آنچه در کودکی و نوجوانی از پروین اعتصامی در ذهن من نقش بسته است تصویر زنی خداپرست، واعظ و مطیع است که زنانگی و میل به آزادی و عدالتخواهی در اشعارش یافت نمیشوند. پس از انقلاب ۵۷ اشعار پروین اعتصامی از دوران دبستان در کتابهای درسی حضور داشت اما کمتر کسی مشتاقانه دیوان شعر این شاعر را میخرید و در کتابخانه شخصیاش نگاه میداشت. شاید تصویر باحجاب او در کتابهای درسی و لحن ناصحانه و سبک کلاسیک شعرش و یا گوشه چشمی که جمهوری اسلامی به او به عنوان«شاعره بزرگ ایرانی» داشت مانع از این میشد که بسیاری از ما جذب این شاعر شویم.
جمهوری اسلامی از آغاز او را میستود و فروغ فرخزاد را تخریب میکرد. برای مثال سال گذشته، در ویدئویی از خامنهای در بیمارستان، او چند بیت از اشعار او را میخواند و ابراز تأسف میکند که چرا پروین اعتصامی قبل از انقلاب آنطور که باید و شاید قدردانی نشد و جایگاه شعری او در سایه فروغ فرخزاد کمرنگ ماند.
آنچه که ما را بیشتر از پروین دلزده میکند دقیقاً جایگاهیست که خامنهای و امثال او برای پروین در نظر گرفتهاند و او را به خاطر آن ستایش میکنند: زنی خداباور، اخلاقگرا، معتقد به ارزشهای اسلامی، مادری و همسری مطیع، زنی که از نظر آنها میتواند الگوی خوبی برای زنان دیگر باشد. اما زندگی پروین اساسا طور دیگری بود. او خیلی زود از همسرش جدا شد و در آن دوران برچسب «زن مطلقه» را پذیرفت، ازدواج مجدد نکرد و هرگز مادر نشد. همچنین او تا آخر عمر در اشعارش وضعیت اجتماعی و سیاسی را نقد کرد و مجیزهگوی ساختار قدرت نشد.
پس از انتشار ویدئوی خامنهای، رادیو فردا با اسماعیل خویی گفتوگویی داشت. خویی درباره پروین اعتصامی چنین گفت: «پروين اعتصامی اگرچه با خواندن شعری مانند “مناظره عدس و ماش” و سر کردن گهگاه روسری، در نزد افرادی مانند خامنهای به جايگاه واقعی زن يا همان آشپزخانه تعلق دارد اما او در عين حال از زنان پيشروی ايران در دوران خود بود که به حجاب اعتقادی نداشت.»
در کنار کتابهایی که در نظام جمهوری اسلامی درباره پروین اعتصامی نوشته میشوند، مثل کتاب « پروین اعتصامی» نوشته غلامعلی حدادعادل، بهتازگی عفت برادران رحیمی کتابی نوشته است با نام «پروین اعتصامی، شاعری که باید از نو شناخت». او در این کتاب کوشیده است با ارائه پیشزمینه تاریخی دورانی که پروین در آن میزیسته است، شعر و جایگاه پروین را بررسی کند.
این کتاب از هشت فصل تشکیل شده است. این فصلها شامل زندگی ادبی پروین، تاریخ مختصری از عصر قاجار و حکومت رضا شاه پهلوی، زندگی شخصی و تحصیلات پروین، معرفی مجله «بهار» و نخستین اشعار پروین، اشکال شکل کلاسیک و ابداعات در شعر پروین، مشکلات اجتماعی در شعر پروین، مشکلات آموزش و پرورش و روحانیت و معنویت پروین اعتصامی است.
خواندن کتاب «پروین اعتصامی، شاعری که باید از نو شناخت» برادران رحیمی، مرا واداشت که بسیاری از اشعار او را از نو بخوانم و درباره او تأمل کنم و نتیجه آن شکستن بسیاری از پیشداوریهایی بود که در سطور اول این نوشتار از این شاعر داشتم. آنچه پس از این میخوانید معرفی موجزی از کتاب عفت برادران رحیمی است: «پروین اعتصامی، شاعری که باید از نو شناخت».
