Opinion-Zamaneh-Small

واقعیت این است که حسن روحانی و دولت او، رئیس جمهور و دولت مطلوب و مقبول آیت‌الله خامنه‌ای نیست. تعیین خطوط قرمز هسته‌ای توسط خامنه‌ای، برای به شکست رساندن توافق هسته‌ای نیست، برای آن است که رهبری و اصولگرایان، پس از توافق از سودهای آن استفاده کنند و ترکمنچای آن را به گردن روحانی و ظریف بیندازند.

Rohani Khamenei

آیت‌الله خامنه‌ای تنها چند روز مانده به پایان فرصت توافق هسته‌ای- در ۱۳۹۴/۰۴/۰۲- به تکمیل خطوط قرمزی پرداخت که پیش از این برای توافق هسته‌ای تعیین کرده بود.  خطوط قرمز او به شرح زیر است:

ایران در آینده به تولید ۲۰هزار مگاوات برق هسته‌ای نیاز دارد. (نیاز ۱۹۰ هزار سویی)

نفی محدودیت های بلند مدت ۱۲-۱۰ ساله : «محدودیّت ده‌ ساله را ما قبول نداریم؛ ما مقدار سال‌های معیّنی را که مورد قبول ما است به مجموعه‌ی هیئت مذاکره‌کننده گفته‌ایم که چه مقدار، محدودیّت را قبول کرده‌ایم.»

تحقیق و توسعه و ساخت‌وساز در دوران محدودیت پذیرفته شده باید ادامه یابد.

لغو کلیه تحریم ها: «بنده تصریح می‌کنم، تحریم‌های اقتصادی و مالی و بانکی، چه آنچه به شورای امنیت ارتباط پیدا می‌کند، چه آنچه به کنگره‌ آمریکا ارتباط پیدا می‌کند، چه آنچه به دولت آمریکا ارتباط پیدا می‌کند، همه باید فوراً در هنگام امضای موافقت‌نامه لغو بشود؛ بقیّه‌ تحریم‌ها هم در فاصله‌های معقول لغو شود.»

منوط کردن لغو تحریم‌ها به اجرای تعهدات ایران (کاهش تعداد سانتریفیوژها، تغییر ساختار رآکتور آب سنگین اراک، و…) به طور مطلق قابل قبول نیست. بلکه طرفین به طور هم‌زمان اجرای تعهداتشان را باید آغاز کنند.

موکول کردن لغو تحریم‌ها به تأیید آژانس قابل قبول نیست. برای این که آژانس مستقل و عادل نیست و اطمینان یافتن آژانس متضمن معنای نامعقول چک کردن تک تک خانه‌ها و وجب وجب خاک ایران است.

بازرسی‌های فراتر از قوانین بین‌المللی قابل قبول نیست.

“پرس‌وجوی از شخصیّت‌ها را هم به‌هیچ‌وجه قبول ندارم و موافق نیستم”.

“بازرسی از مراکز نظامی را هم نمی پذیریم”.

هیچ نوع تعهد بازگشت ناپذیری نباید قبول شود.

معنای خطوط قرمز

وبسایت آیت‌الله خامنه‌ای نیز در ۳/۴/۹۴ “اینفوگرافیک خطوط قرمز مذاکرات هسته‌ای” را منتشر کرده است.

معنا و هدف این خطوط قرمز چیست؟ چند احتمال در این رابطه قابل طرح است:

احتمال اول- عدم توافق هسته‌ای: اگر خامنه‌ای بر این “خطوط قرمز” اصرار بورزد، توافق هسته‌ای در کار نخواهد بود. واقعیت این است که دولت‌های غربی این خطوط قرمز را نمی‌پذیرند. دولت اوباما اکنون نیز به شدت تحت فشار شدید دولت اسرائیل، دولت‌های عربی به رهبری عربستان سعودی، نیروهای افراطی جنگ‌طلب آمریکا ، و… قرار دارد تا حتی به توافق لوزان تن ندهد و امتیازهای بیشتری از ایران بستاند.

خامنه‌ای بر این باور است که اگر مذاکرات به شکست بینجامد، دنیا آمریکا و دولت‌های غربی را عامل شکست مذاکرات به شمار خواهد آورد. برای این که در برابر تضمین عدم ساخت سلاح هسته‌ای از طریق پذیرش انواع محدودیت‌ها و نظارت‌ها از سوی ایران، آمریکا همچنان دست از زیاده‌خواهی و زورگویی بر نداشت و حتی حاضر به لغو تحریم‌ها نشد.

اما تعیین مسئول شکست مذاکرات، حلال و رافع مسائل و مشکلات عظیمی که موجودیت ایران و ایرانیان را تهدید می‌کند نیست. با شکست مذاکرات، کنگره آمریکا به سرعت تحریم‌های جدیدی وضع خواهد کرد که ایران را از همین درآمدهای اندک موجود هم محروم می‌سازد. اگرچه افزایش تحریم‌ها به خودی خود ده‌ها میلیون انسان را با خطر نابودی مواجه خواهد کرد، اما همان طور که باراک اوباما دقایقی پس از توافق لوزان گفت، راه‌حل افزایش تحریم‌های اقتصادی نیز به ناچار به حمله نظامی به ایران منتهی خواهد شد. تجاوز نظامی، ایران را به وضعیتی بدتر از سوریه تبدیل خواهد کرد و پیامدهای آن کل منطقه را در بر خواهد گرفت.

