علی مطهری، نمایندهی اصولگرای منتقد دولت در گفتوگویی با «خبرآنلاین» گفت اگر آقای مشایی و آقای احمدینژاد به نظری رسیده باشند، آنقدر روی آن پافشاری میکنند تا نظرشان پیاده شود و به همین دلیل هم، رهبری چون میداند رئیس جمهور از نظر خودش کوتاه نمیآید، معمولاً دخالت نمیکنند.
از دکتر مهدی خزعلی، تحلیلگر سیاسی در ایران پرسیدهام: در محافل رسانهای و خبری، از تعبیر آقای مطهری اینگونه برداشت شده که گویا محمود احمدینژاد و رحیم مشایی، در تعامل با رهبری دست بالا را دارند و در عمل رهبری دنبالهروی آنهاست و در برابر عمل انجامشده قرار میگیرد. تحلیل شما در این زمینه چیست؟
اینکه آقای احمدینژاد تصمیمهای عجیب و غریب و یا بحثانگیز میگیرد، این تازگی ندارد و از اول چنین بوده است. من در آن تحلیل روانشناسی آقای احمدینژاد به این نکته اشاره کردهام که از ویژگیهای روانی ایشان همین تصمیمهای بحثانگیز هست که زیاد بودهاند. مانند مسئلهی حضور بانوان در ورزشگاهها، ساعتهای کاری، مسئلهی کردان، مسئلهی مشایی، مسئلهی رحیمی، متکی و … ادامه هم خواهد داشت.
من اما دربارهی اینکه رهبری در قبال ایشان چگونه برخورد میکنند، نمیخواهم تعبیر کنم که واقعاً آقای احمدینژاد دست بالا را دارد یا خیر. خود آقای احمدینژاد بهواسطهی تلقیای که شده اینگونه تصور میکند. ایشان میگوید ۲۴ میلیون رأی دارم و روستاها و مردم مستضعف با من هستند. به همین جهت هم ادبیات پوپولیستی در صحبتها و سخنرانیهایش وجود دارد و در همین بحث طرح حذف یارانهها، به گونهای برخورد شده که ما معتقدیم قسمت توزیع پول آن غلط است و فقط یک حرکت پوپولیستی است.
در واقع، این حرکت پوپولیستی دارد مهندسی میشود. همانطور که با مهندسی پوپولیستی، انتخابات نهم را رد کردند و دهم هم به اینجا رسید، من فکر میکنم با همان مهندسی دارند میروند که یک حرکت پوپولیستی را در مقابل روحانیت، مرجعیت و ولایت فقیه علم کنند. من قطعاً سال ۹۰ را سال رویارویی جناح احمدینژاد با جناح حامیان ولایت میدانم.
آیا رهبری از موضع پایین دارد برخورد میکند یا نه؛ به نظرم موضع پدری است که فرزند خیرهسری را دارد تحمل میکند. امیرالمؤمنین در خطبهی ۲۷ درددلی دارند و میگویند: «کسی که اطاعت نمیشود، رأی ندارد.» اگر پدری هم با فرزند خیرهسری که به حرف گوش نمیدهد و لجبازی میکند، روبهرو باشد، آن پدر نمیآید لجبازی کند. تماشایش میکند دیگر. در نهایت میداند وقتی رأیش بر زمین میماند و اطاعت نمیشود، رأیش را نمیگوید.
من فکر میکنم از این زاویه میتواند مطرح باشد که ایشان میداند که این فرزند خیرهسر که خود ما بزرگش کردهایم، خودمان بهوجودش آوردهایم، خودمان او را سرکار آوردهایم، الان حواسش پرت شده است. فکر میکند بازویش خیلی کلفت شده و خیلی قدرتمند است. در صورتی که پشت قضیه، ما میدانیم این خبرها نیست. درست است که جوان هستی و خیرهسر، اما من پیری که چندتا پیراهن بیشتر از تو پاره کردهام، به فکر آن موقعها هم هستم که اگر تو جوانی کردی و به زور بازویت نازیدی، ما هم راهحلی داریم، دست ما هم پر است برای اینکه این جوان خیرهسر را سر جایش بنشانیم.
