در روز ۲۲ مارس/۳ فروردین، در پی سه انفجار انتحاری نیروهای گروه “دولت اسلامی” در بروکسل که منجر به کشته شدن دستکم ۳۵ نفر شد، بار دیگر این پرسش مطرح شد که آیا نهادهای امنیتی کشور بلژیک کوتاهی کردهاند و آیا بلژیک باید مسئول شناخته شود. این پرسش برای اولین بار پس از حملات تروریستی نوامبر ۲۰۱۵ در پاریس و پس از اینکه مشخص شد دستکم چهار نفر از مهاجمان بومیهای بروکسل بودند، مطرح شد.
بلژیک در کنترل اتباع مسلمانش که در داخل خاک خود این کشور رشد کرده و تبدیل به نیروهای اسلامگرای افراطی شدهاند، بهمانند بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی با چالش روبهروست. با این تفاوت که منابع، نیروها و نهادهای امنیتی این کشور محدود هستند. همچنین نهادهای مختلف امنیتی در پلیس و ارتش بلژیک مشکل ارتباط با یکدیگر دارند.
آنچه بلژیک را منحصربهفرد میکند این است که شبکههای گستردهای از اسلامگرایان سلفی در این کشور فعال هستند و برای فعالیت به طور مداوم از عربستان سعودی بودجه دریافت میکنند.
چرا بلژیک در کنترل امنیتی نیروهای تندروی اسلامی اهمیت دارد؟
بیشتر مسلمانان بلژیک در مناطق پرتراکم و فقیر زندگی میکنند و در بازار سیاه کار مشغول هستند. سیاستهای دولت بلژیک در باز گذاشتن دست عربستان سعودی برای سرمایهگذاری و فرستادن امامان سلفی و وهابی به مناطق مسلماننشین این کشور، جریانهای افراطی اسلامی را قدرتمند کرده است.
سازمان ملل متحد و پژوهشگران مستقل تخمین میزنند که از سال ۲۰۱۲ بیش از ۵۵۰ بلژیکی، کشور خود را ترک کرده و به شبهنظامیان اسلامگرای افراطی در عراق و سرویه پیوستهاند؛ این رقم بالاترین نرخ سرانه پیوستن اتباع خارجی به گروههای شبهنظامی اسلامی در کل اروپای غربی است.
شبکههای اسلامگرایان افراطی با عقاید جهادی که در داخل خود بلژیک رشد کرده و رادیکال شدهاند، با گروههایی مانند گروه “دولت اسلامی” (داعش) در ارتباط هستند. دو سازمان امنیتی اصلی بلژیک در پلیس و ارتش ارتباطات این شبکهها را باهم و با گروههایی مانند داعش به دلیل کمبود نیرو و امکانات، بهطور مداوم رصد نمیکنند.
سرویسهای امنیتی بلژیک کنترل درستی روی اتباع بلژیکیای که با ترک بلژیک به شبهنظامیان افراطی داعش پیوسته و سپس مجدد به بلژیک بازگشتهاند، ندارد. مقامات امنیتی بلژیک گفتهاند که حداقل ۱۰۰ بلژیکی پس از پیوستن به مناطق در کنترل داعش به بلژیک بازگشتهاند. همچنین سرویسهای امنیتی این کشور در حال بررسی یافتن اطلاعات در مورد بیش از ۲۰۰ نفر بلژیکی هستند که بنا به دادههایی این ظن وجود دارد که در مناطق در کنترل داعش زمان سپری کردهاند و سپس مجدد به بلژیک و دیگر نقاط اروپا بازگشتهاند.
در این میان گفتمان سیاسی محافظهکاران در اروپا، پیکان سرزنش را به سمت سیاستهای مهاجرپذیری و فلسفه لیبرال آزادی بیان در بلژیک هدف گرفته است. گفتمان لیبرال میانهرو اما میگوید که عدم توانایی بلژیک در واردکردن مهاجران به بازار کار و زندگی اجتماعی در اروپا، موجب شده است که آنها بیشتر به حاشیه رانده شوند و در محرومیت، هویت خود را در اسلام جهادی بیابند.
آیا منطقه مولنبیک بروکسل، پایتخت “جهادیان” است؟
سن ژان مولنبیک (به صورت خلاصه: مولنبیک) – که ۳۹٪ بیش از ۹۰۰هزار جمعیت آن مسلمان هستند – یکی از ۱۹ منطقه کلانشهر بروکسل است و در شمال غربی مرکز شهر بروکسل قرار دارد.
