سالهاست فریاد و فغان رهبر ایران از تغییر سبک زندگی مردم بلند است و شبیخون و تهاجم فرهنگی، جنگ نرم و …، نامهایی است که بر این تغییر سبک زندگی گذاشته شده. کانون این انتقادات هم دو پدیده ماهواره و اینترنت است. یعنی نقاطی که ارتباط مردم کشور را با جهان خارج و دیگر فرهنگها برقرار میکند. با اینکه صداوسیمای جمهوری اسلامی به زبانهای مختلف از جمله عربی، انگلیسی و اسپانیایی روی ماهواره برنامه پخش میکند، اما هنوز در قوانین داخلی ایران استفاده از ماهواره ممنوع است.
سالهاست گزارشهای مختلف رسمی و غیر رسمی نشان از آن دارد که اکثریت مردم کشور نه تنها از ماهواره استفاده میکنند که بیننده پر و پا قرص برنامههای آن هستند، تا جایی که شبکههای تلویزیون دولتی ایران مخاطبان خود را از دست دادهاند.
نماینده ساری در مجلس شورای اسلامی به تازگی گفته است که امروز تعداد مخاطبان برخی شبکههای صداوسیما از تعداد کارکنان آن کمتر است.
دلیل تازه حساسیت مسئولان ایرانی به ماهواره، علاوه بر پخش سریالهای پربیننده در بین مردم ایران، پخش تیزرهای تبلیغاتی فیلمهای روی پرده در داخل کشور است که با خطوط قرمز فرهنگ حاکم بر کشور همخوانی ندارد: ۱۰ سینماگر به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدند.
حالا اما متولیان فرهنگی در ایران، یک روز میگویند که محصولات شبکههای ماهوارهای آمار طلاق را بالا برده و فردای آن روز میگویند ازدواج سفید افزایش یافته است.
درباره صحت و سقم این ادعاها و دلایل نگرانیهای اجتماعی در مورد برنامههای شبکههای ماهوارهای با مریم زهدی، روزنامهنگار، تهیهکننده و مجری تلویزیون بیبیسی فارسی در لندن گفتوگو کردهایم. او به دلیل شغلش و جنس کاری که در پنج روز هفته (به جز پنجشنبه و جمعه) در ارتباط مستقیم با مخاطبان ایرانی انجام میدهد، روزانه هم اخبار مهم را رصد میکند و هم با شمار زیادی از مردم عادی و همچنین کارشناسان اجتماعی در تماس مستقیم است.
رادیو زمانه: آیا سریالهای ماهوارهای بیش از سیاستهای کلان کشور بر سبک زندگی مردم تاثیرگذار است؟
مریم زهدی: در سالهای اخیر استایل زندگی مردم تغییر کرده است. متخصصان میگویند مردم میخواهند بازتاب تغییر شیوه زندگی خود را در سرگرمیهایشان نظیر سریالها هم ببینند. امروز زندگی مردم لوکس شده. اوایل انقلاب نیازها و محصولات مصرفی در حداقل ممکن بود و به دلیل شرایط موجود، مردم به همان میزان کم هم رضایت داشتند.
در سالهای بعد که مردم از دوران تلاطم اجتماعی و بعد جنگ فارغ شدند و بیشتر به علایق خود پرداختند، حتی در رسانههای داخلی هم تغییراتی رخ داد.
