موج اعدامهای جدید در ایران نگرانیهای زیادی را در ایرانیان درون و برون مرز دامن زده است.این موج که به گفتهی سازمانهای بینالمللی حقوق بشری از ژانویهی سال جدید اوج گرفته و در یکماه اخیر هر هشت ساعت یکنفر در ایران اعدام شدهاند، به این نگرانیها دامن زده است؛ تا آنجا که کمپینهای مختلف ضد اعدام ۲۹ ژانویه را به عنوان نماد روز اعتراض جهانی به اعدامهای اخیر ایران اعلام کردهاند.در ایران هیچ تحقیقی در ۳۰ سال اخیر در مورد رابطهی بین افزایش اعدامها و پایین آمدن جرم و جنایت صورت نگرفته است. در برخی از کشورها چنین تحقیقی انجام شده است؛ ازجمله در کانادا.
در این پژوهشها بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی در پایین آوردن میزان جرم و جنایت بیشتر موثر است تا بالابردن اجرای حکم اعدام.دروری دایک، مسئول بخش ایران سازمان عفو بینالملل، در گفتوگو با زمانه به چنین تحقیقی در کانادا و همچنین وضعیت حقوق بشر در ایران میپردازد.
آیا بین میزان بالای اعدام و کم شدن جرم و جنایت هیچ تحقیقی شده است؟ در واقع آیاً اجرای اعدام جرم و جنایت را پایین میآورد؟
چندسال پیش در کانادا یک بررسی و تحقیق توسط دانشگاههای مختلف کانادا در این کشور انجام شده در مورد رابطهی بین اجرای حکم اعدام و میزان قتل، جرم و جنایت. در این تحقیق مشخص شد که میزان قتل بیشتر با شرایط اجتماعی و اقتصادی فرد ارتباط دارد. حکم اعدام در میزان این قتلها تاثیر خاصی نداشته است.
یعنی شرایط اجتماعی و اقتصادی بیشتر در کاهش و افزایش جرم و جنایت تأثیر دارد تا این که به وسیلهی احکامی چون اعدام بخواهیم تاثیری در این زمینه بگذاریم.
کاملاً درست است. در کانادا سطح میزان قتل و ارتکاب قتل کمتر شده است و این بیشتر یک مسئلهی اجتماعی است، یعنی مربوط به اجرا و یا عدم اجرای حکم اعدام نیست. فکر میکنم بررسیهای دیگر هم همین نتیجه را نشان میدهد.
بسیاری از جامعهشناسان معتقدند که انسان محصول شرایط اجتماعی است و برای پایین آوردن جرم و جنایت باید به بهینهسازی شرایط اقتصادی و اجتماعی مرتکبین به جرم پرداخت تا کشتن آنها. بر این اساس سازمان عفو بینالملل از زاویهی منطقی و اخلاقی معتقد به لغو اعدام برای همهی جرمها اعم از سیاسی و غیر سیاسی است.
سازمان عفو بینالملل سعی میکند در همهی کارهایی که ما داریم، در همهی کمپینها، چه دربارهی ایران، چه دربارهی چین و چه دربارهی آمریکا، فرانسه، انگلیس و اسراییل، سعی کنیم حقوق بشر و اساس حقوق بشر را هم حمایت و هم حفظ کنیم.
در واقع شما موافق لغو حکم اعدام هستید؟
صددرصد، برای همهی جرمهایی که در دنیا هست.
یعنی هم برای جرمهای سیاسی و هم برای جرمهای غیر سیاسی مثل قتل، جنایت و …
برای همهی جرمها. منطقی که هست این است که چطور یک دولت میتواند معتقد به بد بودن عمل کشتن باشد و بعد در پاسخ به یک قتل و یا جنایت همان عمل را با مجرم انجام بدهد. این عمل هم غیر منطقی و هم غیر اخلاقی است. البته از نظر اخلاقی یا حقوق بشری ترجیح میدهیم که هر کشور یا هر سرزمینی که حکم اعدام در آن اجرا میشود به این موضوع بیاندیشتد و بعد آن را لغو کند. ما با قرارداد مجمع عمومی سازمان ملل موافق هستیم. ما میخواهیم کشورهایی که حکم اعدام دارند، آن را متوقف کنند برای این که همهی این پروندهها را دوباره بررسی کنند. البته وضعیت ایران کمی پیچیدهتراست.
یک نمونهی دیگر از نقض حقوق بشرمربوط به مجرمین زیر ۱۸ سال است. یعنی آنها وقتی مرتکب جرم شدند که زیر ۱۸ سال بودند و به اعدام محکوم شدهاند. ما یک فهرست ۱۴۳ نفره از بچههایی داریم که در زمان ارتکاب به جرم بچه محسوب میشدند و بعد حکم اعدام گرفتند. البته الان بیشتر آنها با ماندن در زندان بالای ۱۸ سال هستند.