این منطقه پرجمعیت، شهرداری و شورای شهر مستقل از شهر بروکسل دارد و در طول چهار دهه گذشته، خانه جامعه بزرگی از مسلمانان عمدتاً مراکشیتبار شده است. یک ماه قبل از حملات تروریستی پاریس در نوامبر ۲۰۱۵، شهردار مولنبیک – فرانسوا شپمانس – یک لیست ۸۰نفره از اسامی کسانی که مشکوک به همکاری با شبهنظامیان افراطی هستند و در این منطقه زندگی میکنند، دریافت میکند. اما با توجه به اختیارات و وظایف قانونیاش، عملاً کاری در مورد این لیست انجام نمیدهد.
صلاح عبدالسلام ۲۶ساله، یکی از مظنونهای اصلی حملات تروریستی پاریس که روز ۱۹ مارس / ۲۹ اسفند دستگیر شد، پس از حملات پاریس در مولنبیک پنهان شده بود و نهایت هم در همین منطقه دستگیر شد. عبدالسلام در جریان حملات تروریستی پاریس در تدارکات و سازماندهی حملات، از جمله کرایه خودرو و اتاق برای فرماندهان اصلی ترورها و انتقال تروریستها به محل عملیاتشان در پاریس نقش داشت.
فرانسوا اولاند، رئیسجمهوری فرانسه، در جریان دستگیری عبدالسلام گفت تعداد کسانی که در تدارکات حملات به هر شکلی نقش داشتند بیشتر از آن است که تصور میرفت: «ما با شبکه بسیار گستردهای روبهرو هستیم… همهجا، در بلژیک و همچنین در فرانسه، تهدید بسیار جدی است.»
عبدالحمید اباعود – ۲۸ساله و از دیگر مظنونهای اصلی عملیات تروریستی داعش در پاریس که روز ۱۹ نوامبر ۲۰۱۵ در درگیری با پلیس ضدترور فرانسه کشته شد – در مولنبیک بزرگ شده بود. اباعود از دوستان صلاح عبدالسلام بود و این دو در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲، در بلژیک برای خلافهای جزئی از جمله سرقت و تجاوز به حریم ملک خصوصی، دستگیر شده بودند. هردو آنها همچنین با مهدی نموش، عامل حمله ماه مه ۲۰۱۴ به موزه یهودیان در بروکسل که منجر به کشته شدن چهار نفر شد، ارتباط داشتند و دوست بودند.
اباعود از جمله جوانان بلژیکیای بود که بهمانند دیگر ساکنان منطقه مولنبیک در فقر و تراکم جمعیت بالا بزرگ شد و در نوجوانی جذب گروههای سلفی شد که در این منطقه فعالاند. او در تاریخی نامشخص بین سالهای ۲۰۱۲-۲۰۱۳، به مانند چندصد همسایه دیگرش به سوریه رفت و به گروه “دولت اسلامی” (داعش) پیوست و با نیروهای بشار اسد جنگید.
مالکه سیاسی، از کنشگران حقوق مدنی مهاجران که در ۲۵ سال گذشته در منطقه مولنبیک زندگی کرده است، درست پس از حملات پاریس به “الجزیره” از سرزنش ساکنان این منطقه فقیرنشین شکایت میکند و میگوید: “برخی از جوانان ما بسیار گیج و شکنندهاند. آنها مرگ را ترجیح میدهند. میخواهند به داعش بپیوندند و تصمیم گرفتهاند که بمیرند. مقامات [بلژیک] باید آنها را متوقف کنند. آنها مسئولاند که به مردم کمک کنند تا جایگاهشان را بهعنوان شهروندان بلژیکی بیابند” (گفتوگوی ۱۹ نوامبر ۲۰۱۵).
دِیو اسنارده، استاد علوم سیاسی در دانشگاه آزاد بروکسل، با مالکه سیاسی همدل است. او واکنش سیاسی به حملات تروریستی پاریس را یک بازی سرزنش “دیگری” و شرمآور توصیف میکند: “فرانسه بلژیک را مورد انتقاد قرار میدهد و بلژیک هم انگشت اشاره را به سمت مولنبیک و شهردار سوسیالیست سابقش نشان میدهد که مدت ۲۰ سال بر این منطقه حکومت کرده است و میگویند چشم خود را به افراطیگریها بسته است. “
با این حال هم سیاسی و هم اسنارده این ایده که مولنبیک “پایتخت جهاد” در اروپاست را اغراق بیش از حد میدانند.
قدرت گرفتن جنبشهای سلفی در بلژیک
در سالهای ۱۹۷۰، بلژیک اجازه داد که در بروکسل و حومه امامان سلفی که تحت حمایت مالی عربستان سعودی بودند به منبر بروند و موعظه کنند. اسلام سلفی برای ساکنان مسلمان بلژیک که اغلب از شمال غربی آفریقا میآیند، باوری بومی نبود. اما از سالهای ۱۹۷۰ زیر نفوذ مبلغان اسلام سلفی، تعداد پیروان “سلف صالح” افزایش یافته و مراکز اسلامی و جنبشهای سلفیگری شکل گرفتهاند.
فیلیپ مونرو، شهردار سوسیالیست مولنبیک تا اکتبر سال ۲۰۱۲ به مدت ۱۸ سال در این منطقه قدرت داشته است. منتقدان راستگرای او معتقدند که او برای اینکه مایل بوده رأی مهاجران را بهدست آورد چشم خود را به رشد سلفیگری در مولنبیک بسته بوده است. مونرو این انتقادها را نمی پذیرد. واقعیت تاریخی هم تا حدودی حامی دفاع مونروست. رشد سلفیگری در مولنبیک به سیاستهای مهاجرپذیری ارتباط چندانی ندارد؛ ماجرا به سال ۱۹۶۷ برمیگردد.
در سال ۱۹۶۷، بلژیک به امید خرید نفت ارزانتر از فیصل بن عبدالعزیز آل سعود – پادشاه وقت عربستان – دعوت کرد که از این کشور دیدار کند. در جریان دیدار ملک فیصل آتشسوزی سهمگینی در یک فروشگاه، جان ۲۳۲ نفر را گرفت و شاه عربستان پیشنهاد کرد که به قربانیان و خانوادههای آنها کمک مالی کند.
پادشاه بلژیک این کمک انسان دوستانه را پاسخ داد. او ساختمانی را که در سال ۱۸۸۰ بهعنوان خانه “نمایشگاه ملی بروکسل” و در سبک معماری شرقی توسط ارنست وان هامبیک طراحی شده بود، به پادشاه عربستان به مدت ۹۹ سال به مبلغ ناچیزی کرایه داد. این ساختمان که امروز مقابل دفتر سرویس دیپلماتیک اتحادیه اروپا قرار دارد، “مسجد بزرگ بروکسل” و همچنین ساختمانی است که خانه “مرکز فرهنگی اسلامی” بروکسل است. در سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ کمکهای مالی عربستان سعودی به این مرکز و همچنین مناطق مسلماننشین بروکسل ادامه یافت و مبلغان اسلام سلفی و امامان وهابی به صورت دورهای به این مرکز و مناطق مسلماننشین بروکسل فرستاده شدند.
اکثر واعظان که به بلژیک فرستاده میشدند، نه با جامعه مسلمانان بومی بلژیک ارتباط فرهنگی داشتند و نه آنجا به مدت طولانی ساکن میشدند. بیشتر آنها آموزشدیده عربستان سعودی بودند و شاگرد تربیت میکردند. در طی این دورههای آموزشی، برآورد میشود که بیش ۶۰۰ معلم که از افرادی که به جریان سلفی نزدیک هستند در مدارس بلژیک فعال میشوند.
“مسجد بزرگ بروکسل”، قدیمیترین مسجد این کشور است و همچنان بیشترین حمایت مالی خود را از سازمان “رابطه عالم اسلامی” دریافت میکند. “رابطه عالم اسلامی” سازمانی غیردولتی مستقر در مکه است اما بیشتر بودجه سالانه خود را از حکومت عربستان سعودی دریافت میکند و بهطور گسترده در کار تبلیغات سیاسی برای وهابیت است.
