یک مسئول ارشد وزارت نیرو میگوید احیای دریاچه ارومیه در گرو کاهش مصرف آب کشاورزی در مناطق اطراف این دریاچه است.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، ایرنا، رحیم میدانی، معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا میگوید کاهش ندادن ۴۰ درصدی مصارف آب در بخش کشاورزی، دریاچه ارومیه را با خطر مرگ مواجه خواهد کرد.
در ایران بین ۹۰ تا ۹۲ درصد از آبی که در ایران مصرف میشود، در زمینهای کشاورزی است. این درحالی است که متوسط مصرف جهانی آب در بخش کشاورزی در جهان حدود ۷۰ درصد است.
به گفته رحیم میدانی ۹۰ درصد تولیدات غذایی در ایران از کشت آبی تامین میشود، اما اغلب کشورهای جهان ۶۰ درصد تولیدات غذایی خود را از کشت دیم و ۴۰ درصد باقی مانده را از کشت آبی تامین میکنند.
همزمان بهرهوری آب در ایران، به ویژه در بخش کشاورزی بسیاری پایین و تنها در حد ۳۶ درصد است.
- بیشتر بخوانید: کشاورزی؛ بلای منابع آبی ایران
اعلام این خبر در حالی صورت میگیرد که اویل اردیبهشت ماه امسال، محققان دانشگاه «واخنینگن» هلند در پژوهشی درباره آینده دریاچه ارومیه با تأکید بر لزوم کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب کشاورزی در حدود این دریاچه یادآور شدند که افزایش سه برابری کشاورزی در طی یک دهه گذشته، تقاضا برای آبیاری در این مناطق را بالا برد و درنتیجه سطح آبهای زیرزمینی به غایت کاهش داد.
دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه داخلی ایران و دومین دریاچه شور جهان است. این دریاچه در ۲۰ سال گذشته با بحران شدید کمآبی روبهرو شده و از پهنه ۵۷۰۰ کیلومتری آن، در اوایل پاییز پارسال تنها حدود ۱۰ درصد باقی مانده بود.
طی سالهای گذشته دولت ایران با تشکیل کار گروههای ویژه تلاش کرد تا بخشهایی از این دریاچه را احیا کند. اکنون در آخرین اظهارات پیرامون وضعیت این دریاچه معاون آب و آبفا وزارت نیرو میگوید حجم آب دریاچه در همسنجی با پارسال ۴۷ سانتیمتر افزایش داشته است.
اقا دروغ می گویند دریاچه ارومیه را عمدا خشک می کنند. تا مردم منطقه را وادار به مهاجرت به مناطق فارس کنند.
و در عوض کرد ها را جایگزین تورکها در منطقه کنند
علتش هم خیلی ساده است فارسها معتقد هستند با اینکار جلو استقلال ازربایجان را خواهند گرفت. ولی اشتباه می کنند. تورک های ازربایجان باید ازدواج با *** را حرام علام کنند.
علی / 12 May 2016
کامنت گذاری قوگرایانه و انتشار!
قومیت گرایی در کشوری کثیر القوم و السان، فاجعه امیز خواهد بود. ولی ما اساسا باید بپرسیم، این اتهام وجود قوم حاکم فارس (؟!) در ایران حقیقت دارد/
واقعیت تلخ تر از اینهاست. واقعیت تلخ اینست- در یک حکومت- عده ای فارسی زبان به همراه غیر فارسی زبان، کارهایی می کنند و عده ای به گردن فارسی زبان ها انداخته و محکوم می کنند. در این میان، خشک شدن یک دریاچه در منطقه ای اساسا فارسی زبانان منفعت محلی نداشته به گردن مردم فارسی زبان می اندازند. مردمی فارسی زبانی که خود بدترین ضربات از خشکسالی و کلا کم آبی محیط زیست خود رنج مبرند.