آیا برای همهی آنها حکم اعدام صادر شده است؟
بنابر اطلاعاتی که ما داریم و سعی کردیم آن را تأیید کنیم، نام ۱۴۳ نفر در فهرست ما هست که حکم اعدام گرفتهاند یا در صف اعدام هستند. همهشان غیر سیاسی هستند، ولی مسئلهی بچهها چیز دیگری است. چون ایران مثل کشورهای دیگر عضو میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و همینطور میثاق مربوط به حقوق بچههای زیر ۱۸ سال است که در آن میگویند هیچ دولتی نباید حکم اعدام برای آنهایی که هنگام ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال بودهاند صادر و اجرا کند. این نمونهای از نقض حقوق بشر است.
یعنی منظورتان این است که ایران این پیمان نامه را امضا کرده است، ولی به آن عمل نمیکند.
درست است. متأسفانه این طور است. بعضیوقتها قوه قضاییه ایران میگوید که اعدامش نمیکنیم. نه، ما حکم قصاص را اجرا میکنیم. بعضی از نمایندگان حکومت میگویند که این اعدام نیست، این بیشتر اجرای قصاص است. یعنی کلمهی اعدام را عوض میکنند، ولی تحت معیارهای بینالمللی هر عملی که منجر به گرفتن جان یک نفر توسط یک دولت باشد نام این عمل اعدام است. ما میتوانیم بگوییم که سنگسار یا اعدام یا کشتن و… همهی اینها از نظر معیارهای بینالمللی مربوط به گرفتن جان یک نفر توسط دولت اعدام محسوب میشود.
میزان اعدامها چه تأثیری در میزان خشونت در جامعه میتواند بگذارد؟ یعنی چقدر میتواند خشونت را در جامعه افزایش دهد؟
سئوال خوبی است. فکر میکنم که مقامات قضایی ایران تأثیر اجتماعی اجرای حکم اعدام را شناختهاند. چون در زمان آیتالله شاهرودی بیشتر اجرای حکم اعدام در جاهای غیر عمومی اجرا میشد. بعضیوقتها وقتی قوه قضاییه فکر میکند که اجرای حکم اعدام میتواند تأثیرگذار باشد، آن را در ملاعام اجرا میکند. البته یک چیز استثنایی است، ولی آنها به مجرم فکر میکنند که اجرای حکم اعدام در ملاعام مثلاً میدان ونک برای کسی که قاتل است یا چند زن را به قتل رسانده است، میتواند تاثیرگذار باشد ولی تاثیر اجتماعی اجرای حکم اعدام در ملاعام واقعاً شدید است. ما فکر میکنیم که تأثیرش این است که آن جمعیت در برابر مرگ و حفظ جان یک نفر سردتر میشوند و کنش خود را در مقابل جان انسانها و کرامت انسانی از دست میدهند و تاثیرات بسیار مخربی دارد. ما منطقی داریم که به عنوان مرد، زن و انسان، نباید یک نفر دیگر را بکشیم و این جرم است. توسط اخلاق خودمان، توسط قانون خودمان به این نتیجه رسیدهایم. بعد چه میکنیم؟ ما مجرم را جلوی چشم بچهها، جلوی مادرانی که حامله هستند، به قتل میرسانیم. این باعث تشویش افکارعمومی میشود.
منظورتان این است که این عمل نوعی بازتولید خشونت در افکار عمومی است.
بله درست است. ما به عنوان عفو بینالملل ترجیح میدهیم که جمعیت هر کشور سالم و آرام باشد و در آن حاکمیت قانون حکمفرما باشد و یک سیستم قضایی عادل را دارا باشد.
با اوجگیری نقض حقوق بشر در ایران واکنش جامعهی ایرانی در درون و برون مرزها در مقابله با آن نیز حدت و شدت بیشتری گرفته است. اکنون در سراسر جهان کارزارهایی برای لغو اعدام و آزادی زندانیان سیاسی به وجود آمده است. نقش و تأثیر چنین کارزارهایی روی رفتار حکومت ایران چیست؟
نه فقط نقش دارد، بلکه یک پیام مهم برای مقامات دولتی یا مقامات نظامی ایران دارد. پیام این است که شما دولت ایران یا رهبران سیستم قضایی ایران هستید و بین شما و خواسته های ایرانیان، چه در داخل و چه در خارج از کشور، فاصله وجود دارد. متوجه شدید! طی سالهای اخبر همانطور که شما گفتید، تعداد این ایرانیها در سطح جهان که لغو کامل اعدام را میخواهند اوج گرفته و به یک موج بزرگی تبدیل شده است. ما ایمیلهای زیادی از ایرانیان دریافت میکنیم که از دولت و سیستم قضایی کشور خودشان میخواهند که افراد زیر حکم اعدام را به دار نیاویزند. چون این عمل بیمنطقی است. پیامهای صوتیای که ما در این مورد دریافت کردهایم بسیار افزایش یافته است. همانطور که شما گفتید در سراسر جهان کارزارهای ضد اعدام به راه افتاده است. مثلاً در انگلیس «من صدای او هستم» و یا کمیتهی ضد اعدام که همهی اینها خواستار لغو اعدام در ایران هستند. ایرانیان از حکم اعدام خسته شدهاند. طبق پیامهایی که ما از ایرانیان دریافت میکنیم آنها معتقدند که اجرای حکم اعدام تاثیرگذار نیست و راه حلهای دیگری برای مقابله با جرم و جنایت وجود دارد.