نائیری ناهاپتیان نویسندهی ایرانی-فرانسوی ساکن پاریس، بهتازگی چهارمین رمانش در ژانر پلیسی (پُلار) به نام “شعبدهباز هتل رویال” را در فرانسه منتشر کرده که مانند سه رمان قبلی او در ارتباط مستقیم با ایران و با شخصیتهای عمدتاً ایرانی نوشته شده است. یکشنبه ۲۸ مارس ناهاپتیان در جلسهی یکشنبههای کتابفروشی نشر ناکجا در محلهی هجدهم پاریس، در میان تعدادی از علاقهمندان آثارش که اکثرا فرانسوی بودند، از این کتاب و دنیای داستانهایش سخن گفت.
شعبدهباز هتل رویال
رمان «شعبدهباز هتل رویال» در ادامهی کتاب قبلی ناهاپتیان به سبک داستانهای پلیسی سریالی فرانسوی نوشته شده. شعبدهبازی ایرانی برای اجرای برنامه وارد هتلی مجلل در شهر «اِویان» فرانسه میشود و در آنجا به قتل میرسد. «فلورانس نَکَش»، کارآگاه دورگهی فرانسوی-ایرانی میکوشد راز قتل او را کشف کند و در این راه پای شخصیتهای کتاب «مأموری به نام پرویز» از جمله خود پرویز که جاسوس دوجانبهی هستهای است، به داستان باز میشود.
ناهاپتیان در خانوادهای ارمنی در تهران متولد شد و همزمان با انقلاب ۵۷ وقتی ۹ سال داشت همراه با خانوادهاش ایران را به مقصد فرانسه ترک کرد. مهاجرت در کودکی باعث شد تا او تقریباً زبان فارسی را فراموش کند. ناهاپتیان سالها بعد وقتی که دانشجو بود به ایران بازگشت. «وقتی بعد از سالها به ایران برگشتم در این فکر بودم که به عنوان شغل وارد دنیای مطبوعات و روزنامهنگاری شوم. سفرم به ایران در آن سالها شگفتانگیز بود و اصلاً توقع چنین جامعهی مدرنی را نداشتم. سفرهای بعدیام به ایران به عنوان یک روزنامهنگار بود و میخواستم سلسله گزارشهایی دربارهی ایران بنویسم.»
او اما پس از آن مدتی از روزنامهنگاری دربارهی ایران فاصله گرفت تا اینکه با نوشتن اولین رمان پلیسیاش به نام “چه کسی آیتالله کانونی را کشت؟ ” دوباره به فضای تهران و ایران بازگشت.
نائیری ناهاپتیان:
«انتشار این رمان در سال ۲۰۰۹ مصادف شد با جنبش سبز و شرایط پیچیدهی سیاسی در ایران. و بعد از آن دیگر امکان سفر به ایران را نداشتم.»
قنل مرموز آیتالله
رمان «چه کسی آیتالله کانونی را کشت؟ » ماجرای کشف راز قتل یک روحانی منتفذ ایرانی و از نزدیکان صادق خلخالی است. «کانونی نماد تمام بدیهای نظام حاکم بر ایران است. او کشته میشود و در حالیکه مأموران بهدنبال قاتلش هستند متوجه میشوند، هرکسی میتواند دست به این قتل زده باشد.»
این رمان در فرانسه بسیار مورد توجه قرار گرفت و پرفروش شد و پلی شد برای اینکه ناهاپتیان رمان بعدیش «نغمههایی از اصفهان» دربارهی یک قاتل زنجیرهایِ زنان را منتشر کند.
رمان سوم ناهاپتیان در سال ۲۰۱۵ به نام «مأموری به نام پرویز» دو تفاوت عمده با کتابهای قبلی او داشت. یکی اینکه برخلاف دو کتاب اول که ماجرا کاملا در ایران اتفاق میافتاد، در این رمان بخش زیادی از داستان در فرانسه میگذرد و دوم اینکه “مأموری به نام پرویز” یک رمان جاسوسی است، نه داستانی پیرامون قتل. «در ماموری به نام پرویز هدفم این بود که داستانی دربارهی پروندهی هستهای ایران بنویسم. داستانی که در آن سازمانهای اطلاعاتی ایران و آمریکا با هم در جنگ هستند. برای همین احتیاج به تحقیق زیاد داشتم و به مقدار زیادی از گزارشهایم دربارهی ایران استفاده کردم. همچنین اخبار و گزارشهای منتشر شده دربارهی فعالیت هستهای ایران مثل حملات سایبری متقابل ایران و آمریکا به هم نیز برایم مهم بود.»
شخصیت مهم این رمان پرویز یک جاسوس مرموز دوجانبه است که گفته میشود در سال ۱۹۸۳ کشته شده. او از ارتباطش با آیتالله خمینی میگوید و اینکه چهطور سالیان دراز به عنوان یک مرده زندگی کرده است. “ماموری به نام پرویز” در روزی رونمایی شد که ایران و کشورهای پنج بهعلاوهی یک در لوزان سوئیس بیانیهی تفاهم هستهای را منتشر کردند.
از انتشار چهارمین رمان ناهاپتیان «شعبدهباز هتل رویال» مدت بسیار کوتاهی کمتر از سه هفته میگذرد. این رمان از نظر شخصیتپردازی ارتباط زیادی با کتاب قبلی او دارد. «همزمان با نوشتن رمان پرویز نوشتن این داستان را هم شروع کردم. با وجود اینکه رمان شعبدهباز در ژانر کارآگاهی اتفاق میافتد و جاسوسی نیست اما پرویز در این داستان هم حضور دارد. برای من پرویز نماد یک انسان تبعید شده است که میان دو فرهنگ معلق زندگی میکند. گرچه او شخصیتی خیالی است اما ریشه در واقعیت دارد و میتواند در عالم واقع هم حضور داشته باشد.»
سانسور و قالبهای پیشساخته ادبی
این نویسندهی کتابهای پلیسی اعتقاد دارد یکی از دلایل عدم وجود ژانر پلیسی در ادبیات فارسی محدودیتهای سیاسی و سانسور دولتی ایران است. «کتاب پلیسی آمیخته با سیاست و سکس است. شاید به همین دلیل نویسندگان ایرانی خیلی کمی به سراغ این ژانر ادبی میروند. چیزهایی که من مینویسم دربارهی روابط سیاسی و حکومت، امکان انتشار در ایران را ندارند و بسیار دور هستند از آن ادبیات قالببندی شده و بیخطری که برای دولت ایران قابل انتشار تلقی میشود. در ایران ادبیات باید در چارچوبهای خاصی باشد و سیاست یکی از آنها نیست. جالب اینجاست که ایرانیهایی هم هستند که با وجود نداشتن هیچ نسبتی با حکومت از من میپرسند که چرا بعضی مسائل ناخوشایند دربارهی ایران را در کتابهایت بازگو میکنی و به مخاطب خارجی نشان میدهی.»
نوشتن دربارهی ایران از دید کسی که خارج از ایران زندگی کرده و ارتباط کمی با ایران داشته این خطر را دارد که آمیخته به نگاهی غیرواقعی یا تحت تاثیر رسانههای غربی و تبلیغات باشد.
نائیری ناهاپتیان:
«نگاه غالب در غرب این است که ایران کشوری است بسیار بسته، عقبمانده و در خفقان، اما در واقع این تصویردرستی نیست. ایران مدرن است و در آن آزادیهای زیادی وجود دارد، هرچند که در مجموع هالهای از افسردگی جمعی در جامعه حاکم است. تلاش من این بود که تصویری واقعی از ایران را ترسیم کنم. نه بهتر و نه بدتر از چیزی که وجود دارد.»
تلفیق رمان اجتماعی با رمان پلیسی
تینوش نظمجو مترجم و مدیر نشر ناکجا دربارهی رمانهای ناهاپتیان و دلایل موفق بودن آنها در فرانسه به رادیو زمانه میگوید: «یکی از خصوصیات اصلی رمانهای ناهاپتیان که برای خوانندگان فرانسوی جالب است، مخلوط کردن ژانر پلیسی با فضای ایران است. از این اختلاط داستانهای جالبی آفریده میشود که میتواند برای مخاطب جذاب باشد. به عنوان مثال در داستانهای پلیسی بهطور معمول قاتلان زنجیرهایِ زنان به دنبال کشتن فاحشهها هستند، اما در رمان “نغمههایی از اصفهان” ما قاتلی را میبینیم که زنانی را میکشد که جرات آواز خواندن و کنسرت گذاشتن داشتهاند. این مخلوط کردن نقد اجتماعی-سیاسی با یک داستان گیرای جنایی از جمله دلایل موفقیت کتابهای او بوده است.»
روزنامه لوموند اما در نقدی که بر رمان «چه کسی آیتالله کانونی را کشته است» به نکته قابل تأملی اشاره میکند: سویه تعلیمی و پیام سیاسی این رمان بر ژانر پلیسی سایه انداخته است.
کتابهای ناهاپتیان در ژانری پرطرفدار نوشته میشوند که در ادبیات معاصر ایران پیشینه چندانی ندارد. نویسنده که با سیاست داخلی و بینالمللی ایران و همچنین با آداب و سنتهای ایرانی آشناست، آزادانه و بدون محدودیتهای فلجکنندهی سانسور، آثاری دربارهی سازوکار پنهانِ سیاسی ایران نوشته است. رمانهای او برخلاف فیلمها و داستانهای غربی که نگاهی تکبعدی به جامعهی ایران دارند، واقعی، آشنا و پر از نکات ظریف هستند.
شناسنامه کتاب: