در پی افزایش حرارت ناشی از تابستان و فشردگی زبالهها در منطقه زیبا و بکر «پلهم کوتی» چالوس که اکنون به مکان دپوی زباله در این شهر بدل شده، فاجعهای رقم خورد که بخش وسیعی از پرجاذبهترین جنگلهای شمال ایران را از بین برد.
آتشسوزیهای تابستانه جنگلهای ایران خبر تازهای نیست. اما ۱۰ هکتار جنگلهای چالوس که به تازگی طعمه حریق شد دستکم از جهت علت فاجعه منحصر به فرد بود: منشأ آتشسوزی محل دفن زباله در جنگلهای چالوس بود.
زبالههای چالوس، آتش زیر خاکستر
پلهم کوتی تنها مرکز دفن زباله در شهرستان چالوس به شمار میرود. جایی که روزانه حدود ۸۰ تن زباله در فضایی به مساحت هشت هکتار روی هم تلنبار یا دفن میشوند. هرچند این رقم در هنگام تعطیلات و سفرهای تابستانی به ۱۵۰ تن نیز میرسد.
به گواهی گفتههای مقامات محلی چالوس، آتشسوزی اخیر در جنگلهای چالوس نه تنها غیر منتظره نبود بلکه پیشبینی پذیر هم بود. حجم بالا و وضعیت نابهنجار و غیر استاندارد دفن و یا دپوی زباله و همزمان پراکندگی پسماندها در این جنگلها، احتمال حریق و گسترش سریع آن را چند برابر میکند.
آن طور که عبدالرضا سنگاری، معاون حفاظت اداره کل منابع طبیعی مازندران میگوید، بحران زباله در حوزه چالوس از همه مناطق حادتر است.
در واقع زبالههای فعلی حگم انبار باروتی را دارد که هر آینه با کوچکترین جرقه و کبریت آماده انفجار و اشتعال است.
انباشت زباله و حجم بالای پسماند در سالهای اخیر در این منطقه موجب تولید گاز متان شده که این امر خود به خود میتواند سبب آتشسوزی شود. آتشسوزی محل دفن زباله پهلم کتی چالوس به وضوح نشان داد که وضعیت این منطقه بحرانی است و هر لحظه در پی تولید گاز متان احتمال انفجار وجود دارد.
همچنین به علت کمبود فضا برای دفن یا دپوی زباله در سالهای اخیر در چالوس، زبالههای بیش از ۲۰۰ کامیون نیز در درههای مشرف چالوس ریخته شده است. زبالههایی که تعفن بو و دود ناشی از آن و حشرات گردآمده به دور آن زندگی را برای مردم مناطقی از قبیل سینوا و تلاجو در چالوس دشوار و دشوارتر کرده است. به گفته ساکنان محلی بوی نامتعارف این زبالهها حتی به شهرستانهایی در اطراف چالوس مثل مرزنآباد نیز سرایت کرده است.
علاوه بر این، شیرآبه هایی اغلب سمی که از زبالهها نشت میکند در نهایت به آلودگی رودخانهها، آبهای زیرزمینی و دریا، نابودی خاک و گیاهان، آلودگی محصولات دامی و کشاورزی و در نهایت بیماری انسان منجر میشود. تخمین زده میشود روزانه ۱۵۰۰ مترمکعب شیرابه زباله به طبیعت ایران وارد میشود.
از جزء به کل، محصور در کوهی از زباله
اما در چشم اندازی وسیعتر از چالوس و در خود استان مازندران نیز در هر ۲۴ ساعت بیش از سه هزار تن زباله تولید میشود. استانی که در این زمینه و با این حجم تولید پسماند رتبه نخست را در میان استانهای حاشیه دریای خزر به خود اختصاص داده است. در واقع چالوس جزئی از همان کلی(استان مازندران) است که همواره در طی سالیان اخیر دغدغه عمده زیست محیطی ساکنانش پسماند و زباله بوده است.
در حال حاضر بیش از نیمی از ۲۷ مرکز دفن زباله شهری موجود در این استان فاقد مجوز زیست محیطی هستند. همچنین بیش از ۹۰ درصد زبالههای تولید شده در این استان یا به روش سنتی دفن میشوند و یا در مراکز جمعآوریِ پسماند در سطح زمین روی هم تلنبار.
واقعیت آن است که دو راهکار عمده برای حل معضل پسماند در مناطق شمال کشور از جمله مازندران وجود دارد، راهکارهایی که بیش از نیم قرن از اجرای آن در بسیاری از مناطق مشابه در سرتاسر جهان میگذرد: احداث دستگاه زبالهسوز و کارخانه کمپوست.
هر دو راهکار مذکور به دلایل مختلفی همچون عدم تخصیص بودجه و اعتبار کافی برای واردات دستگاههای لازم، بیتوجهی دولت و بیکفایتی مسئولان محیط زیست و همچنین بیکیفیت بودن و فرسودگی برخی از دستگاههای موجود عملاً اجرا نمیشوند.
در آخرین اقدام دولتی، کارخانه کمپوست بهشهر که در سال ۱۳۹۴ برای رفع معضل زباله در شرق این استان آغاز به کار کرد نیز تنها گنجایش ۵۰ تن زباله را دارد. کارخانهای که در آغاز قرار بود با احداث آن مشکل زباله دستکم نیمی از استان مازندران حل شود. اکنون اما با گنجایش اندک این کارخانه کوهپایه ورودی شهر بهشهر به محلی برای دفن زباله این شهر بدل شده است، مکانی که محلیها از آن به عنوان «آشغالتپه» یاد میکنند. از کارخانه کمپوست بهشهر بارها به عنوان نماد عجز مسئولان در دفع مناسب زباله در مازندران یاد شده است.
دست آخر همین عدم کاراییها (از مراکز دفن و دفع پسماند گرفته تا مدیریت مسئولان و مکانیسم بازیافت و…) است که همه مناطق استان مازندران را در کوهی از زباله محصور کرده است.