در سال‌های اخير آتش‌سوزی جنگل‌ها، قطع درختان به شكل قانونی و يا قاچاقی، حتی به قيمت كشتن محيط‌بانان، و يا با هدف‌های عمرانی و توسعه صنعت بسيار در ايران رايج شده است. عوامل طبيعی مانند آفات جنگلی و يا خشكسالی‌های اخير هم عامل دیگر نابودی درختان مناطق جنگلی ايران است.

forest23455545
در مقاسیه با پوشش جنگلی خزری، تخریب‌ها در جنگل‌های ناحیه البرز و زاگرس بسیار سریع‌تر بوده است

در ماه‌های اخیر مواردی از وقف جنگل كه در واقع جزء اموال عمومی به حساب می‌آيد هم شعاع بحران را گسترش ذاده است. مردادماه امسال سازمان اوقاف و سازمان جنگلداری بر سر بيش از ٧٠٠ هكتار زمين در منطقه روستايی آق مشهد علیه یکدیگر طرح دعوا کردند.

در آخرين مورد آتش‌سوزی در جنگل‌های مريوان که ٢٩ مرداد رخ داد بنابر اعلام فعالان محيط زيست كردستان آتش‌سوزی چندين روزی ادامه پیدا کرد تا بالاخره كميته‌ای محلی از داوطلبان برای اطفای حریق دست به کار شد. به گفته برخی شاهدان و اخبار منتشر شده توسط فعالان محيط زيست اين منطقه آتش‌سوزی‌های جنگل در اين مورد احتمالاً به صورت عمدی و با هدف تبديل اراضی وسيع جنگلی به زمين‎های قابل كشت آغاز شده بود.

هدف این یاددشت نگاه دقیق به مسئولیت‌پذیری و عملکرد مجریان و تصمیم گیرندگان درباره منابع ملی در حوزه محیط زیست است. همچنین نگاهی خواهیم داشت به منابع جنگلی و بحرانی که جنگل‌های ایران را تهدید می‌کند.

ما کجای جهان ایستاده‌ایم

تصویر شماره یک که بر اساس آمار منتشر شده در سازمان فائو تهیه کرده‌ام نشان می‌دهد که میزان تخریب جنگل‌ها در ایران تنها در فاصله پنج سال حدود پنج برابر شده است.

forest iran 1
نمودار شماره یک/ میزان تخریب جنگل‌ها در ایران تنها در فاصله پنج سال حدود پنج برابر شد

ستون قرمز رنگ نشان می‌دهد که تقریباً ۱۰۰ درصد این تخریب عامل انسانی داشته است.

در تصویر شماره دو ( رفرنس آخرین اطلاعات سایت فائو) رتبه ایران را می‌توان در مساحت زمین‌های زراعی و پوشش جنگلی با هم مقایسه کرد.

ایران با آنکه از نظر پهناوری در میان بیست کشور اول دنیا قرار دارد اما مساحت بخش‌های جنگلی آن به نسبت مساحت کل آن بسیار اندک است. این در حالی است که بر اساس آمار سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور، ایران در تخریب جنگل‌ها بین ده کشور اول جهان است.

البته در مقاسیه با پوشش جنگلی خزری، این تخریب در مورد جنگل‌های ناحیه البرز و زاگرس بسیار سریع‌تر بوده است. هم به علت تنک بودن آنها و موقعیت جغرافیایی‌شان و هم به خاطر عوامل مخربی که در مورد پوشش جنگلی ایران در همه نقاط صدق می‌کند. در نهایت مطابق آمار سهم هر ایرانی در ویرانی جنگل‌های این کشور حدود ۰.۱۴ هکتار جنگل است.

عوامل مخرب جنگل‌ها

شیرین ابوالقاسمی، مدير پروژه حفاظت از تنوع زيستی زاگرس مركزی در مصاحبه‌ای با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، ايرنا، می‌گويد سالانه ۴۵ هزار هكتار جنگل و مرتع در ايران نابود می‌شود.

در برخی نواحی جنگلی برداشت ثابت و سالیانه چوب وجود دارد، رقمی معادل ۲.۳ ميليون مترمكعب. اما افزون بر این، برداشت چوب به شکل قاچاق، نابودی اراضی جنگلی با تغییر کاربری به مرتع و زمین زراعی، دفن و رهاسازی زباله، ساخت و ساز جاده و ویلا و سیل و خشکسالی و البته آتش‌سوزی‌ها را هم که بیافزاییم روشن می‌شود سخن رئیس انجمن جنگلبانی کشور مبنی بر اینکه تا سی سال آینده نشانی از جنگل‌های ایران باقی نخواهد ماند چندان هم دور از واقعیت نیست.

forest iran 2
نمودار شماره دو/ رفرنس آخرین اطلاعات سایت فائو؛ رتبه ایران را می‌توان در مساحت زمین‌های زراعی و پوشش جنگلی با هم مقایسه کرد

به نقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی، در پاییز سال قبل، معاون سازمان جنگل‌ها اعلام کرد که حدود ۳۰۰ هکتار از گستره جنگل‌های شمال به محل تخلیه و دپوی زباله‌ها تبدیل شده است. شیرابه ناشی از تخلیه زباله در جنگل‌های شمال منجر به خشکیدن انواع گونه‌های ارزشمند گیاهی شده و حتی روی منابع آب‌های زیرزمینی نیز اثرات سوء داشته است.

