«فیلم لو رفته از خوابگاه دانشجویان دختر»، «رقص دختران در خوابگاه»، «همجنس‌بازی دختران در خوابگاه دانشگاه معروف تهران + عکس»، «خانه دانشجویی؛ سکس دختران»، «فساد در خوابگاه دانشجویی دختران … بیداد می‌کند» و تیترهایی از این دست، اولین نتایج جست وجوی شما از «خوابگاه دختران»، در گوگل، یوتیوب یا دیگر شبکه‌های اجتماعی خواهد بود. این در حالی است که برقراری رابطه جنسی بین دختران یا دختران و پسران در ایران ممنوع، خلاف شرع و مغایر با عرف عنوان می‌شود.

با وجود آنکه بسیاری از زنان و حتی مردان این داستان‌ها را تجربه کرده یا شنیده‌اند، همچنان بیشترشان به دنبال این هستند بدانند پشت دیوارهای خوابگاه دختران چه خبر است؟ دانشجویان دختر در خلوت خود چه می‌کنند؟

khabgahe dokhtaran

سولماز دانشجوی کشاورزی در کرج با شوخی می‌گوید: «همیشه این تیترها را دنبال می‌کنم که فیلم یا عکسم منتشر نشود.» محمد صادق، دوست پسر سولماز هم در تایید حرف او می‌گوید: «من هم نگاه می‌کنم تا سولماز را پیدا کنم شاید هم یکی از آشنایان. این روزها ما به خودمان هم شک داریم هرچند به نظرم روابط آزاد داشتن چیز بدی نیست.»

ترس بسیاری از مردان و دخترانی که این فیلم‌ها یا اخبار را دنبال می‌کنند هم شاید بی مورد نباشد. انتشار چنین موضوعاتی در شبکه‌های اجتماعی همواره برای دختران دردسرهای زیادی به همراه داشته و دارد. اخراج از دانشگاه، از دست دادن موقعیت‌های کاری و حتی طرد شدن از سوی خانواده، کمترین عواقبی خواهد بود که در انتظار آنهاست.

مستانه، دانشجوی ارشد مطالعات زنان و ساکن یکی از خوابگاه‌های دانشگاه تهران به  رادیو زمانه می‌گوید: «بیشتر این حساسیت و کنجکاوی را باید در محدودیت جست و جو کرد. زمانی‌که در جامعه، خانواده و … نمی‌توان از این موضوعات حرف زد؛ زمانی‌که بدن انسان برای اکثر شهروندان در ایران هنوز ناشناخته است، نباید انتظار بیشتری داشت. این حریص بودن، این ترسِ انسان سنتی را باید درک کرد. البته در این بین از نگاه سنتی و ریشه‌دار مردسالار نباید غافل شد، به ویژه وقتی‌ که مذهب تشدید کننده‌اش باشد.»

به گفته سحر، هم رشته و هم اتاق مستانه «مذهب دستاویز مناسبی است برای حاکمان تا در خصوص به انضباط کشیدن جامعه هنجارسازی کنند. یکی از همین موارد، زنان و متعلقات آنها مثل مو، بدن و … است. این هنجار هم چیزی نیست جز زن پاکدامن.»

تعدادی از مردان وزنان در اجتماع همواره خود را با چنین معیارهایی مشخص می‌کنند و همواره سعی می‌کنند نشان دهند که به آن الگوی انسان هنجارمند و خوب نزدیک هستند.

سحر در همین ارتباط به رادیو زمانه می‌گوید: «اکثر مردانی که این تصاویر را دنبال می‌کنند و یا می‌خوانند به دنبال همین هنجار –[زن پاکدامن]- هستند. هر چند درصد زیادی از همین اکثریت هم، خود را به آن مقید نمی‌کنند. زنان هم بنظر من به دنبال خط معیاری برای پاکدامنی خود هستند تا در این محیط راحت‌تر زندگی کنند…. در واقع می‌خواهند فاصله خود را با این هنجار ببینند تا زندگی بهتری درست کنند.»

دخترانی که مخالف معیار “پاکدامنی” هستند

شیرین، ۲۲ساله و اهل مشهد، دانشجوی ترم ۶ صنایع دانشگاه تهران است. به گفته خودش در دوران دبیرستان یک «رابطه عاطفی بچه‌گانه» داشته است. در طول سه سال زندگی در تهران تجربه داشتن چهار دوست پسر جدی را داشته است. با محمد، یکی از این پسران رابطه جنسی برقرار کرده و آن را «تجربه دوست داشتنی» معرفی می‌کند. او برقرای رابطه جنسی را، خلاف نظر سحر به هیچ عنوان معیاری برای پاکدامنی نمی‌داند و می‌گوید: «منظور از پاکدامنی یعنی عروسک بودن برای مردان.»

khabgah

او در روزهای اول دانشگاه تنها به دنبال موفقیت بوده؛ هرچند تعریفی از موفقیت و پیشرفت هم نداشته است. همانند بسیاری از همکلاسی‌های خود به فکر ازدواج، کار و زندگی آرام بوده است.  شیرین مرتب این سوال را تکرار می‌کند: «آیا حرف زدن از سکس، سیگار کشیدن و … معیار پاکدامنی است؛ نه به هیچ عنوان… اصلا خوب و بدی در دنیا وجود ندارد.»

