سال ۲۰۱۵ میلادی برای کشور افغانستان سالی سرنوشتساز بود. از تشکیل دولت وحدت ملی تا بالا گرفتن اعتراضهای مدنی، اعلام شدن مرگ رهبر طالبان و ایجاد چنددستگی بین این گروه تا قتل فرخنده و نفوذ داعش به مرزهای این کشور از مهمترین رویدادهای این سال به شمار میروند.
۲۰۱۵ که با ادامه موج اعتراضها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری شروع شد و همزمان امید تازهای هم در بین نسل جدید به وجود آورد، در اواخر سال به بالاگرفتن اعتراضهای نسل جوان و تحصیلکرده کابل ختم شد که جنبش علیه بیکاری به راه انداخته بودند. فعالیت چندین ماهه آنها منجر به آن شد که دولت پدیده بیکاری را که سالها در افغانستان از اولویت خارج بود دوباره مورد توجه بیشتر قرار دهد. مذاکره رو در روی نمایندگان بلندپایه این کشور با رهبران جوان جنبش علیه بیکاری در کابل نشان داد که جامعه مدنی افغانستان در مقایسه با سالهای پیش فعالتر شده است.
افزایش فعالیتهای مدنی و اعتراضهای خودجوش در این کشور بعد از خروج نیروهای خارجی یکی از نکات مثبت سال گذشته در افغانستان قلمداد میشود. اعتراضهای مدنی افغانستان در واکنش به قولهای انجام نشده دولت وحدت ملی بود که بعد از رسیدن به قدرت فراموش شد؛ نبود برنامههای عملی برای تحقق شعارها و وعدهها منجر به ناامیدی گسترده و خشم نسل جوان شد.
بخشی از این ناامیدی هم خود را به صورت مهاجرت نمایان کرد. سقوط قندوز و نبردهای خونین و پرتلفات در مناطق مختلف کشور بین نیروهای دولتی و گروه طالبان و به علاوه نفوذ گروهکهای منسوب به داعش در داخل مرزهای کشور باعث شد بسیاری از شهروندان افغانستان دوباره رو به ترک وطن آورند.
مذاکرات بینتیجه نمایندگان دولت وحدت ملی افغانستان با نمایندگان طالبان و تلاشهای ناروشن سازش با طالبان یکی از دلایل بیاعتمادی مردم افغانستان به دولت نوپای وحدت ملی در این کشور شد.
در طول سال ۲۰۱۵ حملات طالبان و مذاکرات دولت با آنها ادامه یافت و بخصوص حمله آنها به فرودگاه قندهار همزمان با نشست قلب آسیا که در اسلام اباد پاکستان – در ماه دسامبر- صورت گرفت، این برداشت را در بین جامعه افغانستان به وجود آورد که قرار نیست این مذاکرات به این زودیها به نتیجه برسد.
عبدالله احمدی، عضو سازمان عدالت انتقالی در کابل و کارشناس سیاسی در افغانستان معتقد است که سال ۲۰۱۵ برای کشور افغانستان سالی پرچالش و حتی میشود گفت سال گذار به بیثباتی بوده است. آقای عبدالله در باره چالشها و دستاوردهای افغانستان در سال گذشته به “زمانه” گفت این سال با این که دستاوردهایی هم داشته اما نکات منفی اش رویهمرفته افزونتر است و افزایش ناامنی و بیکاری را از مهمترین چالشها در این کشور ارزیابی کرد:
عدم اعتماد جامعه افغانستان را میشود در اعتراضهای گسترده آنها در ماه نوامبر نیز مشاهده کرد. در ماه نوامبر مردم کابل در مراسم خاکسپاری هفت غیرنظامی که سرهاشان بریده شده بود، دست به اعتراض گسترده و مسالمتآمیز زدند. این موج اعتراض با وارد شدن اجساد هفت گروگان هزاره شروع شد که گفته میشد در ولایت زابل به دست افرادی مسلح وابسته به گروه دولت اسلامی (داعش) سر بریده شدهاند. یکی از قربانیان دختری ۹ ساله بود.
