجلس خواهد بود.
به این ترتیب، میشود این جریان را در مسیر سیاسی انداخت. البته این احتمال هم هست که امروز، فردا و یا یک روز دیگری، برخوردی بین نیروهای انتظامی و جمعیت صورت بگیرد و عدهی زیادی کشته شوند. در آن صورت، ممکن است قسمتی از ارتش علیه آقای مبارک شورش کند و وضعی پیش بیاید که قابل پیشبینی نیست.
میدانیم که مصر بعد از اسراییل، دومین کشور در منطقه است که از کمکهای امریکا برخوردار میشود. رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا، خواستار گذار آرام به سوی انتخابات آزاد و منصفانه شده است. ناتانیاهو نگرانی شدید خود را ابراز کرده و گفته ممکن است مصر به سرنوشت ایران دچار بشود. شما تأثیر این رویدادها را بر اسراییل، عربستان و دیگر متحدان امریکا در منطقه، چگونه میبینید؟
در این جریان، اصلاً اسراییل مطرح نبوده و این به خودی خود خبر خوبی است. یعنی در تظاهرات نه کسی مرگ بر اسراییل گفته، نه پرچم اسراییل را آتش زده و نه اصولاً چفیههای فلسطینی دیده شده است. این اولین بار است که در یک کشور عرب، جمعیت به خیابان میآید، بدون اینکه مرگ بر اسراییل بگوید و پرچم اسراییل را آتش بزند. این نشان میدهد مصریها یا لااقل تظاهرکنندگان بیشتر علاقهمند به تغییر در وضع کشور خودشان هستند.
تأثیر آن بر عربستان اما بسیار مهم است. برای اینکه مصر مهمترین و نیرومندترین متحد و متفق عربستان سعودی در خاورمیانه است و اگر بحران مصر ماهها و یا حتی یک سال طول بکشد، میتواند مصر را در عمل خنثی کند و عربستان در این صورت در مقابل دشمنان منطقهای، مانند جمهوری اسلامی در ایران، دولت سوریه و همچنین سودان و لیبی تنها خواهد ماند.
پرسش پایانیام در مورد نقش احتمالی جمهوری اسلامی در این تظاهرات و بحران است. فکر میکنید جمهوری اسلامی نقشی در این میان دارد؟
فکر نمیکنم جمهوری اسلامی کوچکترین نقشی داشته باشد. جمهوری اسلامی در قاهره حتی یک سفارت هم ندارد. تعداد شیعیان در مصر، بیش از چندهزار نفر نیست. اصولاً اسلامیون و حتی اخوانالمسلمین در این تظاهرات، نقشی نداشتهاند. البته اخوانالمسلمین دو روز پیش به تظاهرات پیوست، ولی شروع کنندهی آن نبود.
در شعارهایی که داده میشود، در صحبتهایی که سخنگویان این قیام یا این رستاخیز مطرح میکنند و در صحبتهایی که من با بعضی از گردانندگان این جریان در روزهای اخیر داشتهام، هیچگونه صحبتی از جمهوری اسلامی نمیشود و اصولاً آن الگویی که مصریهای دنبال آن هستند، الگوی کاملاً متفاوتی است.
حتی اگر اخوانالمسلمین در مصر سر کار بیاید و به تنهایی حکومت را در دست بگیرد- که البته احتمال آن خیلی کم است- در آن صورت شما یک دولت اسلامیست سنی نیرومند خواهید داشت که هدفش مبارزه با یک دولت نیرومند شیعی دیگر خواهد بود که جمهوری اسلامی است. بنابراین تحولات مصر به هر صورتی که دربیاید، خبر خوبی برای جمهوری اسلامی نیست.