اما فعلاً رهبری اینطور عمل میکنند و در این خیرهسریها، دارند رعایت میکنند که حرمتها شکسته نشود. ما در حکومت امیرالمؤمنین میبینیم که ابن زیاد کسی است که کربلا را بهوجود آورد. پدر ابنزیاد، زیادبنابی یک حرامزاده بود. از اسمش مشخص است: «زیاد پسر پدرش.» یعنی پدر او مشخص نبود. حضرت چنین فردی را به بصره فرستادند. او کارگزار حضرت در بصره بود. یعنی حضرت نیاز داشتند به اینکه حتی از زیادبنابی در حکومت کوتاه خودشان، برای سامان دادن به اوضاع بصره استفاده کنند.
میخواهم بگویم همیشه فکر نکنید که اگر کسی سرکار است، مورد تأیید حکومت است. حال آن حکومت را کاری ندارم. فرض کنید در زمان امام، آقای خلخالی هم با آن قتلها و اعدام بود که ایشان ظاهراً جز اعدام، حکمی را در قضا نمیشناخت. اما امام او را هم تحمل کرد و آخر هم وقتی او را به مجلس فرستاد، شورای نگهبان ایشان را رد صلاحیت کرد و رفتند خدمت امام که: آقا شما میگویید ایشان را تایید کنید. این امر شما، مولوی است یا ارشادی؟
امام فرمودند: من مفاسد ایشان را میدانم. ایشان به مجلس برود، مفاسدش کمتر است، با این تحلیل و با این استدلال، امام اعضای شورای نگهبان را مجاب کردند که بگذارند خلخالی وارد مجلس شود.
در بخش دیگری، آقای مطهری گفتهاند که آقایان مشایی و احمدینژاد به دنبال این هستند که ۱۴میلیون رأی آقای موسوی را جذب کنند. آیا چنین تواناییای را در دولت میبینید؟ با توجه به حرکتهای پوپولیستیای مانند منشور کوروش، مسئلهی موسیقی و حجاب که در دولت مطرح و دنبال میشود، آیا چنین قابلیتی را میبینید که با ترفندهایی که بهویژه آقای مشایی بهکار میبندد، بتواند ۱۴ میلیون رأی آقای موسوی را جذب کند؟
من فکر میکنم در دورههای نهم و دهم، بخش عمدهی آرای آقای احمدینژاد، آرای مخالفین بود. آرای نه به یک قسمتی از مسئولین سابق بود؛ حتی به آنهایی که آقای احمدینژاد انتقاد کرده بود. الان هم اینها دارند از این حربه در یک سطح بالاتری استفاده میکنند. دورهی نهم به هاشمی حمله کردند. در دورهی دهم ناطق را هم اضافه کردند که رئیس بازرسی رهبری بود و اینبار کل رهبری، مرجعیت و روحانیت را هدف گرفتهاند.
مسائلی را مطرح میکنند که مورد نظر این جناح بوده است. از قبیل مکتب ایران، مسئلهی موسیقی، بحث کوروش و … مثلاً در بخش موسیقی بالاخره مراجع فتوا دادهاند و یا به واسطهی اینکه در انقلاب ما با ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی مبارزه کردیم، رویشان نمیشود بیایند و بگویند که کورش کبیر مرد بزرگی بود و اصلاحات عمیقی ایجاد کرد و تمدنی را پایهگذاری کرد که برترین تمدن بشر در طول تاریخ بوده است.
آقایان غفلت کردند و نتوانستند اقرار و اعتراف کنند که ما چنین مرد بزرگی در تاریخ ایران داشتیم و آنها دارند از این مسئله بهرهبرداری میکنند. یعنی در واقع، دارند مصادرهی به مطلوب میکنند برای اینکه خیلیها را بیاورند.
بله؛ میتوانند قسمتی از آرا را بیاورند، نه به عنوان اینکه ما به شما باور داریم، بلکه به عنوان اینکه اینها میتوانند همه چیز را خراب کنند. بازهم بگویم، اگر کسی رأی میدهد، مخالفتی است که میبینند یک فرزند چموش و خیرهسر، میتواند بازی همهی خانواده را بههم بریزد.
