مصرف از منابع آبی در ایران ۱۱۰ درصد یعنی سه برابر خط قرمز جهانی است. اگر چارهای برای هدررفت آب و استفاده خودسرانه از منابع زیرزمینی اندیشیده نشود، یک دوجین از ۳۱ استان ایران در آینده نزدیک غیرقابل سکونت خواهد شد. دولت اما نه پول دارد و نه ارادهای متمرکز برای اجرای یک طرح پیشگیرانه.
مارتین گلن، پژوهشگر مسائل خاورمیانه که در باره مسائل اقتصادی و سیاسی ایران هم مقالاتی مینویسد، در سفر به ایران و مشاهداتی میدانی، هدررفت نجومی آب، الگوهای اقتصاد کشاورزی، سرانه مصرف و تساهل کارگزاران دولت در تاراج منابع زیرزمینی را مورد توجه قرار داده است. این مقاله به ویژه عبور از خط قرمز اکولوژیک را واکاوی میکند.
———-
این جا بهشت است. مهدی انجم شعاع با افتخار وسط درختهای پسته ایستاده و اصلههای محبوباش را نشان میدهد که تعدادیشان عمری ۲۰۰ ساله دارند، نهال پسته تا باردهی به ۱۲ سال وقت نیاز دارد. این رویندههای سختجان و جادویی به اندازه تمامی عمر، او و خانوادهاش را تامین کردهاند.
چهل هکتار از زمینهای روستای عباد رباط به این کشاورز ۶۵ ساله تعلق دارد، دوبرابر این میزان در اختیار دیگران است. مغز میوههای بیضیشکل زرد و قرمز رنگ درختچهها که به شکلی منظم در مسیری طولانی ردیف شدهاند، بعد از نفت خام، مهمترین محصول صادراتی جمهوری اسلامی ایران است. از دور دست صدای مکش پمپ آب و در بین شاخ و برگ درختان هیاهوی پرندگان شنیده میشود. شعاع زمزمه میکند: «این جور که به نظر میاد، مزرعهام را از دست میدم.» بعد در حالی که با ملایمت شاخهها را نوازش میکند، از بحث سر سفره شام با دو پسرش و نگرانی از آینده میگوید و این که هیچ کدام راهحلی برای پیشگیری از وقوع «آخرالزمان» ندارند.
چاه عمیقی که مزرعه او را آبیاری میکند، بیش از پیش کمآب و شور میشود. شعاع در گذشته هشت تن پسته «کلهقوچی» برداشت میکرد، حالا این مقدار نصف شده که سالانه درآمدی ۲۰ هزار یورویی نصیب او میکند. میگوید برای حفظ درختان دلبندش امکان پرداخت ۱۲۰ هزار یورو برای نصب یک سیستم مدرن آبیاری قطرهای را ندارد و اضافه میکند: «سالها بیش از اندازه از آبهای زیرزمینی مصرف کردیم و حالا داریم تاوان میدهیم.»
سوءاستفادهای که نامی ندارد
مهدی انجم شعاع موردی نادر نیست. دهها هزار کشاورز نگران بقای کار خود هستند. در کرمان یکسوم تولیدکنندگان پسته مجبور به تعطیلی کارشان شدهاند. آسیبدیدگی «کارست»، زمین مناطق متعددی را در ایران تهدید میکند که نتیجه آن خالی از سکنهشدن کامل این مناطق است چون که جمهوری اسلامی ایران سالهاست از خط قرمز مناسبات اکولوژیک عبور کرده است (Karst پدیدهای مربوط به پوسته زمین که نقشی مهم در شکلگیری آبهای زیرزمینی دارد).
از میزان ۱۰۰ میلیارد مترمکعب آب قابل دسترس در سال، به شکل بیرویه و بیملاحظهای بهرهبرداری میشود. توصیه جهانی سازمان ملل، مصرف تنها ۲۰درصد آب تجدیدپذیر را مجاز میشمارد. خط قرمز اکولوژیک ۴۰ درصد است. مصرف ۶۰ درصدی به معنای تنش منابع آبیست، مصرف ۸۰ درصدی بحران حیاتی آب نام دارد. اما مصرف ایران از منابع آبیاش ۱۱۰ درصد است، حدود سه برابر میزان عبور از خط قرمز، میزانی که هنوز در طبقهبندیهای بینالمللی نامی برای آن تعیین نشده است.