– صادق زیباکلام میگوید سالانه یک ششم بودجه فرهنگی کشور یعنی هزار میلیارد تومان صرف صداوسیما میشود. مسئولان میگویند سبک زندگی مردم تحت تاثیر سریالهای ترکی تغییر کرده. این سریالها در ۲۵ کشور جهان پخش تلویزیونی دارند. چرا فقط در ایران این اتفاق میافتد؟
– سال ۲۰۰۲ که شبکه فارسی وان راهاندازی شد، سریالهایی از آمریکای جنوبی و کره پخش میکرد که تم خانوادگی عشقی و مثلث عشقی داشت. مسائلی که مردم نمیتوانستند دستکم به این وضوح و صراحت در محصولات داخلی تماشا کنند. به همین دلیل برای مردم جالب بود. گزارشها و تحقیقات نشان میدهد نسل اول مخاطبان این سریالها بزرگترها بودند؛ یعنی پدر و مادرها. سال ۲۰۰۷ گروه تلویزیونی جم شروع به کار کرد که یک بخش آن شامل فیلم و سریال است و سریالهایش با استقبال فراوانی مواجه شده. عمدتا سریالهای ترکی پخش میکند که مردم این سریالها را خیلی دوست دارند. این علاقه دلایل متعددی هم دارد. به نظر حسین قاضیان، جامعهشناس، یکی از دلایل این اقبال، نزدیکی فرهنگی دو کشور است. یعنی یک کشور مسلمان هممرز ایران با پیشینه تاریخی و فرهنگی مشترک. مولفههای موجود در این سریالها برای مخاطب ایرانی آشناست و این مورد مثلا در سریالهای آمریکایی متفاوت است. مشکل نهادهای فرهنگی داخل ایران و صداوسیما این است که میخواهند آن بودجه نجومی را در چهارچوب مشخصی صرف کنند. نظارت، سانسور و فیلترینگ در عرصه فرهنگی کشور غیرقابل انکار است. در ایران سعی میشود از طریق تریبونهای رسمی به مردم قبولانده شود که این سریالها به دلیل نمایش خیانت، مثلث عشقی و جدایی، بر روی جامعه تاثیر منفی دارد. حتی یکی از مسئولان بالا رفتن آمار طلاق در کشور را به تماشای این سریالها ربط داده. نمیتوان گفت که اینها بر زندگی مردم هیچ تاثیری ندارد. نمونه سادهاش زیور آلاتی بود که خرمسلطان در سریال حریم سلطان استفاده میکرد. نمیدانیم که این زیور آلات در ایران تولید میشد یا وارداتی بود، اما به هر حال بلافاصله شبیه آن در بازار ایران فروخته میشد. یا مثلا رنگ موهای خرم سلطان در جامعه ایران مد شده بود.
– علاوه بر سخنرانیها، در سالهای اخیر سریالهایی کاملا هدفمند از صداوسیما پخش میشود که مروج فرهنگ مورد نظر حکومت است. همزمان مقامهای مسئول در کشور میگویند آمار طلاق به این دلیل بالا رفته. چرا به جای سریال صداوسیما که با بودجه کلان ساخته شده، سریال ترکی بر زندگی مردم اثر گذاشته است؟
– پاسخ دقیق این سوال روشن نیست. به ذکر آماری بسنده میکنم که شاید راهگشا باشد. چند ماه پیش، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد درصد بالایی از ایرانیها بیننده شبکههای ماهواره ای هستند. به جز آن بخش افکارسنجی جهاد دانشگاهی در ایران اعلام کرد که حدود نیمی از جوانان کشور بیننده شبکههای ماهوارهای هستند. اگر آمار بینندگان صداوسیما را هم اعلام کنند، بعد میتوان دقیقتر نتیجهگیری کرد. صداوسیما اعلام کرده میخواهد به نحوی سریالسازی کند که بتواند با سریالهای ماهواره ای رقابت کند. مثلا در یک مورد تصمیم گرفتند سریالی معادل فاطما گل بسازند. البته از نتیجه آن هنوز خبری در دست نیست که به کجا رسید. یعنی سعی میکنند رقابت را جایگزین تقابل کنند.
– تاثیر دقیق سریالهای ماهوارهای بر زندگی مخاطب ایرانی چیست و تغییر سبک زندگی به چه شکل اتفاق میافتد؟
– در بخشی مخاطب در این سریالها به دنبال زندگی خودش میگردد. طبیعی است که وقتی مخاطب این سریالها را تماشا میکند، از بخشی از آنها خوشش بیاید و سعی کند در زندگیاش هم آنها را پیاده کند. اما بخشی از تغییراتی که به تماشای این سریالها نسبت داده میشود، تغییرات ناخودآگاهی است که در عرصه جهانی اتفاق افتاده. مرکززدایی در تمام نقاط دنیا اتفاق افتاده. تمام کشورها در حال تغییر و تحول هستند و همه مردم دنیا هم لزوما نخبه نیستند. همه کتاب نمیخوانند و همه فیلمهای روشنفکری را دوست ندارند.
