دو نویسنده آلمانی زیر عنوان «ویکی‌لیکس، دشمن دولت» کتابی منتشر کرده‌اند. آن‌ها موفق شده‌اند طرحی از شخصیت بنیان‌گذار ویکی‌لیکس به‌دست دهند.

به گزارش بخش فرهنگی رادیو زمانه، به‌تازگی در آلمان زیر عنوان «ویکی‌لیکس، دشمن دولت» کتابی منتشر شده است. نویسندگان این کتاب دو روزنامه‌نگار آلمانی هستند به نام‌های هولگر اشتارک و مارسل روزن‌باخ. این دو نویسنده موفق شده‌اند، طرحی از شخصیت جولیان آسانژ، بنیان‌گذار ویکی‌لیکس به‌دست دهند. کتاب آن‌ها از این‌ نظر یک کتاب مرجع و از برخی لحاظ منحصر به‌فرد به‌شمار می‌آید.

 
نویسندگان در وهله‌ نخست و در نخستین گام برای آشنایی با جولیان آسانژ این پرسش را طرح می‌کنند که چگونه ممکن است بنیان‌گذار ویکی‌لیکس با انتشار اسناد محرمانه دولتی، از دولت‌های غربی و نهادهای وابسته به دولت خواستار شفافیت محض فعالیت‌های‌شان بشود، برای مثال در ویکی‌لیکس اسناد محرمانه‌ای از فعالیت‌های بانک‌ مرکزی آمریکا را انتشار دهد و در همان حال هیچ‌گونه اطلاعی از وضع مالی شرکت ویکی‌لیکس در اختیار اداره مالیات بر درآمد آمریکا قرار ندهد، آن‌هم در شرایطی که هر کارمند ساده و حتی دون‌پایه‌ای در غرب موظف است، سر سال درآمد سالانه خود را به اداره مالیات اعلام کند.

 
«ویکی‌لیکس، دشمن دولت» روایتی از زندگی پسربچه‌ای به‌دست می‌دهد که جولیان نام دارد، مادرش از هیپی‌هاست، نمی‌داند که پدرش کیست و در مجموع در شرایط نابه‌سامان خانوادگی رشد می‌کند، و به همین جهت، به دنیای مجازی پناه می‌آورد.

به این ترتیب تصویری که نویسندگان «ویکی‌لیکس، دشمن دولت» از جولیان آسانژ به‌دست می‌دهند، تصویر یک مرد ناآرام است که ارتباطی با پیشینه و زادگاهش ندارد و زندگی اجتماعی او در اینترنت اتفاق می‌افتد و بیرون از دنیای مجازی، دوست و آشنایی ندارد.

چنین است که جولیان آسانژ تصمیم می‌گیرد وب‌سایتی تأسیس کند با ساختاری منحصر به‌فرد. او ساختار این وب‌سایت را به‌گونه‌ای طراحی می‌کند که کاربران بتوانند مدارکی را در اینترنت منتشر کنند، اما در همان حال ناشناس بمانند و هرگز هیچ‌کس نتواند به منبع انتشار سند پی‌ ببرد.
 

به نظر نویسندگان «ویکی لیکس، دشمن دولت»، این موضوع که دولت آمریکا قصد دارد به هر قیمتی که شده، فعالیت‌های افشاگرانه جولیان آسانژ را متوقف کند، خود نشانه‌ای آشکار از این نکته است که در ساختار نظام‌های لیبرال در غرب، یک فرد می‌تواند یک دولت مقتدر و حتی مقتدرترین دولت جهان، یعنی دولت آمریکا را تهدید کند.
 

جولیان آسانژ ویکی‌لیکس را «برج دریایی روشنگری» می‌نامد. به نظر نویسندگان «ویکی لیکس، دشمن دولت» آن‌چه که جولیان آسانژ آن را «روشنگری» می‌خواند، در واقع بیشتر نمایانگر خواست و اراده او بر تسلط بر دولت‌های غربی است. معلوم نیست که در گام بعدی، آسانژ از طریق ویکی‌لیکس – به تعبیر نویسندگان کتاب – کدام «بمب اطلاعاتی» را در جهان منفجر کند.
 

این دو روزنامه‌نگار آلمانی در کتاب‌شان این پرسش را طرح می‌کنند که آیا به‌راستی جولیان آسانژ از این حق برخوردار بوده است که اسناد محرمانه و هر آن‌چه را که می‌پسندد در فضای عمومی منتشر کند؟ آنها تلاش می‌کنند به این پرسش پاسخ دهند که آیا بنیان‌گذار ویکی‌لیکس دشمن دولت یا مبارز آزادی بیان است.

در پایان تصوری که از آسانژ در ذهن خواننده ایجاد می‌کنند، مردی است خودخواه که از عدم تعادل روحی رنج می‌برد و بیش از آن‌که مبارز آزادی بیان باشد، به بهانه آزادی بیان با نهاد دولت در مقام یک پدر دشمنی دارد.
 

ویکی‌لیکس در تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۰ میلادی (۷ آذر ۱۳۸۹) بخش‌هایی از اسناد و گزارش‌های طبقه‌بندی شده وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا که بالغ بر ۲۵۰ هزار سند محرمانه از وابسته‌های دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا در همه نقاط جهان است را منتشر کرد.
 

این ماجرا پیامدهای گسترده‌ای برای سیاست خارجی آمریکا داشت و واکنش‌هایی را سبب شد. جولیان آسانژ، بنیان‌گذار ویکی‌لیکس مدتی به اتهام سوءاستفاده جنسی بازداشت شد، اما به‌زودی او را از زندان آزاد کردند.