همن سیدی-آن‌چه در تونس گذشت، هم شادی‌بخش بود چون نوید آزادی را به یک ملت می‌داد و هم تکان‌دهنده چون طی ده‌ها سال چنین سیستمی در سکوت جهانیان به حیات خود ادامه داده بود.تنها پوشش این تداوم، سکولار بودن و خرسندی توریست‌ها و سرمایه‌گذاران بود. بسیاری بر این عقیده بودند که باید آن را ‌غنیمت شمرد که در جهان عرب یک «بن‌علی»پیدا شده که دم از حقوق زنان می‌زند و نگاهش به وضع قوانین، عرفی و نه شرعی است. همین کافی بود برای فریفتن جهانیان برای ۲۳سال. البته شاید واژه‌ی فریفتن تنها شامل کسانی بشود که ابزارهای رصد آزادی را در اختیار ندارند و مجبورند به گزارش‌های کشورهای آزاد و سازمان‌های حقوق بشری اعتماد کنند.

سئوال این است که طی این سال‌ها چرا وزارت خارجه‌ی آمریکا در گزارش‌های سالیانه‌اش به نقض حقوق بشر در تونس اشاره‌ای نکرده بود؟ مجمع عمومی سازمان ملل با وجود کمیته‌ی حقوق بشر چرا سکوت کرده بود؟ از آن هم عجیب‌تر دیده‌بان حقوق بشر، عفو بین‌الملل و سایر مدعیان دلواپس حقوق بشر بودند. چرا میلیون‌ها تونسی را شامل بشر محسوب نکرده بودند؟

بدون افتادن به دام تئوری توطئه، چه ضمانتی وجود دارد که نگاه به حقوق بشر ابزاری و گزینشی نباشد؟ سال‌ها پیش فرید زکریا، تصویر مضحکی را از دیدارهای تکراری دیپلمات‌های غربی با رئیس‌جمهورهای مادام‌العمر عربی طرح کرده بود که در کاخی بزرگ و با شکوه و در دیداری دو نفره بدون مترجم پس از پرداختن به نقشه‌ی راه و تهدید تروریسم و کمک‌های مالی، دیپلمات غربی با شرمندگی و صدایی لرزان به حقوق بشر در کشور اقای رئیس‌جمهور اشاره‌ای می‌کند که بلافاصله میزبان برافروخته می‌شود: چرا می‌خواهید اسلامی‌ها به قدرت برسند؟ آزادی سیاسی را برای مانور تروریست‌ها می‌خواهید؟ و … خیلی زود گفت‌وگوها به همان نقشه‌ی راه و کمک‌های مالی و این‌بار خریدهای تسلیحاتی هم برمی‌گردد.

شاید بتوان گفت حداقل در مورد ایران چنین نبوده است و سازمان‌ها و ارگان‌های جهانی در رصد حقوق بشر در ایران کوتاهی نکرده‌اند، اما حتی اگر از فراز و نشیب‌های این پرداختن‌ها و نپرداختن‌ها هم چشمپوشی کنیم، واقعا چه تضمینی وجود دارد که در پی توافقی با جمهوری اسلامی حقوق بشر ایرانیان هم برای سال‌ها به فراموشی سپرده نشود؟ در همین نشست استانبول اگر تهران امتیازاتی به گروه 1+5 بدهد، چه تغییری در معادلات صورت می‌گیرد؟ اگر ایران در استقرار آرامشی نسبی در افغانستان و عراق به امریکا کمک کند، گزارش سال اینده وزارت خارجه چه تغییری خواهد کرد؟

دیکتاتورهای قرن ۲۱ قلق ادامه‌ی حیات خود را یافته‌اند . بن‌علی هم از اول جزو کسانی بود که برای احمدی‌نژاد پیام تبریک می‌فرستاد. او هم ادعای مبارزه با اسلام سیاسی را داشت، هم پای کارتل‌های جهانی را به کشورش باز می‌کرد، هم موج جهانی آزادی را در مرزهای کشورش می‌بست، هم موی سر بانوان را آزاد می‌گذاشت، هم راه نفوذ اندیشه به زیر موها را مسدود می‌کرد، هم انتخابات برگزار می‌کرد و هم محدودیتی برای انتخاب خودش قائل نمی‌شد.

فعالین حقوق بشر در ایران حق دارند نگران معاملات جهانی باشند، اما این نگرانی در همین حد کافی نیست. به فرض بتوانند موضوع حقوق بشر را در صدر مسئله‌ی اتمی نگه دارند و حتی بتوانند دموکراسی را هم در ایران مستقر کنند. آن‌گاه تازه ممکن است نقش زیبای ایوانی شوند که خانه‌ی جهانی‌اش از پای‌بست ویران است. بهترین راه شاید جهانی کردن نگاه حقوق بشر باشد. یعنی به جای آن‌که اجازه دهند دولت ایران، حقوق بشر در عراق و افغانستان را مستمسک معاملات خود با امریکا قرار دهند ، بهبود حقوق بشر کشورهای همسایه را به فهرست تلاش‌های خود بیافزایند. نگرانی عدم آزادی در جهان عرب نگرانی ایرانی‌ها هم باید باشد.

ایرانی آزاد و دمکرات در محاصره‌ی دیکتاتوری‌های خاورمیانه دوامی نخواهد داشت. اگر امریکا را قوی‌ترین دموکراسی جهان می‌دانند فعالین حقوق بشر ایرانی- به عنوان یکی از قوی‌ترین فعالین حقوق بشر در جهان- باید امریکا را به میدان واقعی حقوق بشر جهانی بکشانند. در آن صورت، هم خاورمیانه دمکرات خواهد شد و هم می‌توان به اعدام‌ها در آمریکا پرداخت