- مجموعه گزارشهای زمانه در باره بحران آب در ایران
در بررسی دلایل بروز این فاجعه میتوان به عوامل بسیاری اشاره کرد. گیاهشناس ایرانی، حسین آخانی بیش از همه به رونق سدسازی اشاره میکند. اواخر دوران شاه (۱۹۷۹) تنها ۱۸ سد وجود داشت، اکنون تعداد آنها به ۶۴۷ رسیده است و ۶۸۰ عدد دیگر هم در مرحله طراحی یا ساخت هستند. در حال حاضر در مسیر هر رودخانهای در ایران چندین سد ساخته شده است. پارکها و درختان حاشیه خیابانها در «تهران سبز» با استفاده از پنج دریاچه مصنوعی آبیاری میشوند. این کارشناس۵۱ ساله میگوید: «کشوری هستیم که دیگر آب جاری ندارد.» علاوه بر این در سراسر کشور ۷۸۰ هزار حلقه چاه، سفرههای آبی زیرزمینی را تخلیه میکنند، نیمی از پمپهای چاههای یادشده غیرقانونی هستند.
سازمان ملل، مصرف تنها ۲۰درصد آب تجدیدپذیر را مجاز میشمارد. خط قرمز اکولوژیک ۴۰ درصد است. مصرف ۶۰ درصدی به معنای تنش منابع آبیست، مصرف ۸۰ درصدی بحران حیاتی آب نام دارد. اما مصرف ایران از منابع آبیاش ۱۱۰ درصد است، حدود سه برابر میزان عبور از خط قرمز، میزانی که هنوز در طبقهبندیهای بینالمللی نامی برای آن تعیین نشده است.
چشمههای جاری و باغهای دنج جزئی از خودانگارههای پارسی هستند، همانند شیرهای آب نبسته در خانهها، علیرغم این که مدتهاست که دیگر ایران توان چنین ولخرجیهایی را ندارد. ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی و ۱۰ درصد دیگر در بخشهای خانگی و صنعتی مصرف میشود. بعد از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ جمعیت ۳۳ میلیونی با افزایش بیش از دوبرابری به ۸۰ میلیون نفر رسید و تولید محصولات کشاورزی چهار برابر شد. هدررفت آب نجومیست، زیرا آب عملا مفت است.
مصرف سرانه آب در ایران دو برابر میانگین جهانیست. بیشتر مزارع به شکل سنتی با کانالهای روباز آبیاری میشوند. هیچکجا تاسیسات تصفیه فاضلاب وجود ندارد تا پسابها را مجددا قابل مصرف کنند. میانگین افزایش دما به دلیل تغییرات آب و هوایی در ایران دو برابر میزان جهانی و بین ۱،۵ تا ۲ درجه است، این در حالیست که میزان بارندگی سالانه ۲۰ درصد کاهش یافته است. تیر خلاص به این محیط زیست بحرانزده را تحریمهای بینالمللی و برنامه موسوم به اقتصاد مقاومتی زده است.
«جایی برای رفتن نداریم»
آبهای زیرزمینی شدیدا آسیبدیده مناطق شرق، جنوب و مرکز ایران، هماکنون شور مزه و دریاچهها و تالابها در حال خشکشدن هستند و در رودخانهها هم آب جریان ندارد. خاک سفرههای آبی غارتشده و خشکشده، به کیلومترها دورتر میرود، توفانهای شن بیش از پیش سراسر کشور را درمینوردند. مثال بارز دریاچه ارومیه در شمال غربی موردی یگانه نیست. حسین آخانی در تازهترین کتابش عکسهایی از تالاب خشکشده بختگان در استان فارس منتشر کرده است، جایی که به دلیل طوفان ناگهانی شن و در عرض سی دقیقه او دیگر حتی نمیتوانست دستهای خودش را ببیند. سالهاست که دیگر از قایقهای تفریحی و توریستها در این دریاچه که از نظر بزرگی در جایگاه دوم قرار داشت خبری نیست. از این بهشت پرندگان مهاجر در نزدیکی شیراز، فقط تصویری سفید و پوشیده از نمک همانند منظره سطح ماه به جای مانده است که در محاصره کوههایی قهوهای قرار دارد.