پروين اعتصامی در سال ۱۲۸۵ در دوران مشروطه، در خانوادهای اديب و فرهنگی در تبریز به دنیا آمد. پدرش، میرزا یوسف خان اعتصامالملک، نويسنده و مترجم و مادرش شاعر بود. پروين در مدرسهای آمريکايی تحصيل کرد و هنگامی که رضاشاه پهلوی، دستور کشف حجاب را صادر کرد، در قصيدهای بلند بهشدت از اين دستور، دفاع و رضاشاه را به عنوان منجی زن ايرانی از تيرهروزی و زندان معرفی میکند. پروین اعتصامی از هشت سالگی تا ۳۴ سالگی شعر سرود و در سال ۱۳۲۰ بر اثر بیماری درگذشت.
پروین، صدای فرودستان
او در زمان انقلاب مشروطیت متولد شد و تجربه زیستن در دوره به قدرت رسیدن رضا شاه را داشت. ایران آن سالها در تلاطم و تضاد شدیدی به سر میبرد. مشروطه خواهان سعی داشتند حکومت قانون را برپا کنند درحالی که نه شرایط اقتصادی به گونهای بود که مردم ثبات و امنیت داشته باشند و نه مردم آن دوره تجربه زندگی تحت قانون را داشتند. با روی کار آمدن رضا شاه، مشروطیت ناپدید شد. مهمترین خواسته او صنعتی کردن کشور بود و دهقانان به تمامی به حاشیه رانده شدند و مورد بیعدالتی و تبعیض قرار گرفتند. قشر عظیمی از مردم از این تغییرات سهمی جز فقر و بدبختی و سرکوب نداشتند. رضا شاه برای ایجاد صلح و ثبات ملی به استبداد روی آورد و طبقه دهقانان و کارگران نیز هرچه بیشتر گرفتار فقر و نداری شدند.
در آن دوران بسیاری از نویسندگان و شعرا در آثارشان به مشکلات طبقه کارگر و دهقانان و زنان میپرداختند. پروین اعتصامی نیز در اشعار بسیاری به این مشکلات پرداخت و سعی داشت راهحلی نیز ارائه دهد.
پروین اعتصامی رنج دهقانانی را به کلام در میآورد که نه صاحب زمین و نه صاحب محصولات خود بودند. آنها از تمام حقوق و امتیازات سیاسی نیز محروم بودند و توسط مالکین و اربابان استثمار میشدند. اگرچه در آن دوران وضعیت کارگران و پیشهوران از دهقانان کمی بهتر بود اما پروین به ظلمی که به آنها میشد، اعتراض داشت. او از حرص و آز صاحبان کارخانه و بیگاری کشیدن از کارگران و پرداخت دستمزدهای کم انتقاد میکرد.
پروین، صدای زنان
عصری که پروین در آن میزیست برای زنان نیز دوران پرالتهابی بود. انقلاب مشروطه به قشری از زنان و مردان این آگاهی را بخشید که زنان نیز میتوانند شانهبه شانه مردان در اجتماع نقش ایفا کنند، تحصیل کنند و آزاد باشند. روشنفکران و نویسندگان و شعرای بسیاری همچون، بهار، دهخدا، میرزاده عشقی و ایرج میرزا درباره زنان و برای زنان نوشتند و سرودند. اعتصام الملک، پدر پروین اعتصامی نیز کتاب «تربیت نسوان» یا آموزش زنان را ترجمه کرد که محور اصلی آن آزادی و تربیت و آموزش زنان است.
پروین درباره زنان و مادران اشعاری سروده است اما بیشتر تمرکز او در این حیطه بر نابرابری و بیعدالتیهای اجتماعی بود که زنان و بهویژه زنان طبقات فرودست جامعه با آن دست به گریبان بودند. او اگرچه منتقد حجاب بود اما آن را اولین مشکل زنان در نظر نمیگرفت. از نظر پروین فقر و بدبختی بزرگترین عامل رنج زنان بود.
