آسیه امینیـ کنشگری در بیرون از ایران با کنشگری داخل متفاوت است. برخی معتقدند کنشگرانی که کشور را ترک میکنند، تاثیر کنش خود را از دست میدهند. برخی دیگر به عکس این نگاه را ناشی از عدم شناخت از نقشهای کنشگر و تاثیر این نقشها میدانند.از دید آنها کنشگر باید نقش خود را به تناسب موقعیتی که در آن قرار گرفته تعریف کند. از این منظر، مهم هدف و ایستادگی بر سر باورها و ادامهی مبارزه است. مهم این نیست که روشها تغییر میکند یا نقشها عوض میشود. مهم تاثیر داشتن بر روند تغییر است.
سه روز تحصن در مقابل دفتر سازمان ملل در ژنو برای اعتراض به وضعیت نسرین ستوده، فرصتی را پدید آورد که با برخی از فعالان زن از جمله «رضوان مقدم»، «شهلا شفیق»، «پرستو فروهر» و «آینده آزاد» دربارهی این کنش و برخی از تاثیرات آن صحبت کنم.
شهلا شفیق، نویسندهی ایرانی مقیم پاریس، با وجود برف و باران و مسیرهای بسته نه فقط روز دوم در ژنو حاضر شده، بلکه برنامهای نیز در حمایت از این حرکت در فرانسه ترتیب داده است. از نظر شهلا، وضعیت خاص نسرین، نمادی از شرایط زندانیان سیاسی است و اعتراض به این شرایط، اعتراض به کل وضعیت زندانیان سیاسی است، اما این خود نسرین است که این اعتراض را آغاز کرده است.
شفیق اعتراض جمعی فعالان زن را یک تعهد اخلاقی دانسته و میگوید: «این همان تعهدی است که درواقع خود ستوده آن را با خارج شدن از یک شرایط پذیرفته شده، شروع کرده است. او با نه گفتن به شرایط غیر قانونیاش در زندان، این پیغام را به دنیای بیرون مخابره کرده که باید اعتراض کرد. بنابراین برای منی که حتی ممکن است با شخص او ارتباط نداشته باشم و مثلاً موکلش یا دوستش هم نباشم، این تعهد به وجود آمده که این تلاش او را با اعتراض خودم ادامه بدهم.»
پرستو فروهر، هنرمند ایرانی که در سه روز تحصن در ژنو حضور داشت، مقاومت در اعتراض را برای مقابله با سرکوب مهم میداند. به باور پرستو در دو سوی این ماجرا، یک طرف قدرت دارد و طرف دیگر تنها ابزار مقاومتش همین اعتراضهاست. بنابراین اگر استقامت در اعتراض نباشد، سرکوب حاکم میشود.
از همین منظر، فروهر حضور در تحصن ژنو را بخشی از یک پروسه میداند نه فقط اعتراض به وضعیت یک زندانی مثل نسرین ستوده.
او میگوید: «باید حس مسئولیت داشت. این حس مسئولیت است که ما را اینجا جمع کرده. البته معلوم است که تصمیم فردی افراد است که به آن معنی میدهد. من دو روز بود که از سفر برگشته بودم، اما وقتی شنیدم عدهای برای این اعتراض به ژنو میآیند خودم را رساندم. چون فکر میکنم که جای من اینجاست؛ در این حرکت مستمر. این اعتراض، پروسهای است که با یک تحصن شروع نشده، با آن هم تمام نمیشود.»
او دربارهی نتیجهی این کار جمعی میگوید: «من با رضایت برمیگردم. به نظر من سنجش و ارزیابی این فعالیت به هیچوجه کمی نیست. بنابراین من نتیجهام را گرفتهام. همانطور که گفتم مهم بودن در این پروسه و ادامه دادن است.»
پرستو فروهر هنرمندی است که مبارزهای آگاهانه را علیه خشونت پیش گرفته است. او مقاومت اجتماعی و اعتراض به استبداد را با هنر و اکتیویسم پیوند زده. نمایشگاههای هنری بسیاری با مضامین اجتماعی و سیاسی برپا کرده است و در عین حال از حضور در فعالیتهای اجتماعی سرباز نمیزند.از او میپرسم چگونه توانسته است در حالی که خود مورد خشنترین کنشهای تروریستی حکومت قرار گرفته، به خشمش لباس منطق مبارزهی بیخشونت بپوشاند؟
او در پاسخ میگوید: «همهی اینها به این بستگی دارد که الگوهایی که تو در ذهن داری چه تعریفی از انسان بودن ارائه میکنند. بالیدن تو در چه محیطی صورت گرفته است. تربیت خانوادگیات به تو چه آموخته. درواقع “خود واقعی” تو در چه پروسهای شکل گرفته. این خود واقعی است که کنشها و واکنشهای تو را رقم میزند نه فقط یک عامل بیرونی؛ مثل خشونت تحمیل شده.
من به شخصه هربار سعی میکنم واقعیت را در ذهنم بازبینی کنم و بعد تصمیم بگیرم چه واکنشی باید در برابر یک موضوع داشته باشم. انگیزهها هم اگر کلیشهای و شعاری نشوند میتوانند تولید حس کنند. با این توضیح، در مورد برخورد منطقی با خشونت، یا مبارزهی فرهنگی و اجتماعی، برای من این موضوع آنقدر واقعی بوده و در من تحلیل رفته که اصلاً به چیزی جز این روش فکر هم نمیکنم.»
