عباس جعفری دولتآبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران از سازمان بهزیستی خواست زنان تنفروش را از سطح شهر تهران جمعآوری کند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، عباس جعفری دولتآبادی سهشنبه ۲۴ شهریور در نخستین جلسه خود با رئیس و مدیران سازمان بهزیستی کشور و گروهی از مسئولان قضائی چهره تهران را نامناسب دانست و گفت: «متأسفانه چهره پایتخت در چهارراهها و برخی اتوبانهای پُرتردد مناسب نیست و کودکان دستفروش، سیدی فروشها، گلفروشها، متکدیان و … چهره تهران را نامناسب کردهاند.»
جعفری دولتآبادی هر دستگاه دولتی را در تغییر چهره تهران مسئول دانست و گفت: «هر دستگاهی باید مسئولیتهای خود را در این مسأله بپذیرد و با یک اقدام مشترک به پاکسازی نامناسب چهره پایتخت اقدام شود.»
دادستان تهران سازمان بهزیستی را خطاب قرار داد و گفت: «برای جمعآوری زنان تنفروش با یک طرح برنامهریزی شده اقدام نموده و آنان را تحت پوشش قرار دهد.»
فروردین سال جاری، حبیبالله مسعودی فرید، معاون سازمان بهزیستی اعلام کرد که تاکنون آماری در مورد تعداد زنان خیابانی ندیده است. او گفت: «معمولاً این آمار جزو آمارهای محرمانه است و در اختیار ما قرار نمیگیرد. این جزو آسیبهای پنهان است. شیوع آن را نمیتوان درست اندازهگیری کرد و کسی هم خیلی دوست ندارد درباره آن صحبت کند.»
او فقط خیابانها را محل تنفروشی ندانست و گفت ممکن است زنان تنفروش از طریق تلفن و سایتها و صفحههایی که بهویژه در سالهای اخیر در شبکههای اجتماعی دراین زمینه فعالیت میکنند به این چرخه پیوستهاند.
بهگفته حبیبالله مسعودی فرید، اغلب زنان تنفروش در ایران دچار فقر مادی و فرهنگی هستند و از خانوادههایی میآیند که پدر و مادرانشان معتادند.
شکم گرسنه دین وایمان نمی شناسه.
Roozbeh / 16 September 2015
کجاست عشق که تا قید آبرو بزنیم
به کوی میکده ها باز ، های و هو بزنیم
کجاست پیرهن ِ چاک ِ عاشقی که چو گل
ز خون دل ، می ِ گلگون سبو سبو بزنیم
بریده نای ِ صراحی و در برابر خلق
شراب ِ تلخ ِ جگر سوز تا گلو بزنیم
به جستجوی سپیدی ِ صبحدم ، همه شب
چراغ ِ اشک فروزیم و کو به کو بزنیم
ز عشق دوست ، چنان سینه پر کنیم از مهر
که حلقه بر در کاشانه ی ِ عدو بزنیم
غبار عقل بپوشیده دید ِ چشم مرا
مگر به گریه بر او رنگ ِ شستشو بزنیم
کجاست آینه رویی ، که چون بتابد روی
به سینه سنگ تمنای ِ عشق او بزنیم
به گریه شاخه ی ِ گلهای عاشقی شکنیم
به خنده بر لب ِ آن یار ِ تندخو بزنیم
امید ما همه این است تا مگر روزی
دوباره خیمه سر ِ کوی آرزو بزنیم
mansour / 16 September 2015