بر اساس این گزارش روزانه به طور متوسط حدود دو هزار و ۵۰۰ تن زباله در مناطق جنگلی خزری تخلیه می‌شود. اما عامل مهم دیگر تخریب جنگل‌ها، آتش‌سوزی‌های گاه و بیگاهی است که هنوز راهکاری برای مهار و کنترل آن در کوتاهترین زمان ممکن اندیشیده نشده است.

تصویر شماره سه میزان آتش‌سوزی‌های سالیانه جنگل‌های ایران را نشان می‌دهد که به طور میانگین از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۲ حدود ۱۷۰۰۰ هکتار جنگل را در هر سال می‌سوزاند.

البته آمار ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ خود رکوردی بیش از این دارند. اکوسیستم جنگل هم مانند هر اکوسیستم طبیعی دیگر تنها شامل درختان نیست.

پوشش گیاهان کوتاه و بلند، حیوانات و پرندگانی که در جنگل و بیشه‌های در پناه حریم جنگل‌ها زندگی می‌کنند و از همه مهمتر خاک جنگلی که از غنی‌ترین نوع خاک است، تالاب‌ها و مرداب‌ها و حتی آنان که در روستاهای جنگلی زندگی می‌کنند همه با هم یک کلونی زیست جنگلی را تشکیل می‌دهند.

زیست بوم جنگلی حرا

روز پنج مرداد روز بین‌المللی حفاظت از زیست بوم حرا بود.

جنگل‌های حرا با آنکه از لحاظ پراکندگی در حدود ۱۲۳ کشور جهان وجود دارند، به عنوان نمونه نادری باقی مانده از جنگل‌های استوایی شناخته ‌می‌شوند. این جنگل‌ها کمتر از چهار درصد پوشش جنگلی جهان را به خود اختصاص داده اند. اما آن گونه یونسکو گزارش داده، این نوع پوشش گیاهی تاثیری شگفت انگیز در مقابله با تغییر اقلیم مناطق تحت پوشش خود دارند و برای تخم ریزی آبزیان و لانه‌سازی پرندگان مهم هستند.

forest iran 3
نمودار شماره سه/ میزان آتش‌سوزی‌های سالیانه جنگل‌های ایران را نشان می‌دهد

این اولین بار است که سازمان یونسکو روزی را برای یادآوری اهمیت جنگل‌های مانگرو اختصاص داده است و این نشان می‌دهد که چقدر اهمیت دارند.

زیستگاه‌های حرا که گاه به عنوان علوفه خشک هم در قشم و دیگر مناطق خلیج فارسبرای خوراک چهارپایان استفاده می‌شود، فواید شگفت انگیزی دارد. درختان حرا از نوع گیاه مانگرو است که می‌توانند در آب‌های شور زندگی کنند. بافت ساقه، تنه و ریشه این درختان به گونه‌ای است که آب شور خلیج فارس را تصفیه و مواد مورد نیاز آن را جذب و بقیه مواد را دفع می‌کنند.

این گیاه بسیار مقاوم هستند و در رونق ماهیگیری و گردشگری حاشیه خلیج فارس بسیار موثرند.

بنابر اعلام دانشگاه هرمزگان «حدود ٨٠ درصد آبزیان خلیج فارس، دوره تخم‌ریزی خود را در این منطقه می‌گذرانند. سیستم ریشه‌ای جنگل های حرا  باعث پایداری رسوبات می‌شود و اجتماعات آنها انرژی امواج را کاهش می دهد و در ایجاد جزایر، توسعه سواحل و جلوگیری از تخریب و خوردگی سواحل و فرسايش خاك آنها نقش دارند.»

پناهگاهی که امروز محل تخلیه  روغن موتور کشتی‌ها و زباله شیمیایی پالایشگاه‌ها شده است، قربانی توسعه ناپایدار شهرسازی می‌شوند.