گروههای که بهنوعی میتوان آنها را جنبشهای رادیکال سلفی خواند، در مناطق مختلف بلژیک در دورههای مختلف فعالیت کردهاند. در میان آنها “شریعت برای بلژیک” (Sharia4Belgium) تنها گروهی است که تاکنون غیرقانونی و تروریستی اعلام شده است. این گروه سلفی رادیکال نیز در خیابانهای مولنبیک شکل گرفته است. رهبران این گروه در سال ۲۰۱۲ دموکراسی بلژیک را به طور کامل مردود دانستند و خواستار تشکیل یک دولت اسلامی و برقرار شدن احکام اسلام سلفی در بلژیک شدند. “شریعت برای بلژیک” در شورشهای مناطق مسلماننشین بروکسل در سال ۲۰۱۲ نقش کلیدی ایفا کرد و پس از آن هم مشغول نیروگیری در مناطق فقیرنشین این شهر از جمله مولنبیک بوده است. سخنگوی این گروه – فؤاد بالقاسم در سال ۲۰۱۵ دستگیر و به ۱۲ سال زندان محکوم شد.
بوروکراسی دردسرساز و ناتوانی سیستم امنیتی بلژیک
بلژیک دارای هشت پارلمان است: یک پارلمان فدرال، سه پارلمان منطقهای، سه پارلمان برای سه جامعه زبانی و در نهایت پارلمان اتحادیه اروپا.
خود شهر بروکسل ۱۹ منطقه دارد و برای هر منطقه ۱۹ شهردار مستقل به همراه شورای شهر مستقل فعال هستند. بروکسل شش اداره پلیس جداگانه و دو نهاد امنیتی موازی دارد: نهاد امنیتی پلیس و ارتش. این نهادها اغلب با یکدیگر ارتباط خوبی برقرار نمیکند و یا در به اشتراکگذاری اطلاعات باهم همکاری نمیکنند. به اشتراکگذاری اطلاعات – که شاخص مهم هرگونه تحقیق همهشمول امنیتی است در بلژیک تبدیل به بحرانی جدی شده است.
نهادهای مختلف امنیتی که بهصورت موازی باهم کار میکنند، در ادغام اطلاعات دچار مشکل هستند. هرکدام از نهادها دارای یک قطعهای از پازلاند اما برای نهایی شدن تصویر، همه این قطعات کنار هم قرار نگرفتهاند. موانع زبانی بین مجریان قانون که در بخش شمالی کشور بلژیک با زبان هلندی کار میکنند و دیگر مجریان قانون در بخش فرانسوی زبان جنوب بلژیک هم مزید بر علت است.
بلال بن یعیش − پژوهشگر علوم سیاسی در بروکسل که مشاور وزارت خارجه بلژیک هم هست و دو کتاب در مورد جنبشهای افراطی اسلامی در اروپا نوشته − به “الجزیره” میگوید که سرویس امنیتی بلژیک متخصصان زبان عربی کم دارد. بسیاری از نیروهای این سرویس که زباندان هستند، بلژیکیهای سفیدپوست هستند که سواد عربی خود را در دانشگاه کسب کردهاند و سواد خیابانی عربی ندارند.
این پژوهشگر در ادامه میگوید که نهادهای امنیتی بلژیکی توان فهم زبانی مکالمات عربی بین اتباع بلژیک و گروه “دولت اسلامی” را کم و بیش دارند اما توان تحلیل اجتماعی و اقتصادی این مکالمات یا درک آنها را در پسزمینه خردهفرهنگهای قومی و شهری و منطقهای ندارند. به عبارتی دانش خیابانی از آنچه در حال اتفاق افتادن است در دسترس تحلیلگران امنیتی بلژیک نیست و نمیتوانند اقتصاد سیاسی و جنبه اجتماعی دادههای اطلاعاتی را تحلیل کنند.
بن یعیش همچنین از اقتصاد زندگی در فقیرترین منطقههای بروکسل میگوید. بسیاری از جوانانی که جذب داعش میشوند، در نبود کار و مشاغل رسمی، سراغ بازار آزاد و کار سیاه و حتی غیرقانونی و خلاف میروند.
بیشتر از همه اما بلژیک از کمبود نیروی مجرب امنیتی رنج میبرد. سازمان امنیتی پلیس این کشور با کمی بیش از ۶۰۰ پرسنل کار میکند و تنها در ۲۰۱۵ بخش نظارت بر فعالیتهای اینترتی تندروها را اضافه کرده است. سرویس امنیتی بلژیک در به اشتراکگذاری اطلاعات با کشورهای هم مرز و دیگر کشورها از جمله فرانسه، هلند، آلمان و انگلستان هم تاکنون کوتاهیهای بسیار کرده است.
