مسئولان قضائی ایران بر خانواده عطاالله رضوانی، شهروند بهايی که در بندرعباس به قتل رسيد فشار میآورند تا قبول کنند پرونده او بسته شود.
به گزارش هرانا، تارنمای مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران، روز سهشنبه ۲۲ مهرماه خانواده عطاءالله رضوانی به همراه وکيل پرونده به شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب بندرعباس احضار شدند و بازپرس پرونده به آنها میگوید که تاکنون هيچ سرنخی از جريان قتل عطاالله رضوانی پيدا نشده و اين پرونده راه به جايی نخواهد برد.
بازپرس به خانواده رضوانی توصيه میکند که از بيتالمال ديه دريافت کنند تا پرونده بسته شود. بر اساس قوانين جمهوری اسلامی ایران اگر جسدی در معابر يا اماکن عمومی پيدا شود و قاتل يا قاتلان فرد کشتهشده پيدا نشود خانواده مقتول میتوانند از بيتالمال ديه دريافت کنند.
بنا به این گزارش، خانواده رضوانی اين پيشنهاد را نمیپذيرند و خواستار پيگيری وضعيت پرونده میشوند اما بازپرس پرونده اصرار میکند که اگر دليلی بر وقوع قتل توسط فرد يا افرادی داريد از آنها شکايت کنيد و در غير اين صورت نمیتوان پرونده را پيگيری کرد.
درباره کارگر افغانی به نام «کریم»، آخرین فردی که عطاالله رضوانی را در روز قتل ديده و از حدود ۱۱ ماه پیش ناپدید شده، بازپرس پرونده گفته است که فرد مزبور قصد فرار به سوريه را داشته اما توسط ماموران مرزی دستگير و به افغانستان فرستاده شده است. اين در حالی است که چندی پیش، افسر مسئول پرونده به خانواده رضوانی گفته است که «کريم» را پيدا کرده و در شيراز است فقط منتظر حکم است تا او را دستگير کند.
این گزارش میافزاید بازپرس پس از اظهاراتش قصد داشته تا از خانواده رضوانی امضا بگيرد که هيچ شکايتی از کريم ندارند. که خانواده رضوانی از امضا خودداری میکنند.
روز چهارشنبه ۲۳ مهرماه نیز شعبه دوم دادسرای بندرعباس در نامهای از کوروش رضوانی، پسر عطاءالله رضوانی و شاکی پرونده، خواسته است تا ظرف مدت يک هفته، چنانچه دليلی بر وقوع قتل توسط فرد يا افرادی را دارد به شعبه مذکور ارائه دهد.
یک سال پیش نیز نوید اقدسی، پسرخاله عطاالله رضوانی، به کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفته بود که بازپرس پرونده موضوع خودکشی مقتول را مطرح کرده است.
عطاالله رضوانی، ۵۲ ساله و از اعضای فعال جامعه بهايی و خيرين بندرعباس بود که روز شنبه ۲ شهريورماه ۱۳۹۲به ضرب گلوله در خودرو شخصیاش به قتل رسيد.
وی دانشجوی اخراجی مهندسی مکانيک دانشگاه علم و صنعت در دوران انقلاب فرهنگی بود که به دليل مذهبش از دانشگاه اخراج شد و در سال های آخر زندگیاش فروشنده پمپ آب در بندرعباس بود.
جامعه جهانی بهايی در روز هشتم شهريورماه ۱۳۹۲ با انتشار بيانيهای اعلام کرد قتل اين شهروند بهايی بايد بهعنوان يک جرم ناشی از نفرت بررسی و فوراً مورد رسيدگی قرار گيرد.
روحش شاد ويادش گرامي باد هرچند نه اولين است ونه اخرين جنايت ضدانساني که توسط گزمه هاي ذوب شده درولايت اغا نايب امام غايب انجام گرفته وخواهد گرفت زيرا حاکمان بدترازداعش جزبه بقا خود وانجام ماموريت ضد ايران وايراني که ازاربابان استعماري خود گرفته اند به چيزي ديگرنمي انديشند وانچه بنام دين ومذهب وقوانين الهي را براي توجيح چنين جناياتي دست اويزقرارداده اند نه با روح انساني ونه درموازين ومراودات اجتماعي درتاريخ بشري سازگاري داشته است که طي سي وشش سال گذشته بيشمارانسانهاي پاک به خاطر داشتن عقيده متفاوت با حاکمان وحشي اخوندي جان خودرا ازدست داده اند واين انسان والا يکي ازبيشماران است اميداست ملت ايران با الگوگيري ازسايرملتهاي منطقه با پيونددادن اراده هاي خود دراينده نزديک بساط جهل وجور وجنايت وفساد ملايان جاني ومفتخوررا ازپهنه ايرانزمين برچينند وبه دره نابودي واژگون کنند تا درمقابل نسلهاي اينده شرمسارنباشند.متحد وپيروزباشيد.
غلام عسگری / 18 October 2014