الان هم به آقایان انقلابیون میگویم که اگر به انقلاب اسلامی، به ارزشهای انقلاب اسلامی، به جنگ تحمیلیای که به خاطر آن به مدت هشت سال شماری از شهدا را تقدیم این انقلاب کردیم، معتقد هستید، بدانید که دشمن انقلاب اسلامی کسی است که دارد تمام این خانواده را متلاشی میکند. در بین این خانواده، اول اصلاحطلبها را کنار میگذارد. بعد بین اصولگرایان باز میآید اصولگرای تند و کند میکند، آبادگرایی میکند و در نهایت علی میماند و حوضش به تنهایی و دیگر نمیشود کاری کرد. به جایی نرسیم که کسی نماند که از اسلام و از انقلاب اسلامی دفاع کند. آن موقع باید کاسهی چهکنم دستمان بگیریم و برویم در خانهی این و آن که جواب نمیدهد. دیگر دیر شده است.
برنامهی ایشان، از نظر من، این است که این فتنه را باز آورد. در فتنهی اولی که آورد توانست اصلاحطلبها را کنار بگذارد و فتنهی دومش این است که حامیان رهبری را کنار بزند و آخرش هم به هیچجایی نمیرسد. تنها چیزی که میشود، این است که پای بیگانه را به کشور ما باز میکند.
یعنی آخر کار ایشان اندازه و ظرفیتی ندارد که کسی را جذب کند. پای بیگانه را به کشور ما باز میکند و خدای ناکرده ما شاهد تجزیهی ایران خواهیم بود.
اخطاری که من به آقایون علما، مسئولین و آنهایی که دلسوز انقلاب اسلامی هستند میدهم این است که قبل از اینکه ایشان در نیمهی دوم سال ۱۳۹۰، اهداف خود را به منصه ظهور برساند و اختلاف را آنقدر عمیق کند که ما نتوانیم جمعش کنیم، الان به فکر چاره باشند.
سال ۹۰، سال رویارویی مؤمنین به انقلاب با چنین حرکتی است که من معتقدم- دانسته یا ندانستهاش را نمیخواهم بگویم- کل این حرکت از بیرون دارد هدایت میشود و فتنهای که میگویند اینجاست. یک موقعی در آنجا به من میگفتند که قبول داری در سال ۸۸ فتنه بوده؟ گفتم: بله ولی مسئول این فتنه را آقای احمدینژاد میدانم و اگر دنبال سران فتنه میگردید، یک سر دارد و آن هم جناب آقای احمدینژاد است که این فتنه را بهپا کرده است.
به ایشون بگید بره کشکش و بسابه بفرمایید متن گفتگوی آقای خامنه ای در قم را مطالعه کند بعد اراجیف به خورد ملت بدن. آقای خامنه ای رسماً اعتراف کرد ایشان کارهاش مورد تایید من است در حضور مراجع!!!!!!!! بهد این بابا اینجا دنبال دستمال یزدی می گرده!!!!!!!!!!!!! نکنه به شما هم گفتن بله!!!!!!!!!!!!!!!!1
نیما / 21 January 2011
عجب حرفهای عالمانه ای !
بلاخره من نفهمیدم که احمدی نژاد عامل فتنه است یا موسوی و کروبی و خاتمی که هر سه نفر گوش به فرمان اکبر شاه و به تحریک استعار بساط اشوب و بلبشو را به راه انداختند؟
ضمنا متوجه نشدم که دار و دسته احمدینژاد مخالفت و دشمنی با ولایت فقیه دارند یا دار و دسته عالی جناب سرخ پوش؟
از همه بدتر اینکه با سخنان حکیمانه اقای خزعلی بنده بر سر دوراهی سیاسی قرار گرفته ام که بین بد و بدتر کدام را انتخاب کنم،مستعمره شدن و یا تجزیه شدن ایران؟به عبارت دیگر نمی دانم در انتخابات بعدی شرکت کنم یا نه و اگر بعد از ٣١ سال شرکت نکردن در انتخابات،زبانم لال ،در انتخابات بعدی شرکت کردم ، به عنوان یک فرد غیر مذهبی دمکرات و مدافع حقوق بشر به ایادی استعمارگران غربی و یا به طرفداران امام زمان و برچیننده ولایت فقیه رای بدهم.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 21 January 2011
دکتر با شرف با درود بشما
به ابوی بفرمایید که در دست بوسی ولی امر خدا پرسش کنند که حضرت ولی اله که اینقدر از حاکمیت دوگانه وحشت دارد فکر نمیکند با این ارازل واوباشی که بر سر مردم مسلط کرده اند همه مردم را در مقابل شعیه گری ایرانی و ستم مذهبی ان هم در این عصر یگانه یگانه کند که دیگر این 12 امامی ایرانی تا به ابد سر بلند نکند هر چه باشد این 12 امامی ایرانی روزگاری سبب وحدت مردم ایران بوده حال حیف نیست که با دستان مشتی ملای خرخره جو و قاتل و مفت خوار به اخر خط برسد
کاربر مهمان / 21 January 2011
تمام بلایی که سر مردم ایران امده و میاید مستقیما به دستور خامنه ای جانی وحیله گر وپسرش مجتبی است. او همین الان هم میتواند با اشاره ای ا.ن را حذف کند. تمام سپاه و بسیج هم زیر نظر وکنترل خودش هستند. حیله گری خامنه ای انتها ندارد. هر روز که مردم به جای مبارزه عملی دلشان را به تجزیه وتحلیل خوش کنند خود را به پرتگاه نیستی یک قدم نزدیک تر کرده اند. بیایید حاقل از همین الان با شروع ” نهت کیف وکاغذ” مبارزه ای بیخطر وموثر را اغاز کنیم.
