داگلاس کوپلند، نویسنده کانادایی که او را با رمان «نسل ایکس» (۱۹۹۱) میشناسند، مسابقهای برگزار کرده است: آنها که گمان میکنند به ونسان ونگوگ، نقاش سرشناس هلندی شباهت دارند، عکسشان را میفرستند و سپس با رأی کاربران او که بیشترین شباهت را به ونگوگ دارد، مدل مجسمهای برنزی میشود که قرار است با چاپگر سهبعدی به طول سه متر ساخته شود.
کوپلند از طریق شبکههای اجتماعی همه کسانی را که گمان میبرند به ون گوگ شباهت دارند به شرکت در این مسابقه فراخوانده است.
کوپلند به روزنامه گاردین گفته است او قصد دارد با این پروژه هنری رابطه بین هنر، علم و گلوبالیسم را نشان دهد.
ونسان ون گوگ جزو انسانهایی بود که به آنها «موسرخه» میگویند. دو درصد از ساکنان کره زمین به خاطر ویژگیهایی که کروموزم ۱۶ آنها دارد، با موهای سرخ متولد میشوند. کوپلند میگوید میخواهد با این حرکت هنری نشان بدهد که تفاوتهای ظاهری انسانها در جهانی که مرزها در آن بیمعنی میشوند، نمیتواند بیانگر ماهیت اشخاص و تواناییهای آنها باشد.
در ایران، در سالهای پیش از انقلاب فیلمی هم به نام «موسرخه» به کارگردانی عبدالله غیابی و با بازی ایرج قادری و مرتضی احمدی به نمایش درآمد.
شخصیتهایی مانند فریدریش شیللر و وودی آلن نیز مانند ونگوگ با موی سرخ متولد شدهاند. در قرون وسطی در فرهنگ مسیحی موی سرخ نشانهای از سحر و جادو پنداشته میشد و بسیاری از زنان که موی سرخ داشتند به اتهام جادوگری سوزانده میشدند. در رم باستان اما موی سرخ را ستایش میکردند و پیش میآمد که بردگان یا اسرای جنگی اگر موی سرخ میداشتند، سرشان را از ته میتراشیدند با این قصد که از موی آنها برای رومیها کلاهگیس بسازند.
داگلاس کوپلند در سال ۱۹۹۱ با رمان «نسل ایکس، داستانهایی برای نسل شتابزده» به شهرت رسید. این رمان به ۱۶ زبان ترجمه شده و فقط در ایالات متحده آمریکا ۳۰۰ هزار نسخه از آن به فروش رسید.
کوپلند در «نسل ایکس» بیانگر سرگردانی جوانانیست که در صلح و در آرامش پرورش پیدا کردهاند، تحصیلات دانشگاهی دارند، اهل فکر و مطالعهاند، اما با اینحال جایگاه خودشان را در جامعه نمییابند و چشمانداز روشنی در فراروی آنها قرار ندارد.
کوپلند دیگر هرگز نتوانست در رمانهای بعدیاش، در آثاری مانند «سیاره شامپو» ( ۱۹۹۲)، «میکروسرفها» (۱۹۹۵ ) و خانم وایومینگ (۱۹۹۹) به اقبال «نسل ایکس» نزدیک شود.
دهها تن از اشخاصی که موی سرخ دارند و گمان میبرند که شبیه ونسان ونگوگاند، از سراسر جهان در فراخوان کوپلند شرکت کردهاند. تصاویر این اشخاص در سایتی به نام «من ون گوگم» به نمایش گذاشته شده و کاربران میتوانند به این تصاویر رأی بدهند.
بر اساس رأی شهروندان کسی که بیش از دیگران به ونگوگ شباهت دارد، به شهر ونکوور در کانادا سفر میکند و از روی چهره و پیکر او قالبی برای ساختن یک مجسمه برنزی با چاپگر سه بعدی تهیه میشود.
ونگوگ گفته است: «برخی از انسانها آتشی در روحشان شعلهور است، اما هیچکس نمیخواهد خودش را با این آتش گرم کند.»
او از مهمترین نقاشان سبک امپرسیونیسم است و در آثارش احساسهایی مانند ترس، نگرانی و اضطراب و رنج هستی را به نمایش میگذارد.
از این نظر فراخوان کوپلند از یک معنای تمثیلی در عصر گلوبالیسم هم برخوردار است: اگر آتشی در روح شما شعلهور است و با دیگران متفاوتاید، خود را منزوی نکنید.
بیشتر بخوانید: