در روزها‌ی گذشته با موضع‌گیری زنان مهمان‌دار هواپیمایی ایرفرانس در قبول نکردن حجاب اجباری در سفرهای‌شان به ایران و هم‌چنین فراخوان کمپین‌ «آزادی‌ یواشکی زنان» برای انتشار عکس‌های بی‌حجاب زنان توریستی که به ایران سفر می‌کنند در کنار حضور مسیح علی‌نژاد در کنفرانس زنان در جهان، بحث «حجاب» باز هم به میان آمد تا کنش‌گران، روزنامه‌نگاران و شهروندان عادی را در شبکه‌های اجتماعی به گفت‌وگو بکشاند؛ هرچند بسیاری از این بحث‌ها علاوه بر تضاد آرا، به توهین و حمله به این کمپین و حتی زنان مهمان‌دار ایرفرانس کشیده شد.

با مروری بر شبکه‌های اجتماعی می‌توان نقدهای متفاوتی را مشاهده کرد که نه فقط حجاب و کمپین را اشاره رفته؛ بلکه اجباری بودن حجاب و آزادی در پوشش را نیز مورد سوال قرار داده که «آیا حجاب از اولویت‌های مطالبات زنان است؟» یا این عقیده که «حقوق بشر در جغرافیاهای مختلف، متفاوت تعریف می‌شود». انتقادات و سوال‌هایی که از سوی کنش‌گران حوزه زنان نیز مطرح شده است.

برخی نیز گفته‌اند که با توجه به نوع پوششی که زنان جوان ایرانی، رنگارنگ و به دور از چادر برای خود انتخاب کرده‌اند مساله حجاب، از حقوق پایه‌ای محسوب نمی‌شود و مشکلات و معضلات زنان بسیار فراتر از پوشاندن موهای‌شان است. «سیاه‌نمایی» و «داخلی» فرض کردن «حجاب» نیز از جمله دیگر انتقادات است.

در این میان گروهی نیز به مسیح علی‌نژاد، بانی کمپین آزادی‌های یواشکی تاخته‌اند که می‌خواهد این مساله را «شخصی» کند یا «دکانی برای خود به هم زده است». دیدار علی‌نژاد با مریل استریپ، بازیگر نامدار سینمای هالیوود و موضع‌گیری وی علیه حجاب اجباری و دفاع از این کمپین، از جمله تازه‌ترین اقداماتی‌ست که در هجمه‌های اخیر به او، کمپین و مساله حجاب گره خورد.

اما طرح جهانی مساله حجاب، چه کمکی به پیش‌برد اهداف برابری‌خواهانه زنان و مردان ایرانی خواهد داشت؟ برای بررسی دقیق‌تر این مساله با چند تن از کنش‌گران این حوزه و حقوق‌دانان در داخل و خارج از ایران گفت‌وگو کردیم. ناهید توسلی، کنش‌گر و پژوهش‌گر حوزه زنان و مدیرمسوول مجله «نافه»، نسرین افضلی، پژوهش‌گر مطالعات زنان، نسرین ستوده و لیلا علی‌کرمی، دو حقوق‌دان در داخل و خارج از ایران و مسیح‌ علی‌نژاد افرادی هستند که در تهیه این گزارش مورد پرسش قرار گرفته‌اند.

حجاب؛ اصلی حیاتی یا قانونی لازم‌الاجرا

نسرین افضلی

هر زمان در تاریخ ایران که بحث حجاب زنان مطرح شده، برخی گفته‌اند که رفع «حجاب» مطالبه اصلی زنان نیست. این گروه به دیگر حقوق زنان از جمله طلاق، حضانت، رفت و آمد و دیگر مسایل اشاره دارند. به گمان آن‌ها مبارزه‌ برای حقوق برابر زنان گسترده‌تر از حجاب است. برخی دیگر نیز همان‌طور که اوایل انقلاب ۵۷ گفته می‌شد، معتقدند هر وقت مطالبات «اصلی»‌ برآورده شد، به حجاب اجباری نیز می‌رسیم.

با وجود این، نسرین افضلی معتقد است که گستردگی بحث حجاب و اثرات منفی آن نصف جمعیت ایران یعنی زنان را تحت تاثیر قرار داده و باعث نقض نیمی از حقوق زنان تحت تاثیر قانون حجاب یا قوانین ناشی از آن شده است: «حجاب روی مسایل مختلف از جمله اشتغال، تبعیض‌های جنسیتی، اخراج یا جذب به کار، ممنوع التصویر شدن‌ و همچنین محدودیت در هنر تاثیر می‌گذارد. ممنوعیت صدای زنان را بایستی در همین حوزه بررسی کرد. حجاب باعث کم شدن تحرک، منزوی شدن، افزایش خشونت جنسی به دلیل تشدید نگاه جنسی و تفکیک جنسیتی می‌شود. برای همین باید به هر طریقی که می‌توان با حجاب اجباری مقابله کرد.»

حجاب اسلامی که برای دختران از ۹ سالگی واجب شمرده می‌شود؛ انگار از همان‌ مرحله است که از او «دیگری» می‌سازد و با تفکیک جنسیتی و پوشاندنش در پارچه، نگاه جنسی را به او شدت می‌بخشد. به عقیده بسیاری از کنش‌گران این حوزه، حجاب آغازی برای نقض حقوق دیگر زنان است و برای همین رفع حجاب باید از جمله اولویت‌های مطالبات آن‌ها باشد.

اما به نظر ناهید توسلی حجاب موضوعی «اجتماعی، دینی، سنتی و تابویی» است که تا حدی «قراردادی» بوده و می‌توان گفت از جمله «حقوق عام» برای نسل بشر نیست:‌ «این حقوق برای نیمی از جامعه جهانی یعنی زنان تدوین شده که به زعم تدوین‌گری آن برای مصونیت زن از تجاوز مرد است و تا زمانی که نگاه به زن در جهان، نگاه جنسی و شهوانی‌ست، این قانون برای باورمندان آن امری طبیعی‌ست. هنوز در بسیاری از جوامع جهان، به ویژه در شرق «زنان» تا زمانی که مورد تعدی و تجاوز مردان هستند ناگزیر از این قانون پیروی می‌کنند.»

البته در مقابل این دیدگاه می‌توان پرسشی مطرح کرد که آیا به دلیل نگاه جنسی‌محور مردانه بر زنان، این زنان هستند که بایستی مخفی شوند؟ آیا خود حجاب باعث ایجاد چنین نگاه و تشدید آن نشده است؟‌

نسرین ستوده
نسرین ستوده

به باور نسرین ستوده، حقوق‌دان ساکن ایران، با وجود صراحت قانون در خصوص حجاب زنان می‌توان برای هر قاعده کلی استثنا قايل شد: «وقتی در موضوعی قانون صراحت دارد نمی‌توان آن را به عرف برگردانند؛ اما به یاد داشته باشیم نمونه‌هایی از نقض قانون بد را در جوامع مختلف داشته‌ایم که مورد تایید بشر بوده. مثل نقض قانون آپارتاید یا نقض قانون استعمار نمک در دوره گاندی و موارد دیگر که مبارزات مردمی منجر به لغو قانون شده است. اگرچه یک قاعده کلی داریم اما مثل همه قواعد بشری استثنائاتی دارد که نباید آن را نادیده گرفت. ما در مواردی می‌توانیم قواعد کلی را نادیده بگیریم.»

کمپین آزادی‌های یواشکی؛ فریادی بی‌نتیجه یا قدمی برای خودآگاهی زنان

در میان کنش‌هایی که تاکنون در خصوص حجاب مطرح شده، کمپین آزادی‌های یواشکی را یکی از موفق‌ترین اقدام‌ها برآورد می‌کنند که به تریبون نماز جمعه و رسانه‌های بین‌المللی راه پیدا کرده. اگر پیش‌تر تصویر زنان ایرانی در چادر و سیاهی پوشانده شده بود، امروز بسیاری می‌دانند که این امر در ایران بنا به قانون «اجباری» است.

کمپین روزانه با دو عکس از زنانی که حجاب خود را «یواشکی» برداشته‌اند به روز می‌شود و در کامنت‌ها دختران نسل جوان حضور دارند که می‌گویند: «ما نمی‌خواهیم یواشکی باشیم.»

