مینو صابری – درست در روز ملی حمایت از حیوانات، تعدادی از شیرهای باغ وحش ارم کشته شدند. در مورد این که چند قلاده شیر و به چه وسیله معدوم شدند حرفها ضد و نقیض است، اما نکتهی مهمتر این است که شیرهایی که گفته میشد به بیماری «مشمشه» مبتلا بودند بیماریشان نه تنها برای انسان و دیگر حیوانات خطرناک نبود بلکه اگر مورد درمان صحیح قرار میگرفتند، بهبود مییافتند و میتوانستند ادامهی حیات دهند!
در این زمینه با دکتر هومن ملوکپور، دامپزشکی که به همراه تیم دامپزشکان چند روز قبل همین شیرهای معدوم شده را مورد آزمایش قرار داده بودند گفتوگو کردهام.
دربارهی شمار شیرهایی که در باغ وحش کشته شدند اطلاع دقیقی دارید؟
بله. من دیروز صبح شنیدم که قرار است چنین کاری اتفاق بیافتد و خیلی سعی کردم با مسئولین مختلف در مجلس، سازمان دامپزشکی و محیط زیست تماس بگیرم و جویای این داستان بشوم که آیا امکانش هست این اتفاق نیفتد. متاسفانه برخی خبر نداشتند و برخی هم که خبر داشتند به ظاهر جوابگو نبودند. آنطور که ما شنیدیم دیروز ۹تا از شیرهای باغ وحش تهران را اتلاف کردند.
آیا این شیرها در بیهوشی عمیق کشته شدند؟
آنجور که من از منابع آگاه شنیدم، نه. متاسفانه آنها را با شلیک گلوله کشتهاند. این جزو شنیدههای من است. من ندیدم ولی آنها که شاهد بودند و تعریف کردند گفتند با شلیک گلوله بوده است. از بیرون باغ وحش صدای شلیک گلوله شنیده شده است.
در کل باغ وحش ارم چند قلاده شیر داشت؟
آخرین باری که من آنجا بودم، روی ببر ماده کار میکردیم و اتفاقاً در همان روز شیرها را بیهوش کردیم و برای سازمان دامپزشکی و آزمایش مشمشه، نمونهگیری کردیم. باغ وحش تعداد ۱۷ قلاده شیر داشت.
از روزی که بحث بیماری «ببر» علنی شد، حرفهای ضد و نقیض زیادی از مسئولین مربوطه شنیده شده است. یکی گفت شیرها بیمارند. آن یکی گفت بیمار نیستند. یکی گفت این بیماری قابل درمان است و آن یکی گفت بیماریشان قابل انتقال است. نظر شما در این زمینهها چیست؟
این بیماری در گوشتخواران مشاهده میشود. در مناطق آلودهای که در دنیا داریم؛ آسیای شرقی، آفریقا، خاورمیانه و بخصوص در کشور عراق در حال حاضر خیلی اپیدمی پیدا کرده است. در «تکسمیها» این بیماری مشاهده میشود و خیلی هم شایع هست. در کشور خودمان هم اغلب دیده میشود.
در تکسمیها این بیماری قابل درمان نیست و خطرناک است. این بیماری میتواند از طریق تکسمیها به انسان خیلی راحت انتقال پیدا کند. اسم عامیانهی این بیماری، بیماری سوارکاران یا اسبداران است و به زبان عربی مشمشه گفته میشود.
در تحقیقات و مطالعاتی که در اروپا و امریکا انجام شده به این نتیجه رسیدند که این بیماری از گوشتخواران به انسان و از انسان به انسان قابل انتقال نیست.
در چند گزارش آمده که گوشتخوارانی در اروپا و بخصوص در آفریقا بودهاند، دچار این بیماری شدند و دلیل آن هم خوردن گوشت تکسم آلوده است، یعنی گوشت خر و قاطر آلوده. البته بعد از اینکه گوشتخواران دچار این بیماری شدند با گرفتن داروهای آنتیبیوتیک و درمانهای دورهای که حدودا بین دو تا چهار ماه طول میکشد این حیوانات به راحتی درمان شدند.