مشکل نداشتن اطلاعات کافی از فعالیتهای شبکههای سلفی در بلژیک جدی است. سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی در بلژیک بهتنهایی از پس رمزگشایی این ارتباطات برنمیآیند و برای این کار به کمک سرویسهای امنیتی سراسر اتحادیه اروپا نیاز دارند. آنها باید شبکههای افراطی را شناسایی کنند و با برقراری ارتباط بهتر با مجریان قانون و سیاستگذارها بتوانند اطلاعرسانی بهتر کنند. همچنین فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در مناطق مسلماننشین برای آگاهیرسانی در مورد اسلام سیاسی مهم است. همه این کارها بودجه بیشتر و درک درستتر از خردهفرهنگهای شهری و مذهبی را لازم دارد و مهمتر از همه درک نزدیکتر به واقعیت از اقتصاد سیاسی پیوستن جوانان بلژیکی به گروههای سلفی.
در همین زمینه
دهها کشته و مجروح در انفجار مترو و فرودگاه بروکسل
داعش مسئولیت حملات تروریستی بروکسل را برعهده گرفت
انفجارهای بروکسل، گزارش تصویری
بسیاری از مسائلی که نویسنده به انها در باره دلایل و علل رشد تروریسم اسلامی اشاره می کند بنطر درست است .اما یک نکته که از ان نه تنها غافل شده بلکه تایید ضمنی او را دارد فقدان حس “مسولیت پذیری” است که هانا آرنت بر ان در آیشمن در اورشلیم تاکید کرد . این فقدان حس مسئولیت پذیری فردی در هر دو کمونیست ها و فاشیست ها مشاهده می شود که یکی انرا به شرایط اجتماعی نسبت می دهد دیگری به باور و نژاد . فقدان این حس در موردی که نویسنده همدلانه از فیلیپ مونرو شهردار سوسیالیست مولنبیک سخن می گوید مشخص می شود
الف : نویسنده تاکید می کند که فقر و بیکاری عامل تروریسم اسلامی در بلژیک است و مهمترین منطقه رشد ان نیز مولن بیک بوده است
ب: نویسنده می گوید فیلیپ مونرو، شهردار سوسیالیست مولنبیک تا اکتبر سال ۲۰۱۲ به مدت ۱۸ سال در این منطقه قدرت داشته است. منتقدان راستگرای او معتقدند که او برای اینکه مایل بوده رأی مهاجران را بهدست آورد چشم خود را به رشد سلفیگری در مولنبیک بسته بوده است. مونرو این انتقادها را نمی پذیرد. واقعیت تاریخی هم تا حدودی حامی دفاع مونروست.
ج: مشخص می شود که فلیپ مونرو در 18 سال هیچ کاری عملا انجام نداده است چون فقر و نتیجه ان تروریسم اسلامی بنا به نطر نویسنده در منطقه مولن بیک در حال گسترش بوده است . اما جناب شهردار حاضر نشده با پذیرش مسولیت از سمت خود استعفا دهد و 18 سال در این سمت مانده است و نویسنده دفاع او در مقابل منتقدان درست می داند .
بنابراین نویسنده “بی مسئولیتی” را تایید می کند وبرای ان هم در مورد تروریست های اسلام گرا و هم شهردار سوسیالیست عذر و بهانه می تراشد
شاهد / 24 March 2016
آنچه بلژیک را مـنـحـصـر به فرد مـیکـنـد ایـن اسـت که شـبـکههای گـسـتـردهای از اسلامگرایان سلفی در این کشـور فـعـال هـسـتـنـد و بـرای فـعـالـیـت بـه طـور مـداوم از عـربـسـتـان سـعـودی بــودجـه دریـافـت مـیکـنـنـد
میترا / 25 March 2016
غم انگیز است رویداد نگاران به تربیت در خانواده بها نمیدهند وداستان تکراری دایی جان ناپلونی زیر شهردار و ودیگران را هر روزه باز گو مینمایند.
اگر شما برای دریافت کمک های دولتی هر سال کودکی به خانواده بیافزایید چه آینده ای به او داده اید ؟
آیا دولت ها باید در داستان غم انگیز و خانوادگی بشما بگویند که بچه بیشتر در کوچه ها بزرگ میشوند و به سوی تبه کاری و رسیدن به درآمد آسان روی خواهند آورد
2 ..دولت های اروپایی ا ز کودکستان تا دانشگاه از شما پشتیبانی مینماید اما نمیتواند بجای شما به دانشگاه یا هنرستان برای آموختن بروند . تلاش برای یاد گیری از تازه واردین کمک از مردم اروپا ..
بهنام / 31 March 2016