کاربر کامبیز / 21 January 2011
خاک بر سر اون امام راحل کنم که آدمی مثل خلخالی رو با وجود مفسده توی حکومت نگه میداره! اینم شد منطق که اگه بره مجلس مفاسدش کمتره؟؟؟
کاربر مهمان / 21 January 2011
چطور خمینی شخص فاسدی را همه حاره کرده بود؟این چه استدلالی از آقای خزعلی میباشد!!!! شخص
فاسد جاش در زندان است نه مجلس!
nari / 21 January 2011
با سلام ، ۱ فقط میخواستم بگم که آقای خزعلی لطفا انقدر اسلام اسلام نفرمایید ،آفتاب آمد دلیل آفتاب .۲ لطفا رسالتی رهام که بدش شما قرار دادند شمارا نجات نخواهد داد به موقع به حساب شما میرسند پس انقدر رهبر رهبر ، و خمینی خمینی نکنید و اونهارو کنار علی قرار ندهید تا مشرویعیت از دست رفته را که به زور هم مشروع شده بود بازسازی کنید ،این روشها دیگه کار نمیکنه دکتر ،از کوزه همون برون تراود که در اوست، نکنید آقا مردم رو خسته کردید با این اراجیف،
کاربر مهمان / 21 January 2011
احمدی نژاد نمونه نسلی است که چم وخم رفتار با روحانیون حاکم و در راس آن رهبری را به خوبی فراگرفته، میداند که مثلا مسئله حجاب برای اینها از کشته شدن مردم در روز روشن به مراتب مهمتر است، یا میفهمد که اینها در برابر ظلم سر خم میکنند اما از راه دادن زنان به ورزشگاه ها صدایشان به آسمان میرسد. خلاصه این که احمدی نژاد خیلی بهتر از دکتر خزعلی میداند چطور از ابوی ایشان سواری بگیرد، و آینده از آن اینهاست. در بهمن ۵۷ حوزویان گمان کردند که دانشگاه ها را فتح کرده اند، اما بعد از ۳۰ سال این دانشگاه است که دارد به این روش ترتیب حوزه ها را میدهد، و البته هردو در نهایت به زیان میهن مظلوم کار میکنند!
مقدس دسته بیلی / 21 January 2011
دكي جون دلم به حالت مي سوزه كه تو و خيلي از امثال تو ( به خودتون نگيريد منظورم از خيلي همون مقدار 100 يا 200 هزار نفر ضد – حالا يا ضد انقلاب يا ضد احمدي نژاد يا ضد ولايت فقيه يا ضد وطن يا ضد استقلال و يا ضد دين و امثالهم مي باشد) به اين سر آويزون نشده ايد و رفتيد ته فتنه رو كه چند تا تفاله مثل كروبي و موسوي هستند چسبيديد و به اون ته مي نازيد.
کاربر مهمان / 21 January 2011
توجیهات خزعلی بنظر من تنها برای تبرئه اصل ولایت فقیه و امام طلایی و این نظام سراسر ستم است،برای بزور مردم را به اصلاح طلبان دوباره امیدوار کردن است
چون همه شان بقول خاتمی می دانند خیزش بعدی از نظام عبور خواهد کرد و نگران همینند.
