مارتین هایدگر شاید مسئله برانگیزترین فیلسوف قرن بیستم باشد. از سویی تأثیرگذارترین و احتمالا مهمترین چهره در فلسفه قارهای است، و از سویی دیگر فلسفه او یکسره زیر سایه گرایش سیاسیاش قرار دارد.
بحث درباره رابطه اندیشه فلسفی هایدگر و نازیسم ظاهراً تمامی ندارد. نخست در آلمان این بحث با رساله مشهور”ژارگون اصالت” آدورنو آغاز شد، و سپس در کشورهای دیگر و به خصوص در فرانسه ادامه یافت. آدورنو فلسفه هایدگر را تقریبا به فاشیسم فرومی کاهد. این موضع شاید بسیار رادیکال و ناموجه بنماید، اما اگر دیدگاه آدورنو را هم نپذیریم، بی گمان نمی توانیم از میل و رغبت هایدگر به جنبش فاشیستی، به سادگی بگذریم.
بحث رابطه فلسفه هایدگر با سیاست او در ایران در دهه شصت خورشیدی آغاز شد و تا کنون کم وبیش ادامه دارد. اکنون که برخی از آثار اصلی هایدگر در ایران در حال ترجمه شدن است، مباحثه درباره سیاست او شاید روشن تر و امکان پذیرتر شده است.
گفتوگو با محمدرضا نیکفر در مورد هایدگر بر این مبنا صورت گرفته است.
این گفتوگو در پنج قسمت منتشر شده است:
۱. دو چهره هایدگر
۲. نیچه و واگنر، هایدگر و هیتلر
۳. حال و هوای هایدگر
۴. هستی هایدگر و خدای اسلام
۵. هایدگر و کاریکاتور فردیدیاش
سلام
انگاری شما اصلا ارامش دوسثذار را دوسث ندارید
از نیکفر بعید است
هیج از این تنها متفکر ایرانی صحبتی ندارید
از مستندی که از او و کارهایش درست شده خبری بدهید
ممنون
morteza / 20 May 2015