از سوی دیگر رسانه‌های بین‌المللی به پشتوانه یک روزنامه‌نگار ـ که اطلاعاتش باید تایید شده باشد ـ اعتماد کرده و موهای پریشان زنان را با تصویر صورت آن‌ها به مخاطبان‌شان عرضه می‌کنند.

برخی اما معتقدند که این کمپین تصویری اشتباه از حجاب زنان در ایران ارایه می‌دهد که متعلق به قشری خاص است. برخی نیز نداشتن پشتوانه تئوریک را از جمله نواقص این کمپین برمی‌شمرند.

ناهید توسلی
ناهید توسلی

به باور توسلی حرکت‌هایی چون کمپین آزادی‌های یواشکی «علاوه بر خراشاندن حلق فریادزننده، ایجاد سر و صداهای غیرمنطقی می‌کند که متاسفانه هیچ فایده‌ای را متوجه اصلاح یا تغییر آن نمی‌کند.»

او همچنین توضیح می‌دهد که این نوع از کنش اعتراضی یا مطرح کردن آن به دلیل «خارج از حوزه جغرافیایی/ تاریخی» بودن طرح آن «ضمانتی برای رسیدگی و پاسخ به آن هم وجود ندارد. این تنها عِرض خود بردن و زحمت دیگران داشتن تلقی می‌شود که نه فایده و نه هزینه‌ای جدی می‌تواند به دنبال داشته باشد.»

او معتقد است کمپین‌ها باید شرایطی را ایجاد کنند که «زنان آگاه و روشن‌فکر» بتوانند با حضور خود در آن امکان ایجاد تغییر یا اصلاح را برای حقوق زنان به وجود آورند وگرنه «زنان ایران چه نیازی دارند که مریل استریپ از تلاش زنان ایرانی برای نه به حجاب اجباری سخن بگوید؟» به باور او تصاویر آزادی‌های یواشکی تنها می‌تواند «مسکنی» باشد برای «دردهایی که نیاز به درمان دارند و نه تسکین.»

در مقابل، به باور افضلی کمپین آزادی‌های یواشکی باعث «خودآگاهی» در زنان شده که در کنش‌های فمینیستی جایگاه مهمی دارد:‌ «زنان به این نتیجه می‌رسند که مشکل از آن‌ها یا خانواده‌شان نیست. دیگر مساله را شخصی نمی‌بینند و متوجه ملی و چه‌بسا بین‌المللی بودن اصل حجاب برای کنترل سکسوالیته زنان می‌شوند در نتیجه هم از انزوا خارج می‌شوند و هم اعتماد به نفس‌شان بالا می‌رود.»

او با اشاره به فراخوان جدید این کمپین می‌گوید در خصوص کمپین‌ها توصیه آن است که متحدان خود را پیدا کنید تا از آن‌ها استفاده ببرید و مخالفان را بیابید تا استراتژی مقابله را به دست آورید: «بازتاب بین‌المللی این کمپین باعث همبستگی خواهرانه جهانی شده و موج جدیدی را ایجاد کرده و خون تازه‌ای به رگ‌های کمپین جاری می‌کند.»

یکی دیگر از انتقادات مطرح «شخصی» کردن مساله حجاب توسط مسیح علی‌نژاد است. این سوال را از خود او پرسیدیم که پاسخ داد: «من تصویر و صدای شهروندان عادی را در رسانه‌هایی که سهمی از آن نبرده‌اند، منتشر می‌کنم. در حالی‌که سخن‌گوی اصلی همان زنان هستند. رسانه‌های غربی نیز وقتی از آزادی‌های یواشکی می‌نویسند ترجمه صحبت‌های همان زنان را منتشر می‌کنند. عکس، مطالب و فیلم‌ها از داخل ایران می‌آید. در همین مدت فعالیت کمپین صدا و تصویر و مطالبه هزاران زن ایرانی در دنیا ترجمه شده».