با این همه کشاورزان منطقه به کارشان ادامه میدهند، انگار که هیچ اتفاقی رخ نداده است. در فاصله ۲۰ کیلومتری و با وجود ممنوعیت اکید، حتی برنج کشت میشود. انبوه درختان انار تا ساحل دریاچه خشکیده به چشم میخورد چرا که صاحبان آنها توانستهاند چاههای عمیقتری حفر و تا آخرین قطرهها را هم مصرف کنند.
کدخدای روستا سنگکار میگوید: «چه کار دیگری از دستمان بر میآید، هیچ جایی نمیتوانیم برویم.» ۱۵ خانواده از ۸۰ خانوار روستا مهاجرت کردهاند. آنهایی که ماندهاند تنها ذخیره آب شیرین را که در گذشته تامینکننده آب دریاچه بود، با صدها پمپ گازوئیلی پر سر و صدا بدون ممانعت مسئولان، تخلیه و مصرف میکنند.
بعد از آغاز کار حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور در سال ۲۰۱۳، بحران آب برای اولین بار جزء اولویت کاری مقامهای عالیرتبه قرار گرفت. حکومت ایران قصد دارد با طرح ملی آب طی ۲۰ سال آینده، میزان مصرف را کاهش داده و حداقل به سطح ۶۰ درصد (حداکثر تنش منابع آب) برساند. منتقدان ایراد میگیرند که میزان تاثیر طرح یاد شده کم و سرعت آن کند است. وزیر سابق کشاورزی، عیسی کلانتری که به عنوان بهترین کارشناس این عرصه شناخته میشود، میگوید: «باید سریعا تصمیماتی دشوار بگیریم، وگرنه همه چیز را از دست میدهیم»، او اعتباری برای این نگرانی که تصمیمهای خشن و صرفهجویانه اجباری منجر به ناآرامیهای اجتماعی میشوند قائل نیست. میگوید بحث بر سر موجودیت کشور است و این خطر جمهوری اسلامی ایران را تهدید میکند که در دو دهه آینده یک دوجین از ۳۱ استان کشور غیرقابل سکونت شوند. از نظر او وقتی برای بحثهای طولانی نمانده است.
«دولت پول ندارد، طرحها روی کاغذ هستند»
علیرضا رزم حسینی هم نظری مشابه دارد. استاندار ۴۵ ساله کرمان، پیشتر در بخش خصوصی فعالیت اقتصادی کرده است. او یک طرح عملیاتی ده ساله برای شهروندان کرمانی صادر کرده که یک کیلو وزن دارد. طرح این مهندس مکانیک ۴۰۰ صفحه، پر از جدول، اهداف، آمار و دیاگرام است. او در ۷۰ فصل تعیین کرده که تا سال ۲۰۲۴ چه باید کرد تا جلوی بدترین وضعیت را گرفت. یک چهارم باغهای میوه و مزارع سبزیجات در استان تحت مدیریت او محصول میدهند. تنها حجم صادرات پسته بالغ بر یک میلیارد یورو است.
در مرحله اول پنج هزار کنتور الکترونیکی بر روی پمپ چاهها نصب شده که میزان مصرف هر کشاورز را تعیین میکنند، مصرف بیش از حد مجاز منجر به جلوگیری از کار دستگاه، مراجعه به اداره مربوطه و پرداخت جریمه میشود. در مرحله دوم برای انتقال، توزیع و جلوگیری از تبخیر آب، سیستم لولهکشی نصب میشود. از آغاز سال هم مرحله سوم یعنی نصب آبیاری قطرهای شروع شده که نصب آن زمانبر و پرهزینه است.