آنچه قانون و سازمان محیط زیست انجام دادند

زمانی دادستان کل کشور اعلام کرد «حدود ۱۳۰ هزار ویلای غیر مجاز در شمال کشور به ویژه استان مازندران وجود دارد. صدها هکتار زمین در حریم روستاها تصرف عدوانی شده است و با قوانین من درآوردی به حریم روستاها تجاوز شده است. ۸۰ درصد سواحل شمال کشور تصرف شده است و جایی برای نفس کشیدن مردم نیست و ۵۵ درصد از این تصرفات توسط دستگاه‌های دولتی صورت گرفته است».

تجاوز و تصاحب اراضی جنگلی به منظور احداث جاده و هتل و ویلاهای اختصاصی چنان صدای ساکنان محلی و برخی از فعالان حوزه محیط زیست را درآورد که آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران نیز از این موضوع گلایه کرد.

مطابق قانون، حدود ۱۷ دستگاه اجرایی در حوزه تغییر کاربری اراضی کشاورزی و نیز ساخت و سازها نقش نظارتی دارند.

حتی زمین‌های یکپارچه کشاورزی با میانگین بیش از ۱۰ هکتار وسعت که می‌توانست با کشاورزی صنعتی و مدرن بهره بالایی داشته باشد به تکه زمین‌هایی با مساحت زیر چهار هکتار قطعه‌بندی شدند که بازدهی آنها را کاهش می‌دهد.

به طور خلاصه می‌توان گفت تصویب قوانین و نظارت بر اجرای آن و نیز برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری در این حوزه که از وظایف روشن دولت و نهادهای زیر مجموعه دولت است به شدت ضعیف عمل کرده.

جای خالی دانش و سرمایه در اجرای پروژه‌ها

پروژه‌های زیادی در ایران پیرامون احیای جنگل‌های ناحیه زاگرس با پوشش درختان بلوط و یا درختان سوزنی برگ انجام شده و در حال اجراست. بسیاری از این پروژه‌ها به شکل خودجوش و مردمی شکل گرفته و اجرا شده است. چندی پیش نتیجه تحقیقاتی منتشر شد که جنگل‌های کشت شده توسط انسان‌ها بیشتر موجب افزایش دمای زمین می‌شوند و در بخش‌هایی می‌توانند بیشتر اثر معکوس داشته باشند. دلیل هم روشن است. یک کاج یا سپیدار که بیش از ۱۰۰ سال عمر دارد نمی‌تواند با یک نهال چنار چند ساله جایگزین شود.

در این پروژه‌ها، حضور کارشناس حوزه خاک که به پروژه‌های حفاظتی و حمایتی در حوزه جنگلداری آشنا باشد، ضروری است. هنوز آمار درختان به آفت آلوده شده در منطقه زاگرس هیسرکان موجود است.

درخت‌ها باید متناسب با میزان آب و خاک منطقه انتخاب شوند و هیچ گاه نمی‌توانند ارزش برابر درختان کهنسال داشته باشند.

شهرداری تهران درخت‌های ۲۰۰ ساله بلوار ولی عصر تهران را قطع می‌کند و به جای آن نهال یک‌ساله می‌نشاند. اتفاقی که در بلوار وکیل آباد مشهد نیز رخ داد، همچنین در لواسان و در بسیاری دیگر از نقاط ایران.

از طرفی استراژی همکاری ایران با کشورهای هم مرزش در حوزه محیط زیست بسیار ضعیف است.

در بخش سرمایه‌گذاری نیز بودجه مصوب در برنامه ششم توسعه برای محیط زیست تا مدت‌ها بحث برانگیز بود.

سرمایه‌گذاری در مورد حفاظت از جنگل‌ها آنقدر کم است که حتی برای محیط‌بانان ماشین و ابزار اطفاء حریق و دوربین مداربسته در مناطق حفاظت شده که از اولیه‌ترین نیازهای حافظان محیط زیست است هم لحاظ نشده است.

وقتی بحث آموزش در حوزه محیط زیست پیش می‌آید بلافاصله برنامه‌های اردوی طبیعت گردی مدارس و نمایشگاه‌های عکس و نقاشی به ذهن مسئولان می‌رسد. در حالی که ما هنوز دانشگاه‌های تخصصی مجهز در حوزه جنگل‌داری و گیاه‌شناسی نداریم. بودجه مراکز تحقیقاتی ما در حوزه محیط زیست چقدر است؟ چند دانشجو سالانه برای آموزش و فرصت مطالعاتی در حوزه جنگل و خاک به مراکز تحقیقاتی معتبر جهان فرستاده می‌شوند؟

برای کنترل و نظارت بر حریم این سرمایه ملی چه میزان هزینه شده است؟ این قاچاقچیان چوب و حیات وحش یا آنان که زمین‌های جنگلی را برای شکارگاه‌های خصوصی اجاره می‌دهند از طرف کدام ارگان و نهاد حمایت می‌شوند که نمی‌توان متوقف‌شان کرد؟


از همین نویسنده

پرونده درباره جنگل‌های ایران