برای احتکالا چندهزارمین بار در فضای رسانه ای، حکومت فعلی در ایران یک حکومت فراقومی و اتفاقا ترکیبی چند قومی-زبانی دارد ولی محتوایش بر اساس ایدئولوژی مذهبی و قرائت خاص از حکومت اسلامی (شیعی-ولایت فقیهی…) است. البته هر چه عمیق تر بنگریم، حتی عمل همان ایدئلوژی اشتباه هم اجرا نمی شود و حکومتی اکنده از فساد و بی عدالتی و ناکارآمدی مشاهده می شود!
قومی نشان دادن این حکومت، ظلمی مضاعف است هم بر مردم فارسی زبان وهم غیر فارسی زبان، این کار حواس مردم از مجرمان واقعی مشکلات دور می کند و آدرس غلط برای حل مشکلات می دهد به مردم! حاصل این کار می بینیم یعنی تدوام حکومت فعلی، بدون امید به حل عمده مشکلات کشور!
فقط برای اتهامی که کامنت گذار در کوچ کردها که اغلب سنی هستند و ارزوی کردستان بزرگ، در مناطق اذری/ترک زبان، هیچ سودی به حال مردم فارسی زبان ندارد. به نگاه نقشه های متعدد از منابع نسبتا موثق قوم شناسی، گویای اینست، سراسر نوار مرزی شمال غرب را کردها از گروهای اغلب سنی کرمانج و مکری گرفته اند.
تقویت این نوار مرزی کرد نشین و عمق دادن بدانف از لحاظ ژدوپلتیک سودی برای حامیت فرضی ندارد. فقط در صورتی میتوان سودی برای حاکمیت فرضی دانست که ترکیب قومی-زبانی مستقیما به نفع آن باشد. ما شاهد نیستیم حضور کردها، باعث ترویج زبان فارسی منظور فارسی رایج تهرانی ماب و فارسی زبان شدن مردم منطقه شده باشد!
ایرانیان / 12 May 2016
نه آقا! خشک شدن دریاچه ارومیه و ربط دادنش به فارسی زبان، مثل ربط دادن گوز به شققیه است!
بر ما محال مممکن است حکومت فعلی را قومی یا آن هم قوم فارس کذایی بدانیم! ولی حتی این اتهام فرضی در نظر بگیریم، بایست در تئوری و عمل، نفعی این قوم حاکم کذایی ببرد!
چه سودی؟! همه اش زیان به کل کشور است و از جمله همان فارسی زبان مورد اتهام. فقط رد دئوری توطئه دست فارس کذایی در خشکاندن دریاچه ارومیه:
1- بررسی بافت قومی-زبانی منطقه و نوع تعاملات، اصلا گویای تقویت زبان فارسی یا همگرایی به سمت مرکز و اتحاد نیست. برعکس آن!
2- کردها هر چند زبانشان هم خانواده فارسی زبان است. ولی متاسفانه به دلیل قوم گرایی و پان کردیسم و وجود حکومت مذهبی شیعه گرا در مرکز و سنی بودن اکثر کردهای منطقه و وجود اکثریت کرد خارج مرز غربی و حکومت قوم گرای شمال عراق….، کوچاندن فربضی آنها، هیچ سودی ندارد برای فارسی زبان ها!
3- باز اتهام اجبار به مهاجرت ترک زبان ها، در نهایت و طبق معمول این چند صد سال-از زمان حاکمیت صفوی- به ز یان فارسی زبان و به سود ترک زبان بوده. ترک زبان شدن تدریجی و حتی شتابان سالهای اخیر نواحی مهم مرکزی از قزوین و همدان تا تهران و قم… چه سودی باید مهاجرت بیشتر ترک زبان برای فارسی زبانی داشته باشد که در مناطق خشک مرکزی و شرقی، با اشباع جمعیت در محیط زیست کم آب رو برو است.
4- واقعیت امر این است، که اگر حکومت فعلی و حتی قبلی، قومیت کذایی فارس بدانیم، باید گفت جزو احمقانه ترین حکومتها بوده اند! چون عمده کارها به نفع ترک زبان تمام شده است. نواحی ترک زبان در این صد ساله اخیر، همچنان رو به رشد و ترقی بوده و از نظر جمعیت افزایش و گستره جغرافیایی به سمت مرکز و جنوب و شمال شرق افزایش یافته است. دلیلش تدوام نفوذ حاکیتی ادری ها از زمان صفویه تاکنون بوده است. تا زمانی ترک زبانها و اذری جزو ایران باشند همواره منتفع خواهند بود و هیچگاه منافعشان به خطر نمی افتد.