هزینه سرمایهگذاری بابت هر هکتار بالغ بر ۳۰۰۰ یورو است که حداقل دو سوم میزان مصرف آب را کاهش میدهد. دولت وعده داده است که ۸۵ درصد هزینهها را به عهده بگیرد، با این وجود تا حالا کشاورزان علاقمند به اجرای طرح، هیچ پولی ندیدهاند. بدین ترتیب تا کنون سیستم آبیاری تنها شش درصد ۳۰۰ هزار هکتار تحت کشت مدرنیزه شدهاند، زیرا اغلب صاحبان مزارع از امکانات مالی لازمه اجرای طرح برخوردار نیستند. در چهارمین و آخرین مرحله طرح قرار است که مسئولان محلی مربوطه، کشت محصولاتی را به کشاورزان تجویز کنند که به آب کمتری نیاز دارند، یعنی به جای کشت هندوانه، سیب و گوجه فرنگی، زعفران، گلسرخ و زرشک کشت کنند.
حتی بعد از انجام این طرح دهساله عظیم، مصرف آب طبق معیارهای سازمان ملل از درجه «فاجعه» به درجه «بحران جدی» باز خواهد گشت. به همین دلیل استانداری کرمان طرح حفر کانالی به طول ۳۸ کیلومتر و ارتفاع هشت متر را آغاز کرده است تا آب نمکزداییشده دریای عمان به جنوب استان کرمان برسد. قرار است انرژی مورد نیاز، تصفیه و انتقال آب از طریق انرژی خورشیدی تامین شود، مسئلهای که البته مربوط به آینده بسیار دور است.
«خرید زمان»
مزرعهداری به نام سهیل شریف و مدیر کشاورزیاش، مهدیه خضرینژاد جزء افراد نادری هستند که راسا برای تامین آیندهشان آستینها را بالا زدهاند. این دو در بین پستهکاران شهر سیرجان (با جمعیتی حدود ۳۰۰ هزار نفر و فاصله یک ساعته با کرمان به وسیله خودرو) از پیشگامان محسوب میشوند. آبیاری نیمی از این مزرعه خانوادگی ۳۰۰ هکتاری به روش قطرهای تغییر داده شده است. در امتداد درختان و در عمق ۳۰ سانتیمتری زمین لولههایی به ضخامت انگشت شست کارگذاشته شده تا ریشههای این درختان با ارزش را بر اساس برنامهای دقیق آبیاری کنند. هدایت این شبکه آبی توسط کامپیوتر انجام و اطلاعات آن توسط ماهواره از دفتر مرکزی در فاصله ۱۵ کیلومتری انتقال داده میشود. اکنون از همه جا دیگر همکاران برای بازدید مزرعه مراجعه میکنند تا این طرح پیشرو را از نزدیک مشاهده کنند. وزیر کشاوزری در تهران چنان تحت تاثیر قرار گرفته بود که به همه معاونان دستور سفر به سیرجان را داده است.
در این مزرعه هیچ اثری از یارانههای دولتی نیست که استاندار کرمان وعده آن را داده است. سهیل شریف میگوید: «دولتی پولی ندارد، همه وعدهها فقط روی کاغذ موجودند». او تا کنون نیم میلیون یورو با استفاده از پساندازها و دریافت وام، سرمایهگذاری کرده است. آغاز کار سیستم آبیاری جدید منجر به کاهش ۶۰ درصدی مصرف آب و افزایش ۴۰ درصدی تولید شده است.
طبق محاسبه این فارغالتحصیل رشته اقتصاد کشاورزی، سرمایهگذاری انجامشده بعد از سه سال وارد مرحله سوددهی میشود. سهیل شریف و همکارش مهدیه خضرینژاد در شمار پیشکسوتان این عرصه هستند، آنها میگویند: «با این کار برای خودمان زمان خریدیم، زیرا سوء استفاده دیگران نهایتا به ما هم لطمه خواهد زد.» ۸۰ درصد کشاورزان سیرجان علاقهای به تغییر سیستم آبیاری سنتی ندارند. بعضی از روستاها به دلیل خشکی چاهها خالی از سکنه شدهاند. سهیل شریف میگوید: «همه ماجرا فاجعهایست که به دست خود انسان صورت گرفته، اگر دیگران تغییر روش ندهند، همه با هم نابود میشویم.»
منبع: تسایت آنلاین