مسیح علی‌نژاد
مسیح علی‌نژاد

او در پاسخ به نقد دیگری که او را متهم به درخواست کمک از سوی زنان سفیدپوست می‌کند،‌ توضیح می‌دهد که در کنفرانس‌های مختلف تکرار کرده «ما از زنان غربی نمی‌خواهیم که ما را نجات بدهند چراکه زنان ایرانی شجاع و باهوش هستند، صدای‌شان را بلند می‌کنند و راه‌حل‌ها را می‌یابند. تنها چیزی که ما می‌خواهیم بی‌تفاوت نبودن نسبت به این صداهای بلند است.»‌

نقد دیگری که به علی‌نژاد مطرح است کاهش ورود توریست به ایران در اثر فریادهای این کمپین است. هرچند همان‌طور که افضلی توضیح می‌دهد در این میان ترجیح منافع اقتصادی به حقوق بشر نصف جمعیت ایران است: «در حالی‌که «حتی اگر نگاه حقوق بشری را کنار بگذاریم و صرفا اقتصادی بنگریم، ضرر اقتصادی حجاب اجباری و سرکوب زنان برای محدود کردن استعدادهای نیمی از جامعه، میلیون‌ها دلار بیشتر از ضرری است که از نیامدن توریست‌ها وارد خواهد شد. حتی با نگاه اقتصادی هم اولویت این تلاش برای حاکم شدن نظام دموکراتیک و برطرف شدن تبعیض از نصف جمعیت ایران است.»‌

حقوق بشر؛ اولویت‌بندی یا محصور در جغرافیا؟

برخی از منتقدان طرح مساله حجاب اجباری به عنوان یکی از مطالبات اصلی در راه رسیدن به برابری حقوق زنان و مردان، معتقدند که این مساله در جغرافیاهای مختلف، گوناگون است. برخی از آن‌ها ضمن اشاره به موضع‌گیری زنان مهمان‌دار ایرفرانس به قانونی در فرانسه اشاره می‌کنند که زنان محجبه را در مدارس پذیرا نیست. فرانسه به عنوان کشوری که دین رسمی ندارد و خود را آتئیست معرفی می‌کند به همراه داشتن هرگونه نماد مذهبی در مدارس را ممنوع کرده است؛ خواه کلاه یهودی باشد یا برقع یا روسری.

با این وجود بسیاری حقوق بشر را در جغرافیاهای مختلف، متفاوت می‌دانند. در حالی‌که به عقیده نسرین ستوده و لیلا علی‌کرمی این امر فرا مرزی است.

اگرچه به عقیده توسلی تنها حجاب، مساله «اصلی» و «پایه‌ای» در کشورهای اسلامی و غیراسلامی برای دست‌یابی به «حقوق برابر و عادلانه از دست رفته زنان» نیست و «برابری عادلانۀ انسانی/اسلامی» مساله اصلی است، اما ستوده معتقد است که حقوق بشر به فردفرد انسان‌ها توجه دارد و خود بشر می‌توند تصمیم بگیرد که چه چیزی برای او در اولویت است: «مقوله‌های حقوق بشر یک بسته است که قابل تجزیه و تفکیک نیست به همین دلیل نمی‌توانیم بگوییم کدام مساله در اولویت قرار دارد.» این حقوق‌دان به استقبال زنان از کمپین آزادی‌های یواشکی اشاره دارد و تصریح می‌کند که مردم می‌توانند تصمیم بگیرند اولویت مطالبات‌ آن‌ها چیست.

لیلا علی‌کرمی
لیلا علی‌کرمی

به عقیده لیلا علی‌کرمی نیز نمی‌توان حقوق بشر را که امروز جهانی شده به مرزهای داخلی یک کشور تقلیل داد. او به منشور سازمان ملل اشاره دارد که مساله حاکمیت دولت‌ها را مد نظر قرار داده و بیان داشته که این دولت‌ها نمی‌توانند در مرزهای خود هرچه خواستند انجام دهند.

علی‌کرمی توضیح می‌دهد که در خصوص حجاب اجباری در ایران مدافعان حقوق بشر وظیفه دارند که در این خصوص به بحث نشسته و اقدام کنند: «نمی‌توان گفت که چون این مساله مربوط به زنان ایرانی است نباید در آن دخالت کرد در حالی‌که حقوق انسانی یک سری از زنان در نقطه‌ای از دنیا در حال نقض شدن است. ما حقوق بشر اسلامی، آمریکایی یا آلمانی نداریم. حقوق بشر مربوط به همه است. این مساله نسبی نیست و بشر در همه‌ی جغرافیاها بشر است و زن هم زن است.»