احتمال دوم- تقویت تیم مذاکره‌کننده و امتیازگیری بیشتر: احتمال دوم این است که اینها خطوط قرمز صد درصدی نبوده و نیستند. تعیین این خطوط قرمز و مصوبه مجلس با قصد افزایش توان چانه‌زنی تیم مذاکره‌کننده صورت گرفته و این امکان را به آنها می‌دهد که به طرف‌های غربی بگویند: اگر در برخی مطالبات و شرایط – خصوصاً لغو تحریم‌ها- تغییری ایجاد نکنید، آیت‌الله خامنه‌ای، مجلس و دیگر نیروهای افراطی ایران زیر بار توافق نخواهند رفت. در این صورت جمهوری اسلامی به سوی غنی سازی بالای ۲۰ درصد و افزایش ذخایر غنی‌شده پیش خواهد رفت.

شاهدی که احتمال دوم را تأیید می‌کند، خط قرمز توافق یک مرحله‌ای آیت‌الله خامنه‌ای بود. توافق لوزان به گونه‌ای تفسیر شد که با خط قرمز یک مرحله‌ای او سازگار شود. اینک نیز اگر توافق بدون امضایی به دست آید، و توافق نهایی امضا شده به بعد موکول شود، باز هم با تفسیر خواهند گفت که آن چه در نهایت به امضای طرفین خواهد رسید، همان توافق هسته‌ای یک مرحله‌ای است.

احتمال سوم- پیگیری اهداف چندگانه: آیت‌الله خامنه‌ای خواهان توافق هسته‌ای است. در همین سخنرانی مجدداً این اتهام را به صراحت نفی می‌کند که در ایران فرد یا گروهی مخالف توافق هسته‌ای باشند. می‌گوید:

«مسئولین جمهوری اسلامی – بنده، دولت، مجلس، قوّه‌ قضائیّه، دستگاه‌های گوناگون امنیّتی، نظامی، غیره – همه در این جهت متّفقیم و موافقیم که توافق باید انجام بگیرد. در این جهت هم باز همه متّفقند که این توافق باید عزّتمندانه باشد، مصالح جمهوری اسلامی بدقّت و با وسواس باید در آن رعایت بشود؛ در این هم هیچ اختلافی نیست؛ دولت، مجلس، بنده، دیگران و دیگران همه در این جهت متّفقیم، نظرمان یکی است. توافق بایستی توافقی باشد منصفانه و منافع جمهوری اسلامی را بایستی تأمین بکند.»

هدف از توافق را هم در همین سخنرانی به صراحت تمام بیان می‌کند: «هدف ما از این مذاکرات لغو تحریم‌ها است؛ جدّاً دنبال این هستیم که این تحریم‌ها لغو بشود.»

روشن است که هرگونه توافقی، حداقل به تعلیق رفته رفته تحریم‌ها منتهی خواهد شد. از این منظر، جمهوری اسلامی با اجرای تعهداتش، در عمل در کوتاه مدت به “تعلیق مرحله‌ای تحریم‌ها” و در بلند مدت به “لغو مرحله‌ای تحریم‌ها” دست خواهد یافت.

حسن روحانی، ظریف و تیم مذاکره‌کننده این هدف را محقق خواهند ساخت. اما دولت روحانی، دولت محلل خامنه‌ای است که مانند شوهر محلل فقط یک بار به کار می‌آید تا مسأله و مشکلی را حل و رفع کند.

دیگر اهداف خامنه‌ای

واقعیت این است که حسن روحانی و دولت او، رئیس جمهور و دولت مطلوب و مقبول آیت‌الله خامنه‌ای نیست. می‌گویند دل آقا از عملکرد فرهنگی و آموزشی دولت خون است. روزی نیست که قوه قضائیه و نیروی انتظامی مانع برگزاری نمایش یا کنسرتی نشوند. روزی نیست که مانع برگزاری سخنرانی‌ای نشوند و نیروهای لباس شخصی سپاه و بسیج خدمت سخنران متفاوت نرسند. کار از حمله به علی مطهری به اغتشاش در سخنرانی حسن روحانی در حرم آیت‌الله خمینی کشید. دو میهمانی ماه رمضان حسن روحانی برای اصول‌گرایان و غیر اصول‌گرایان و روحانیون نیز با کمترین اشاره‌ای به حصر موسوی و کروبی و رهنورد و ممنوع التصویری محمد خاتمی، با اعتراض شدید اصول‌گرایان مواجه شد.روزنامه سپاه پاسداران تحت عنوان “حامیان فتنه در ضیافت افطار رئیس جمهور” به شدت به حضور مدافعان رهبران جنبش سبز اعتراض کرد.