راهپیمایی معترضان که یازدهم ماه نوامبر/ بیستم آبان برگزار شد، بزرگترین تظاهرات در کابل، پس از سرنگونی حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱ بود. در این مراسم موج مرد و زن معترض هفت تابوت را بر شانههای خود گرفتند و به سوی محوطه ارگ ریاستجمهوری روان شدند و خواستار پاسخگویی مقامات بودند. فعالان اجتماعی کابل این تظاهرات را نشانگر وحدت واقعی ملت افغانستان میدانند.
وضع آموزش و پرورش
افزایش علاقه و تقاضا برای تدریس در مکاتب و دانشگاههای افغانستان در سال گذشته یکی از موضوعهای قابل توجه از نگاه مدنی بود. با این که بیکاری در کشور رو به افزایش است اما این پدیده باعث کاهش علاقه نسل جوان به آموزش نشده است. این آموزشها برای کمک به یافتن کار نیز ایجاد امیدواری میکند.
مجیب مهرداد، سخنگوی وزارت معارف افغانستان در گفتوگو با “زمانه” گفت در برنامه صد روزه دوم این وزارت توجه بیشتری به گسترش دوره های آموزش تجربی شده است.
اشتغالزایی از موضوعهای وعده داده دولت وحدت ملی است که از روز به قدرت رسیدن تا به حال درگیر آن است. در گفتوگوی رو در روی نمایندگان دولت با رهبران جنبش ضد بیکاری این موضوع بارها مطرح شد و جدیت موضوع بیکاری از بابت امنیتی هم مورد توجه قرار گرفت زیرا بیکاری باعث پیوستن جوانان به گروه های مسلح مخالف دولت است.
مجیب مهرداد از وضعیت و فعالیتهای وزارت معارف افغانستان میگوید:
در زمینه اولویتهای جاری دولت هم با این که موضوع تامین امنیت در سال ۲۰۱۵ نیز از اولویتهای شماره یک بود اما افزایش انفجارها و تلفات چشمگیر مردم غیرنظامی در بسیاری از نقاط کشور را متوقف نکرده است.
سال فرخنده
مهمترین رویداد سال گذشته اما از دیدگاه تکانی که به جامعه داد قتل فرخنده و پیامدهای آن بود و یکی از موجهای اعتراضی جامعه مدنی افغانستان، به ویژه زنان را ایجاد کرد. زنان و فعالان مدنی تلاش کردند که نگذارند افکار عمومی قتل فرخنده را از یاد ببرد و حساسیتها را بالا ببرند و از دوباره رخ دادن این نوع حادثه ها جلوگیری کنند.
زهرا موسوی، فعال اجتماعی در باره جنبش دادخواهی جامعه مدنی افغانستان میگوید:
۱۳۹۴، سال نوی هجری شمسی در افغانستان، با چهره خونین «فرخنده» تحویل شد. صدها نفر از فعالان جامعه مدنی و بانیان حقوق بشر در کابل، از روز کشته و سوزانده شدن او دست به اعتراضهای خیابانی زدند. آنها خواستار اجرای «عدالت» شدند و میگفتند که دولت افغانستان و سران مذهبی باید به برگزار شدن «محکمههای صحرایی» پایان دهند.
به گفته پدر فرخنده، او از دارالعلوم عایشه صدیقه فارغالتحصیل شده بود و به علوم اسلامی اشراف داشت. پدرش می گفت: «من از تمامی نهادهای عدلی و قضایی میخواهم که دادخواهی کنند و خون اولاد مرا تلف نکنند.»
مادر فرخنده هم در سوگواری برای فرزندش از پلیس افغانستان خواست تا امنیت تمامی شهروندان کشور به ویژه زنان را تأمین کند: «من به دخترم افتخار میکنم. دخترم سر قوم من را خم نکرده است. سرخودم را خم نکرده است. بلکه به راه حق جانش را سپرده است. خداوند مقام شهید را نصیبش کرده است و روحش شاد باد.»
به گفته بستگان فرخنده، او دوست داشته در دانشگاه کابل ادامه تحصیل دهد و درس شریعت بخواند.
روز سوم فروردین ماه گروهی از فعالان مدنی و حقوق بشر، در شهر کابل تجمع اعتراضی برگزار کردند. گروهی از مردم کابل هم در محل سوزانده شدن فرخنده نهال کاشتند.