البته توسلی بر این باور است که حقوق بشری که امروز از آن صحبت می‌شود به گروهی خاص تعلق دارد و نه تمامی انسان‌ها. او به هیروشیما، ۱۱ سپتامبر و آوارگی پناهجویان در یونان اشاره می‌کند.

حجاب؛ حوزه‌‌ خصوصی یا امری عمومی؟‌

از دیگر انتقادات مطرح شده به مساله اعتراض به حجاب اجباری زنان، مساله خصوصی ماندن آن در مرزهای ایران است. بسیاری معتقدند که مطرح شدن این مساله توسط کمپین‌ آزادی‌های یواشکی باعث «آبروریزی» برای زنان ایرانی، «تحقیر» آن‌ها و همچنین «سیاه‌نمایی» است.

این انتقاد را می‌توان در جاهای دیگر به شکل متفاوتی مشاهده کرد. آن زمان که خشونت خانگی نیز در چهاردیواری منزل مخفی می‌ماند و در حوزه‌ی خصوصی خانواده قرار می‌گیرد. انگار که هرکجا جنسیت زن حضور دارد، بایستی در پستوی یک خانه، یک شهر یا کشوری پنهان شود. ضرب‌المثل‌هایی چون «با سیلی صورت را سرخ نگه داشتن»، «دشمن شاد شدن» یا «رخت چرک‌ها را نباید جلوی بقیه شست» دلالت بر همین مخفی‌کاری دیرینه جامعه ایرانیان دارد.

این مساله مورد اشاره علی‌کرمی نیز قرار می‌گیرد که از قدیم‌الایام خشونت‌هایی که به زنان روا داشته می‌شده در حوزه داخلی و خصوصی به حساب می‌آمده است. در حالی‌که مساله زنان مدت‌هاست که وارد حوزه عمومی شده و بحثی گسترده در حوزه حقوق بین‌الملل است: «حجاب هم همین‌طور است. حجاب اختیاری یکی از حقوق زنان است که حق پوشش نیز در اسناد بین‌المللی و کنوانسیون‌ رفع تبعیض از زنان و همین‌طور کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی مطرح شده. در حالی که همیشه با این حرف که حجاب مساله اساسی نیست و بالاخره درست می‌شود زنان را با همین بهانه‌ها به مسایل داخلی هل داده‌اند.»

نسرین افضلی معتقد است که وقتی در این شرایط بحث «آبرو» مطرح می‌شود، «برای چندمین بار ثابت می‌شود که دید و درک ما از حقوق بشر ضعیف است. هنوز گرایش وطن‌پرستی و ملی‌گرایی بین ایرانی‌ها قوی‌ست. به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنند اما از طریق سرپوش گذاشتن روی تمامی نقض‌های حقوق بشری که خصوصا علیه زنان اتفاق میافتد.»

هرچند که به باور توسلی جامعه ایران به دلیل سنتی بودن، شرایط زمان و مکان را درک نمی‌کند: «ما فکر می‌کنیم مثلا اگر حجاب بگذاریم تحقیر می‌شویم؛ اما آن موقعی که با خنده و شادی از شوهرمان اجازه خرو از کشور را می‌گیریم، چیزی نمی‌شود. ما نمی‌دانیم حقارت آن بدتر از دیگری است.»‌

حجاب اگرچه ریشه‌اش تاریخی‌تر از عمر جمهوری اسلامی است و در مذاهب مختلف به گونه‌ای وجود دارد؛ اما امروز به بخشی از هویت و حیات ایدئولوژیک جمهوری اسلامی گره خورده و قوای انسانی و مالی خود را درگیر تعیین سیاست‌های تنبیهی و تشویقی کرده است. همان‌طور که زنانی که در این کمپین هم شرکت نداشتند، توسط نیروی انتظامی پشت فرمان اتومبیل هم بازداشت می‌شوند.

مساله‌ای که همگان از پرداختن به آن منع می‌شوند، اولویت محسوب نمی‌شود و تبعات آن به «تکه‌ای پارچه» تقلیل داده می‌شود یا بحث «آبرو» و منافع اقتصادی را به پیش می‌کشد، شاید همان نقطه آغاز مطالبه‌گری‌ست. شاید باید رهایی را در همان چیزی جست که مهر ممنوعه قرمزتری دارد که با توجیه‌های مختلف می‌خواهند پایه‌ای‌ترین مطالبه نباشد.