– چرا این تغییرات در کشورهای دیگر این قدر حساسیت ایجاد نمی کند؟
– برای اینکه فرهنگ در ایران با محدودیت مواجه است و قید و بندهای سیاسی دارد. وقتی مسئولان کشور با اصل وجود ماهواره مشکل دارند، طبیعی است که با محتوای آن هم مخالفت کنند و از مردم بخواهند ماهواره تماشا نکنند. مساله ماهواره هنوز برای حکومت ایران چالش بزرگی است و با اصل آن مشکل دارد و طبیعی است که با محصولات آن که مردم پی میگیرند و استقبال میکنند هم مشکل داشته باشد. آنها هنوز از تهاجم فرهنگی میگویند.
– یکی از هدفهایی که مسئولان ایرانی برای این سریالها تعریف میکنند، تلاش برای عادیسازی روابط زن و مرد است. آیا ممکن است عادیسازی روابط زن و مرد به کاهش خشونت خانگی کمک کند؟ به عنوان مثال آیا ممکن است به کاهش قتلهای ناموسی بیانجامد؟
– قتلهای ناموسی عمدتا در جوامع سنتی کشور صورت میگیرد. آمار میگوید جوامع سنتی کشور کمتر مخاطب این سریالها هستند و کمتر در معرض تغییرات هستند. اینها که گفتیم بیشتر مختص نسل جوان است.
– آیتالله خامنهای میگوید غرب میخواهد سبک زندگی جوانان ما را تغییر دهد. در نگاه او این تغییر، آستانه تغییرات سیاسی-اجتماعی در کشور است. در مقابل عدهای میگویند مشغول شدن مردم به سبک زندگی جدید بین آنها و مطالبات سیاسی-اجتماعی فاصله ایجاد میکند. برداشت شما چیست؟
– یکی از دلایل تغییر، سیر تاریخی و اجتماعی جامعه ماست. یک دورهای همه در فکر انقلاب و آرمانها بودند. الان میخواهند استراحت کنند و به زندگی و به خودشان فکر کنند. محصولات فرهنگی در این پروسه تاثیرگذار است، اما نمیتواند سر منشا باشد. در خصوص ربط تغییر سبک زندگی و مطالبات سیاسی-اجتماعی هم هیچ دلیل الزامآوری وجود ندارد. این مساله که تاثیر سریالها چهقدر است و تا چه اندازه امکان جهتدهی به سلایق مخاطب را دارد، نیازمند تحقیقی مفصل است. دلیل نبود چنین تحقیقی هم اول از همه این است که آمار درست و دقیقی در اینباره منتشر نمی شود.
– تناقضی که وجود دارد این است که رهبر ایران میگوید غرب میخواهد سبک زندگی جوانان ما را تغییر دهد. از طرفی طبق آمار آقای احمدی مقدم، فرمانده سابق نیروی انتظامی کشور، این مردم هستند که به اشتیاق تعقیب و تماشای برنامههای ماهوارهای، حتی چند بار دیش و رسیور خریداری و نصب میکنند. سمت و سوی این ارتباط به چه شکل است؟
– انتخاب با مردم است. دنیای غرب کسی را مجبور نکرده که از ماهواره استفاده کند. حتی در مورد تاثیر آن هم روانشناسان اجتماعی میگویند بالا رفتن آمار طلاق در ایران نتیجه تماشای این سریالها نیست. این سریالها تنها میتوانند در سبک زندگی مردم تغییراتی به وجود آورند.
سکولار دمورکاتهای ایارن، از جمله رسانه وزین رادیو زمانه از فرصت این رسانه استفاده کنند حتی در حد یک رپرتاژ اگهی و اعلام لینک سایتشان، از این رسانه استفاده کنند. میلیونها مخاطب مسخ شده ایارنی ، بستر آماده تشریح واقعی سکولار دمورکاسی هستند.
فارسی جم تی وی
من و تو
…
میتوانند شعور و دانش سکولار دموکراسی در ایران ارتقا دهند اگر رسانه های چون زمانه کمی پول خرج کنند و د راین رسانه ها تبلیغ کنند
مانی / 25 January 2016
شبکه جم که همه می دونن مال خود جمهوری اسلامیه
a / 27 January 2016