آینده آزاد فعال حقوق زنان و کنشگر حقوق بشر، ساکن اتریش است. او در سه روز تحصن و حتی یک روز پیشتر و یک روز پستر از دیگران در ژنو حاضر بود.آینده از زنانی است که وقتی در موقعیتی قرار میگیرد، در ناخودآگاهش حسی مادرانه شروع به مدیریت میکند. بنابراین دائما او را میبینی که مسئولیت کاری را به عهده گرفته و نمیگذارد چیزی از قلم بیفتد.
از نظر آینده آزاد، فعالیت حقوق بشری تنها در حرف زدن و شعار دادن خلاصه نمیشود. باید در زندگیات تحلیل برود. تجربهای که میتوانی به راحتی آن را در زندگی خودش و حسن نایب هاشم نیز ببینی.
از آینده نیز دربارهی اعتراض پرسیدهام و بهطور مشخصتر درمورد نتایج تحصن. میگوید: «یک تاثیر مستقیم، این است که به شرایط یک زندانی در زندان که دارای ویژگیهای خاص است و مثلاً در اعتصاب غذا یا در شرایط دشوار است توجه ویژه میشود. از این طریق نام او را وارد رسانهها میکنند. این اتفاق افکار عمومی را نسبت به وضعیت او آگاه و حساس میکند و در نهایت حتی اگر از نظر سیاسی یا حقوقی تاثیر مستقیم بر پروندهی او نداشته باشد، از نظر روحی و روانی تاثیر زیادی برای زندانی و خانوادهاش و نیز زندانیان دیگر دارد. چون از یکطرف زندانی با بازجویی طرف است که دائما میخواهد او را از درون بشکند و روحیهاش را تضعیف کند. دائما به او میگوید همه تو را فراموش کردهاند. دوستانت زندگی خودشان را میکنند و اینجا فقط منم و تو و دستوراتی که چارهای جز پذیرفتن آنها نداری، ولی صدای همبستگی و همراهی افراد بیرون حتی از سلولهای انفرادی هم عبور میکند و شنیده میشود.
از سوی دیگر، چنین تجمعهایی یک تاثیر جانبی نیز برای خود افراد معترض دارد. همصدا شدن و تمرکز بر یک موضوع و نیز جمع شدن افراد، حس همگرایی و کار مشترک را بالا میبرد. انرژیهای پراکنده را جمع میکند و به آنها احساس توانمند بودن و موثر بودن میدهد. به ویژه کسانی که محیط فعالیتشان تغییر کرده است، میبینند که میتوان در هر شرایطی کار کرد و فقط باید راه آن را یافت.»
آزاد دربارهی تاثیر اعتراض بر جامعهی غیر ایرانی میگوید: «تجربه نشان داده که یکصدا شدن معترضان در عرصهی بینالمللی هزینهی نقض حقوق بشر را برای دولت ایران بالا میبرد. زیرا یکصدایی معترضان بالاخره بر گفتوگوهای بینالمللی تاثیر خواهد داشت و دست کم حکومت ایران را طرف پرسش قرار میدهد. بسیار دیدهایم که مقامهای ایرانی در برابر این پرسشها سکوت کرده و آنها را بی پاسخ گذاشتهاند، اما حتی این بی پاسخی نیز برایشان هزینه دارد.»
آینده براین باور است که شناخت سازو کارهای روابط بینالملل به ویژه در سازمان ملل میتواند به فعالان حقوق بشر این امکان را بدهد که از شرایط موجود در فضای بیرون بهتر و درستتر استفاده کنند.
او واکنش سریع را موثر میداند و در عین حال میگوید: «عدم شناخت فعالان ایرانی از روابط بینالملل گاهی باعث میشود توقعات آنها با واقعیت تطبیق نداشته باشد و انتظاراتشان بالاتر یا پایین تر از امکانات موجود باشد و گاهی نیز این تصور به وجود بیاید که در عرصهی بینالملل هیچ کار موثری برای کاهش نقض حقوق بشر در ایران انجام نمیشود یا نمیتوان انجام داد. در حالی که اینطور نیست و باید دانست که چه کاری و از چه شیوه ای بیشترین تاثیر را دارد.»
رضوان مقدم، فعال جنبش زنان و عضو کمپین یک میلیون امضا دوسالی است که در آلمان مشغول ادامه تحصیل است. رضوان نیز در جمع تحصنکنندگان ژنو بود. از او دربارهی تاثیر چنین تجمع هایی میپرسم.
او میگوید: «اگر منظورت تاثیر بر رفتار حکومت ایران است، تجربه نشان داده که حکومت ایران اصولا صدای مردم را نمیشنود یا نمیخواهد بشنود. در نتیجه توجهی به این خواستهها ندارد، اما وقتی چنین تجمعی در بیرون از ایران برگزار میشود، درواقع مخاطبش افکار عمومی جهانی است. در واقع افکار عمومی جهانی تاثیر خود را بر روابط سیاسی خواهد گذاشت.»
رضوان مقدم در مورد فعالیت کنشگران زن در خارج از کشور میگوید: «مهم این است که شرایط خودمان را بشناسیم و نقشهایمان و توانمان را بر اساس این شرایط جدید تعریف کنیم. دنیای بیرون ابزار جدیدی در اختیار ما قرار میدهد. آزادی بیان و امکاناتی که آزادی در اختیار ما قرار میدهد این توان را ایجاد میکند که علاوه بر اینکه خودمان فعالیت میکنیم، صدای کنشگران داخلی هم باشیم.»
چرا زنان کنشگر ایرانی هیچ موضع ضد امپریالیستی نمی گیرند؟ در واقع به نظر می رسد فمینیسم ایرانی نسخه ناشیانه فمینیسم موج دوم غرب بوده و در جهت خدمت به سرمایه داری متاخر شکل گرفته است.
بهمن / 29 December 2010