اگرچه وزارتخانه‌های فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، فرهنگ و آموزش عالی؛ همانی نیستند که حسن روحانی می‌خواست ومی‌خواهد، اما آن چیزی هم نیستند که خامنه‌ای و اصول‌گرایان می‌خواهند. اگر چه وضعیت دانشگاه‌ها اصلاً مطلوب نیست، ولی حسن روحانی با هر ترفندی که بود، دانشگاه‌ها را از شر بسیاری از روسای تعیین شده از سوی احمدی‌نژاد خلاص کرد. حسن روحانی قانون “حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر” را – که پس از تصویب مجلس به تأیید شورای نگهبان رسیده بود- جهت اجرأ ابلاغ نکرد و در نهایت رئیس مجلس- علی لاریجانی- آن را ابلاغ کرد.

دو نگرانی عمده دیگر خامنه‌ای، انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی در هفتم اسفند ماه سال جاری است. او و اصول گرایان سنتی و افراطی به شدت نگران آنند که اصلاح‌طلبان و اعتدالی‌ها- تحت رهبری نانوشته هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، حسن روحانی، سید حسن خمینی و ناطق نوری- با استفاده از برگ برنده توافق هسته‌ای، بهبود روابط با دولت‌های غربی و پیامدهای احتمالی مثبت توافق، اصول‌گرایان افراطی را از مجلس آینده برانند.

مقامات دولت جدید در جلسات خصوصی می‌گویند که احمدی‌نژاد هزینه کردن ۱۰ هزار میلیارد تومان از پول‌های چپاول شده برای انتخابات را آغاز کرده است. می گویند او ۵۰۰ تن را در سراسر کشور استخدام کرده و آنان فعالیت خود را آغاز کرده‌اند. در همین حال، سازمان حفاظت اطلاعات سپاه به افرادی چون محسن امین‌زاده، محسن میردامادی، فیض‌الله عرب سرخی، و… اخطار کرده که هرگونه فعالیت انتخاباتی آنان با پاسخ بازداشت روبرو خواهد شد.

از انتخابات مجلس مهم‌تر، انتخابات مجلس خبرگان رهبری است. خامنه‌ای می‌خواهد خبرگانی بسازد که تابع محض او باشند تا به راحتی بتواند جانشین خود را به تأیید آنان برساند.

از مدت‌ها قبل اصول‌گرایان دائماً این ادعا را تکرار می‌کنند که دولت روحانی اولین دولت تک دوره‌ای است. چهار رئیس جمهور قبلی- سید علی خامنه‌ای، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی، محمود احمدی‌نژاد- هر یک دو دوره رئیس جمهور بوده‌اند. اصول‌گرایان افراطی و نظامیان، در بهترین شرایط قصد دارند که در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۹۶ به کار حسن روحانی پایان بخشند.

اما اگر توافق هسته‌ای محقق شود، توافقی که واجد خطوط قرمز خامنه‌ای نباشد، اما “شدیدترین تحریم‌های طول تاریخ” را رفته رفته به تعلیق در آورد یا لغو سازد؛ در این صورت آیت‌الله خامنه‌ای با بسیج نیروهایش و از طریق آنان خواهد گفت:

الف- دولت خطوط قرمز مقام معظم رهبری را زیر پا نهاد.

ب- توافق هسته‌ای مانند عهدنامه ترکمنچای با روسیه است. کما این که پیش از این توافق لوزان را ترکمنچای هسته‌ای خوانده‌اند. ( 1 و 2 و 3)

پ- با توجه به این که دولت به نام ملت و نظام به این توافق تن داده، نمی توان آن را لغو کرد. لذا راهی جز اجرای توافق نداریم.

ت- حسن روحانی و ظریف به اعتماد نظام و مردم خیانت کرده و باید پاسخگو باشند.

با ادامه وضعیت کنونی، در پایان سال ۹۴ بحران‌های اقتصادی و مشکلات ناشی از آنها به اوج خود می رسند. نیروهای افراطی طرفدار خامنه‌ای گمان می‌کنند در چنین فضایی، شاید زودتر از خرداد ۹۶ بتوان از شر دولت روحانی خلاص شد. این منطق خامنه‌ای در استفاده ابزاری از نیروها برای رسیدن به مقاصد خویش است.

بنابراین، تعیین خطوط قرمز هسته‌ای توسط خامنه‌ای، برای به شکست رساندن توافق هسته‌ای نیست. برای آن است که پس از توافق از سودهای آن رهبری و اصول‌گرایان استفاده کنند و ترکمنچای آن را به گردن روحانی و ظریف بیندازند. خواهند گفت: اگر دولت روحانی خطوط قرمز مقام معظم رهبری را در نظر می‌گرفت، ایران در چنبره ترکمنچای دیگری اسیر نمی‌شد. پس اینک نوبت خداحافظی با دولت محلل است.