آیا ممکن است بقیهی گربهسانان و گوشتخواران باغ وحش به سرنوشت شیرها دچار شوند؟
اگر از همین غذا تغذیه کنند بله! چرا که نه؟ حتی صحبت شد که سگها و گربههایی که اطراف باغ وحش هستند آلوده شده باشند. چون باغ وحش باقیماندهی لاشهی خوراک گوشتخواران باغ وحش را پشت باغ وحش میریختند، ظاهرا آنجا هم سگ و گربهی ولگرد زیاد هست.
این امکان هست اما این را فراموش نکنیم که این باعث اپیدمی یا شیوع بیماری خطرناک در جامعه نخواهد شد. به خاطر اینکه این بیماری یک بیماری شخصی است. هر موجودی بگیرد در نهایت میتواند همان موجود را از بین ببرد؛ البته اگر درمان نشود!
اگر این بیماری از طریق گوشتخواران به گوشتخواران و انسان قابل انتقال نیست پس چرا مرگ را به عنوان راه حل برای شیرها برگزیدند؟
این سئوال من هم هست! متاسفانه تاکنون هیچ مسئولی جوابگو نبوده است! حالا منتظریم مسئولین سازمان دامپزشکی و محیط زیست توضیح دهند که علت این کار چه بوده و در مجموع، در جمعبندیشان به چه استدلالی رسیدهاند که دست به چنین کاری زدهاند!
تصمیمگیری برای معدومسازی شیرها از سوی چه سازمانی بوده است؟
آنطور که من شنیدهام به دستور مسئولین باغ وحش بوده است. یعنی خودشان به دامپزشکی نامه زدند که تعداد گوشتخواران ما زیاد است و بیمارند و … شما اقدام به اتلاف این حیوانات کنید!
الان رفتار مسئولین باغ وحش زیر سئوال است. آیا غذایی که به حیوانات باغ وحش میدهند را آزمایش نمیکنند؟
اگر آزمایش میشد که ما الان به این مشکلات برنمیخوردیم!
به نظر شما چرا اینها برای از بین بردن شیرها از گلوله استفاده کردند؟
من هنوز مطمئن نیستم که واقعاً با گلوله کشته باشند اما اگر واقعاً با گلوله کشته باشند شاید به خاطر نداشتن و یا گران بودن داروهای کشتار به روش انسانی بوده است.
حالا که برخی از مسئولین توان این را ندارند تا از عهدهی مسئولیتی که به آنها واگذار شده بربیایند و بودجهها در جاهای دیگر خرج میشود، فکر میکنم لازم است روی کمکهای مردمی حساب باز شود. در ایران آنقدر حامی حیوانات داریم که اگر روزی اعلام کنند نمیتوانیم برای کشتار حیوانات به روش انسانی هزینه کنیم، مردم دریغ نکنند و حتما برای اجرای آن کمک مالی کنند تا این حیوانات به چنین طرز فجیعی کشته نشوند.
اگر اعلام میکردند، من بعید میدانم که مردم اصلاً اجازه میدادند تا چنین اتفاقی بیفتد.
فکر نمیکنم زور مردم به اینها برسد!
بله!
واقعآ فکر میکنید اگر مردم اعتراض کنند، نتیجهای هم میگیرند؟
من واقعآ نمیدانم و ایدهای ندارم. فعلا که یک سری انجیاوها و افراد حقیقی و حقوقی دارند اقداماتی انجام میدهند. امیدوارم به نتیجه برسند. به هر حال حرکتها باید یک جایی به نتیجه برسد.
موضوع ترسناکتر از چه جوری کشتن شیرها، شیوهٔ اداره زبالههای باغ وحشه که دکتر ملوک پور در موردش یه اشاره کرد.به هر حال مرسی بابت مصاحبه با یک منبأ نزدیک به جریان.فقط ایکاش گزارشگر بر اساس وظیفش سعی میکرد بی طرف بمونه، اظهار نظرهایی مثل:”حالا که برخی از مسئولین توان این را ندارند تا از عهدهی مسئولیتی که به آنها واگذار شده بربیایند و بودجهها در جاهای دیگر خرج میشود” یا ” از کشتار اینها یه بوهایی میاد” غیر حرفهای بود. ممنون ازتون
هومن طالبی / 21 January 2011