این دختر دانشجو در پاسخ به چگونگی رابطه‌اش با دیگر دختران و اینکه تا امروز با آنها هم رابطه داشته است می‌گوید: «شخص خود من که نه. البته گاهی با هم شوخی می‌کنیم، حتی شوخی بدنی ولی بیشتر این شوخی‌ها کلامی هستند. در جمع ما بعضی اوقات از سر شوخی یکی مرد می‌شود یکی زن یا هر دو زن—[لزبین]- اما در خلوت خصوصی‌مان چنین اتفاقی تا به حال به صورت جدی نیفتاده است. صحبت‌هایی در خصوص لزبین بودن تعدادی از دختران در خوابگاه شنیده می‌شود اما خود این دختران این موضوع را انکار می‌کنند، دلیلش هر چیزی می‌تواند باشد. بیشتر آنها کلونی خودشان را دارند هرچند بعضی وقت‌ها اطراف ما نیز می‌آیند.»

به طور کلی این روزها شرایط زندگی برای همجنسگراها در خوابگاه‌های دخترانه مساعد نیست، البته در جامعه هم همین مشکل وجود دارد. در حالی‌که دختران دگرجنس‌گرا اجازه دارند که حداقل در مورد پسران، سکس یا موضوعات ممنوعه حرف بزنند اما این قشر از ابراز این احساسات هم  همواره در چند سال اخیر با مشکلات بیشتری مواجه شده‌اند.

آدلر رناتا، ۲۲ ساله و یکی از فعالان همجنسگراست. او هم اکنون در ترکیه دوران پناهجویی خود را می‌گذراند. او به رادیو زمانه می‌گوید: «پارتنرم در ارومیه درس می‌خواند و من دانشجوی نجف آباد بودم. چند روزی به عنوان مهمان به خوابگاهی که او در آن مستقر بود رفتم. از همان ابتدا همه رفتارهای ما را زیر نظر گرفته بودند و این در حالی بود که در آن چند روز کار خاصی انجام ندادیم. این موضوع باعث شد تا بهار اتاقش را عوض کند. این اتفاق دوباره زمانی که او به نجف آباد آمد تکرار شد. در نهایت به خاطر سیگار و پاسور من را از خوابگاه محروم و سپس بنا به دلایلی که بی ارتباط به ماجرای من و بهار نبود از دانشگاه اخراجم کردند، این در حالی بود که من نه سیگار می‌کشم و نه بلد بودم که پاسور بازی کنم.»

سرگردان بین هویت و کنش جنسی

نگار، یک سال است که از مقطع کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی دانشگاه خوارزمی  فارغ‌التحصیل شده است. 25 سال دارد. او نیز همانند بخشی از جامعه دختران دچار بحران و تناقض شده است. کسی حرف او را نمی‌فهمد برای همین قصد دارد تا از ایران برود تا شاید بتواند زندگی بهتری را برای خود بسازد.

khabgah va dokhtaran

نگار به رادیو زمانه می‌گوید: « از یک طرف دوست دارم نقش زن سنتی را بازی کنم و از طرفی دیگر بعضی وقت‌ها دلم می‌خواهد خودم و بدنم را آزاد کنم و از آن لذت ببرم. مدتی هم است که فکر می‌کنم تمایلات همجنسگرایانه پیدا کرده‌ام.»

نگار سعی دارد تا با کمک یکی از دوستان روانشناسش در خارج از ایران این دغدغه و سرگردانی را پایان بدهد.  او میان اینکه احساسات این روزهایش کنش جنسی است یا هویت جنسی‌، سرگردان است. «خیلی از ما دختران در خوابگاه و حتی در جامعه تصور درستی از هویت جنسی‌مان نداریم. دلایل زیادی هم دارد مثل محدودیت‌های ارتباط برقرار کردن با همجنس یا غیر همجنس در خوابگاه، ترس از سنت و نهایتا نگرانی از طرد شدن از جانب خانواده و جامعه است.»

به نظر نگار، دختران در جامعه و خصوصا در خوابگاه به سمت کنش جنسی تمایل بیشتری دارند تا آگاه شدن به هویت جنسی‌شان. «وقتی حرف‌هایی که می‌زنیم و آرزوهایی که در سر داریم را مورد کنکاش قرار دهیم –و البته اگر صادق باشیم- می‌بینیم که کنش جنسی را معیار حرکت قرار داده‌ایم و غافل از اینکه کنش جنسی نهایتا از تو یک کارگر جنسی (sex worker) می‌سازد. دست آخر همین مسئله باعث شده تا تمایلات جنسی خودمان را به هویتمان نسبت دهیم و این یعنی زندگی در برزخ؛ یعنی نه این هستیم نه آن؛ یعنی برای افرادی مثل من درگیری ذهنی همه روزه تا تلاش کنم به حرف‌های جنسی، حرکات جنسی، آرزوهای جنسی و مسخره‌‌تر از همه پیدا کردن هویت جنسی فکر کرده و دیگر وارد زندگی آرام نشوم.»