کاربر مهمان / 21 January 2011
سلام باید راهی یافت تا مردم اعتماد به این بیابند که تغییر برابراز دست رفتن دین وآیین آنها نیست واین افراد فقط در رویه ای
از دین سنگر گرفته اند
aran / 21 January 2011
در زمان گذشته ( افراد ) در بروز تخلفات اجتمائی نقش داشتند و با نفوذ در سیستم و تکیه به توانائی اطلاعاتی و قومی ، امکانات اجتماعی را به خود اختصاص میدادند . امری که موجب درخواست عمومی برای اصلاح ساختار سیاسی و امنیتی شد . بجای تغییر ، شاه فقید را مقصر جلوه داده و او را از مدیریت بر تغییرات حذف و از حسن نیت امام ، سوء استفاده و در پشت نام و اعتبار مردمیش ، در نقش افراد انقلابی و بنام اسلام ، 32 سال است هر جرمی را سازماندهی شده انجام دادند و منابع و سرمایه های ملی را غصب منتقل نمودند ، و چون ایشان به موضوع اگاه شد جام زهر بدستشان و از وجود اقای خامنه ائی و اراده او بر بهبود امور تا حد امکان بهره برداری و چون ایشان به اگاهی کامل برسند با طرح اتهامی از بیرون و بلوا در درون کشور ، ایشان را حذف خواهند نمود .(این مجموعه) از درون و بیرون کشور ، بدلایل متفاوت مورد حمایتند ( متخصصین تحلیل گر از این حمایت ها و دلایلش اگاهند ) و با بهره گیری از این پتانسیل ها توانسته اند از پول وهابیت عربستان – اطلاعات و توان نظامی روسیه – انگیزه و اطلاعات غرب و ……..برای حفظ خود بهره برداری نمایند .
اقای خزعلی بخشی از این جریان را دیده اند و با توجه به ان اظهار نظر کرده اند ولی نمی دانند اقای احمدی نژاد هم در این بازی ، وسیله هستند و نه مجرم ( مجرم کسی است که اگاهانه برای پایماکردن حق و نقض عدالت نقشه میکشد و بر انجام ان ابرام می ورزد ) ولی کسی که به امید برقراری عدالت، مرتکب عملی میشود که نتیجه ان مطلوب نیست (گناهکار ) است و نه مجرم .
تخلف جمعی روشی است که در ان بجای مجازات ، پاداش حاصل میشود و سالیان سال است این نوع مدیریت بر کشور سایه افکنده و مردم را بجان اورده است . اگر کسی دلسوز است در این زمینه(جرائم تشکیلاتی و راهکار های مقابله با ان )
تحلیل ارائه بدهد .
با ارائه چنین تحلیل هائی و انتشار ان ، مردم نسبت به موضوع اگاهی یافته و صف تشکیلات متخلف از مردم جدا شده و
چه بسا تمامی اختلافات بین ما ایرانیان که هر یک به شکلی برقراری عدالت هر چند( نسبی) را خواهانیم به نقطه مشترک و دوستی مجدد برسد و دوستداران پادشاهی و یا معتقدین به راه حل های مذهبی و لائیک ها و اصلاح طلب و اصول گرا و………………. همگی توجه خود را به حذف نفاق و سازمان دهندگان ان ، معطوف و انچه بر این سفره است را بین خود تقسیم و تمامیت کشور را از دست ندهیم . و شاید بتوانیم با معضل های جدید در راه برخوردی متمرکز و متحد نموده و از بروز بلایای بیشتر جلوگیری نمائیم .
شاهرخ / 22 January 2011
به آقای آخری یادآوری میکنم که بعد از دوازده سال اکبر گنجی اعتراف کرد منظورش از “عالیجناب سرخ پوش” خامنه ای بوده. اینکه چرا تا حالا الزایمر داشته که نگفته الله و اعلم
کاربر مهمان / 22 January 2011
باید بگم اکبر گنجی اخیرا اعتراف کرده منظورش از ” عالیجناب سرخ پوش” خامنه ای بوده. اینکه چرا تا حالا اینو نگفته بود الله اعلم!
کاربر مهمان / 22 January 2011