اگر حکومتهای پهلوی و جمهوری اسلامی فارس بداانیم (که نبوده)، با توضیخات فوق، حکومتهای بس احمقانه قومی بوده اند! بر خلاف عملکرد ترکیه و امثالهم عمل کرده است!!
ایران3 / 12 May 2016
بجای فراکنی و اتهام قوم گرایانه، متحدا مردم ایران سعی در اصلاح امور کنند.
خشک شدن دریاچه راومیه، دو دلیل اصلی داشته، یک قهر طبیعت/خشکسالی و دوم افزایش بهره برداری بیش از حد از منابع آبی.
در باره بهره برداری بیش از حد از منایع آبی، در واقع نتیجه سوء مدیریت متنفذان اذری در دستگاه جمهوری اسلامی بوده که با جذب بودجه با ساختن سدهای بسیار و افزایش کشاورزی آبی، موجب فشار به ذخیره آبی منطقه شده اند.
در کل، بحران ها، به نفع کل کشور نیست، فرقی نمی کند فارسی زبان یا ترک زبان و غیره، همه زیان خواهند دید. بیکاری و مهاجرت، مشکلات بیشتر می کند.
هر چند، خشکی مناطق مرکزی و شرقی، برعکس ادعاها قوم گراینه، موجب شده، نیاز مهاجرت مردم مناطق مرکزی و شرقی به جاها اجساس شود. جهت مهاجرت ترجیحا مناطق کم جمعیت ولی پرآب است و در حاضر مناطق ساحی جنوب و جزایرش مناسب است که با استفاده از شیرین سازیآب دریا و ایجاد کلونی ها با محوریت صنعت (از نوع کم اب نیاز) تجاری-دریایی با محوریت مزین نسبی منطقه که انرزی و ترافیک درایی و تجارت . در مرتبه بعدی مسیر مهاجرت و جابجایی به ماطق غرب و شمالی است. البته بایست حساست قومی زبانی در نظر رگفت و توزیع جمعیت طوری باشد این حساسیته برانگیخته نشود.
چاره ای نیست که انتقال جمعیت اضافی مناطق مرکزی و شرقی. البته حفظ منابع آبی مناطق فعلی و استفاده بهینه حتما انجام شود.
ma / 12 May 2016
بر خلاف ادعاهای قوم گراینه و سوءاستفاده این قبیل افراد برای تبلیغات، معضل کم آبی، در سراسر کشور است و دلیل اصلی تغییر اقلیمی و خشک شدن بیشتر فلات ایران است و نواحی مرکزی و جنوبی و شرقی که بیشتر فارسی زبان هستند، بیشتر اسیب دیدند.
در واقع سوء مدیریت هم نقش به سزایی داشته است. ولی باورش سخت است، فارسی زبان چنین قدرتی داشته باشند و بیایند میلیاردها دلار خرج توسعه کشاورزی و سدسازی در آذربایجان کنند در کنار سرمایه گذاری عظیم در زمینه صنعت و تجارت… که کردها کوچ کنند به مناطق ترک زبان!!!! خیلی عاقلانه تر همین است بپذیریم که همچنان طی چند صد سال اخیر آذری جزو پر نفوذترین مردمان درجکومت بوده اند و همچنان هم متاسفانه توزیع منابع مالی و جذب بودجه از مرکز بر اسا نفوذ و لابی گری لست و آذری همیشه موفق بوده اند. ولی از بد شانسی این بار به دام خشکسالی افتادند!!
تنها راه تغییر االگوی کشاورزی از پر مصرف به کم مصرب آبی است و حق طبیعت و دریاچه از آب را بدان برگداند.
persian / 13 May 2016
و احیای اکثریت جمعیت کشور که از حیات نصیبی نبرده
و به خشکسالی قلبی دچار هستند در گرو چه چیزیست؟
عباس / 13 May 2016