جوانی و پیری. ماندن یا رفتن؟ «یک شهروند معمولی»، تازهترین اثر سینمایی مجید برزگر داستان یک پیرمرد تنهای ۸۳ ساله به نام آقای صفری، کارمند بازنشسته اداره پست را روایت میکند. آقای صفری پس از مرگ همسرش تنهاست. او میخواهد به کانادا، پیش پسرش برود. اسباب و مقدمات این سفر اما زندگی عادی، آرام و معمولی او را به هم میریزد.
مجید برزگر:
آقای صفری در مرز فروپاشیهای کهنسالی قرار دارد. دختری وارد قصه میشود و او را به کانادا میبرد. پسر صفری نیست و اتفاقاتی بین این دو میافتد. ماجرا در لایههای زیرینتری از داستان اتفاق میافتد. اما آنچه که میبینیم: زندگی روزمره، حواسپرتی و فروپاشیهای پیرمردیست که در مواجهاش با یک دختر دچار بحران میشود.
این نخستین بار نیست که مجید برزگر در آثار سینماییاش به زندگی روزانه مردم توجه دارد: «فصل بارانهای موسومی» (۱۳۸۸)، «پرویز»، (۱۳۹۱) و حالا «یک شهروند معمولی» (۱۳۹۳). بحرانهای یک پسر نوجوان شانزده ساله، بحرانهای یک مرد میانساله و سرانجام بحرانهای یک مرد سالخورده. آیا انتخاب این مسیر آگاهانه بوده است؟
مجید برزگر:
روابط پییچیده زندگی روزانه مردم در تهران برایم جذاب است. زندگیای که در ظاهر پرجنب و جوش است و گرم، اما در پس آن به نظرم روابط خشن و سردی وجود دارد. وقتی «فصل بارانهای موسمی» را میساختم که داستان یک پسر نوجوان شانزده ساله در شهرکی در تهران است، گمان نمیکردم آن نگاه مسیر پیدا کند. اما این مسیر به وجود آمد. این سه فیلم یک سهگانه است درباره تنهایی انسانها.
تنهایی آزاردهنده سالمندان: رفتن یا ماندن؟
در ایران ۲۵ درصد سالمندان از بیمههای اجتماعی بیبهرهاند و فقط یک درصد سالمندان از مزایای قوانینی که تصویب شده، برخوردارند. چندیست که واژه «سالمندآزاری» نیز به رسانههای فارسیزبان راه پیدا کرده.
مجید برزگر:
«یک شهروند معمولی خیلی ادعای بررسی و طرح مشکلات سالمندان در ایران را ندارد، اما در خلال داستان میتوان نکاتی را دید. شرایط در خارج از ایران با شرایطی که در ایران سراغ داریم، یکسر متفاوت است. در ایران علیرغم اینکه ظاهراً علاقههای عاطفی و پیوندهای خانوادگی وجود دارد، اما بسیاری از سالخوردگان در جزیرههای تنها زندگی میکنند. شخصیت اول «یک شهروند معمولی» هم در چنین وضعیتی به سر میبرد: در یک تنهایی آزاردهنده.»
یکی دیگر از موضوعاتی که در لایههای زیرین «یک شهروند معمولی» مطرح میشود مهاجرت است. برخی از نهادهای غیردولتی مانند کریسشن اینترنشنال تعداد ایرانیان مهاجر را چهار میلیون نفر تخمین زدهاند.
مجید برزگر:
«در ایران همه آرزوی رفتن دارند. همه آرزو دارند که بچههاشان را بفرستند به خارج، برای یک زندگی بهتر یا به امید یک زندگی بهتر. معلوم هم نیست این زندگی بهتر دست دهد. به نظر من مهاجرت موضوع بسیار مهمیست در امروز ایران.»
سورن مناساکانیان، شادی کرمرودی و ناهید حدادی بازیگران اصلی فیلم «یک شهروند معمولی» هستند. سورن مناساکانیان ۸۴ ساله، که نقش آقای صفری را بازی میکند، کارگردان و بازیگر قدیمی ارمنی است که بیش از ۶۰ سال تجربه کارگردانی و بازیگری متون کلاسیک ارمنی را در جامعه تئاتر ارامنه دارد.
در فیلم «پرویز» هم لوون هفتوان، بازیگر ارمنی نقش اصلی را به عهده داشت. مجید برزگر میگوید این انتخابها تصادفی بوده است.
مجید برزگر:
من دنبال بازیگری میگشتم که خیلی شناخته شده نباشد اما در عین حال بتواند سی – چهل روز فیلمبرداری را تاب بیاورد. وقتی با سورن مناسکیان آشنا شدم و او را انتخاب کردم، متوجه شدم که او هم مثل لوون ارمنیست. فیلم “پرویز” که به نمایش درآمد، به من گفتند تو میخواهی کار سیاسی کنی و مسأله ارامنه را به عنوان یک اقلیت مذهبی مطرح کنی. در حالیکه واقعاً چنین نیست. من اصولاً آنها را به عنوان اقلیت نمیبینم، بلکه همه ایرانی هستیم.
این فیلم به نویسندگی مجید برزگر و جعفر پناهی و تهیهکنندگی مشترک مجید مدرسی و سعید آرمند در تابستان سال جاری ساخته شده است.
«یک شهروند معمولی» محصول مشترک ایران و جمهوری چک است و شرکتهای «مدیانست» و «آی او پُست» از جمهوری چک در مقام تهیهکنندگان مشترک فیلم پشتیبانی فنی این فیلم را در مرحله نهایی بر عهده داشتند.
مجید برزگر نمیداند که آیا این فیلم در ایران اکران میشود یا خیر. او میگوید در سازمان سینمایی کشور در حال حاضر این اراده وجود دارد که آثار سینمای مستقل در «هنر و تجربه» به نمایش درآید.
مشروح گفتو گوی منصوره فراهانی با مجید برزگر را بشنوید:
«یک شهروند معمولی» به نویسندگی مجید برزگر و جعفر پناهی و تهیهکنندگی مشترک مجید مدرسی و سعید آرمند در تابستان سال جاری ساخته شده. این فیلم به بخش مسابقه پنجاه و یکمین دوره جشنواره فیلم شیکاگو راه پیدا کرده است.
فرصتی پیش آمده تا از شما به خاطر مطالب بسیار متنوع، جامع و زیبایتان تشکر کنم.
من سعی کردم که گفتگوی در باره فیلم را بشنوم که متاسفانه خیلی گوش آزار بود و از شنیدنش منصرف شدم.
بی نام / 22 October 2015