عامل دیگر عقب ماندگی زنان از نگاه پروین اعتصامی، بیسوادی آنهاست. به نظر پروین زن و مرد برابرند و برتری هرکس به خاطر میزان دانایی و فضیلت انسانی اوست. او به زنان گوشزد میکند که انسان فقط برای خوردن و خوابیدن به دنیا نمیآید بلکه باید به زندگی خود معنا بخشد.
پروین اعتصامی که همیشه در محافل و مجامع ادبی و سیاسی روزگار خود شرکت داشت و در جریان حوادث و مسائل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بود، نمیتوانست نسبت به زشتیها بیتفاوت باشد و سکوت کند. او معتقد بود مردمی که سواد داشته باشند و آگاه شوند، به حقوق خود نیز آگاه خواهند شد. در نتیجه چنین مردمی به حاکمان ستمگر و استثمارگر میشورند و حقوق خود را طلب میکنند.
او در کل دوران زندگی خود، بر بیعدالتی و تبعیض چشم فرونبست و همواره صدای تمام فرودستان و ستمدیدگان بود. با اینحال عجیب است که او در دنیای ادب نیز چندان شناخته شده نبود. عفت براداران رحیمی در پاسخ به این پرسش در کتابش به چند نکته اشاره کرده است. نخست اینکه پروین زن است، در جامعه مردسالار ایران که هنوز هم عقل و دانایی زنان را با مردان یکسان نمیپندارد، شنیدن سخنان عاقلانه و پند و اندرز از یک زن برای عموم دشوار بوده است. دومین علت ناشناخته ماندن پروین از نگاه رحیمی، توجه او به طبقات فرودست و محروم جامعه بود. این توجه باعث می شد اشعار او مورد توجه چپ ایران قرار گیرد و در نشریات چپ منتشر شود، درحالی که این نشریات مخاطب عام نداشتند و اکثریت مردم نیز هوادار چپ نبودند. سومین علتی که نویسنده برای ناشناس ماندن پروین ذکر کرده است نفوذ جنبههای سطحی فرهنگ آمریکایی به ایران پس از سقوط دولت مصدق در مرداد ۱۳۳۲ بود که باعث شد که مشاجرات قلمی بین حزب توده و راستگرایان برای مدتی قطع شود. این تغییر و تحولات باعث شد شعر پروین در محافل ادبی خوانندهای نداشته باشد.
گذشته از نکاتی که عفت برادران رحیمی برای ناشناس ماندن پروین اعتصامی نام برده است، ممکن است سبک کلاسیک شعر پروین نیز یکی از عواملی باشد که پس از دهه ۱۳۴۰، باعث شد خوانندگان کمتری جذب شعر او شوند و بیشتر به اشعاری روی آورند که سبکهای مدرن (همچون اشعار نیمایی، سپید و شعر نو) سروده میشد. همچنین، شاید روح جامعهای که درحال صنعتی شدن و مدرن شدن بود و مرزهای سنت را میشکست، در آن دوره اشعاری را طلب میکرد که فرم تازهای نیز داشته باشند.
با اینکه پروین در عمر کوتاه و پربار خود اشعار بسیاری سرود که محتوای گرانقدری داشتند اما با توجه به دلایل نام برده شده و دلایلی دیگر، نه در دوران رضا و محمدرضا شاه و نه پس از انقلاب ۱۳۵۷ چنانچه شایسته اهمیت ادبی او بود، خوانده و شناخته نشد. با اینحال، با وجود حدود یک قرن کمتوجهی به این شاعر، پروین اعتصامی یکی از بزرگترین زنان تاریخ ادبیات ایران است؛ شاعری که همیشه صدای فرودستان بود و برای عشق آزادی و برابری و آگاهی همگان می سرود.
شناسنامه کتاب:
عفت برادران رحیمی، «پروین اعتصامی، شاعری که باید از نو شناخت». لوس آنجلس، کالیفرنیا.
خرم آنکس که دراین محنتگاه…
خاطری را سببِ تسکین است
پروین اعتصامی
reza / 23 December 2015
عالی
هادی / 24 December 2015